سینماها در پر سینماترین شهر کشور در حال نابودی است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز آبادان، وقتی پیش از شروع جنگ تحمیلی به اتفاق پدرم در خیابانهای شلوغ آبادان قدم میزدیم شهر پر بود از ولوله سینماها و تماشاچیانی که در جلوی باجه بلیط فروشی صف کشید بودند. آنچه که بیشتر از هر چیز دیگری در شهر نمود داشت سینماهای آن بود. سینماهایی با نور پردازیهای بسیار زیاد برای جلب مشتری و تماشاچیانی که مشتاق دیدن فیلمهای سینما بودند.
فرهنگ سینما در آبادان
برای آبادانیها فیلمهای هندی جایگاه ویژهای داشت. آبادانیها عاشق فیلمهای هندی بودند و بدون شک بیشترین طرفداران فیلمهای هندی در آبادان بود. شاید یکی از دلایل آن وجود برخی مهاجران هندی در این شهر بود. مهاجرانی که دهها سال پیش، با ساخت پالایشگاه به این شهر آمده بودند و بچه هایشان متولد آبادان بودند. خوب به یاد دارم که یکی از معلمان دوره راهنمایی ما آقایی بود به نام "راجپوت" که در اصل هندی، ولی متولد و بزرگ شده آبادان و به معنی دقیق کلمه یک آبادانی با لهجه غلیظ آبادانی.
پرسینماترین شهر کشور
آری آبادان شهر سینماها بود. شهر آبادان با داشتن بیست و هشت سینما در پیش از انقلاب، پر سینماترین شهر کشور بود. مرکز آمار کشور جمعیت آبادان را در سال ۱۳۵۵ / دویست و نودو چهار هزار نفر ثبت کرده است یعنی برای هر ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر یک سینما وجود داشت. در حالی که تهران در همین زمان با داشتن بیش از چهارو نیم میلیون جمعیت دارای سی و نه سینما بود. در واقع آبادان به نسبت جمعیت خود دارای بیشترین سینما در کشور بود.
-تهران ۳۹ سینما -آبادان ۲۸ سینما - شیراز ۹ سینما-اصفهان ۴ سینما - مشهد ۴ سینما.
ساخت پالایشگاه و آغاز سینما در آبادان
در آبادان به عنوان قلب تپنده صنعت نفت ایران، سینما و صنعت نفت با هم عجین شده بودند؛ لذا، از همان آغازین سالهای پیدایش نفت، به سبب حضور گروههای مختلف مهندسین، تکنسینها و کارگران خارجی که در صنایع نفتی به کار گمارده شده بودند، از سالها قبل از تأسیس و ایجاد سالنهای رسمی سینما، شاهد نمایش فیلمهای صامتی بود که در مکانهای پراکنده مثل توقفگاههای اتومبیل و باغها با قیمت نازل برای مردم به نمایش در میآمد و نیز کارمندان انگلیسی شرکت نفت آن زمان، گه گاه با خودروهای سیار در گوشه و کنار شهر مستقر میشدند و به نمایش فیلمهای کوتاه بهداشتی و تبلیغاتی میپرداختند. در آبادان عمر سینما تقریباً برابر عمر پالایشگاه عظیم نفت آبادان (۱۲۷۸ شمسی) است.
بهرام مهتابی پژوهشگر آبادانی در این زمینه میگوید: همزمان با شروع پروژه ساختمانی پالایشگاه نفت، انگلیسیها محلی برای نمایش فیلم احداث کردند و با دستگاه آپاراتی که از انگلستان آورده بودند، تقریباً به طور منظم به نمایش فیلم پرداختند.. اولین سالن سینمای آبادان که بطور منظم و مرتب در آن فیلم نمایش داده شد، سالن سینمای انگلیسیها در محل پتروشیمی فعلی آبادان بود، که بعدها با ساخته شدن سالن سینما تاج، این سالن را کارمندان ارشد انگلیسی به کارگران هندی تحویل دادند و این سینما که تاچند سال پیش هنوز هم بقایای آن باقی بود، به سینما هندیها مشهور گشت. این سالن سولهای ساده بود و فقط فیلمهای صامت در آن نمایش داده میشد و دارای یک پیانو نیز بود.
