از کوچه پس کوچه ها که عبور کردم به محل مورد نظر رسیدم . یک مدرسه در منطقه ای محروم و کم برخوردار؛ اما چیزعجیبی که من را میخکوب کرد ظاهر متفاوت این مدرسه با مدارس مناطق محروم بود. مدرسه ای شیک و لاکچری!!!!
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، مرکز خراسان رضوی، اول باید میفهمیدم داخل این مدرسه چه خبر است ؟ کاری که خیلی آسان نبود.
با وجود هماهنگی صورت گرفته، کادر مدرسه وقتی دوربین را می بینند به زور متوسل می شوند تا ما را از مدرسه بیرون بیندازند. از یکی ازکارکنان می پرسم مجوز این مدرسه غیرانتفاعی در طرقبه و شاندیز از کجا گرفته شده است، که می گوید: مجوز را اداره آموزش و پرورش طرقبه صادر کرده است. پس از آن تهدیدها شروع می شود؛ از تماس با پلیس 110 تا آمدن وکیل!
پس از چند دقیقه تلفن همراهم به صدا در می آید، مدیر همان مدرسه دخترانه پشت خط است! و با صدای بلند می گوید: شماره شما را به حراست آموزش و پرورش می دهم و شکایت می کنم، مجوز ساخت این مدرسه از اداره کل آموزش و پرورش گرفته شده و وزارت آموزش و پرورش هم پشت این موضوع است، بروید از وزارت خانه سوال کنید!
پیگیری های تلفنی ام به یکی از مسئولان آموزش و پرورش می رسد. او به من می گوید: با حراست صحبت کردم، گفتند شما نمی توانید دیگر به هیچ عنوان درباره این مدرسه گزارش تهیه کنید!
این فقط یکی از مدارس لاکچری در مناطق محروم مشهد و اطراف مشهد است، اما چرا باید خانواده های مشهدی به خودشان زحمت بدهند و فرزندانشان را برای تحصیل با سرویس یا اتومبیل شخصی به منطقه ای محروم بفرستند؟ جواب این سوال فقط در یک عبارت خلاصه می شود،"کارزار کنکور" رقابتی نفس گیر که آینده بسیاری از جوانان به آن گره خورده است.
به عنوان مادر یک دانش آموز با مدیر این مدرسه دخترانه تماس می گیرم، او می گوید: مدارس طرقبه و شاندیز جزء منطقه 3 از نظر تحصیلی و کنکور محسوب می شود.
او ادامه می دهد: مدرسه ما لاکچری است و کسی باورش نمی شود در منطقه 3 قرار دارد.
این درحالیست که مدیرسابق اداره آموزش و پرورش طرقبه در مصاحبه ای که در سال 1395 منتشر شده بود، می گوید: شرط صدور مجوز برای مدارس غیرانتفاعی، نام نویسی 80 درصد از دانش آموزان بومی است، اما اسامی دانش آموزان این مدرسه نشان می دهد فقط تعداد انگشت شماری ساکن طرقبه و شاندیز هستند.
در حین تحقیق درباره این گزارش متوجه شدم یک دبیرستان غیرانتفاعی پسرانه هم با همین شرایط در طرقبه و شاندیز فعالیت می کند. اما وقتی سایت مدرسه را در اینترنت جست و جو می کنم متوجه می شوم از6 سال پیش تاکنون بروزرسانی نشده است، یعنی به نوعی چراغ خاموش فعالیت می کند.
از طرفی در بخش معرفی مدرسه آمده است؛ هدف از تاسیس این مدرسه کمک به رفع محرومیت آموزشی در طرقبه و شاندیز است اما این سوال مطرح می شود که کدام محرومیت زدایی؟ آن هم درحالیکه به گفته مدیر مدرسه دخترانه 80 درصد و به گفته مدیر مدرسه پسرانه 70 تا 80 درصد از دانش آموزان این مدارس ساکن مشهد هستند وفقط20 درصدِ دانش آموزان بومی اند.
