"اهدای عضو، اهدای زندگی " چندسالی است که یکی از تیترهای آشنای رسانهها است؛ تیتری که اشک، لبخند و زندگی در آن جاری است.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما مرکز گیلان، مرگ مغزی تنها مرگی است که پذیرفتنش به دلیل نداشتن آگاهی و اطلاعات برای خانوادهها غیر ممکن است و همچنان مصرانه پای امیدشان میمانند تا شاید معجزهای رخ بدهد.
شاید هنوز هم واژه اهدای عضو برای بیشتر خانوادهها غیرملموس است و به دلایل اعتقادی و عاطفی نمیخواهند بپذیرند که مرگ مغزی به معنای واقعی کلمه همان مرگ است که البته به گفته متخصصان علوم پزشکی تنها تفاوتش وجود دستگاهیست که اعضای بدن را زنده نگه داشته است و مغز عملا مرده است.
سراغ مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان میروم تا بدانم وضعیت اهدای عضو در گیلان چگونه است؟
مرگ روزانه ۱۰ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی
به گفته مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان در ایران، سالانه حدود ۵ تا ۸ هزار نفر، جان خود را به علت مرگ مغزی از دست میدهند که نیمی از آنان یعنی حدود ۳ هزار نفر، اعضای قابل پیوند دارند، ولی فقط هزار خانواده یعنی یک سوم از این راضی به اهدای عضو میشوند و دو سوم خانوادهها رضایت نمیدهند که ۷ هزار عضو قابل پیوند از دست میرود؛ این در حالی است که بیش از ۲۵ هزار بیمار نیازمند پیوند در لیست انتظار اعضا هستند و روزانه ۷ تا ۱۰ نفر از آنان یعنی هر دو تا سه ساعت یک نفر، به دلیل نرسیدن عضو پیوندی، جان خود را از دست میدهند.
رتبه اول اهدای عضو در آسیا
مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه فرهنگ اهدای عضو در سالهای اخیر گسترش یافته است میگوید: در ایران بیش از ۷ میلیون نفر داوطلبانه پای این تصمیم خود را امضا کرده اند.
وی افزود: ۴ هزار گیلانی کارت اهدای عضو دارند.
سیامک ریماز با بیان اینکه ایران به لحاظ اهدای عضو جایگاه بیست و ششم اهدای عضو را در دنیا دارد افزود: کشورمان در آسیا رتبه اول اهدای عضو را به خود اختصاص داده است و گیلان هم در جایگاه دهم جدول اهدای عضو استانها قرار دارد.
مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه سالانه حدود ۳۰۰ نفر در گیلان بر اثر حوادث رانندگی و دلایل دیگر دچار مرگ مغزی میشوند میگوید: از این تعداد فقط حدود ۲۰تا ۲۵ نفر از عزیزانی که مرگ مغزی رضایت به اهدای عضو میدهند و اعضایشان به بیماران در صف انتظار زندگی دوباره میبخشد و متاسفانه بقیه موارد به دلیل عدم رضایت خانواده هایشان پیکرشان بدون اینکه نجات بخش هموطنی باشد خاکسپاری میشوند.
وی در جواب این سوالم که چگونه خانوادهها را راضی میکنید میگوید چند سالیست که فرهنگ اهدای عضو، برای بیشتر خانوادهها نهادیه شده است، اما هنوز هستند، خانوادههایی که نمیتوانند قبول کنند و به بازگشت عزیزان شان به زندگی امید دارند و برای اهدای عضو همکاری نمیکنند.
مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان افزود: البته گروه مشاوران ما با این خانواده ها، صحبت میکنند و توضیح میدهند که در مرگ مغزی برگشتی به حیات وجود ندارد و نباید آن را با "کُما" اشتباه گرفت.
تفاوت مرگ مغزی و کما
سیامک ریماز با اشاره به اینکه مسمومیت ها، سکته مغزی، خوردن جسم سخت به سر و سقوط از ارتفاع، بعد از تصادف از عواملی است که میتواند منجر به تورم بافتی، اختلال در خون رسانی و تخریب سلولهای مغزی شود گفت: کمای عمیق با مرگ مغزی متفاوت است و در "کما" امکان بازگشت به زندگی وجود دارد، ولی مرگ مغزی پایان زندگی است و امکان هیچ برگشتی وجود ندارد.
