از چند روز قبل خبرش در شهر و روستا پیچید، میگفتند ردپای مادری بعد از ۳۷ سال در کوههای چهل چشمه پیدا شده است، مادری که تنها جرمش دفاع از حریم خانواده بود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز کردستان، فصل برگریز است و پاییز کردستان رنگیتر از هر زمانی دارد خودش را به رخ رهگذران میکشد، هربار که روزگار از شهریور به پاییز قدم میگذارد، دختری دلتنگیهای نبودن مادر را با خود به فصلهای غریب نبودنش میبرد.
دختری که وقتی مادر رفت سه سال داشت و حالا خود مادری ۴۰ ساله است، او که نمیداند چرا روزهای غریب کودکیش آن اندازه در تنهایی گذشت و چرا دست نوازشگر مادر بر سرش نبود، هربار که سراغ مادرش را از پدر میگرفت، جز آه سردی از زبان پدر نمیشنید.
ساعت به وقت پاییز به ۱۷ آبان رسید و ۳۷ سال از روزی که مادر رفته بود، گذشت، صدای ماشینی سکوت کوههای چهل چشمه را شکست و گروهی که کارشان همیشه با توسل و دعا شروع میشد این بار در تفحصی دیگر، زنی استوارتر از قلهها را از دل خاکهای انباشته پیدا کردند که با همه زن بودن، مردانه در راه مردش ایستاده بود.
تکههای لباسش نشان میداد که از آن زنهای اصیل کردی بوده که با شَده (نوعی روسری کردی) خاک شده است.
آوازه وفاداری او به همسرش از سالها قبل زبان به زبان چرخیده بود و حالا در عصر شبکههای اجتماعی به هشتگ مجازی تبدیل شد.
از شهریور ۱۳۹۹ تفحص شهدای کردستان در دستور کار کمیته مفقودین قرار گرفت و همین که این کمیته از جنایات ضدانقلاب نسبت به شهید فاطمه اسدی از زبان مرم آگاه شد، گروههایی به ارتفاعات چهل چشمه رفتند و کار جستجو را آغاز کردند و بیش از یک سال جست و جو پیکر این شهیده بزرگوار را در حالی پیدا کردند که با دستان بسته دفن شده بود.
بانویی که در دهه دوم عمرش برای دفاع از حریم خانواده به دل آتش زد و ۳۷ سال بعد خانوادهیای به وسعت ایران، از تهران، قم، مشهد و کرمانشاه تا سنندج گلستانی از قدردانی را فرش راهش کردند.
هسر وفادار
همسرش مقنی بود، سالها بود که با این کار امور زندگی خود را میگذراندند، روزی که «شاه محمد محمودی» برای کندن چاهی در سپاه حسینآباد از توابع دیواندره رفت، همسرش فاطمه فکرش را هم نمیکرد که بازگشتی در کار نباشد.
گروهکها آن روزها دندان ظلمشان را برای آزار و اذیت مردم بیشتر از همیشه تیز کرده بودند و حتی نمیتوانستند کوچکترین همکاری مردم با نیروهای سپاه و بسیج را ببینند و برای همین وقتی فهمیدند که «شاهمحمد» دارد برای امور عمرانی سپاه کمک میکند او را دستگیر کردند و این آغازی شد برای داستان دلدادگی و وفاداری فاطمه به همسرش شاید که این بار او به جای فرهاد، شیرین داستان کوهکن شود.
چندباری با فرزندشان به دیدار همسرش رفت، گروهکها هربار وحشیتر از قبل این زن بی پناه را با شکنجه و اذیت شوهرش آزار میدادند.
او همه آنچه که داشتند را فروخت و برای آزادی همسرش به گروهکها داد، ولی بازهم خبری از آزادی همسرش نبود، در همین رفت و آمدها بالاخره گروهکها از پایمردی این زن به ستوه آمد و آخرین بار هفتم شهریور ۱۳۶۳ بود که وقتی جسم نحیف و شکنجه شده همسرش را دید فریاد آزادیخواهی سرداد و عوامل ضدانقلاب او را شکنجه کرده و بعد مجبور کردند تا قبرش را خودش بکند و بعد از تیرباران او را در دل کوهها پنهان کردند، غافل از این که ماه پشت ابر نمیماند.
مادر کشور
تمام بغضهای کودکیش یک باره شکست، دختری که یاد گرفته بود تنها بزرگ شود، حالا مادری است که چهار فرزند دارد و بعد از آمدن مادر همه بغضهای فروخورده کودکی را یک جا شکست، ولی مقاومتر
"کشور محمودی" (تنها دختر شهیده فاطمه اسدی) از روزهایی میگوید که آغوش مادر پناهگاهی برای خستگیها و دلتنگی هایش نبود و چقدر چشم انتظاری برای در آغوش کشیدن پیکر مادر برایش سخت بود.
او که همراه مادرش به پابوس امام هشتم رفته بود، در مراسم وداع باشکوه مردم سنندج با پیکر مادر شهیدش گفت: این بهترین جمله برای بیان دفاع مظلومانه مادرم است که میتوانم به نقل از امام حسین (ع) بگویم و آن اینکه اگر دین ندارید، آزاده باشید، ولی دشمنان این آب و خاک نه دین داشتند و نه آزاد مرد بودند که اگر بودن مادر من را بی گناه نمیکشتند.
