ژنرال کنت مکنزی فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا گفت، نیروهای آمریکایی پیش از خروج از افغانستان بخشی از تجهیزات خود در آن کشور را غیر قابل استفاده کرده اند.
وی گفت: "این سلاحها هرگز دیگر استفاده نمیشوند". وی تنها سه نمونه از این تجهیزات را ذکر کرد: ۷۰ خودرو ضد مین و ضد کمین، ۲۷ خودرو چند منظوره با قابلیت مانور زیاد (هاموی) و ۷۳ فروند هواپیما که به گفته وی "دیگر پرواز نمیکنند. " وی مشخص نکرد این هواپیماها کدام یک از انواع فراوان از هواپیماها را شامل میشوند و همچنین در مورد تجهیزات آمریکایی که واشنگتن به نیروهای دفاع ملی افغانستان و طالبان تحویل داده بود، چیزی نگفت.
در حقیقت، مکنزی همچنین به سرنوشت تجهیزات باقی ماندهای که آمریکا در طول جنگ ۲۰ ساله خود در افغانستان به کار گرفته بود، اشاره نکرد؛ بنابراین تعجب آور نیست که تحلیلگران از زمان تکمیل خروج نیروها از افغانستان، راجع به این موارد بحث میکنند: انواع، کیفیت، کمیت و کاربرد تجهیزات تحت تصرف طالبان - یا آنچه آمریکاییها باقی گذشته اند یا آنچه طالبان از عقب نشینی از افغانستان تصرف کردند.
برخی تحلیلگران برآورد خود را بر اساس محاسبات کلی انجام داده اند که نشان دهنده تجهیزات چندین سالی است که نیروهای آمریکایی در جنگ به کار گرفته یا به نیروهای افغان منتقل کرده اند و طالبان در دو ماه پایانی حضور آمریکا در افغانستان در اختیار گرفته اند. این اعداد و ارقام حیرت انگیز نیستند: ارقام خود وزارت دفاع این موارد را نشان میدهد: بیش از ۵۰۰۰ قطعه تجهیزات ارتباطی، بیش از ۱۷۰۰ خودرو از انواع مختلف و بیش از ۸۰ هزار سلاح کوچکتر که آمریکا فقط در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به نیروهای افغان منتقل کرده است.
علاوه بر این، طبق گزارش موسسه بین المللی مطالعات راهبردی، افغانستان از سال ۲۰۲۰ تقریباً ۱۸۰ فروند هواپیمای بال ثابت و چرخشی و ۷۷۵ عراده توپ از انواع مختلف در اختیار داشت. اینکه زمانی که طالبان به تدریج دوباره افغانستان را فتح کرد، چه تعداد از این سامانهها در نهایت به دست طالبان افتاد، مشحص نیست.
همچنین مشخص نیست که چه میزان از این سامانهها و نیز سامانههایی که نیروهای آمریکایی نتوانستند آنها را از بین ببرند، وقتی بدست طالبان افتاد در شرایط قابل بهره برداری قرار داشت. در حالی که برخی از این سامانهها احتمالاً برای طالبان بسیار پیچیده هستند، طالبان مطمئناً میتواند بسیاری از سلاحهای کوچکتر و کمتر پیچیدهای را که اکنون در اختیار دارد وارد نیروهای خود کنند.
به غیر از سلاحهای باقی مانده که دست نخورده باقی مانده اند، مقدار زیادی سلاح دیگر وجود دارد از جمله برخی از سلاحهایی که نیروهای آمریکایی آنها را غیرقابل استفاده دانستند، اما ممکن است قابل بازیابی باشند. به علاوه، برخی از تحلیلگران معتقدند حتی اگر این سامانهها را نتوان به کاربری عملیاتی بازگرداند، ممکن است از نحوه عملکرد نیروهای آمریکایی در میدان جنگ، بینشی ارائه دهند. در حالی که طالبان توانایی بازگرداندن سامانههای از کار انداخته شده آمریکایی را ندارد، نزدیکترین متحدان آن، به ویژه چین و پاکستان، احتمالاً این توانایی را دارند. از سوی دیگر، تردید وجود دارد که آیا چینیها یا پاکستانیها با به کارگیری واقعی این سامانهها از سوی آمریکا، بینش جدیدی خواهند داشت.
اول از همه، بسیاری از تجهیزاتی که آمریکا به نیروهای دفاعی ملی افغانستان منتقل کرد نسبتاً پیچیده نبودند. این سامانههای کمتر پیشرفته به سختی چشم اندازهای جدیدی را به چین یا پاکستان در زمینه جنگ آمریکایی ارائه میدهند. علاوه بر این، پاکستان دارای تعدادی سامانه پیچیده زمینی، هوایی و ارتباطی آمریکایی-به ویژه جنگنده اف ۱۶ است. بدون تردید پاکستان به پرسنل نظامی و فنی چینی اجازه داده است تا تمام این هواپیماها و دیگر تجهیزات آمریکایی را که اسلام آباد از آمریکا بدست آورده است بررسی کنند.
در نهایت، انبوه تسلیحاتی که آمریکا پشت سر گذاشت یا طالبان از نیروهای شکست خورده دولت افغانستان بدست آورد، یک عنصر از تراژدی کلی خروج آمریکا از افغانستان است. اما در مورد تاثیر این ضررها نباید مبالغه کرد - حتی اگر آنها نمونه دیگری از هزینههای گزاف جنگی باشند که احتمالاً سالها پیش از دست رفته بود.