وی همچنین افزود: یک افسر هندی که نواختن پیانو را در نیروی دریایی انگلستان آموخته بود در هنگام پخش این فیلمهای صامت وظیفهی نوازندگی و ارائه موزیک مطابق با حال و هوای فیلم را داشت. اولین فیلمی نیز که در این سینما به نمایش در آمد فیلم سینمایی "میمون وحشی" بود.
یکی از کارگران ایرانی که به عنوان آپاراتچی برای پخش فیلمها استخدام شده بود و مردم آبادان به خاطر شغلش او را عبدالله فیلمی مینامیدند در حال حاضر در قید حیات است.
عبدالله فیلمی که هم اکنون با سن زیادی که دارد به فروش لوازم پلاستیکی در بازار جمشید آباد مشغول است با ذکر این خاطرات گفت: بعدا خودم یک دستگاه پخش فیلم خریدم و در محلهها برای مردم فیلم پخش میکردم. خیلی به این کار علاقهمند بودم و هنوز هم به این علاقهمند هستم.
پیش از جنگ جهانی دوم، در شرق آبادان، در نزدیکی محله بوارده جنوبی، سینمای مجللی با آجر نسوز قرمز رنگ (موسوم به آجر لندنی) ساخته شده بود که در سال ۱۳۲۳ با نام سینما تاج (سینما نفت کنونی) افتتاح شد و محل اجرای نمایش و کنسرتهای بزرگ نیز بود.
بهرام مهتابی میگوید: سینما نفت با ۱۱۷۸ نفر گنجایش، تا مدتهای طولانی فقط در انحصار رؤسا و کارکنان شرکت قرار داشت. ساختمان سینما نفت که به شکل شیر نشسته ساخته شده بود، دقیقاً به شکل کلاه ملکهء انگلستان طراحی شده است.
با گسترش پالایشگاه، برای کارمندان و کارگران ایرانی و هندی شرکت نیز چند سالن سینما تأسیس شد. سینمای باشگاه نفت آبادان، سینمای باشگاه گلستان، سینمای تابستانی بریم (انکس) و سینمای باشگاه نفت پیروز که آخرین سینمای شرکتی بود که ویژه کارگران ساخته شد و سالن نمایش دانشکده نفت نیز متعلق به شرکت نفت بود که در آنجا بیشتر فیلمهای علمی – آموزشی نمایش داده میشد. سینمای روباز باشگاه ملوان نیز اولین سینما در ایران بود که دارای امکان پذیرایی شام همزمان با پخش فیلم بوده و به همین دلیل دارای شش پردهء مجزا در شش جهت بوده است.
مهتابی افزود: شرکت نفت ایران و انگلیس در آن زمان، برای تهیه فیلم، به طور مستقیم با کمپانیهای مشهور فیلم سازی مانند «متروگلدوین مایر»، «کلمبیا»، «فوکس قرن بیستم»، «یونایتد آرتیستز» و «والت دیسنی» قرارداد بسته بود. به همین سبب برخی از فیلمهایی که در سینماهای لندن به نمایش درمی آمد، گاهی همزمان در سینما نفت و سایر سینماهای کارمندی و کارگری شرکت نفت نیز نمایش داده میشد. اولین سینمای متعلق به بخش خصوصی که عموم مردم میتوانستند از آن استفاده کنند در سال ۱۳۱۰ با نام «سینما شیرین» ساخته شد. این سینما به عنوان تنها سینمای غیردولتی آبادان در آن زمان، سینمای مجهزی با دو طبقه سرپوشیده و یک سالن نمایش تابستانی بود، بعد از جنگ جهانی دوم، با افزون دو طبقة دیگر به ساختمان آن، تبدیل به بزرگترین سینمای ایران و حتی خاور میانه شد. بعدها نیز مدیران سینما رکس هم قرار دادی با شرکت فیلم سازی فوکس قرن بیستم منعقد نمودند که بدین ترتیب مردم عادی آبادان نیز همزمان با مردم شهر نیویورک در ایالات متحدهء آمریکا و لندن در انگلستان قادر به تماشای آخرین فیلمهای هالیوودی شدند.
