مطالعه یوفوها و تغییر چشمانداز دانش بشر
آیا مطالعه یوفوها (UFO) میتواند چشماندازهای دانش و پیشرفت بشر را تغییر دهد؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، چند وقت پیش دولت آمریکا گزارشی درباره یوفوها منتشر کرد که البته این گزارش توضیحی درباره آنها ارائه نکرد، زیرا به گفته مقامات، اطلاعات کافی درباره آنها وجود ندارد.
آرتور سی کلارک در کتاب خود با عنوان پایان طفولیت، داستان تهاجم صلحآمیز بیگانگان به زمین را تعریف میکند که به قیمت هویت و فرهنگ منحصر بهفرد انسانها تمام میشود.
به احتمال زیاد، این اشیاء گزارش شده، توضیحی زمینی و روزمره دارند، اما نیاز به شواهد بیشتری داریم تا اطمینان حاصل کنیم. اگر این یوفوها واقعا فناوری بیگانگان باشند، به احتمال زیاد، رباتیک خواهند بود؛ تجهیزاتی خودگردان که دستورالعمل گونههای هوشمند فرازمینی را دنبال میکنند.
آنها حتی میتوانند دستگاههای خودجایگزین (self-replicating machines) باشند که «جان فون نویمان» (John von Neumann) همهچیزدان، آنها را پیشبینی کرده بود.
فناوری فعلی ما در مقیاس زمانی سالانه بهطور نمایی تکامل پیدا میکند. دستگاههایی که امروز استفاده میکنیم، یک قرن پیش کاملا غیر ممکن به نظر میرسیدند. (جمله مشهور کلارک: هر فناوری به اندازه کافی پیشرفته باشد، از جادو قابل تمییز نیست.)
اتصال جهانی به وای فای و اینترنت، انقلابی در رفتار انسانها در دهههای اخیر ایجاد کردند و انتظار میرود هوش مصنوعی، رباتیک و مهندسی ژنتیک نیز در دهههای آینده چنین کاری کنند.
از آنجا که بسیاری از ستارهها دههها قبل از خورشید متولد شدهاند، قابل تصور است که تمدنهای فناورانه که در اطراف آنها شکل گرفتهاند، نسبت به ما زمان بیشتری جهت توسعه علم و فناوری خود داشتهاند و تجهیزاتی ساختهاند که نشانگر آینده ما هستند، اما در حال حاضر حکم جادو را دارند.
وقتی با این فناوری روبرو شویم، حکم کودکانی را خواهیم داشت که نمیتوانند بهطور کامل، اعمال بزرگترها را درک کنند.
این احتمال که یوفوهای پنتاگون ساخته انسان باشند، با شناسایی رفتاری که نمیتوان آن را با پیشرفتهترین فناوریهای ما اجرا کرد، رد میشود. ما محدودیتهای فناورانه خود را میدانیم، زیرا هر پیشرفتی از این محدودیتها فراتر رود، مزایای تجاری و نظامی زیادی خواهد داشت و در بازار کالاهای مصرفی یا نظامی، به چشم خواهد خورد.
با وجود اینها، احتمالا بسیاری از مردم این گزارش را نادیده بگیرند و به کارهای روزمره خود بپردازند.
پاسخ به این سؤال که انسانها تا چه زمان میتوانند زندگی هوشمند فرازمینی را نادیده بگیرند: «آنها میتوانند انتخاب کنند که همیشه در اینباره ناآگاه بمانند و از پذیرش حقیقتی که نفس آنها را پایین میآورد، سر باز زنند؛ مانند این ایده ساده که ما هوشمندترین گونهها در کهکشان راه شیری نیستیم.»
واقعیت به این که ما آن را نادیده بگیریم یا نه، اهمیتی نمیدهد. ما اگر روی پنجرههای خود پرده بکشیم و همسایههای خود را نادیده بگیریم، وجود داشتن آنها تغییر نمیکند. پنتاگون به دادههایی بسیار بیشتر از آنچه برای عموم منتشر میکند، دسترسی دارد. گزارش دولت آمریکا توضیحی درباره یوفوها ارائه نکرده، اما طبیعت آنها نیازمند مطالعه بیشتر است.
در نتیجه، این فرصتی مناسب در جامعه علمی است تا با جمعآوری دادههای بیشتر در یک محیط کنترل شده و با استفاده از بهترین ابزارها و رایانهها به بررسی دقیقتر یوفوها بپردازد. دادههای جدید را میتوان با ابزارهای اندازهگیری بسیار دقیقتر از ابزار دادههای گذشته، جمعآوری کرد.
یک تحقیق علمی بهروز که شواهدی قابل تکرار جهت دیدن یوفوها ارائه دهد و معمای طبیعت آنها را حل کند، میتواند قدرت علم را در پاسخ دادن به سؤالاتی که برای عامه مردم جذابیت دارند، نشان دهد. یافتن پاسخهای قطعی بر اساس دادههای در دسترس، اعتماد مردم به دانشی که بر پایه شواهد است، افزایش میدهد.
در حال حاضر، معمای یوفوها و در مرکز آن، جمعبندی گزارش پنتاگون، موجب گمانهزنیهای بیپایه و اساس میشود. یک تحقیق علمی قاطع، میتواند در زدودن این مه، نقش بزرگی ایفا کند.
ابزار مورد نیاز، احتمالا شامل پیشرفتهترین دوربینهای موجود روی تلسکوپهایی با میدان دید وسیع جهت اسکن کردن آسمان باشد. جریان دادهها با یک رایانه پیشرفته پردازش میشود که تنها داده متغیرهای اساسی را ذخیره میکند.
تمرکز روی پدیدههای هوایی نزدیک به سطح زمین با رصدهای نجومی اجرام دوردست تفاوت دارد؛ بهعنوان مثال، با رصد LSST در رصدخانه ورا سی. رابین (Vera C. Rubin Observatory).
جدا از این که منشأ یوفوها زمینی یا فرازمینی است، ما با مطالعه علمی آن، مطالب جدید و علمی یاد میگیریم و این نهتنها طبیعت فیزیکی آنها، بلکه معنی وجودی آنها و نیت سازندگان این اشیاء، جذاب خواهد بود.
یک یوفو با منشأ فرازمینی میتواند این ترس در انسانها را برانگیزد که بیگانگان پشت آن موجوداتی بدخواه خواهند بود؛ همانطور که استیون هاوکینگ باور داشت، اما آنها میتوانند خیرخواه نیز باشند.
درست مثل داستان پایان طفولیت، آنها میتوانند مانند والدینی باشند که فرزندان جوان خود را پرورش میدهند. این امید وجود دارد که وقتی زمان آن فرا رسد، ما بفهمیم نیت این موجودات، هوشمندانه و خوب است.