راهکار برونرفت افغانستان از مسیر بیراههای که در آن قرار گرفته، نه جنگ میان گروههای افغان و یا تن دادن به بازگشت نظامی آمریکا و شرکایش، بلکه همگرایی افغانی-افغانی با حمایت کشورهای منطقه است.
آنها تلاش دارند این شرایط بحرانی را نتیجه جنگ داخلی و قدرتطلبی جریانهای افغانستانی عنوان کنند، حال آنکه تمام شواهد نشان میدهد که عدم تعهدپذیری اشغالگران پس از ۲۰ سال اشغال این کشور زمینهساز این بحران بوده است.
پیشروی طالبان در مناطق مختلف افغانستان در حالی که از یک سو طالبان استعفای اشرف غنی رئیس جمهور را شرط ادامه مذاکره عنوان کرده و از سوی دیگر دولت مرکزی نیز مقابله نظامی با طالبان را مورد تاکید قرار داده است. در این میان، سخنان امروز اشرف غنی با مردم نشان میدهد که او همچنان منتظر کمک و پشتیبانی آمریکا و ناتو است و همین مسئله موجب پیچیدهتر شدن بحران شده است.
در همین حال کشورهای غربی نیز که تاکنون مدعی خروج از افغانستان بودند دوباره به بهانه حفاظت از نیروهای خود در کابل، اقدام به اعزام نیرو به این شهر کردهاند، چنانچه پنتاگون رسما گفته ۳ هزار نیرو و انگلیس نیز گفته صدها نیرو را اعزام خواهند کرد.
در خصوص این تحولات نکات مهمی وجود دارد: اول؛ ریشه مشکلات ۲۰ سال اخیر افغانستان، حضور اشغالگرانه آمریکا و ناتو است که نه تنها کمکی به برقراری ثبات و امنیت در افعانستان نکردند بلکه با پیچیدهتر کردن شرایط این کشور امکان ایجاد مصالحه میان گروههای افغانستانی را هم از میان بردند.
دوم؛ تجربه نشان داده است میزهایی که بر اساس معادلات آمریکایی چیده شده باشند هرگز به نتیجه نخواهند رسید و گروههای افغانستانی اعم از طالبان و سایر گروههای تشکیل دهنده دولت و خارج از دولت برای پایان دادن به جنگ و خونریزی و بیثباتی راهی جز گفتگو بر اساس واقعیتهای قومی، مذهبی و سیاسی صحنه افغانستان ندارند و بدون شک صلح پایدار در این کشور از لوله تفنگ خارج نخواهد شد.
سوم؛ ابتکار عمل ایران در برگزاری نشست گروههای درگیر افغان در تهران و همچنین برگزاری نشست گفتگوهای منطقهای با حضور کشورهای همسایه افغانستان و روسیه نمونهای موفق از مذاکراتی است که باید به عنوان سازوکاری موثر در رفع بحران موجود احیا شده و تداوم یابد.
چهارم؛ هیچ یک از کشورهای خارجی نمیتوانند و نباید در امور افغانستان دخالت کنند و تنها باید با بسیج ظرفیتهای خود برای ترغیب بازیگران اصلی در صحنه افغانستان تلاش کنند.
پنجم؛ همه کشورها و همسایگان افغانستان باید با توجه به این مهم که تداوم ناامنی و بیثباتی در این کشور، بستر حضور و فعالیت گروههای تروریستی و باندهای سازمان دهنده جرائم سازمان یافته در افغانستان را فراهم میکند، بحران موجود در این کشور را از نقطه نظر امنیت بینالمللی مورد توجه قرار داده و برای رفع آن چارهجویی کنند.
ششم؛ شرایط موجود، رنج و آلام مردم مظلوم افعانستان را به شدت افزایش داده و کمک به آوارگان و جنگزدگان با توجه به پاندمی کرونا ضرورتی است که در صورت غفلت میتواند به فاجعه انسانی مبدل شود. جمهوری اسلامی ایران در ۴۰ سال گذشته بیشترین سهم را در این خصوص داشته لیکن در شرایط موجود جامعه جهانی باید به مسئولیت انسانی خود با تامین هزینهها، امکانات، مواد غذایی و دارو عمل کند.
هفتم؛ ایران همواره با محور قرار دادن تعامل با دولت قانونی افغانستان تلاش کرده که ضمن برقراری رابطه با سایر گروهها به ویژه طالبان، شرایط را برای ایجاد مصالحه ملی و جلوگیری از جنگ و خونریزی فراهم کند و اکنون نیز همانگونه که در اجلاس اخیر تهران بر آن تاکید شد از همه ظرفیتهای خود در این زمینه استفاده خواهد کرد.
هشتم؛ ایران و افغانستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند و طبیعتا امن ماندن مرزهای مشترک در ردیف اولویتهای اصلی جمهوری اسلامی است. در این رابطه بارها به دولت و گروههایی که در جدار مرز ایران مستقر شدهاند تاکید شده که شکل امنیت مرزها، خط قرمز ایران است و در صورت وقوع هرگونه ناامنی مرزی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با اقتدار کامل از مرزها دفاع کرده و با عوامل ناامن کننده به شدت مقابله خواهند کرد.
افغانستان این روزها در مسیری بیراهه قرار گرفته است که راهکار پایان دادن به این وضعیت نه جنگ میان گروههای افغان و یا تن دادن به بازگشت نظامی آمریکا و شرکایش، بلکه همگرایی افغانی-افغانی با حمایت کشورهای منطقه است. تجربه نشان میدهد که هیچ ملتی بدون تکیه به داشتههای درونی به صلح و ثبات نمیرسد و هیچ منطقهای بدون همگرایی همسایگان روی آرامش نخواهد دید.