والدین هلیکوپتری کسانی هستند که تکالیف و مسئولیتهای فرزندانشان را در کودکی انجام داده و وابستگی شدید فرزندان حتی در جوانی را به همراه دارد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز یزد، فاطمه میرجلیلی مشاور کلانتری ۱۳ شهید رجایی یزد در مطلبی با عنوان «والدین هلیکوپتری و کودکان ابدی» به پذیرش همه مسئولیتها توسط والدین و اتکای بیش از حد فرزندان به والدین پرداخت و نوشت: تا حالا عنوان والدین حمایتگر یا حامی، خیرخواه شنیده اید، اگر فرزندشان در دوران کودکی به زمین خورده اند آخ شان را آنها گفته اند یا مرتب دنبال سر فرزندشان راه افتاده اند و ریخت و پاشهای آنها را جمع کرده اند.
حتی در درگیرهای کودکانه فرزندشان، مذاکره کرده اند و اجازه بازی کردن با بچهها همسالشان را از آنها گرفته اند و مشخص کرده اند که با کدامیک از بچههای فامیل میتواند بازی کنند، چون ممکن است به آنها آسیب برساند. خلاصه به نحوی در برابر خطر، آنها را ساپورت کرده اند.
این نوع والدین همانهایی هستند که تکالیف فرزندشان را در کودکی انجام میدهند، مسئولیت تمام کارهایشان از جمله جمع کردن اسباب بازی و مرتب کردن اتاق کودک خود را بعهده میگیرند و آنها را از شکست و یا خطرات احتمالی محافظت میکنند. خلاصه در همه امور به جای آنها تصمیم میگیرند در اصل همین والدین حامی «مثل هلیکوپتر» امدادهای غیبی به کودکشان رسانده اند و در بزرگسالی فرزندشان را تبدیل به کودکان ابدی کرده اند.
حتی در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازششان کند.
علل مختلف رفتار اینگونه والدین دلسوز، ترس از نتایج وحشتناک و استرس زیادی آنهاست و نتیجه آن چیزی نشده جز اینکه، اعتماد به نفس کودک خود را گرفته اند و اجازه داده اند هیچ زمان فرزندانشان نتوانند روی پای خود بایستند. هرگاه فرزند در زندگی مشکلی برایش رخ دهد از والدین خود انتظار حل و فصلش را دارد و تمام عمر مسئولیت همه دردها، رنجها، مشکلات و ناکامی اش بر دوش والدینش میگذارد.
اگر با خواندن این مطلب احساس میکنید که جزو این دسته از والدین هستید برای رفع اینگونه حمایتهای کاذب، راهکارهایی به شما پیشنهاد میشود؛
۱-دخالتهای بیش از حدتان را متوقف کنید.
سعی کنید از همین امروز در اموری که فرزندتان به راحتی از پس آن در هر سنی برمی آید اجتناب کنید از جمله مرتب کردن اتاق، پوشاندن لباس، دستشویی رفتن او، نوع ارتباط با دوستان و معلمان، حل مشکلات ارتباطی با دوستان و اطرافیان و ..
۲-بیش از حد نگران کودکان خود نباشید.
اگر از والدینی هستید که مدام با هر بیرون رفتن، به آنها زنگ میزنید و آنها را چک میکنید دست از این رفتارتان بردارید با این کار اعتماد به نفس فرزندتان را تضعیف میکنید.
۳- از برچسب زدن به فرزندانتان برحذر کنید.
هیچ زمان در هیچ زمینهای به فرزندتان برچسب مثبت یا منفی نزنید مثلا نگویید تو از پس این کار بر نمیآیی ... تو زیادی لاغری.. استعدادت در این حد نیست...، اینها زمینههای رشد منفی فرزندانتان را فراهم میکند.
۴- حق انتخاب را به فرزندتان بدهید.
قرار نیست تمام مسیرها و روشهایی که فرزندتان در آینده انتخاب میکند همان چیزهایی باشد که شما آرزوی تحقق آن را داشته اید. قرار نیست همه دکتر و مهندس بشوند.. فرزندتان شاید دوست داشته باشد مشاغل دیگری انتخاب کنند... یا با دوستان دیگری بگردند ... البته همه اینها منوط به این است که از دور مراقب آنها باشید که مسیر اشتباهی نرود حتی گاهی هم اجازه دهید اشتباه کند تا بفهمد دنیا همیشه جای مناسب و درستی نیست و ممکن است زمین بخورد و باید شکست را تجربه کند.
۵- تمام زندگیتان را روی بچهها سرمایه گذاری نکنید.
گاها به وضوح از والدین شنیده شده است که همه زندگی ما، بچه هایمان هستند، اما قرار نیست کل زندگی یک والدین در فرزندانشان خلاصه شوند. پدر و مادر میبایست حمایت عاطفی و مالی خود را از فرزندشان دریغ نکنند، اما باید زندگی خودشان را هم داشته باشند تا در زمان کهنسالی احساس ناکامی به آنها دست ندهند که زندگی نکرده اند و تمام خوشیهای خود را به پای فرزندانشان ریخته اند.
در نهایت این بچهها هستند که قرار است زندگی شخصی و مجزایی در آینده داشته باشند و آنها نمیتوانند تمام صد در صد زندگیشان را وقف پدر و مادر کنند.