منطقه قمرود سالهاست که از بحران آب رنج میبرد و همچنان در آتش این معضل حیاتی، میسوزد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز قم؛ روزی انبار غله ایران مرکزی بود و اهالیش سرمست از برداشتهای گندم و جو بودند، حالا، اما ده سالی است که دیگر دهستان قمرود سبز نیست ، آنقدر کدر و خاکستری شده که مردمانش نه تنها برای کشاورزی و دامپروری که حتی برایتر کردن گلوی خود آب ندارند، آبی که مسئولان سالهاست وعده آمدنش را میدهند، اما فقط وعده...
سالی چند بار برای تهیه گزارش مسیرم به دهستان قمرود برای انعکاس یک درد قدیمی میخورد، دردی که امسال تلختر از همیشه شده است، این را دهیار روستای قلعه خان باجی میگوید. روستایشان سالهاست از آب برای خوردن محروم هستند، آقای ابراهیمی میگوید: آب لوله کشی داریم، اما چه آبی؟ نه میشود خورد و نه برای نظافت و شستشوی روزانه از آن استفاده کرد، تلخ است و شوری اش غیر قابل تحمل، به طوریکه به صورت بزنیم چشم را میسوزاند و شوره نمکی میزند حتما باید بعد آب لوله کشی با آب شیرین بشوریم.
زنی سالخورده را میبینم که دبههای زرد رنگ را جلو در خانه میگذارد به سمتش میروم، میگوید: روستای ما تنها ۱۱ کیلومتر با شهر قم فاصله دارد و ما سالهاست آب خوردن نداریم، کارمان شده هر روز دبه دست بگیریم و پی آب شیرین بگردیم.
منبع آب کنار حیاط را نشان میدهد، چند لیتر آب شیرین در آن است و قطرههای کوچک آب از شیر آن به سمت یک دبه کوچک فرود میآید، میگوید قدر قطره قطره آب شیرین را باید بدانیم، وقتی تنها برای ده روز ۱۱۰ هزار تومان پول آب شیرین میدهیم.
آبی که فلز را میشکند
از روستای خان باجی به روستای بعدی یعنی ملک آباد میروم، حدود ده کیلومتر فاصله دارد، آنجا هم اوضاع آب مثل روستای قبلی است، هنوز شروع به سوال پرسیدن نکرده مرا به خانه خود دعوت میکنند، میگویند آب این منطقه از آب دریا هم شورتر است، اصلا معلوم نیست چه موادی داخل آن است که تمام شیرآلات را ما به ماه نکشیده از بین میبرد. تازه عروس است، میگوید: با کلی دلخوشی بهترین شیرآلات را خریداری کردیم به امید آنکه زمان بیشتری از آن استفاده میکنیم غافل از اینکه آب این منطقه سخت است و هر شیرآلاتی را دچار خوردگی و زنگ زدگی میکند، آن هم در عرض چند ماه، به طوریکه سالی چند بار شیرآلات منزل تمام و کمال تعویض میشود، مگر یک کارگر چقدر درامد دارد که تمام درآمدش را خرج تعویض شیرآلات و خرید آب شیرین کند.
۱۸ روستا با آب فراشور
نگاهی به نقشه دهستان قمرود میاندازم، در این منطقه ۱۸ روستا قرار دارد، قمرود، میرآباد، کوه سفید، فرج اباد، کاج، باقرآباد، سیدآباد و مشک آباد از جمله آنها هستند. به تک تکشان سر میزنم، با اینکه اهالی هشدار میدهند آب این منطقه مشکل گوارشی ایجاد میکند و شوری اش نزدیک به چهارده هزار است، برای اطمینان آب هر روستا را امتحان میکنم، یکی شور و یکی تلخ، ... هرچه به مشک آباد، آخرین روستا که نزدیک دریاچه نمک است نزدیکتر میشوم وضعیت آب بدتر میشود.