وی ظلمی را که گروهکها به او و برادرش داشته اند را هیچگاه از یاد نمیبرد و اضافه میکند: آنها نه تنها هیچ بویی از معرفت که هیچ بویی از انسانیت هم نبرده اند چرا که مادر من زن بی دفاعی بود که تنها جرم او دفاع از پدرم بود، ولی آنها همین اندازه از غیرت یک زن کرد را هم تحمل نداشتند.
او ادامه میدهد: مادر من یک زن روستایی کُرد ایرانی بود که با تمام شقاوت از او میخواهند قبرش را بکند و سپس با تیرباران پیکرش، او را با دستانی بسته دفن میکنند و حالا باید پلیس بین الملل و سازمانهای مدعی دفاع از حقوق بشر فریاد دادخواهی من را بشنوند و نگذارند که خون مادر مظلومم بر زمین بماند.
انگار شهادت رسمی برای این خانواده است و پدر کشور هم که سه سال بعد از شهادت همسرش از زندان آزاد شد، یک ماه قبل شهید مدافع سلامت شد و به دیدار حق شتافت.
کردها در مکتب حاج قاسم
فرزندان این سرزمین چه پدر فدا کرده باشند و چه مادر فرقی ندارد، حرف و راه آنها یکی است، زینب سلیمانی یادگار سردار شهید اسلام، حاج قاسم سلیمانی باشد یا کشور محمودی تنها یادگار شهید فاطمه اسدی.
دختر سردار مدافع حرم که امروز مهمان کردستان بود، از اهمیت کردستان در سیره و سلوک پدر گفت و اینکه در مکتب او، شیعه، سنی و مسیحی فرقی نمیکرد و برای همه آزادی خواهان و مظلومان دنیا میجنگید.
زینب سلیمانی از تاریخ مزین به نام شیرزنانی حرف زد که دوشادوش با مردان این سرزمین در راه اعتلای ایران اسلامی ایثارگریها کردند و با یک دست سلاح عفت و با دستی دیگر سلاح غیرت را در دست گرفتند و در میدان حماسه حاضر شدند و برخی شربت شهادت نوشیدند و برخی جانباز شدند و برخی هم حسرت اسارت را بر دل دشمنان گذاشتند و شهید اسدی نمونهای از آنها بود که، چون ضد انقلاب نتوانست استقامت و پایداری وی را تحمل کند این شیرزن کرد را به شهادت رساند.
فرزند سرلشکر شهید سلیمانی گفت: نام و یاد شهید فاطمه اسدی برای همیشه جاودانه خواهد بود و همه مادران این سرزمین از وی به عنوان اسوه مقاومت و ایستادگی در برابر ظالمان یاد خواهند کرد.
زینب سلیمانی تاکید کرد: امروز شهید گرانقدر فاطمه اسدی دختر ایران زمین است که از مشرق استخوانهای او خورشید حقانیت اسلام و انقلاب اسلامی در آسمان سرزمینمان ایران اسلامی طلوع کرده است تا بار دیگر ظلمت و پلیدی دشمنان را بشکند و دل و جانمان را با نور ایمان و شهادت روشن و گرم سازد.
وی افزود: دشمنان بدانند تا همچنین مادرانی در سرزمینمان داشته باشیم فرزندان این سرزمین که شیر شجاعت را از این مادران چشیده اند خواب راحت را از چشمانتان خواهند ربود و بدون شک پدرم حاج قاسم امروز در کنار ماست و ان شاالله در بهشت برین خوشامد گویی این بانو شهید خواهد بود.
وی اظهار کرد: شهید سلیمانی به وی خواهد گفت که سالها پس از آنکه تو گرفتار مزدوران گروهک دموکرات شدی منطقه ما گرفتار گروهکهای دست ساز استکبار جهانی همچون داعش شد که تا توانستند جنایت کردند، اما فرزندانی که از مادرانی همچون تو شیر شجاعت نوشیده بودند در مقابل این جنایتکاران ایستادند و از حریم ولایت و نظام جمهوری اسلامی و حرم اهل بیت پیامبر (ص) دفاع کردند.
شهید سلیمانی به او خواهد گفت که «طوبی لها» چه خوش عاقبتی بودهای که در سلسله شهدا که سلسله جنبان آن حضرت سید الشهداست نامت ثبت شد.
سلیمانی تصریح کرد: در پایان عرض میکنیمای شهیده عزیز شهادت مبارک تویی که رفتی که شوهرت را از اسارت بدکینان حزب دموکرات رهایی بخشی، اما خدا خواست که امروز یاد و نامت رهایی بخش زنان و مردان ایرانی و ملتهای آزادی بخش دنیا باشد
وی افزود: تویی که مردانگی را تعریف کردی و به جوانمردی معنا بخشیدی و امروز مادرانه ما را جمع کردی تا با تشییع استخوانهای به جای مانده از پیکر مطهرت رزش شهادت را از خداوند متعال طلب کنیم.
آرام در جوار خواهر غریب الغربا
شهید فاطمه اسدی فرزند علی و آمنه در ۱۱ مرداد سال ۱۳۳۹ در روستای باقرآباد از توابع شهرستان دیواندره در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و سال ۱۳۶۳ توسط گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید و پیکر مطهر این بانوی شهید پس از تفحص در ۱۷ آبان، در مضجع نورانی امام هشتم و خواهر بزرگوارش در قم طواف داده شد و امروز همزمان با سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه (س) در صحن مرقد مطهر بی بی هاجر خاتون، خواهر بزرگوار امام رضا (ع) آرام گرفت.