مبنای پیشنهاد رئیسی به اعضای سازمان ملل متحد چیست؟
ریشه دو چالش بزرگ سلامت و محیط زیست را باید در عملکردهای نظام سلطه جستجو کرد چراکه در کنار تهدید جان میلیونها انسان، اقلیم و محیط زیست جامعه بشری نیز با تهدیدات بیشماری مواجه است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نورنیوز ؛ مراسم هفتاد و ششمین سالگرد تاسیس سازمان ملل با حضور و سخنرانی مقاماتی از اعضای این سازمان در حال برگزاری است.
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل ضمن برشمردن چالشهای دنیای امروز پیشنهاد داد که با معرفی دو مقوله «سلامت» و «محیط زیست» به عنوان مسائل انسانی، هرگونه تحریم یا اختلال در زنجیره تأمین آن ممنوع اعلام شود.
اما پیشنهاد رئیس جمهور بر مبنای کدام ضرورتها صورت گرفت؟
الف) حوزه سلامت: هر چند که در دنیای امروز با پیشرفت علم و دانش، دستیابی به امکانات پزشکی و بهداشتی برای بسیاری از جوامع بشری امری آسان شده اما عواملی به مانعی بزرگ برای این روند منجر شدهاند که ریشه آن را در عملکردهای نظام سلطه و سرمایهداری باید جستجو کرد.
نخست؛ تداوم تحریمهای آمریکا و شرکایش علیه سایر کشورها موجب شده تا آنها عملا از دستیابی به امکانات لازم برای سلامتی محروم بمانند. نمود عینی این رفتار را در ممانعت از ارسال کمکهای بشردوستانه برای ملتهای جنگزده و قحطیزده میتوان مشاهده کرد.
اعمال محاصره علیه غزه توسط رژیم صهیونیستی، 7 سال محاصره مردم یمن توسط سعودی، محاصره و تحریم علیه مردم سوریه، ممانعت از ارسال کمکهای بشر دوستانه برای آوارگان افغان به بهانه مقابله با طالبان، تحریمها و عدم اقدام برای ارسال کمکهای بشردوستانه به بسیاری از کشورهای آفریقایی که تحت سلطه غرب هستند، نمودی از این نسلکشیها و تهدید سلامت انسانهاست که توسط نظام سلطه اجرا میشود.
دوم؛ حق حیات بخش اصلی حوزه سلامت است که نظام سلطه با جنگافروزی مستقیم و یا به صورت نیابتی با گروههای تروریستی و بعضا با تروریسم اقتصادی آن را تهدید میکند. امروز میلیونها انسان تحت جنگها و بحرانهای ساخته نظام سرمایهداری و حتی آلودگیهای زیست محیطی که با استفاده از بمبهای ممنوعه و کشتار جمعی ایجاد شدهاند، در معرض مرگ دست جمعی و از دست دادن سلامت جسم و روان قرار دارند.
سوم؛ نمود عینی تهدید علیه سلامت انسانها را در تحریمهای دارویی اعمال شده علیه برخی کشورها از جمله ایران توسط نظام سلطه میتوان مشاهده کرد. ممانعت از ارسال تجهیزات پزشکی و دارویی برای بیماران خاص از جمله بیماران پروانهای که از سوی آمریکا علیه ملت ایران اعمال میشود نمودی از این وضعیت ضد بشری است.
در دورانی که کرونا جهان را تهدید میکند آمریکا و اروپا از یک سو با احتکار و خودبرترپنداری مانع از دستیابی سایر کشورها به واکسن کرونا شدند، چنانچه سازمان بهداشت جهانی رسما اعلام کرد این کشورها صدها میلیون دوز واکسن ذخیره کردهاند اما از دادن آن به کشورهای فقیر خودداری میکنند. همچنین گروه 7 رسما با دادن واکسن کرونا به کشورهای فقیر مخالفت کرد.