خشک شدن ریشه کشاورزی و دامپروری
خانم ایرانی کارآفرینان نمونه استان، ساکن روستای ملک آباد است، دوست دارد کنار دامداری اش با من حرف بزند، با نگاهی حسرت آلود گاوها را نشان میدهدو میگوید: روزی ۳۰ کیلو باید شیر بدهند، اما بخاطر شوری بیش از حد آب روزی ۱۵ کیلو بیشتر تولید شیر ندارند، آب لوله کشی این منطقه را دام هایمان هم نمیخورند، گاهی از تشنگی به زور کمی میخورند و این باعث کاهش شیردهی آنها میشود، در این روستا امسال ۳ دامداری بزرگ جمع کرده اند، پرورش دام جز ضرر چیزی ندارد، من هم کم کم جمع میکنم.
به روستای فرج آباد میروم، بیشتر خانه هایش یک قفل بزرگ به خود داشتند، پیرمرد دوران دیدهای را میبینم، میگوید آب نباشد زندگی تعطیل است، در اینجا روزی گندم و جو قم و تهران و شهرهای اطراف تولید میشد، اسمش انبار غله ایران بود، در این منطقه بهترین اسبهای کشور را پرورش میدادیم حالا بیا و ببین، خبری از کشاورزی نیست و فقط دو سه گوسفند داریم، آب شیرین نداریم آنکه ماشین و موتور دارد میرود از قمرود ۳۰ کیلومتر جلوتر آب میاورد اونکه ماشین ندارد باید تشنگی بکشد یا در خانهها را برای جرعهای آب بزند خانهها یکی یکی در حال خالی شدند هستند ماهم پولی نداریم که در شهر زندگی کنیم به ناچار مانده ایم.
وعده پشت وعده
مشک آباد روستای آخر است، نزدیک ۵۵ کیلومتر با شهر قم فاصله دارد، ابتدای روستا منبع آب شیرین کن به چشم میخورد، چند زن را کنارش میبینم که در حال اعتراض هستند، نزدیکتر میروم، گویا فیلتر دستگاه خراب شده و آب شیرین نمیشود، میگویند یک روز سالم است دو روز خراب روزهایی که سالم هست هم نمیتواند شوری آب را بگیرد از بس این آب تلخ و شور است.
آقای داروغه را میبینم، دهیار روستای مشک آباد است، با یک پرونده زیر بغل نزدیک میشود. تک تک برگهها را با دقت نشانم میدهد و خط به خط میخواند از سال ۹۲ پیگیر وضعیت کم آبی شده ایم، سال ۹۵ به ما گفتند تصویب شده به شما آب بدهیم ۵ سال گذشته امروز میگویند فردا و فردا ماه بعد و سال بعد...
یکبار سال ۹۶ کلنگ زدند و ۳ کیلومتر لوله گذاری کردند، رفت تا آخرین بار که ۱۳ بهمن سال ۹۹ کلنگ ساخت مخزن هزار متر مکعبی و لوله گذاری به طول ۱۴ کیلومتر را زدند، قرار بود خرداد ماه پروژه به اتمام برسد، اما خرداد شد شهریور و حالا میگویند آخر سال به اتمام میرسد.
عملیات آبرسانی با حرکت لاکپشتی
تصمیم میگیرم به محل اجرای پروژه بروم، باید مسیر ۵۵ کیلومتری را تا شهر قمرود باز گردم و از آنجا به اتوبان قم گرمسار بروم، اقای ابراهیمی دهیار روستای خان باجی هم همراه من میآید تا راه را نشانم بدهد.
با مهندس منتظری مدیر پروژه تماس میگیرم، میگوید شما بروید من هم چند دقیقه دیگر میرسم. در زمان حضور ما پروژه متوقف بود. به سراغ یکی از سرکارگران حاضر در محل رفتم، میگفت: قرار بود ۹ ماهه ساخت مخزن هزار متر مکعبی به اتمام برسد، بودجه دیر رسید و کار دیرتر از موعد پایان یافت البته الان تکمیل شده، اما هنوز تست نشده و بدون آب هست.
