ما ناتوان در شناخت شخصیت ایشان به معنای واقعی آن هستیم، زیرا ایشان دریای معرفت و اخلاق و معنویت هستند، اما از باب عرض ارادت به پیشگاه مبارک ایشان چند جملهای را به تحریر در میآوریم.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما؛ امام حسین (علیه السلام) گوهر تابناک و چراغ هدایتی است که همواره بر تارک تاریخ درخشیده و خواهد درخشید. ایشان انسانهای خسته از ظلم و تبعیض و ذلت را بیدار کرده اند. امام حسین (علیه السلام) نه تنها
رسولُ اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمودند: «انی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کتابَ اللَّه و عترَتی اهلبیتی فَأِنَّهُمَا لَنْ یَفتَرِقا حتَّی یَردِا عَلَی الحوض» حال که ائمه اطهار (علیهم السلام) بطور عام و امام حسین (علیه السلام) به طور خاص چنین نسبت و خویشاوندی محکمی با قرآن دارند باید تفسیر قرآن را در آنها جُست که در «وجود آنها کرامتها و فضیلتهای قرآن و گنجهای الهی نهفته است.» «فیِهْم کوائِمُ القرآن و هُمْ کُنوُز الرَّحمان»
ما ناتوان در شناخت شخصیت ایشان به معنای واقعی آن هستیم، زیرا ایشان دریای علم و معرفت و اخلاق و معنویت هستند، اما از باب عرض ارادت به پیشگاه مبارک ایشان چند جملهای را به تحریر در میآوریم.
۱. اخلاص و رضایت الهی
اخلاص در نیت و عمل وجه تمایز کارها و افکار انسان هاست که به آن رنگ جاودانگی میبخشد هنگامی نیت فعل و قول انسان تنها و تنها برای رضای الهی باشد؛ خداوند خریدار آن خواهد بود.
«صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَه» رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی نیکوتر است؛ و در آیهی دیگر خداوند به پیامبرش میفرماید: «أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنَی وَ فُرَدَی؛ دو به دو و یا به تنهایی برای خدا به پا خیزید»
قرآن در ستایش طبقهای از مجاهدان راه حق و تشویق آنها نیز میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّه؛ در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مال شان را به [بهای]اینکه بهشت برای آنان باشد خریده است»
چنانکه ملاحظه میکنید خداوند در این آیه بهشت را بهای جان و مال مؤمنان جهادگر میشمارد، اما در آیهای دیگر در ستایش تعدادی از انسانهای بلند پرواز میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّه» در این آیه آنانکه جانشان را با عشق به خدا میفروشند هدف شان در بهشت فقط رضای الهی است.
حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) هدف اصلی سفر به کربلا را تحصیل رضای الهی میداند از اینرو در آغاز سفر و کنار قبر جدّ بزرگوارش (صلی الله علیه و اله وسلم) از خداوند میخواهد که او را به این همه موفق بدارد و راهی در پیش رویش بگذارد که رضای او و رضای رسولش در آن باشد. این معنا در خطابههای دیگر یشان نیز مشهود است.
۲. امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر محور تحقق یافتن حکمیت ارزشها و محو پلیدیها است بنای رفیع جامعهی اسلامی بر ستون مستحکم امر به معروف و نهی از منکر بنیان گذاشته شده و امت مسلمان بهترین امتی است که برای امر به معروف و نهی از منکر برانگیخته شده است.
امام حسین-علیهالسلام- مصداق این آیه بود: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَکَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ باید از میان شما گروهی به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتی بازدارند و آنان همان رستگاراناند.»
ایشان هدف قیام خود را اصلاحطلبی و امر به معروف و نهی از منکر معرفی کردند از اولین مراحل امر به معروف که همان اندرز و نصیحت است آغاز کردند و بارها و بارها یزیدیان را پند دادند؛ و تا آخرین مرحله که گذشتن از جان خویش است در راه احیای این عنصر مهم تلاش کردند. آن حضرت در اینباره چنین میفرماید: «اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الأِصلاح فی أَمّهِ جَدّی محمد -صلی الله علیه و اله وسلم- اُریدُ أَن آمُرَ بِالمَعروف وَانهی عنِ المُنکر...؛ من برای اصلاح در امت جدم محمد -صلی الله علیه و اله وسلم- قیام کردم و امر به معروف و نهی از منکر را طالبم..»
۳. اخلاق کریمانه
سخاوت، عفو و گذشت، احسان و دستگیری از بینوایان نمونههایی از اخلاق کریمانهای است که در جایجای قرآن میتوان آنها را جست و امام حسین، شاگرد مکتب قرآن تجسم عینی و عملی این صفات و اوصاف دیگر قرآنی است و ما در اینجا به عنوان نمونه به ذکر پارهای از آنها میپردازیم.