آدرس مدرسه پسرانه هم در نوع خودش جالب است! مدرسه یا به قول مسئولان آن، باغ دبیرستانی که در دل روستای صفی آباد در شهر طرقبه تاسیس شده ؛ مدرسه ایست که در واقع زمینه ای را فراهم کرده است تا دانش آموزان ساکن مشهد بتوانند از سهمیه منطقه 3 کنکور استفاده کنند.
پیگیری های من در آموزش و پرورش هم به جای نمی رسد چرا که همچنان اجازه ورود به این دو مدرسه و تهیه گزارش را نداریم.
یکی از مسئولان آموزش و پرورش می گوید: دبیرستان غیر انتفاعی پسرانه فعلا مجوز ثبت نام ندارد؛ این درحالی است که در تماس تلفنی که به عنوان مادر یک دانش آموز با یکی از مسئولان دبیرستان داشتم، امکان نام نویسی وجود داشت و حتی قرار شد تا حضوری برای نام نویسی مراجعه کنم!
با شماره های خانواده چند دانش آموز این دو مدرسه هم تماس گرفتم که حاضر به مصاحبه نشدند، به سختی دو نفر از والدین را پیدا می کنم. یکی از آن ها می گوید: من برای موفقیت فرزندم در کنکور حاضر هستم هر کاری انجام دهم، اینکه او را در مدرسه ای در منطقه دورتر مانند منطقه 3 ثبت نام کنم که اصلا چیزی نیست!
یکی دیگر از اولیا می گوید: بسیاری از مسئولان فرزندانشان را برای تحصیل به خارج از کشور می فرستند، حالا من فرزندم را در منطقه 3 برای استفاده کردن از سهمیه کنکور ثبت نام کردم، کجای این کار ایراد دارد؟
اما در همین منطقه 3 مدارسی هم هستند که سهم شان حداقل امکانات آموزشی است؛ به مدرسه ای دولتی در چاهشک؛ یکی از روستاهای طرقبه و شاندیز سری می زنم.
در این مدرسه چندین مقطع مشغول به تحصیل هستند و به سبب تعداد بالای دانش آموزان چندین مدیر دارد.
محمد نصر مدیر دبستان استقلال یک چاهشک می گوید: در این مدرسه یا به عبارتی مجتمع آموزشی، 6 مقطع شامل حدود 900 دانش آموز پسر و دختر تحصیل می کنند و این یعنی دانش آموز کلاس اول در کنار دانش آموز کلاس نهم تحصیل می کند.
او ادامه می دهد: تفاوت سنی میان این تعداد دانش آموز در کنار هم و تحصیل دانش آموزان دختر و پسر در دو شیفت در یک مدرسه، معضل جدی است که مدیریت آن ها و برقراری نظم و انضباط را به شدت دشوار می کند.
نکته مهم دیگر در مورد این مدرسه، نبود دوره متوسطه دوم است؛ موضوعی که موجب شده است، دانش آموزان بالاجبار برای تحصیل به شهر بروند که با مشکلات عدیده ای روبرو می شوند؛ به همین دلیل بسیاری از خانواده ها راضی به این کار نمی شوند و در نتیجه دانش آموزان ناچار به ترک تحصیل هستند .
باید نظر آموزش و پرورش را درباره این شکاف آموزشی می پرسیدم.
خدا بنده مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی درباره فعالیت مدارس لاکچری در مناطق محروم می گوید: در اساسنامه مدارس غیردولتی، محدودیت مکانی برای ثبت نام دانش آموزان وجود ندارد و دانش آموز از هر منطقه که بخواهد می تواند مراجعه و ثبت نام کند. زمانی می توانیم جلوی ثبت نام دانش آموزان مشهدی را دراین مدارس بگیریم که دانش آموزان طرقبه و شاندیز متقاضی ثبت نام باشند، در غیر این صورت کاری از دست ما بر نمی آید.
آنچه مسلم است بیشتر خانواده های ساکن طرقبه و شاندیز توان پرداخت شهریه های مدارس غیر انتفاعی را ندارند، پس بر چه اساسی مجوز تاسیس آن ها در مناطق محروم داده می شود؟ خدابنده در پاسخ به این سوال می گوید: اینکه دانش آموزان منطقه یک برای استفاده از سهمیه منطقه سه در منطقه ای محروم ثبت نام می کنند، هیچ مشکل قانونی ندارد، بلکه خلاء قانونی دارد و اینجاست که عده ای از این خلاء قانونی به نفع خودشان استفاده می کنند.