مهندس منتظری از راه میرسد میگوید: هنوز تا پایان کار راه دراز است، درست است ساخت مخزن به اتمام رسیده، اما لوله گذاری در نیمه راه است. دلیل را میپرسم، بودجه و وجود معارض در میان راه رسیدن آب به دهستان قمرود را مطرح میکند.
مدیر پروژه میگوید: ماهها طول کشید تا معارضان را راضی کنیم، همین اجرای پروژه را زمان بر کرد.
در همین لحظه آقای ابراهیمی دهیار روستای خان باجی میگوید: بیشتر از شرکت آب و فاضلاب خود ما دهیاران جمع شدیم و دنبال راضی کردن معارضان بودیم، روستاییان و کشاورزان منطقه وقتی فهمیدند پروژه آب رسانی است خیلی زود توافق به اجرای عملیات کردند، خیلی وقت است معارضان رضایت دادند، بپرسید چرا چند هفته گذشته پروژه متوقف بوده است؟
رضایی سر ناظر پروژه میگوید: موضوع بودجه کشوری است و پول را دیر به دست ما میرسانند، اسناد و مدارک فروردین ارسال کردیم تهران، اما مرداد به دستمان پول رسید. میپرسم دقیقا چند درصد پروژه اجرا شده است رضایی میگوید: تاکنون ۲۵ درصد پروژه پیشروی داشته است، ۶ کیلومتر از ۱۴ کیلومتر لوله خوابانده شده، اما هنوز ساخت حوضچه و تست و موارد دیگر انجام نشده است.
میگوید: پروژه ۱۸ میلیارد برآورد هزینه داشته است ۱۵ میلیارد برای لوله گذاری به طول ۱۷ کیلومتر و ۳ میلیارد تومان برای ساخت مخزن جمله اش تمام نشده.
به فکر فرو میروم. ۱۸ میلیارد که عدد کوچکی است برای آبرسانی به ۱۸ روستا پس چرا کار انقدر کند پیش میرود.
بودجهای که صرف پروژهی دیگر شد
چند روز بعد از حضور من در کنار پروژه، آقای امیر آبادی نماینده مجلس شورای اسلامی تصمیم به بازدید از پروژه میکند. آقای صادق پور مدیر کل شرکت آب و فاضلاب استان شروع به توضیح دادن میکند. ۷ کیلومتر از پروژه هنوز لوله گذاری نشده است و امید داریم تا پایان سال به اتمام برسد.
برای مصاحبه به گوشهای دعوتش میکنم و درباره بودجه اجرای پروژه میپرسم، میگوید: واقعیت این است بودجه به دستمان رسید، اما قانع کردن معارضان زمان بر شد و ما این پول را صرف ساخت مجتمعهای دیگر کردیم، نمیدانم اگر اهالی روستاها این حرف را بشنوند چه خواهند گفت. وقتی سالهاست با کم آبی و بی آبی دست و پنجه نرم میکنند و مسئولین بودجه را صرف کار دیگری کرده اند.
صادق پور ادامه میدهد پروژه تا پایان سال تمام میشود، اما شاید تا خرداد ماه به بهره برداری برسد.
وعده پشت وعده. پروژهای که خرداد ۱۴۰۰ قرار بود تمام شود به خرداد ۱۴۰۱ موکول میشود.
چشمان منتظر
موقع بازگشت به قم یاد حرفهای اهالی میافتم، میگفتند مسئولان چند سال یکبار میآیند و وعده میدهند وعدهها دست به دست میچرخند و خبری از آب نیست. شما هم مثل مسئولان آمده اید یکگزارش تهیه کنید و بروید، به فکر کار خودتان هستید وگرنه کسی به فکر بیکاری و تشنگی ما روستاییان نیست.
وعده آخر خرداد ۱۴۰۱ است، گوشه تقویم جیبی ام یادداشت میکنم پیگیری آبرسانی به دهستان قمرود ادامه دارد.
زهره بیادی – خبرگزاری صدا و سیما - قم