الف) گذشت:
گذشت عالیترین کرامت انسانی است بهویژه آنکه آدمی قدرت بر انتقام نیز داشته باشد آموزههای قرآنی نه تنها به عفو در مقابل بدی تأکید دارند بلکه در سطحی بالاتر توصیه میکنند که کار بد را با خوبی پاسخ دهید «وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی گذشت کردن شما به تقوا نزدیکتر است»
وَ لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَ لَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَن و نیکی با بدی یکسان نیست [بدی را]به آنچه بهتر است دفع کن»
عصام بن المصطلق گوید: وارد مدینه شدم، حسین بن علی علیهما السلام را مشاهده کردم و خوشنامی و مقام و منزلتش مرا به شگفت آورد به گونهای که حسدی که در سینه نسبت به پدرش داشتم مرا به شدت برانگیخت به او گفتم: تو پسر ابوتراب هستی؟ ایشان فرمودند: آری. شروع کردم به شتم و سب او و پدرش، حسین (علیه السلام) نگاهی رئوفانه به من کرد و فرمود «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. بسم اللَّه الرحمن الرحیم * خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِین»
آنگاه فرمود: آرام باش و برای من و خودت از خداوند طلب مغفرت کن اگر از ما یاری میخواستی ما تو را کمک و اگر طالب حمایت بودی، تو را پشتیبانی میکردیم و اگر هدایت و ارشاد طلب میکردی تو را رهنمون میشدیم... عصّام میگوید آثار ندامت و پشیمانی در چهرهام نقش بست. آنگاه امام فرمودند: سرزنشی بر تو نیست خداوند تو را میبخشاید که مهربانترین مهربانان است. آیا تو اهل شامی؟ گفتم: بلی، فرمودند: خداوند ما و تو را زنده نگه دارد، هر حاجت و نیازی داشتی با ما در میان بگذار، امیدوارم که به خواست خدا هرچه میخواهی به بهترین وجهی آن را بیابی. عصّام گوید: زمین با تمام وسعتش بر من تنگ شد. دوست داشتم که مرا در خود فرو برد. در همان لحظه ناگهان فکر کردم که در سرتاسر زمین محبوبتر از او و پدرش نزد من هیچکس وجود ندارد.»
ب) سخاوت:
«جود و سخاوت» از فضائل مهم اخلاقی است، هر اندازه «بُخل» نشانهی پستی و حقارت و ضعف ایمان و فقدان شخصیت است «جود و سخاوت» نشانهی ایمان و شخصیت والای انسانی است. در آیات قرآن هر چند واژهی «جود» و «سخاوت» به کار نرفته است، اما تعبیراتی دیده میشود که بر این دو مفهوم منطبق است، انفاق اموال در راه خدا، ایثار اموال و جانها، انفاق از آنچه خود به آن نیازمندیم یا آن را دوست داریم و... از جمله تعبیرات قرآن برای توصیف سخاوت است که اکنون به چند مورد آن اشاره میکنیم: «یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَه...» [انصار]... هر کس را که به سوی آنان کوچ کرد. دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان دادهشده در دلهایشان حسد نمییابند، هر چند در خودشان احتیاجی، [مبرم]باشد»
«و یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا» و غذای (خود) را با اینکه به آن، علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند (و میگویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم»
امام حسین (علیه السلام) اسوه سخاوت بود. روایت شده که «ابوهشام قناد» از بصره برای امام حسین (علیه السلام) کالا میآورد و آن حضرت از جای برنخاسته همه را به مردم میبخشد.»
۴. تواضع و فروتنی
تواضع صفت ارزشمند مردان الهی است و آنها که پیشوای مردماند و الگوی آنها، وجود این صفت در آنان لازمتر است. تواضع در مقابل بندگان خوب و انسانهای ستمکشیده نوعی جوانمردی، صبر و شجاعت است، اما در مقابل مستکبران و کافران نشانهی ذلت.
قرآن کریم از یکسو به نکوهش تکبر میپردازد: «وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا در روی زمین با تکبّر راه مرو»؛ «فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِین؛ بد جایگاهی است جایگاه متکبران» و از سوی دیگر لزوم تواضع را گوشزد میکند «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به نرمی و بدون تکبّر گام بر میدارند؛ «وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِین» و حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) نیز صاحب این سیرهی ارزشمند قرآنی بودند.
