شیوه رفتار صحیح با کنجکاوی کودکان
کنجکاوی کردن، نقطه شروع یادگیری است و باعث میشود کودک برای جمعآوری اطلاعات و تجربیات جدید، انگیزه پیدا کند.
به گزارش
گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، مطالعات نشان میدهند کودکانی که سطح بالاتری از کنجکاوی و پرسشگری از خود بروز میدهند، در مدرسه و بعدها در محیط کار، از نظر اجتماعی، عاطفی، روانی و فکری از سطح بالاتری برخوردار هستند.
بچههایی روحیهی کنجکاوی بالایی دارند، تمایل بیشتری دارند که رفتارهای سازگارانهی مثبت با محیط از خود نشان دهند. این بچهها در موقعیتهای دشوار و سخت، با ذهنی باز و خلاقانه با مشکلات روبرو میشوند و بهخاطر داشتن استعداد تفکر غیرمتعارف، راهحلهای نوآورانهای پیشنهاد میدهند.
کنجکاوی یک ویژگی ذاتی انسانی است که فعالیتهای مغزی را بهشدت بالا میبرد و باعث میشود خاطرات جدید در ذهن ایجاد شوند و درک ما از محیط بهتر شود. این حس با مادهی شیمیایی دوپامین در ارتباط است. دوپامین مهمترین نقش را در ایجاد لذت و پاداش دارد، افزایش دوپامین در مناطق خاصی از مغز که به مرکز پاداش معروفاند در فرد ایجاد حس سرخوشی (پاداش) میکند.
در بچههای کوچکتر، میل به جستجوی اطلاعات بسیار چشگمیر است. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که در سنین ۲ تا ۵ سالگی، بچهها حدود ۴۰۰۰۰ سوال میپرسند، اما با بزرگتر شدنشان، این میل سیریناپذیر به دانستن، تا حدودی فوریت خود را از دست میدهد و موضوعات دیگری در کانون توجه بچهها قرار میگیرد.
سوزان انگیل، استاد روانشناسی دانشگاه ویلیامز و نویسندهی کتاب «ذهن گرسنه»، دربارهی ریشهی کنجکاوی در دوران کودکی، میگوید: «هر خصوصیتی که به عنوان یک ویژگی قوی در وجود کودک نمایان میشود، با گذشت زمان بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرد و آسیب به روحیهی پرسشگری کودک، در ارتباط و تعامل با والدین، معلمان، همسالان و محیط آموزشی اتفاق بسیار شایعی است.»
به عقیدهی انگیل، کنجکاوی و خلاقیت، ویژگیهای قابل پرورش هستند و آنها را میتوان در نهاد هر کودکی بارور کرد یا از بین برد. کودکانی که از کنجکاوی درونی نسبتاً پایینتری برخوردار هستند، هم میتوانند با تشویق و مهارتآموزی مستمر، به دقتنظر و میل به پرسش و کاوشی مشابه با همسالان خود دست پیدا کنند.
هیچ والد یا معلمی به عمد قصد تخریب مهارتهای کودک را ندارد و این اتفاق اغلب به صورت ناخواسته و ناآگاهانه صورت میگیرد. اگر والد یا مربی کودکی هستید که سوالهای زیادی دارد، بهتر است با دقت بیشتری به سوالهای او واکنش نشان دهید و مراقب باشید که جرقههای تفکر نو و خلاقانه را در وجودش خاموش نکنید.
با ما همراه باشید تا رفتارهای سمی را بررسی کنیم که بیشترین تاثیر را در سرکوب حس کنجکاوی کودکان دارند. اگر هر کدام از این ۹ رفتار را نشان میدهید، بدانید که ناخواسته در مسیر نابودی انگیزههای کشف و یادگیری فرزندتان قدم میزنید و بهتر است از این رفتارها اجتناب کنید.
۱. از بینظمی و ریختوپاش وحشتزده میشوید
زمانی که وارد آشپزخانه میشوید و فرزند خردسالتان را میبینید که همهی محتویات کابینتها را بیرون ریخته و بیشتر اوقات تمایل دارد که به جای اسباببازیهایی که برایش خریدهاید، با کنترل تلویزیون و سایر وسایل خانه بازی کند، در اولین مرحله عصبانی نشوید. اجازه بدهید که کودک در مورد اشیای موجود در اطرافش کنجکاوی به خرج دهد و برای بالا بردن مهارتهای شناختی و حرکتی خود، به وسیلهها دست بزند و به آسانی آنها را جابهجا کند.