وی افزود: فردی که به کما رفته، میتواند دوباره به زندگی عادی بازگردد که البته این وضعیت را باید متخصصان مغز و اعصاب تایید کنند، به گونهای که اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار کما شده و احتمال برگشت آن حتی بعد از مدت طولانی و گذشت چندین سال هم وجود دارد چرا که بیمار خودش به صورت طبیعی نفس میکشد و فقط مغز برای مدتی هوشیاری ندارد، اما عمق مغز زنده است.
مسئول بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی گیلان در ادامه خاطر نشان میکند: فرد در مرگ مغزی، به صورت طبیعی نفس نمیکشد و تنفس خود را از طریق دستگاه انجام میدهد که با قطع کردن دستگاه، میمیرد بنابراین زنده ماندن نباتی فرد دچار مرگ مغزی، به دستگاه وابسته است، چون تنفس وابسته به مغز است، اما قلب با مغز تفاوت دارد.
فعالیت انجمن اهدای عضو در گیلان
با مسئول تیم هماهنگ کننده پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی گیلان صحبت میکنم و از فعالیت این انجمن و کارهایی که انجام شده میپرسم.
دکتر لطیف پناهی با اشاره به اینکه واحد اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی گیلان فعالیتش را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرده است میگوید: تاکنون ۱۸۲ مورد اهدای عضو در این مدت ثبت شده است.
وی همچنین با بیان اینکه در ۷ماه گذشته در گیلان ۱۸ مورد اهدای عضو با موفقیت انجام شده است افزود: از هر فرد مرگ مغزی شده، ۸ عضو شامل قلب، کبد، کلیهها، ریهها، روده و پانکراس قابل اهدا هستند که البته نسوج شامل پوست، قرنیه چشم، تاندون، استخوان، دریچه قلب هم قابلیت پیوند دارند.
رئیس تیم هماهنگ کنندگان اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه از سال ۱۳۹۷ دیگر پیوند کلیه از فرد زنده به بیمار نیازمند انجام نمیشود گفت: اگر کسی داوطلب باشد که یکی از کلیه هایش را اهدا کند، باید به انجمن حمایت از بیماران کلیوی مراجعه کند. لطیف پناهی با بیان اینکه سالانه حدود ۲۰ مورد اهدای عضو در گیلان انجام میشود افزود: براساس شاخصهای جهانی، اهدای عضو با توجه به جمعیت بیش از ۲ و نیم میلیون نفری گیلان، باید ۶۰ مورد اهدا در سال باشد که به دلایل مختلف از جمله آگاهی نداشتن خانوادهها معمولا محقق نمیشود.
وی همچنین با اشاره به اینکه از از زمان تاسیس واحد فراهم آوری در سال ۸۷ تاکنون ۱۶۰ پیوند کلیه و ۳۰ پیوند کبد هم در بیمارستان رازی رشت انجام شده است میگوید: چنانچه گروه خونی گیرندگان عضو در گیلان با گروه خونی فرد اهدا کننده همخوانی داشته باشد، عضو اهدایی در همین استان پیوند زده میشود و در غیر این صورت، به تهران و شیراز که مرکز پیوند خاورمیانه است، منتقل میشود.
وی در ادامه تصریح میکند: قلب با توجه به محدودیت زمانی پیوند، در کمتر از یک ساعت پس از جداسازی، باید پیوند زده شود؛ به همین علت با هواپیمای جت اختصاصی از گیلان به تهران منتقل میشود.
مهمترین مشکل پیوند در گیلان
رئیس تیم هماهنگ کنندگان اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی گیلان، نداشتن بیمارستان اختصاصی برای پیوند در گیلان را از مشکلات مهم اهدای عضو میداند و میگوید: اگر بیمارستان اختصاصی برای این کار در نظر گرفته شود، پیوند قلب، ریه، پانکراس و روده و نسوج را نیز میتوان در گیلان انجام داد.
حدود ۵ هزار گیلانی کارت اهدای عضو دارند/ تصادف، مهمترین علت مرگ مغزی
مسئول هماهنگ کننده پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی گیلان میگوید: در حال حاضر حدود ۵ هزار نفر در سنین مختلف در استان داوطلب اهدای عضو هستند و برای دریافت کارت ثبت نام کردهاند.
