او از آن سو می گوید: دستم خالی است و جز التماس به درگاهت چیزی ندارم. بانوی بلوچ، مجازی قصد زیارت می کند و می گوید: امام رضا جان شما خیلی از من دوری ولی دلم در حریم توست. و من از این سو در جوارت قصد قربت می کنم یا معین الضعفا.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، مرکز خراسان رضوی، او از آن سو یارای سفر ندارد و کبوتر دلش به سوی حرمت پر می کشد و می گوید: امام رضا جان تو در جان و قلب ما جای داری حتی اگر فرسنگها، آن طرف تر باشی.
و من از این سو اذن سفر می خواهم که یاری ام کنی تا گره بزنم آستان قدس ات را به دلهایی در فرسنگها دورتر.
خورشید از پس دریای نیلگون چابهار سلام میدهد و روزی دیگر برای ماهیگیران پرتلاش این خطه آغاز میشود ، ماهیگیرانی که تورهای ماهیگیری خود را به دریا می اندازند و صدای آواز خواندن محلی شان با امواج دریا عجین میشود.
در کنار دریای چابهار دل آرام میگیرد وقتی ناکو محمد، از خوان نعمت بیپایانِ ولی نعمت همه ما ایرانیان میگوید.
ناکو محمد، مرد جوان بلوچ همانطور که تور ماهیگیری اش را از صید امروز خالی میکند میگوید : آن روزها هیچ نداشتم و دستم خالی بود تا اینکه به زیارت امام رضاع رفتم و از او کمک خواستم ، حالا چندین لنچ و قایق دارم و هرسال بخشی از صیدم را نذر امام هشتم می کنم.
در کنار دریای کنارک که قدم میزنی صدای ساز دلنواز مردمان بلوچ و منقبت خوانی ملا چمل برای امام رئوف گوش نوازی میکند.
اشعاری که با مضراب ساز نوازندههای بلوچستان در هم آمیخته است .
ملا چمل این شاعر خوش آوازه ی بلوچستان شعر خود را که نذر امام هشتم کرده است، اینگونه آغاز می کند:
برای مومنان حاجت رواست
قربانش شوم موسی الرضاست
نوای زیبا و دل انگیزشعرخوانی هنرمندان بلوچ، مرا به ژرفای هزار رنگ فرهنگ اصیل بلوچی و در میان نخلستان های سر به فلک کشیده ی هندوستان کوچک ایران ، شهرستان سرباز می برد.
به میانه ی نخلستان که می رسی، صدای لالایی زنان بلوچ به گوش میرسد.
کوک پشت کوک، رج پشت رج.
بَلُکها(مادربزرگ ها) میدوزند و جِنَک ها( دختران جوان) میآموزند.
زنان بلوچ می گویند : در طول سال گلدوزی و سوزن دوزی میکنیم تا بتوانیم با پولش به زیارت امام رضا برویم .
پری گل مادر پیری است که سالهاست آرزوی زیارت دارد؛ میگوید : من عاشق امام رضا هستم و دلم برای حرمش بسیار تنگ شده است؛ آرزو دارم به حرم امام رضا بروم اما راه بسیار دورست.
اما من می گویم : راه رسیدن به خورشید ، از این نخلستان زیاد دور نیست وقتی دلت دخیل پنجره فولاد باشد.
خورشید به نیمه ی آسمان رسیده است و صدای اذان از مناره های مسجد به گوش میرسد، مسجدی که معماریش فقط از آنِ منطقه بلوچستان است .
مولوی مسجد از امامی میگوید: که خوان نعمتش به پهنای سرزمین ایران گسترده شده است.
می گوید : همانطور که ما به امام رضا و اهل بیت محبت داریم، بذل و بخشش و کرم آن بزرگواران نیز به سمت ما سرازیر شده است و همیشه وجود پر برکتشان را درکنار خود حس می کنیم.
سالهاست که موکب هایی از جنس محبت، دل های مردم این خطه را گره میزنند به امام خوبی ها .
امام مهربانی که هنگام گرفتاری ملجا درماندگان است و خادمانش عاشقانه پا در رکاب.
خادمان بارگاه منور رضوی در سیل بلوچستان و در روزهای سخت کرونایی و ساخت بیمارستان صحرایی کنار مردم بوده و هستند.
خادمی میگوید: افتخارمان این است که در کنار خادمی ارباب، نوکری مردم کنیم و این را وظیفه خود میدانیم.
به بیمارستان ولایت سرباز که می روم، شمیم مهربانی آقا علی ابن موسی الرضا ع را با تمام وجود حس می کنم.
رئیس بیمارستان می گوید: آستان قدس رضوی، وقتی به کمک بیمارستان و بیماران ما آمد که شدیداً به تجهیزات نیاز داشتیم و پس از تجهیز بیمارستان گره بزرگی از مشکلات مردم این منطقه محروم و دورافتاده باز شد .
یکی از پرستاران تا شنید از مشهد آمده ام به سمتم آمد و گفت : فرقی نمیکند شیعه باشی یا سنی ما ارادت خاصی به امام هشتم داریم.
پرستاری دیگر می گفت: امام هشتم شفا دهنده است؛ از او خیلی چیزها طلب کردیم و بی منت به ما عطا کرده است.
یکی از بیماران هم می گفت: من حرم امام رضا را هیچ وقت ندیده ام اما هر وقت که گنبد آقا را میبینم اشک از چشمانم جاری میشود و از دور به آقا سلام می دهم.
وقت غروب است و من در این طلیعه ی خورشید از میان نخلستان های بلوچستان از دل دریای آرام چابهار به سوی خورشید هشتم روانه می شوم .
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا، یا معین الضفا
نویسنده وخبرنگار: تکتم سیدی
سردبیر: مریم یعقوبی