چند شب است که خواب از چشمانم رفته و آشفتگی و ترس به جانم افتاده؛ حتی از خورد و خوراک افتاده ام. بی بی زهرا (مادرم )میگوید : دلیل این حال خرابت رفتن به آنجاست.... بیمارستان و ناله ها و سرفه های بی امان بیماران.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، مرکزخراسان رضوی، هنوز صدای ناله بیماران در گوشم می پیچد، بیمارانی که لحظه لحظه با مرگ دست و پنجه نرم می کردند.
نگاه پر از التماس شان که هرگز فراموش نخواهم کرد، آنها می گفتند: صدای ما را به مردم برسان و بگو برای حفظ جان خودشان در خانه بمانند .
هنوز از بیمارستان بیرون نیامده بودم که تعداد بی شمارِمردم جلوی یک داروخانه من را به آن سمت کشاند. مردم میخواستند صدای آنها هم به بالادستی ها برسد ، خسته و رنجور بودند و از کمبود و گاها نبود دارو گله مند .
صدای گریه های آن زن جوان از یاد نخواهم برد، می گوید: مادر پیری دارم؛ هر جا که میروم دارویش پیدا نمی شود. ۴ روز است که همه داروخانه ها را زیر و رو کرده ام،
درهمین حین صدای پیرمرد ۷۰ ساله ای را میشنوم: من از روستا آمده ام، اما هیچ کدام از داروهایم را پیدا نمی کنم.
کافیست اما گذری در فضای مجازی داشته باشی، کیمیا هم که باشد پیدا می شود.
کانالهای متعدد ، اپلیکیشن دیوار و ...
با یک جستجوی ساده هر نوع دارویی با هر میزان که بخواهی می توانی پیدا کنی.
در یکی از این کانال ها اسم یک داروی حیاتی (فاویپیراویر) را تایپ می کنم و می نویسم فوری و اضطراریست .
به ثانیه نمی کشد ، پیام ها شروع می شود .
_سلام چند تا لازم دارید ؟
_ قیمتش براتون مهم نیست؟
_ اول واریز و بعد تحویل .
چتم را شروع میکنم ، میگویند به هر میزان که بخواهید دارو هست فقط نباید برای پولش حد و مرزی قائل باشید.
با دو نفر قرار میگذارم.
روز بعد، اطراف بیمارستان امام رضای مشهد ؛یک ساعت معطل میشوم ، اما ترجیح میدهم صبور باشم.
آدم های اطرافم همه مشکوکند؛ گوشی در دست و مدام سفارش هایشان را به بیماران تحویل میدهند .
یکی دارد به من نزدیک می شود فکر می کنم این همان فردیست که تلفنی با من صحبت کرده بود.
_ سلام ، خانم سیدی ؟!
صدایش را که شنیدم مطمئن شدم همان فرد است، داروها را آورده به همان میزان ، بدون هیچ کم و کسری.
از من میخواهد ابتدا مبلغ را واریز کنم و بعد داروها را تحویل دهد .
صد بسته فاویپیراویر!!!
خودم هم باورم نمی شود.!
پس از چند دقیقه دیگری از راه میرسد او هم داروها را آورده است، حتی ۲۰ عدد انسولین را !!!!
جوان است و کم تجربه ؛ از او میپرسم اینها را از کجا آورده ای ؟ می گوید : از تهران خیابان ناصرخسرو.
راهی تهران می شوم ، خیابان ناصرخسرو، کوچه ی مروی .
هر چند قدم یک نفر ایستاده ، از کنار بعضی هایشان که عبور می کنی آرام کنار گوشت نجوا میکنند: دارو ؟! دارو نیاز داری؟! دارو می خوای ؟! همه چی داریم ها !!!
کنار یک نفرشان می ایستم یک گپ و گفت ساده و صمیمی، انگار سالهاست که من را میشناسد.
می گوید: هر چه بخواهی هست، فقط اول مبلغ را واریز کن، بعد دارو را تحویلت میدهم .
یک جای کار می لنگد !!! کمبود دارو در داروخانه ها و فراوانی آن در بازار سیاه.
