مذاکرات آتی ایران و چهار بعلاوه یک از این زاویه باید بر رفع تحریم ها متمرکز باشد چرا که پس از خروج دولت امریکا از توافق هسته ای موسوم به برجام , این توافق از درجه اعتبار ساقط شده است و با شرایط امروز نمی توان سخن از احیای برجام زد.
ترامپ در آوریل 2018 فرمان خروج امریکا از برجام را امضا و تحریم های یکجانبه و غیر قانونی علیه ایران اعمال کرد با این امید که تحت تاثیر رویکرد فشار حداکثری تهران مجبور شود که به یک توافق جدید تن دهد که برخی از محدودیت های هسته ای در آن از جمله بند غروب هسته ای دائمی و برنامه موشکی و نقش منطقه ای ایران در آن لحاظ شود.
سند برجام در ژوئن 2015 توسط ایران و پنج بعلاوه یک به امضا رسید و شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه 2231 آن را تائید کرد. این قطعنامه در شرایطی به امضا رسید که پیش از آن دولت اوباما با اعمال تحریم های بی سابقه سعی داشت برنامه هسته ای ایران را از بین ببرد و زمانیکه دانشمندان هسته ای کشور علی رغم تحریم ها با غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد وساخت لوله های سوخت فلزی برای رآکتور هسته ای تهران توانمندی های بومی خود را به نمایش گذاشتند غربی ها متوجه شدند تحریم ها برای ممانعت از برنامه هسته ای ایران کارآیی نداشته است.
اما با این حال دولت ترامپ در آوریل 2018 پس از تمهیداتی از جمله افزایش سقف تولید نفت در جهان, امریکا را از برجام خارج و تحریم های یکجانبه وغیر قانونی را علیه ایران اعمال کرد با این توهم که تهران تحت تاثیر فشارهای حداکثری با او تماس خواهد گرفت و به توافقی بهتر که شامل برنامه موشکی وتغییر رفتار منطقه ای خواهد شد تن خواهد داد.
با اینکه این اقدام ترامپ نقض توافق و نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت بود اما با این حال سه کشور اروپایی آلمان, فرانسه و انگلیس با وجود انتقاد از ترامپ به هیچ یک از تعهدات 11 گانه خود در خصوص همکاری اقتصادی با ایران عمل نکردند و با وعده های دروغین چون راه انداختن سامانه تبادل مالی اینستکس در نقش پلیس خوب ظاهر شدند و با خریدن زمان منتظر ماندند تا تحریم های غیر قانونی تاثیر خود را بگذارد و تهران به خواسته ترامپ گردن نهد.
اما صبر استراتزیک ایران دو سال ادامه یافت و پس از اینکه ازطرف امریکا و سه کشور اروپایی هیچ اقدام موثری در رفع تحریم ها صورت نگرفت تهران به ناچار بر اساس بند 36 برجام گام های هسته ای خود را در خصوص نصب سانتریفیوژهای پیشرفته تر در نطنز و غنی سازی اورانیوم تا سطح 60 درصد آغاز کرد و این پیشرفت ها به اذعان مقام های امریکایی از جمله وندی شرمن نشان داد که فشار حداکثری با شکست روبرو شده و اگر قصد آن ممانعت از برنامه هسته ای ایران بوده, نه تنها توفیقی در این راستا نداشته بلکه خروج ترامپ اشتباه بزرگی بوده است.
همانطور که گفته شد برجام در ژوئن 2015 زمانی به امضا رسید که ایران دستاوردهای هسته ای خود را به نمایش گذاشت و اکنون که دولت بایدن از بازگشت به برجام سخن می گوید شرایط تغییر کرده بطوریکه تحریم ها کارآیی خود را از دست داده است و جهان پسا کرونا در وضعیتی قرار دارد که خلاء نفت ایران را با وجود بحران انرژی نمی تواند تحمل کند ضمن اینکه در همین شرایط برنامه هسته ای به مرحله غیر قابل بازگشت رسیده و صحبت کردن از بازگشت به برجام بدون تضمین آن از سوی دولت امریکا منطقی به نظر نمی رسد.
از سویی با توجه به بی اعتمادی ایران به دولت امریکا و تهدید جمهوری خواهان به اینکه هر توافقی با بایدن را دولت بعدی امریکا پاره خواهد کرد و احتمال اینکه هدف بایدن از بازگرداندن کشورش به برجام استفاده از مکانیسم ماشه باشد منطقی به نظر نمی رسد که از احیای برجام بدون تضمین حفظ این توافق سخن گفته شود چرا که همانطور که علی باقری معاون وزیر خارجه گفت برجام در 2015 امضا شد و اکنون باید در باره لغو تحریم ها و پیامدهای ناشی از خروج آمریکا از توافق برجام سخن گفت.
این سخنان به این معناست که در هر گونه مذاکره ای نخست باید همه تحریم های غیر قانونی وضد ایرانی لغو شود دوم اینکه تضمین شود که تحریم ها هرگز باز نخواهد گشت سوم اینکه خسارت های مادی ومعنوی ایران ناشی از خروج امریکا از برجام جبران شود و چهارم اینکه دستاوردهای صلح آمیز ایران درصنعت هسته ای حفظ شود تا اگر بار دیگر دولت امریکا هوس کرد زیر میز بزند تهران طرف بازنده نباشد.
-------------------------------------------------
رضا محمدمراد