این قسمت از برنامه بدون تعارف به مناسبت گرامیداشت روز پرستار پای صحبت پرستار پیشکسوتی نشسته که بعد از بازنشستگی هم دست از خدمت نکشیده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما یعقوب قدسیان 60 ساله پرستاری را در دوران دفاع مقدس و از جبهه های جنگ آغاز کرد و پس ازآن هم در این شغل شریف ماند تا اینکه پس از بازنشستگی هم شرایطی برایش فراهم شد تا داوطلبانه به خط مقدم برود.
این پرستار در بدون تعارف از خاطراتش گفته که متن آن به شرح زیر است
مجری: چند ساله پرستار هستید؟
میهمان: سال 67 در مقطع کاردانی فارغ التحصیل شدم و از آن موقع مشغول به کار هستم
مجری: یک فصل از پرستاری شما مربوط به دوران دفاع مقدس و حضور شما در جبهه ها به عنوان پرستار است از آن روزها بگویید
میهمان: تازه فارغ التحصیل شده بودم رفتم جبهه سردشت و مدتی را در نقاهتگاه شهر کرمانشاه بودم نقاهتگاهی که دو هزار تخت سرباز در آن بود مجروحان را آن جا می آوردند و از آن جا با هواپیمای سی یکصد و سی به شهرهای مختلف اعزام می کردند.
مجری: لباس رزمنده ها هم به تن داشتید ولی کار پرستاری را انجام می دادید.
میهمان: بله ، سال 60 عملیات فتح المبین، سال 63 عملیات خیبر و عملیات های دیگر.
مجری: بعد از دفاع مقدس شما به عنوان مدافع حرم رفتید سوریه و به عنوان پرستار آن جا خدمت کردید ماجرای آن چه بود؟
میهمان: سال 91 جنگ سوریه شروع شد و 92 از ما خواستند که برویم و ما رفتیم؟؟ و دیرالزور و میادین و ابوکمال و تمام شد و آن جا حاج قاسم روحشان شاد اعلام کردند که داعش را از شهرها بیرون کردیم آن جا چون ما داوطلب بودیم کار ما تمام شد و اگر آن جا کاری ادامه پیدا کرد توسط نیروهایی که موظف هستند انجام شد .من داوطلب بودم.
مجری: چند سال آن جا بودید؟
میهمان: پنج سال اما مداوم آن جا نبودم چون آنها اجازه نمی دادند توی یک مقطعی می آمدیم و بر می گشتیم
مجری: شما بازنشسته بودید چرا دو باره رفتید؟ دفاع مقدس هم بودید بحث مالی هم برای شما مهم بود؟
میهمان: علاقه داشتم، اگه این جا بودم درآمدم چند برابر آن جا بود اما برای این که ذخیره ای برای آخرتم باشد رفتم.
مجری: صحنه ماندگاری از مدافع حرم یا شهید مدافع حرم که در ذهن تان مانده و خودتان به عنوان پرستار بالاسر او بودید دارید که بگویید؟
میهمان: صحنه ها خیلی متعدد بود ولی دلم می خواهد از همکار شهیدم محمدحسن قاسمی یاد کنم که شهید پرستار مدافع حرم در سوریه بود.
پیکر پاک شهید قاسمی را در حالی که سه ماه و 10 روز روی زمین بود پیدا کردیم.
مجری: در حلب سوریه
میهمان: بله ، ایشون با همان لباس بیمارستان که روی زمین افتاده بود عیکنکش به چشم بود ،همونجوری بود.
مجری: شهید قاسمی پرستار مدافع حرم بودند در سوریه در حال انتقال مریض شهید شدند و پیکرشان به روی زمین بود
چرا شما دل تان نمی آید که این لباس را از تن تان در آورید؟
میهمان: من مدیر دو بیمارستان در شهر تهران بودم ، آن موقع که مدیر بیمارستان بودم شیفت عصر و شبم را در آی سی یو رها نکردم پرستاریم را انجام می دهم. حتی رئیس بیمارستان به من می گفت که شما چرا این کار را می کنید می گفتم که نه این اصل است آن فرع است شاید شما نخواهید که من دیگر مدیر باشم . این همیشه نیاز جامعه است من بالای سر بیمار بودن هم برایم افتخار است و همیشگی هست و هم خیر دنیا دارد هم خیر آخرت
*پایان گفتگو با آقای قدسیان
مجری : در بیمارستان یک زوج پرستار هم دیدیم که حیف مان آمد چند دقیقه ای باهاشون هم کلام نشویم، چند سال است که پرستارید و چند سال تان هست؟
میهمان: 15 سال است پرستارم و 37 سالم هست
مجری: همسر محترم چی
میهمان: من هم 15 سال است که پرستار هستم
مجری: چند سال زندگی مشترک
میهمان: 5 سال
مجری: چطور آشنا شدید؟
میهمان: سال 88 من وارد آی سی یو شدم ایشون هم در آی سی یو بودند با هم همکار بودیم
مجری: چند فرزند دارید
میهمان: یک فرزند پسر 2 سال و سه ماهه داریم
مجری: چطور شد که در کرونا هر دو آمدید پای کار با بچه کوچک ؟
میهمان: می شه گفت مثل دوران دفاع مقدس ما این احساس را کردیم که در مقابله با این بیماری ، نمی توانیم اسلحه به دست بگیریم ، برای این بیماری لباس من اسلحه است،تحصیلات من اسلحه است. باید بیام میدان و در کنار مردمم باشم، یک جور داوطلبانه و با عشق آمدیم.
مجری: ایام کرونا شما کامل بودید ، مرخصی نرفتید ؟ هر دو بودید، هر دو وضع تان خوب است و هر دو پرستار ، تو کرونا کلی گرفتید ، پاداش و اینا
میهمان : پارسال بالای سر بیماری بودم و خیلی تقدیر و تشکر کرد و گفت این طور که شنیدم شما 15 تومن حقوق می گیرید . ما برای 15 میلیون حقوق کلی باید در نوبت باشیم ما روی هم هر دوی مان 15 میلیون نمی گیریم.
مریضه باورش نمی شد که ما 15 میلیون حقوق نمی گیریم گفت حتما هشت میلیون می گیرید
مجری: قرار شده که اتفاق های خوبی بیافته ،
میهمان: انشاء الله بیفتد
مجری : الان به شما بگویند که مهمترین کاری که برای پرستارها اتفاق بیافتد چی می خواهید؟
میهمان: تعرفه گذاری
مجری: ساده اش رو بگویید
میهمان : برای هر کاری که انجام می دهیم تعرفه گذاری شود مثل سایر مشاغل و حقوق مان بالا بیاید
مجری: غیر درآمد چه خواسته ای دارید؟
میهمان: افزایش نیرو ، ما بزرگترین معضلاتی که در بخش های مختلف داریم کمبود نیرو هست
مجری: امروز روز پرستار هست می رفتید خونه
میهمان: ما همیشه سرکار هستیم ، پرستاری یک جوری هست که همیشه شیفت هستیم. نه روز و نه شب مخصوصا در ایام کرونا حتی در تعطیلات هم خونه نرفتیم
مجری: خدا بهتون قوت بده و وضع تون خوب بشه و به آرزوهای تان برسید