استاد فرهیخته؛ غلامعلی رئیس الذاکرین؛ ادیب فرهیخته، شاعر صاحب سبک و پژوهشگر شیرین سخن سیستانی روز گذشته به دیار باقی شتافت.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز سیستان و بلوچستان، غلامعلی رئیسالذاکرین دهبانی (زاده فروردین۱۳۱۸ درگذشته اول مهر۱۴۰۰) در ۸۲سالگی در شهر مشهد پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
وی اهل زابل و آغازگر سرایش شعر به گویش سیستانی بود.
این استاد را چهرههای نامی ادبیات، برترین بومی سرای ایران می دانند بطوری که تمامی آثار استاد رییسالذاکرین که برخیها را نیز با صدای خودش خوانده است به زبان سیستانی نوشته و چاپ شده است.
رییسالذاکرین کارشناس زیست شناسی بود اما اراده و عشق به وطن سبب شد برترین بومی سرای ایران با سبک مختص خودش شود.
وی نخستین کتاب شعرش را به گویش سیستانی در سال۱۳۵۵ با نام «کورنامه نیمروز» منتشر نمود.
وی همچنین انتشار کتبی با عناوین «عیدوک جمازه سوار شب رو»، «پنج ارغن»، «کندو»، «زاد سروان سیستان»، «غزلیات عبرت سیستانی»، «خال کجک»، «آسوکه»، «اشعار مقبولی»، «فرهنگ منظوم دهبانی»، «صد پند صد حبه قند»، «اسناد تاریخی سیستان»، «کاکلک»، «هفت خوان یعقوب»، «زیر بادگیر بلور»، «یک شهر در آتش سه بار»، «گج واگج»، «نغمه آرچنگ»،«سرود بیگاهان»،«پرده آخر»را نیز در کارنامه خود دارد.
شماری از اشعار وی چند دههاست که به واسطه پخش در رادیو محلی شهرستان زابل و همچنین شبکه استانی سیستان و بلوچستان، هامون، در میان مردم سیستان سینه به سینه انتقال مییابد.
به یاد استاد؛ رئیس الذاکرین، محمود کردستانی مدیرکل صداوسیمای سیستان و بلوچستان در پیامی نوشت:
إِنَّا لِلَّه که دنیا
"آسوکه"ای بیش نیست وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون که وصال یار
"پرده آخر" و رسم مرسوم "کورنامه نیمروز" و دنیای
"کاکلک" هاست.
استاد فرهیخته؛ غلامعلی رئیس الذاکرین؛ ادیب فرهیخته، شاعر صاحب سبک و پژوهشگر شیرین سخن رفت، ،،،
رفت تا قافیه های غزل سیاه پوش شوند،
پر کشید تا شهد شیرین گویش سیستانی در محاق سکوت، به اشاره تکلم کند که رئیس الذاکرین میراث دار فرهنگ کهن و دهبان اندیشههای ورجاوند و حافظ آداب و سنن سرزمین حماسه ها بود و برخاسته از خاستگاه رستم و خالق
"پنج ارغن" و راقم
"کندو"، او عزم سفر دارد، سفر به سرزمینی
که خریدار "خال کجک" اند و "سرود بیگاهان" را به قصد قربت تلاوت میکنند.
اکنون مرد ادیب و مظهر وقار و محبت بر منبری از نور "صد حبه قند صد حبه پند" را با حلاوت برای اهالی عقبی می خواند و در دیدار با صلحا به رسم
"گچ واگج" مست فیض حضور ملائک است.
حالا "نغمه آرچنگ" بیشتر عطر عشق و مفهوم خداحافظی دارد و "زادسروان" سند محکم تر هویت سرزمین اسطوره ها؛ زابلستان است.
دیگر از عشق سیستو خبری در راه نیست و مخاطبان رسانه برای همیشه دلتنگ لطافت صدای گرم و کلام حکمت آرای آن دانای بی مانند خواهند شد.
برای آن مسافر همیشه حاضر، آرامش مسئلت می کنم تا در حضور خدا و در بحبوحه ی جنات نعیم، متنعم و شادمان باشد و برای دوستان و بازماندگان دل ریش و داغ دیده؛ خصوصا خانواده محترم و سرآمد آن سعید فقید، آرزوی صبر و سلامتی دارم.