جمعه گذشته لبنان بالاخره پس از سیزده ماه بلاتکلیفی صاحب دولت شد. لبنان از اوت ۲۰۲۰ پس از استعفای «حسان دیاب» با دولت پیشبرد امور اداره میشد.
آمریکا ابتدا تمام کمکهای بینالمللی وعده داده شده پس از انفجار بیروت را منوط به حذف جریانهای همسو با مقاومت به ویژه حزبالله از عرصه قدرت سیاسی کرد، اما وقتی با اعتراضات مردمی مواجه شد با تحریم لبنان و تشدید فشار اقتصادی بر مردم سعی کرد حزبالله را عامل وضع موجود معرفی کند.
تداوم این سیاست همراه با عدم تشکیل دولت و بازی خطرناک «سعد حریری»، لبنان را تا آستانه فروپاشی پیش برد اما، همکاری نزدیک ایران و حزبالله و درایت سیدحسن نصرالله عملا تهدید موجود را به فرصتی استثنایی تبدیل کرد.
ایران با پذیرش فروش سوخت مورد نیاز مردم لبنان به تجار هم سو با مقاومت، عملا سناریوی تحریم لبنان را دور زد و قدرت بازیگری حزبالله در پشتیبانی همهجانبه از مردم این کشور بیش از پیش نمایان شد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی در موضعی منفعلانه ابتدا سعی کردند با تهدید جلوی ارسال محمولههای سوختی را بگیرند، اما قدرتنمایی مجدد حزبالله و حمایت مردمی ایجاد شده که با افزایش نفرت از آمریکا، فرانسه و رژیم سعودی همراه بود، این بنبست را نیز شکست.
با ایجاد شرایط جدید، ایالات متحده که طراحیهای پرهزینه انجام شده را نافرجام میدید تلاش کرد که با تغییر جهت ۱۸۰ درجهای، اینبار در جایگاه خیرخواه مردم لبنان ظاهر شده و برای تامین برق مورد نیاز لبنان اقدام کند.
به بیان دقیقتر؛ جادوی سیاسی ایران در منطقه شامات سبب شد تا محور غربی- سعودی- صهیونیستی که میخواست با اعمال تحریمهای هدفمند، جریان مقاومت را در برابر معیشت مردم قرار دهد به اهداف خود نرسد و مجبور شود در مسیر رفع نیازمندیهای معیشتی لبنان گام بردارد.
فعال شدن آمریکا برای تامین برق لبنان از مسیر مصر و اردن و ضرورت استفاده از شبکه انتقال برق سوریه موجب شد که آمریکا ضمن لغو برخی از تحریمهای سوریه برای انتقال برق از مسیر این کشور، پیششرط خروج بخشی از نظامیان واشینگتن از سوریه را نیز بپذیرد.
تشکیل کابینه لبنان، لغو برخی تحریمهای سوریه و خروج گروهی از نظامیان امریکا از این کشور در کنار بازتولید قدرت و محبوبیت مردمی حزبالله در لبنان ضمن خنثی شدن توطئه مشترک آمریکا، سعودی و فرانسه، دو متحد اصلی ایران در شامات یعنی حزب الله و سوریه را در موقعیت ممتاز قرار داد.