در روزهای اخیر رسانه های غربی تبلیغات گسترده ای در آستانه از سرگیری دور جدید مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 4+1 به راه انداخته اند و به گونه ای وانمود و القاء کرده اند که گو اینکه این ایران است که از توقف مذاکرات متضرر می شود و زمان به ضررش پیش می رود .
رسانه های غربی گاهی از طرح های بی و جیم هم سخن به میان آورده و مسئولان صهیونیستی هم به صراحت ایران را به حمله نظامی تهدید کرده و از افزایش بودجه یک و نیم میلیارد دلاری برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران سخن گفته اند. حال سوال این است که اگر به فرض کار به این مرحله برسد کدام طرف بیشتر ضرر خواهد دید و تشدید بی ثباتی و یا بروز جنگ به ضرر کدام طرف است؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت که تاثیرپذیری بهای نفت و فرآوردهای نفتی از تحولات سیاسی و نظامی همواره یکی از فاکتورهای اساسی و تعیین کننده در این زمینه بوده و هر وقت که بحث حمله نظامی در جریان بوده این مسئله مورد توجه قرار گرفته است.
هرچند تاکنون در رسانه های غربی چنین بحثی مطرح نشده اما روند افزایش بهای سوخت در کشورهای غربی اعم از اروپا و امریکا موضوعی که طی هفته های اخیر به اشکال مختلف گریبانگیر این کشورها شده و از هم اکنون سایه نگرانی از افزایش بهای سوخت با نزدیک شدن به فصل سرما بر این کشورها حاکم شده است.
در چنین وضعیتی ناگفته پیداست که هرگونه تشدید بی ثباتی و یا احتمال جنگ در منطقه روند افزایش بهای نفت و سایر سوخت ها را به مراتب افزایش خواهد داد و بر عمق و گسترده مشکلات اقتصادی ناشی از بحران کرونا خواهد افزود.
بر این اساس برخلاف آنچه که در رسانه های غربی گفته و القا می شود دود هرگونه بی ثباتی و درگیری احتمالی که می تواند در نتیجه اقدامات و تهدیدهای رژیم صهیونیستی حاصل شود به چشم مصرف کنندگان نفت بخصوص در امریکا و اروپا خواهد رفت و لذا به نفع این کشورهاست که هم از تبلیغات منفی خود علیه ایران و از روی میز و یا زیر میز بودن پلان های بی و جیم دست بردارند و هم اینکه نه تنها با رژیم صهیونیستی همراه و همگام نشوند بلکه جلوی تهدیدها و زیاده خواهی آن را بگیرند چراکه دود تهدیدهای این رژیم در نهایت به چشم عموم مصرف کنندگان بخصوص در امریکا و اروپا خواهد رفت.
--------------------------------------------------
احمد کاظم زاده