دکترپناهی در پاسخ به این سوالم که برای تهیه کارت اهدای عضو چگونه میتوان اقدام کرد با اشاره به اینکه افراد داوطلب به ۲ روش میتواند کارت اهدای عضو را تهیه کند میگوید: دواطلبان با مراجعه به سایت ehdacenter.ir و یا ارسال کد ملی خودشان به شماره ۳۴۳۲ میتوانند کارت اهدای عضو را دریافت کنند.
مسئول تیم هماهنگکننده اهدای عضو در گیلان میگوید: بیش از نیمی دلایل مرگ مغزی در گیلان، حوادث رانندگی است.
تصمیم دقیقه نودی، تراژدی مرگ و زندگی
پای صحبت کسانی مینشینم که قدرت تصمیم شان بی شباهت به ترمزگرفتن به موقع در خیابان نیست، کاری که بانی فرصت دوباره زیستن میشود.
وقتی شمارههای تلفن همراه یکی از این افراد را که پدر قهرمان سوژه من است میگیرم در دلم شوری به پا میشود، نمیدانم آن طرف خط پدر قهرمان حالش چگونه است، اما با آرامشی که در صدایش است میگوید: پسرم بر اثر تصادف به کما رفت و پس از چند روز دچار مرگ مغزی شد.
او ادامه میدهد: هرگز روزی را که با شنیدن خبر مرگ مغزی شدن پسرم پزشکان از من میخواستند سختترین تصمیم زندگی را بگیریم، فراموش نمیکنم؛ هنوز پسرمان نفس داشت، نبض داشت و قلبش میتپید و ما امیدوار بودیم.
وی افزود: پسرم در ۱۵ سالگی میخواست کارت اهدای عضو بگیرد که مادرش مانع این کار شد و شاید همین موضوع باعث شد تا را در آخرین لحظههای زندگی اش به آرزویش برسانیم و با اهدای عضو مهدی ۴ نفر به زندگی برگشتند و این برای دل داغدارمان مرهم بزرگی است.
شماره تلفن مردی را میگیرم که همسر ۲۸ ساله اش قهرمان زندگی اش بود.
نسرین ۲۸ ساله که مادر ۲ دختر ۱۰ ساله دوقلو بود که ۴۰ روز پیش بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شده و اعضای بدنش برای ادامه حیات به بیماران نیازمند اهدا شد.
همسر نسرین که از صدایش مشخص است این روزها حال خوبی ندارد با گریهای که حکایت از درد فراق است میگوید: تنها کار و بهترین تصمیمی که میتوانستم در آن لحظه با کمک خدا بگیرم، اهدای اعضای بدن همسرم بود.
چشم انتطاری برای زندگی
سراغ دختری میروم که ۲ سال است در انتظار پیوند کلیه است.
معصومه که ۳۶ سال سن دارد و مادر یک پسر ۱۳ ساله است میگوید: از سال ۸۴ هفتهای ۳ بار دیالیز میشوم.
وی با صدایی که حکایت از امید و انتظار دارد میگوید: راضی به مرگ کسی برای ادمه زندگی خود نیستم؛ اما امیدوارم با پیوند کلیه بتوانم به زندگی عادی برگردم و ۲ سال است در صف انتظار دریافت عضو هستم.
وقتی امیدجان میگیرد در جانی دیگر
اما صدای لبخند مریم که گیرنده کلیه است زیبایی این هدیه را ارزشمندتر میکند. مریم که حالا مادر یک پسر ۹ ماهه است میگوید: از بچه گی بیماری کلیوی داشتم و به علت دفع پروتئین و کراتین بالا، در ۲۷ سالگی به جمع دیالیزیها پیوستم.
وی میگوید: به دلیل دیالیز شدن لذت مادر شدن از من گرفته شده بود و زندگی مشترکم حسرت مادر شدن بر درد دیالیز میافزود.
مریم با اشاره به اینکه ۵ سال است که پیوند کلیه شده است و از اینکه میتواند بدون استرس زندگی کند و کودکش را بزرگ کند خیلی خوشحال است میگوید: همیشه دوست داشتم بتوانم به کسی زندگی ببخشم، اما سرنوشتم به گرفتن عضو اهدایی گره خورد.