با شروع جنگ تحمیلی عراق، همه سینماهای آبادان تعطیل شدند و همگی نیز در طول جنگ آسیب دیدند و تعدادی نیز به کلی ویران شدند؛ و تنها سینمایی که بعد از جنگ در آبادان فعالیت خود را آغاز کرد، سینا تاج سابق یا سینما نفت فعلی بود. بعدها نیز سینما مهر بازگشایی شد. البته سینما مهر در واقع تالاری بود که توسط بخش خصوصی کرایه و تبدیل به سینما شد و در بسیاری از مواقع هم بجای پخش فیلم، از آن به عنوان سالن برگزاری همایشها استفاده میشود. چند سال پیش هم سینما آزادی در منطقه امیری آبادان لنگان لنگان فعالیت خود را در آبادان آغاز کرد.
شاهرخ خواجه کارشناس هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آبادان در این زمینه گفت: هیچ برنامهای برای احیای سینماهای آبادان که بسیاری از آنان متعلق به بخش خصوصی هستند وجود ندارد و مشکل اصلی در این امر نبود بودجه و بی توجهی مسئولان به آن است.
وی افزود: با این روندی که شاهد آن هستیم نباید انتظار داشت که سینماهای آبادان دوباره آباد شوند و باید مرثیه مرگ سینماها را در آبادان خواند.
فعالیت ضعیف سینماها در آبادان
یکی از کسانی که در عرصه ساخت فیلم کوتاه فعالیت دارد در این زمینه گفت: فعالیت همین سه سینمای موجود را هم باید در حد متوسط تلقی کرد و نه عالی. از طرفی به اعتقاد من اصلا تالار مهر را نباید سینما گفت، زیرا درواقع این تالار همایشهاست که تبدیل به سینما شده و اصلا ساختمان و سازوکار آن مناسب برای سینما نیست.
اسدی یکی از شهروندان آبادان گفت: زمانی در آبادان بهترین فیلمهای روز جهان پخش میشد. زیرا سینما داران آبادانی با کمپانیهای فیلم سازی معروف جهان قرار داد پخش فیلم داشتند و همین امر آبادانیها را بسیار پر توقع کرده بود، اما الان فقط فیلمهای ایرانی آنهم با تاخیر بسیار زیاد پخش میشود و قطعا این شرایط نمیتواند توقعات تماشاچی آبادانی را تامین کند.
یکی دیگر از شهروندان آبادانی گفت: آبادان که زمانی شهر سینماها بود الان از نظر فعالیت سینمایی بسیار رکود دارد آبادانیها تماشاچیهای خوبی هستند و حیف است که الان اینقدر سینماها کم هستند.
معرفیان رییس سابق اداره ارشاد شهرستان آبادان هم در این زمینه گفت: فعلا فقط سه سینما در آبادان فعال است که یکی از آنان متعلق به بخش دولتی و دو تای دیگر را بخش خصوصی راه اندازی کرده و فعلا هیچ طرح و برنامهای برای احیای سینماهای آبادان وجود ندارد.
وی همچنین گفت: تنها سینمایی که میتواند به سه سینمای دیگر آبادان اضافه شود سینما کیهان است که بازسازی شده است. این سینما در دست حوزه هنری بود، ولی هم اکنون به دلیل برخی اختلاف نظرها بلا استفاده مانده و هیچ فعالیت مثبتی ندارد.
معرفیان گفت: متاسفانه بخش خصوصی فعلا برای احیای سینماها در آبادان رغبتی ندارد.
سرانجام تلخ سینماها در آبادان
آبادان هم اکنون از دوران اوج فعالیت سینماها بسیار فاصله گرفته است. هم اکنون بسیاری از سینماهای این شهر بکلی ویران هستند؛ و از انان تنها خاطرهای باقی مانده است. عمق فاجعه آنجاست که سینما متروپل بطور کلی ویران شد و از سینما شیرین آبادان با ۸۶ سال قدمت که یکی از مجللترین سینماهای چند طبقه کشور وخاور میانه بود و حتی در سازمان میراث فرهنگی کشور به ثبت رسیده فقط دیواری بیش باقی نمانده است. این سرنوشت سینما در پر سینماترین شهر کشور و سرانجام تلخی برای سینما در آبادان است.
حال گشتی در خیابانهای پر رفت و آمد آبادان میزنیم. خیابانهایی که روزی مملو از سینما و تماشاچیانشان بود. خیابانهایی که با سینماهایشان رونقی دو چندان داشتند. ولی اکنون از این روزهای پر فروغ فقط خاطرهها باقی مانده اند و حسرتی که ای کاش دوباره این سینماها احیا شوند..
شاپور زبردست