«مسعده» گوید گذر حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) به فقرایی افتاد که گلیم خود را پهن کرده و خود را بر آن افکنده بودند (و غذا میخوردند) و حضرت را دعوت به خوردن طعام شان کردند، حضرت سید الشهداء (علیه السلام) به زانو، نشست و با آنها هم خوراک شد. سپس این آیه فوق را تلاوت فرمودند آنگاه فقرا را به منزل خویش دعوت کردند و سپس آنها برخاستند و همراه حضرت (علیهالسلام) به منزل او آمدند. ایشان به کنیز خود فرمودند: «آنچه را ذخیره داری آماده کن»
۵) ایثار
ایثار یکی از جلوههای عرفانی قیام امام حسین-علیهالسلام- است، جلوهای که قرآن کریم بسیار بر آن تأکید کرده و در نمودهای مختلف ظاهر گشته است، شهادت در راه خدا و انفاق مال که آیات بسیاری درباره آنها نازل شده از این جمله است؛ اوج ایثار و از خودگذشتگی را در لیله المبیت که علی (علیه السلام) به جای پیامبر اسلام در بستر خوابیدند میتوان ملاحظه کرد و خداوند مدال «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّه...» را دربارهی آن بزرگوار نازل کرد.
در سورهی انسان نیز درخشش دیگری از این فداکاری را که ناظر بر اهلبیت است ملاحظه میکنیم «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّه...»
اساس قیام امام حسین-علیهالسلام- و یاران آن بزرگوار که برگرفته از مکتب آن حضرت است بر محور از خودگذشتگی است. عدم قبول بیعت امام با امویان و از خود گذشتن برای اثبات حقیقت نمونهی بارز ایثار است.
دستیابی حضرت ابوالفضل العباس-علیهالسلام- به آب و نیاشامیدن آن، جانفشانی دو تن از یاران امام (علیه السلام) در ظهر عاشورا که جهت اقامهی نماز تن خود را سپر بلای آن حضرت ساختند و به شهادت رسیدند، ارادتهایی که اصحاب آن حضرت در شب عاشورا ابراز کردند و در روز عاشورا تا زنده بودند نگذاشتند که از بنیهاشم حتی یک نفر به میدان رود و بنیهاشم نیز تا زنده بودند نگذاشتند امام-علیهالسلام- وارد میدان شود. همه و همه نمونههایی بیمانند از ایثار است که در قیام امام حسین جلوه یافت.
۶. توکّل
یکی دیگر از آموزههای ارجمند قرآنی توکل است، کارها را به خدا سپردن و دل از هر چه غیر اوست برکندن، به یک مبدأ خبیر قادر تکیه کردن و در راه او گام برداشتن است چرا که قرآن خود فرموده است: «و مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافی است: «عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون»
امام حسین (علیه السلام) در طول سفر خود به کربلا، خدا را تنها تکیه گاه خود میداند، در دومین سخنرانی خود در روز عاشورا پس از آنکه هر دو سپاه آمادهی نبرد شدند خطاب به سربازان عمر سعد فرمودند: «سخن مرا بشنوید و عجله نکنید... پس [در]کارتان با شریکان خود همداستان شوید تا کارتان بر شما مشتبه ننماید پس درباره من تصمیم گرفته مهلتم ندهید»؛ «بیتردید سرور من آن خدایی است که قرآن را فرو فرستاده و همواره دوستدار شایستگان است.»
۷. جاودانگی
قرآن کریم کتابی است که با گذشت زمان رنگ کهنگی بر مفاهیم بلندش نمینشیند و همواره ماندگار و جاودانه است. مردی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد چگونه است که قرآن با بحث و گفت و گو در مورد آن فرسوده نمیشود و همواره شاداب و تازه است؟ حضرت فرمودند: «بدان جهت که خداوند قرآن را مخصوص عصر و دورانی خاص قرار نداد. همچنان که آنرا به مردم خاصی اختصاص نداده است بلکه قرآن برای همهی اعصار جدید و نزد هر گروهی تا به قیامت تازه است.»
از آنجا که سرشت سیرهی گفتاری و رفتاری امام حسین (علیه السلام) با آموزههای قرآنی عجین گشته است، شخصیت، قیام و سیرهی ایشان جاودانه است. حضرت زینب، شیر زن کربلا، این جاودانگی را پیشبینی کرده و خطاب به امام سجاد در دلداری آن حضرت بعد از واقعه دلخراش عاشورا میفرمایند: «.. بر فراز آرامگاه پدرت قبلهای ترتیب خواهد داد که نشانههایش کهنه نمیگردد و گذشت روزگار آن را از بین نمیبرد، هر چه ستمگران برای نابودی آن کوشش کنند، هرگز به خواستهی خود نائل نمیشوند، پیوسته شکوه و جلال آن رو به افزایش است»
شیخ «عبدالحسین الاعم» شاعر متعهّد عرب در سوگ شهادت آن حضرت شعری ناظر به همین معنا دارد که:
«گرچه جسم مطهّر حسین-علیهالسلام- در صحرای کربلا مدتی اندک بدون دفن باقی ماند... لیکن قبر او در درون سینه و قلب دوستدارانش تا ابد جای دارد»