جانی که در چشم انتظاری جان میدهد
یاد پسر همسایه مان میافتم که در انتظار پیوند کبد بهار زندگی اش به خزان کشیده شد.
یادم هست که حدود ۳ سال با درد کبد دست و پنجه و نرم کرد و منتظر اهدای عضو کبدی بود، اما به علت نبود عضو اهدایی در سن ۳۸ سالگی اش از دنیا رفت.
پای صحبت چند نفری که کارت اهدای عضو دارند مینشیم.
طاهره دختر میگوید: عضوی که میتواند به چند نفر جان ببخشد برای چه در زمین چال شود و ار بین برود.
زهرا هم به نشانه تاکید حرف مریم، سری تکان میدهد و اضافه میکند: من هم کاملا موافقم و، چون خانواده ام اجازه گرفتن کارت عضو را به من نمیدادند، همین دلایل را آوردم و الان ۳ سالی است که کارت اهدا گرفته ام.
نظر کارشناسان و مراجع در مورد اهدای عضو
حجت الاسلام رمضان زاده کارشناس مسائل دینی درباره شرعی بودن اهدای عضو با اشاره به اینکه کارشناسان دینی سالها در مورد اهدای عضو تحقیق کرده اند میگوید: در آیه ۳۲ سوره مائده درمورد زندگی بخشیدن به دیگران چنین آمده است: " شخصی که سبب احیای زندگی دیگری شود مانند این است که همه را زنده کرده است. "
وی با بیان اینکه اهدای عضو از نظرعقلی امری پسندیده است و مورد تایید بسیاری از مراجع عظام تقلید است افزود: در رساله رهبر معظم انقلاب حضرت "آیت الله خامنهای" در این مورد آمده است: "اگر استفاده از اعضاى بدن بیماران مذکور براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد".
این کارشناس مسائل دینی گفت: حضرت "آیت الله العظمی سیستانی" در این زمینه معتقد است:"قطع اعضای میت مسلمان جایز نیست و مستلزم دیه است و دفن آن در صورت قطع واجب است مگر این که حیات مسلمانى بر آن متوقف باشد که در این صورت جایز است ولى دیه واجب است و اگر خودش وصیت کرده باشد دیه ساقط است ولى اگر حیات مسلمانى متوقف نباشد و وصیت کرده باشد عمل به آن مورد اشکال است".
جدال بین تصمیم تا عمل
مهرنوش حقانی پور روان شناس و مدرس دانشگاه میگوید: یکی از مهمترین عواملی که باعث تردید در هنگام تصمیم گیری برای اهدای عضو میشود اطلاعات کم خانواده هاست.
دکترمهرنوش حقانی افزود: در فرهنگ ما بر اساس اعتقادات مذهبی، مردم تا آخرین لحظه امیدوارند، دعا میکنند و حتی منتظر یک معجزه اند که بیمارشان دوباره به زندگی برگردد.
وی وابستگیها و روابط عاطفی اعضای خانواده را هم در این باره مزید بر علت میداند و میگوید: ما مجموعهای از صمیمیتها و روابط عاطفی در هم تنیده درون خانوادهها داریم و زمانی که عزیزی از دست میرود، حتی تصور اینکه بدنش شکافته شود و عضوی از بدنش خارج شود برای نزدیکانش سخت است.
سخن آخر پدیده نجات بخش زندگی به بیماران نیازمند
در سالهای اخیر گیلان در زمینه اهدای عضو به رشد قابل توجهی رسیده است، اما با توجه به صحبتها و آمارها به نظر میرسد تا رسیدن به وضعیت مطلوب که همه مردم استان به این امرترغیب شوند به عزمی جدی برای ترویج فرهنگ اهدای عضو نیاز است.
با توجه به تمام شنیدهها و گفتهها وقتی با اهدای اعضای فردی که مرگ مغزی شده میتوانیم فرصت زندگی کردن را به دیگران ببخشیم چرا اعضای معجزه گر را در زمین به خاک بسپاریم و حتی فرصت دوباره تپیدن و زنده بودن را این اعضای معجزه گر بگیریم.
*نویسنده: نجمه محمدی
روحشان شاد و یادشان
گرامی