وقتی فرزندتان اصرار دارد که کنار شما آشپزی کند، با دیدن کثیفکاری و ریختوپاش از کوره در نروید. درک کنید که مواد مختلف برای یک کودک خردسال جالب هستند و او میخواد با آرد، روغن و سسهای مختلف بازی کند و خاصیت هر کدام را کشف کند. تمیز کردن آشپزخانه بعد از آشپزی در کنار یک کودک بیشک دشوارتر خواهد بود، اما صبوری کنید و بلافاصله بعد از دیدن اولین بینظمی در محیط، فرزندتان را از تجربههای جدید محروم نکنید.
بچههایی که امروز در بههم ریختن خانه استاد هستند، ممکن است دانشمندان، مهندسان، مخترعان و هنرمندان آینده باشند.
۲. فکر میکنید فقط حضور مستمر در مدرسه برای یادگیری کافی است
ممکن است شما هم جزو والدینی باشید که اعتقاد دارند شرکت کردن در کلاسهای منظم مدرسه که همهی جوانب در آنها سنجیده شده، بهتر از بازیهای آزادانهای است که کودکان در کنار هم تجربه میکنند. البته که حضور در محیط مدرسه برای یادگیری نظم و انضباط ضروری است، اما برای پرورش کنجکاوی و خلاقیت، به چیزی فراتر از کلاسهای تکراری و روتین مدرسه نیاز دارید.
روانشناسان رشد، طی یک مطالعهای دریافتند که در کودکان در سنین ۴ تا ۶ سال که به مهدکودک میروند، در خانه میتوانند تا ۲۷ سوال در ساعت بپرسند، اما همین کودکان زمانی که وارد مدرسه میشوند، متوسط تعداد سوالهایشان در کلاس درس به ۳ سوال کاهش مییابد. از این نظر، افت تحصیلی بعضی از کودکان که روحیهی پرسشگری دارند اجتنابناپذیر است، زیرا در مدرسه فرصتی برای پرسیدن سوالات بیپایان خود نخواهد یافت.
به نظر سوزان انگیل، آنچه علاقه عموم مردم و البته کودکان را به خود جلب میکند، چیزی است که یک جنبهی پیچیدهتر و غیرقابل پیشبینیتر از اتفاقات روزمره داشته باشد. موضوعات مبهم و ناشناخته هستند که میل به جستجو را در وجود ما فعال میکنند. حضور در طبیعت، ارتباط با حیوانات، فیلمهای تخیلی و بازیهای فکری میتوانند فضایی را فراهم کنند که کودک شما به سمت کشف ناشناختهها برود و سرنخی برای آزمایش، تحقیق و پرسش در اختیار داشته باشد.
۳. اگر برای هر حرفی که بچهها میزنند، آنها را سرزنش میکنید
صبحت کردن و ارتباط گرفتن با همسالان و بزرگترها یکی از راههای اصلی رشد شخصیت است. به فرزندتان اجازه بدهید تا زمانی که از محدودهی ادب خارج نشده، آزادانه صحبت کند، سوال بپرسد و نقد کند. سوالات بچهها را به بیادبی و بدخواهی تعبیر نکنید، زیرا که سوال پرسیدن در این سنین، بهترین و سالمترین راه برای ارضای حس کنجکاویشان است. بچههایی که توانایی شروع و هدایت یک مکالمهی خوب را پیدا کنند، در آینده خواهند توانست با اعتماد بهنفس بالاتری روابط اجتماعیشان را مدیریت کنند.
۴. برای زمان بچهها بیش از حد برنامهریزی میکنید
برنامهریزی و تدارک چیدن برای هر لحظه از روز کودکان در حال تبدیل شدن به یک نفرین برای والدین جوامع مدرن است، والدینی که میخواهند مطمئن شوند که هیچ لحظهای از زمان کودک تلف نشود و اهمیت دادن به تربیت بچهها را با پر کردن برنامهشان اشتباه میگیرند.
بهترین استراتژی این است که در کنار برنامههای منظم آموزشی، زمان آزاد هم برای کودک داشته باشید. اجازه بدهید که بیکار بمانند و حتی حوصلهشان هم سر برود. این بهترین زمانی است که موضوعات جدید برای فکر کردن پیدا خواهند کرد و راههای جدید برای سرگرم کردن خودشان خواهند یافت.
