شهید صادق گنجی از اولین شهدای راه بیداری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و افشاگر چهره نفاق در منطقه به شمار میرود.
وی کلاس اول و دوم دبستان را در فیروزآباد و کلاس سوم را در نورآباد فارس تمام کرد. صادق حدود ۹ سال داشت که پدر را از دست داد و پس از فوت پدر، به همراه مادر وسه خواهر و دو برادرش به خانه پدری یعنی شهر برازجان بازگشتند.
نوجوانی صادق همزمان شد با اوج مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی و طولی نکشید که او خود را به خط مقدم مبارزه رساند.
خودش در کتاب «بخشی به عنوان زندگی من» مینویسد در سن ۱۲ سالگی در مبارزات انقلابی شرکت کرد و به دست ماموران ساواک دستگیر شد. او هم مرد میدان مبارزه بود و هم در علم و تحصیل و مطالعه شاگردی شاخص بود.
گنجی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در تشکیل انجمنهای اسلامی دانش آموزان و سه نهاد مردمی و انقلابی سپاه پاسداران کمیته انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین در برازجان تلاش کرد.
وی در سال ۵۹ برای تحصیل علوم دینی به تهران رفت و با نمرههای عالی در آزمون ورودی مدرسه عالی شهید مطهری پذیرفته شد و با نشستن بر سرکلاس بزرگان و استادان مجربی، چون آیت اله امامی کاشانی، موفق شد مدرک کارشناسی در رشته الهیات رادریافت و لباس روحانیت بر تن کند.
شهید گنجی با آغاز جنگ تحمیلی هم در سنگر علم مشغول به تحصیل علوم بود و هم گاه و بیگاه از طریق مرکز علمی و دینی تا پایان جنگ تحمیلی به عنوان مبلغ به جبههها اعزام میشد.
وی سال ۶۴ ازدواج کرد که سبحان و نادر ثمره این ازدواج هستند. گنجی در همین سال ابتدا شاهد شهادت همرزم خود و همسرخواهرش بود و سپس برادرش نادر به شهادت رسید.
او در همین روزها به استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآمد و در سال ۶۵ در حالی که فقط ۲۳ سال داشت، از طرف معاونت بین الملل وزارت ارشاد به عنوان سفیر فرهنگی و مسوول خانه فرهنگ در لاهور پاکستان انتخاب شد. صادق به سرعت زبان اردو را فرا گرفت و نوشتهها و حتی اشعاری به زبان اردو از وی باقی مانده است.
شهید گنجی در مدت سه سال و نیمی که در پاکستان بود با حضور در همه مجامع علمی فرهنگی و هنری، به روشنگری میپرداخت و نوشتههای علمی و دینی وی در مطبوعات این کشور به چاپ میرسید.
وی در مدت حضورش در پاکستان ۱۳ جلد کتاب درباره این کشور و در زمینههایی مانند مسیحیت درپاکستان، زن در پاکستان، شخصیتهای پاکستان، احزاب و گروههای پاکستان، پاکستان و چگونگی فعالیت امریکا در این کشور و آموزش و پرورش پاکستان به رشته نگارش درآورد.
شهید گنجی در روزهایی که در تدارک برگشت به کشور بود به مراسمی برای تودیعش دعوت شد که وداعش با این جهان را رقم زد.
این مراسم به همت ادبا نویسندگان شاعران وخبرنگاران در هتل «اینترنشنال» لاهور برگزار شده بود.
زمانی که گنجی برای شرکت در مراسم به در هتل رسید به محض پیاده شدن از خودرو با هجوم وحشیانه چندتن از ایادی استکبار قرار گرفت و به شهادت رسید.
سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان بیست و هشتم آذر سال ۶۹ به دست گروه افراطی سپاه صحابه در لاهور پاکستان به درجه شهادت نایل آمد.
پیکر این شهید والامقام پس از انتقال به زادگاهش در کنار دو شهید خانوادهاش نادر گنجی و هوشنگ مزارعی در گلزار شهدای برازجان آرام گرفت.