او در پاسخ به این سوال که آیا این موضوع بی عدالتی آموزشی نیست، می گوید: اگر هم بی عدالتی باشد، نه موسس مقصر است و نه ما می توانیم مانع ثبت نام خانواده ها در این مدارس شویم.
اما مدارس لاکچری در مناطق محروم که بیشتر آنها به بچه پولدارهای مشهدی اختصاص دارد فقط به این دو مدرسه ختم نمی شود. به گفته خدابنده ممکن است حدود 10 مدرسه از این دست در مشهد مشغول به فعالیت باشد.
پاسخ ها قانع کننده نیست!!!
به سراغ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی می روم تا بپرسم برای جلوگیری از فعالیت چنین مدارسی چه راهکاری دارد؟
نصرالله پژمانفر می گوید: سهمیه منطقه 3 به این دلیل تعیین شده است تا بین دانش آموزانی که از امکانات تحصیلی کمتری برخوردار هستند و دانش آموزانی که امکانات بهتری در حوزه آموزش دارند، عدالت و برابری شکل بگیرد، به همین سبب استفاده کردن از این موقعیت برای افرادی که واجد شرایط نیستند، از نظر روح قانون ممنوعیت دارد و ظلمی به سایر افراد است.
او ادامه می دهد: متاسفانه این مدارس در کلان شهرها و در منتهی الیه محل هایی که نواحی محروم به حساب می آیند، تاسیس می شود؛ مدارسی لاکچری که با داشتن بهترین معلم ها، تجهیزات ، سرویس و خدمات، حق دانش آموزان محلی که کمترین امکانات آموزشی را دارند، تضییع می کند.
پژمان فر درباره راهکار حل این معضل می گوید: به غیر از ضابطه محل آموزش، باید قید محل سکونت هم اضافه شود یعنی صرفا دانش آموزانی که در همان مناطق سکونت دارند و مدرسه شان هم در همان نقطه است، بتوانند از خدمات این مدارس استفاده کنند.
پیگیری هایم در نهایت به دستگاه قضا و معاون دادستان عمومی و انقلاب خراسان رضوی در امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم می رسد.
هادی شریعت یار در پاسخ به این سوال که چرا تا کنون با این مدارس مقابله نشده است، می گوید: گزارش این مدارس اخیرا به دست ما رسیده است و وارد فاز رسیدگی و بررسی شده ایم.
به گفته وی پرونده این مدارس هنوز کامل نشده است، ولی به نظر می آید باید خلاء قانونی صورت گرفته باشد، ضمن اینکه عدالت آموزشی که مدنظر هست نیز اتفاق نیفتاده است.
معاون دادستان عمومی و انقلاب خراسان رضوی ادامه می دهد: براساس مستندات، شورای نظارت استان در همان ابتدا نباید این مجوز را صادر می کرد، چراکه این مدارس باید در جایی باشد که به عنوان مثال طرح تفصیلی شهرداری را داشته باشد، در حالی که در محل هایی تاسیس شده که فاقد طرح تفصیلی است یا اینکه شورای نظارت باید بررسی می کرد آیا این منطقه نیاز به تاسیس مدرسه غیرانتفاعی و غیردولتی دارد یا خیر؟
شریعت یار این نکته را هم اضافه می کند: بررسی های ما ادامه دارد ولی به نظر می رسد شورای نظارت از همان ابتدا یا غفلت کرده، یا تخلف و یا توجه ای به این موضوع نداشته است.
این مدارس مختص مشهد نیست و دردیگرکلان شهرهای کشور نیز مشغول به فعالیت هستند؛ مدارسی که موجب شده است تا عدالت آموزشی زیر سوال برود درحالی که منطقه 3 باید از آن دانش آموزانی باشد که از امکانات آموزشی کمتری برخوردارند.
اینجاست که ضرب المثلِ هر چقدر پول بدهی همان اندازه آش می خوری! مصداق پیدا می کند.
نویسنده و خبرنگار: هدی زاهدی
سردبیر: مریم یعقوبی