۵. بیش از حد نگران ایمنی کودک هستید
دلیل بزرگ دیگری که ممکن است والدین ناخواسته از کنجکاوی بچهها جلوگیری کنند این است که فکر میکنند هر تجربهی جدیدی میتواند خطرناک باشد. حقیقت این است که کنجکاویهای غیرمنتظره و تلاش برای حل ابهامات ذهنی یک کودک خالی از خطر نیست. فرزند جسور و پرسشگر شما ممکن است بخواهد ببیند که اگر آهنربا را در مایکروویو بکوبد چه اتفاقی میافتد یا با چه سرعتی میتواند با اسکیتبرد خود در خیابان شیبدار حرکت کند. جدای از خطر فیزیکی، کنجکاوی کودک گاهی نیز میتواند باعث ناراحتی و خجالت شما و اطرافیان شود. یک کودک کنجکاو، تشنهی جستجوی چیزهای جدید است. حتی اگر در معرض خطر فیزیکی هم باشد، میل او به دانستن را یک مزیت فکری در نظر بگیرید.
نتیایج مطالعهای در سال ۲۰۰۲ روی ۱۷۹۵ کودک ۳ ساله انجام شد، نشان داد بچههایی که تمایل زیادی به تحرک و ورزش دارند، در سن ۱۱ سالگی به طور متوسط ۱۲ امتیاز بالاتر از بقیه در تستهای هوشی کسب کردند. پس بهتر است فضایی برای کودکان فراهم کنیم که رشد فکریشان از طریق ارتباط با محیط و کشف ناشناختهها آسانتر شود. کودکان در مراقبت کردن از خودشان تواناتر از آن چیزی هستند که ما فکر میکنیم و ما والدین باید تحمل خود را در برابر آسیبهای احتمالی بالا ببریم.
۶. تنها به پیروز شدن توجه میکنید
گفته میشود که کمالگرایی، دشمن نوآوری است. اگر شما هم جزو والدینی باشید که فقط دستاوردها و پیروزیها را جشن میگیرند، بهاحتمال زیاد از فرزندتان انتظار دارید همیشه درستترین انتخاب را داشته باشد. اینکه بخواهید فرزندتان همیشه در اهدافی که شما و نظام آموزشی تعیین کردهاید موفق شوند، آنها را از کنجکاوی و خلاقیت دور خواهد کرد. کسب نمرات بالا در مدرسه عالی است، اما اگر فرزندتان دیوانهوار به موضوعی غیر از درس علاقه دارد و نمیتواند از آن جدا شود، اجازه بدهید که در آن مسیر تجربههای قوی و ماندگار بهدست بیاورد، بدون اینکه از برنده نشدن هراس داشته باشد.
البته این فوقالعاده است فرزندتان در دوران تحصیلش، دانشآموزی موفق و سرآمد باشد و به دانشگاههای خوب راه پیدا کند. هیچ اشکالی ندارد که از این بابت خوشحال باشید، اما مراقب باشید که بیش از حد بر جایزه، رقابت یا موفقیت تمرکز نکنید. گاهی شکستها و چالشها درسهای جذابتری برای شما دارند. به بچهها یاد بدهید که سختکوشی و تلاش برای رسیدن به هدف بسیار با ارزشتر نتیجهی نهایی است و قرار نیست همیشه ما یه نتیجهی دلخواهمان برسیم.
۷. برای علایق فرزندتان محدودیت تعیین میکنید
شرایطی را تصور کنید که شما کودک هفت سالهی خود را به یک نمایشگاه علمی یا موزهی مهم بردهاید و دارید با هیجان دربارهی موضوع نمایشگاه صحبت میکنید، اما توجه فرزندتان بهطور کامل به آبنما و درختان محوطه جلب شده است! به او گوشزد میکنید که این نمایشگاه یک فرصت یادگیری تکرارنشدنی است، ولی ممکن او است هیچ توجهی به گفتههای شما نداشته باشد.