چهارم؛ یکی از ابعاد رفتارهای تهدیدکننده سلامت جوامع، انحصارطلبی هستهای و مانع تراشیهای غرب در دستیابی سایر کشورها به دانش صلحآمیز هستهای است که کاربردهای پزشکی فراوان دارد، چنانچه غرب حاضر به تامین سوخت 20 درصد برای نیروگاه هستهای تهران برای ساخت رادیودارو که جهان میلیونها نفر به آن وابستهاند نشد.
پنجم؛ تحریم و تهدید به جنگ مخل سلامت روانی است که آسیبهای بسیاری بر افراد بویژه کودکان وارد میسازد و گاه هرگز جبرانپذیر نیست. به عبارتی رفتارهای نظام سلطه از تروریسم و جنگافروزی گرفته تا حمایت آن از جنگ افروزان و اجرای تروریسم دولتی عملا امید به زندگی را در میان بسیاری از ملتها به حداقل رسانده است.
ششم؛ مبارزه با مواد مخدر بخشی از مقوله سلامت است حال آنکه حضور 20 ساله اشغالگران در افغانستان زمینهساز افزایش تولید مواد مخدر از 9 هزار تن به 200 هزار تن شده است. از سوی دیگر اعمال تحریمها علیه کشورهایی مانند ایران که در ردیف اول مبارزه با مواد مخدر قرار دارند میتواند موجب اخلال در تامین هزینههای این مبارزه گردد.
ب) حوزه محیط زیست: در حوزه محیط زیست نیز هر چند مباحثی چون معاهده پاریس به عنوان محور اقدام برای حفظ محیط زیست مطرح میشود اما حقیقت امر آن است که محیط زیست مقولهای است ورای معاهدات بینالمللی که حفظ و حراست از نیازمند مولفههای متعددی است.
نخست؛ امروز استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و غیر فسیلی اصلی مهم در حفظ محیط زیست است حال آنکه تحریمهای اعمال شده علیه کشورها برای دستیابی به انرژیهایی همچون هستهای و نیز مقابله با دستیابی کشورها به دانش و فنآوری روز استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانع از تحقق این مهم شده است. نمود عینی این مسئله را در رفتارهای مغرضانه غرب در دستیابی ایران به دانش روز هستهای صلحآمیز و انرژیهای تجدیدپذیر میتوان مشاهده کرد.
دوم؛ تحریمهای اقتصادی که در قالب تروریسم دولتی علیه کشورها اعمال میگردد موجب میشود تا کشورها نتوانند هزینههای رسیدگی به محیط زیست را تامین کنند و نتیجه آن نیز تخریب محیط زیست و نابودی اقلیمها میشود. چنانچه دنیای امروز با بحران خشکسالی مواجه است اما بسیاری از کشورها به دلیل تحریم و سیاستهای سلطهگرایانه و انحصارگرایانه نظام سلطه از تامین منابع مالی و امکانات لازم برای مقابله با این پدیده محروم شدهاند.
سوم؛ نکته مهم دیگر تاثیرات جنگها و آوارگی بر محیط زیست است. ویرانیهای برجای مانده از جنگ افروزیهای نظام سلطه و به ویژه استفاده آنها از سلاحهای ممنوعه و کشتار جمعی عملا زیست محیط بسیاری از مناطق جهان به ویژه غرب آسیا را در معرض نابودی قرار داده است. در همین حال این جنگ افروزیها آوارگی میلیونها نفر را در سراسر جهان از جمله در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، فلسطین، یمن و... به همراه داشته است.
بر این اساس؛ دنیای امروز با دو چالش بزرگ سلامت و محیط زیست مواجه است و ریشه این بحران را در عملکردهای نظام سلطه باید جستجو کرد. یک جانبهگراییهای خودبرترپندارانه و سلطهگرایانه نظام سلطه موجب شده تا در کنار تهدید جان میلیونها انسان، اقلیم و محیط زیست جامعه بشری نیز با تهدیدات بیشماری مواجه شود که راهکار مقابله با آن نیز اجماع جهانی در برابر نظام سلطهای است که برای منافع بیشتر با تروریسم دولتی و اقتصادی جهان را به آشوب و ناامنی کشانده است.