۲۷ اردیبهشت ماه امسال، دقیقاً سه ماه پیش، خبری که همه جا منتشر شد؛(یک محموله بزرگ داروی قاچاق در مشهد کشف شد.)
اصل ماجرا از اینجا شروع می شود؛ خروج غیرقانونی دارو .
محمولهای که ۵۲ هزار قلم دارو را در خود جای داده بود و قرار بود از مرز دوغارون به کشور افغانستان قاچاق شود .
پدیده ای که به دلیل پایین بودن قیمت دارو در کشور ما در مقایسه با کشور های دیگر اتفاق میافتد.
با یک مطالعه چند روزه به این داده ها می رسم :
بر اساس آمار غیر رسمی سالانه صدها تن دارو به ارزش ۴۵۰ میلیون دلار به خارج از کشور قاچاق میشود ، اگر هزینه ساخت هر بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی را ۲۰۰ میلیارد تومان در نظر بگیریم با یک محاسبه تقریبی و با مدیریت صحیح با پول آن می شود،سالانه ۶۳ بیمارستان ۲۰۰ تختخوابی ساخت .
داروهای ساخت ایران معمولا به کشورهای عراق و افغانستان قاچاق میشود.
با خبرنگارمان در افغانستان ارتباط میگیرم،آقای یزدانی به یکی از داروخانه های شرق هرات میرود ، هر داروی وطنی در آنجا پیدا می شود.
داروخانه دار هراتی میگوید : نرخ داروی ایرانی ارزان است.
او ادامه می دهد: داروهای ایرانی به تومان خریداری میشود و دیگر داروها به دلار.
در خبرها میخوانم در مرزهای غربی هم وضعیت به همین گونه است، از خبرنگارمان در آبادان میخواهم صحت و سقم این قضیه را جویاشود.
خانم مطرق آبادانی از سرهنگ موسیلند رئیس مرزبانی خوزستان می پرسد: آیا در آنجا هم قاچاق صورت می گیرد ؟
در پاسخ می گوید : این موضوع پدیده ی جدیدی نیست.
همین سال پیش چندین پرونده ی قاچاق دارو داشتیم که غالباً از رودخانه اروند به کشور عراق ارسال می شد.
کارشناسان اقتصادی بر این باورند: علت همه این نابسامانی ها ، تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به داروست .
به عقیده کارشناسان، این ارز شناور دولتی به نفع رانتخواران است و به ضرر مصرفکنندگان.
به هنگام ماموریتم در تهران، به سراغ دکتر شهریاری رئیس انجمن داروسازان کشور هم رفتم. او معتقد است: باید یارانه موجود را به بیمه تخصیص بدهند و ارز ۴۲۰۰ تومانی را به ارز واقعی تبدیل کنند .
یک سوال ذهنم را درگیر میکند، وقتی راه حل مشخص است پس چرا عملی نمیشود ؟
در پی جواب این سوال به سازمان غذا و دارو میروم .
دکتر محمدی مدیر کل امور دارویی سازمان غذا ودارو میگوید : این راه حل را به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد و تقدیم کردیم، اما پذیرفته نشد .
و معلوم است در دوئل ناتمام مجلس و دولت چه کسی تقاص پس خواهد داد؟!
برای بررسی بیشتر موضوع به زندان مشهد میروم و متهمانی را میبینم که نان را به قیمت جان برده اند.
جانشین دادگاه عمومی وانقلاب مشهد در اینباره میگوید : پروندههای برخی از این زندانیان با تحقیقات گسترده به نتیجه رسیده است، اما هستند پروندههایی که اساساً تشکیل نشده اند و اطلاعاتی از آنها حاصل نشده است.
قاضی طباطبایی می گوید: اصطلاحاً رقم سیاه جرم در این حوزه بسیار زیاد است.
صدای ناله و شکوه مردمی که در پی یافتن دارو از این داروخانه به آن داروخانه می روند، دوباره ذهنم را درگیر میکند.
مردمی که می دوند برای جان.
گویا در این بین آنچه نسخه پر درد مردم را پیچیده سیاست یک بام و دو هوای مسئولان است.
نویسنده وخبرنگار: سیده تکتم سیدی
سردبیر: مریم یعقوبی