در چنین شرایطی شاید بهتر است شما با کودکتان همگام باشید و با چیزی که در آن لحظه توجه او را جلب کرده همراهی کنید و آموزش را به فرصت دیگری موکول کنید. از چیزی که کودکتان به آن علاقهمند شده به راحتی عبور نکنید. کنجکاوی و خلاقیت موضوعاتی نیستند که شما بتوانید آنها را قانونگذاری و انتخاب کنید. به عنوان والدین دلسوز و آگاه باید به علایق کودک احترام بگذارید. داشتن فرزندی شاد، جسور، خلاق و صلحطلب بسیار بهتر از تلاش برای تربیت فرزندی است که با بیعلاقگی و از سر اجبار، موضوعات علمی مورد انتخاب شما را دنبال میکند.
۸. تلاش میکنید که نشان دهید شما همهی جوابها را میدانید
وقتی با سوال یا موضوع ناشناختهای روبرو میشوید، در جواب دادن و تحلیل کردن صبور باشید و حکم قاطع صادر نکنید. به عقیدهی سوزان انگیل، بهترین کار زمانی که فرزندتان سوالی میپرسد این است که با او همراه شوید و همهی جوانب را در کنار هم بسنجید و به جواب برسید. در مقابل سوالات فرزند خردسالتان نقش دانای کل به خود نگیرید. در چنین موقعیتی بهتر است نشان دهید که موضوع برای شما هم جذاب است و به فرزندتان بگویید «چگونه میتوانیم بفهمیم؟».
این هم خوب است که گاهی اعتراف کنید که پاسخ را نمیدانید. در واقع، آنچه بسیار مهمتر از رسیدن به درستترین پاسخ است، ایجاد محیطی است که در آن سوال پرسیدن مورد قبول است. مادرانی که سؤالات زیادی میپرسند، فرزندانی خواهند داشت که آنها هم زیاد سوال میکنند. به طور ضمنی، کودکان تحت تأثیر الگوها و پیامهایی قرار میگیرند که ما ناخودآگاه منتشر میکنیم. راه جستجوی اطلاعات هم جزو همین موارد است و بسته به نحوهی تعامل والدین با فرزندان خود شکل خواهد گرفت.
پس دفعهی بعدی که فرزندتان با انبوهی از سوالات دربارهی انقراض دایناسورها، آتشفشانها و طرح بال پروانهها سراغتان آمد، بگویید که من هم اطلاعی از این موضوعات ندارم و در کنار هم کتابها و وبسایتها را بگردید و مطمئن باشید که فرزندتان از این که همراهیاش کردید، احساس خیلی بهتری نسبت به خودش خواهد داشت و خوشحالتر خواهد بود.
۹. فرزندتان را بهزور به کنجکاوی کردن تشویق میکنید
شما بهعنوان پدر و مادر یا مربی، مجبور نیستید کاری برای افزایش تمایل بچهها به سوال پرسیدن انجام دهید. برای حمایت کردن از استعداد کنجکاوی یک کودک، بزرگترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به کودک فضای رشد بدهید. بچهها ذاتا خلاق هستند و تا زمانی که مجبور نباشند خودشان را با کلیشههای مرسوم در جامعه تطبیق دهند، خلاق باقی خواهند ماند. زمانی که فرزندتان کاری را به شیوهای نو و هوشمندانه انجام میدهد، او را تحسین کنید و به او بازخورد مثبت بدهید، اما این که بخواهید بهزور به رشد فکری او جهت بدهید، نتیجهای جز دلزدگی و ناراحتی در پی نخواهد اشت.
همین که والدین شادی باشید، جو آرام و سالمی در خانه برقرار کنید، از سوال کردن کودک هراسان نشوید، فرزندتان را همراه خودتان به جمعهای مختلف ببرید و ابزار خلاقیت مورد نیازش را در دسترس او بگذارید کافی است. همهی اینها برای یک ذهن نو، خوراکهای عالی هستند. تلاش بیش از حد شما برای خلاقتر کردن یک کودک، تعادل روحی و فکری او را به هم خواهد زد.
در آخر، برای تقویت کنجکاوی در وجود فرزندتان…
تا جایی که میتوانید آنها را با موضوعات جدید آشنا کنید و تشویقشان کنید برای زندگیشان چشمانداز و هدف داشته باشند. به موضوعاتی که علاقهمند شدهاند احترام بگذارید و از تلاش کردنشان برای داشتن فکرهای نو حمایت کنید. به یاد داشته باشد که کنجکاوی و خلاقیت یکی از رموز شاد زیستن هم برای کودکان و هم بزرگسالان است؛ و همیشه این ایدههای نو هستند که زندگی ما به جلو میبرند.