شهرستان پاکدشت، در یک روز ۱۷ شهید را در عملیات مرصاد برای عزت و آزادی ایران تقدیم کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیمای استان تهران، شهرستان پاکدشت در روزهای پایانی جنگ بخش کوچکی بود از شهرستان ورامین با تعدادی روستا وآبادی.
همین بخش کوچک با جمعیت اندک، اما نقش پر رنگ و ماندگاری در روزهای حماسه و ایثار از خود در تاریخ کشور برجای گذاشت.
پایان جنگ بود که "نفاق" با تمام توان قد علم کرد غافل از اینکه "صیادانی" چیره دست در "کمین" نشسته اند تا کمر بشکنند از هرآنکس که عزت و "آزادی" وطن و مردمانشان را هدف گرفته است.
"فروغ جاویدانِ" منافقین که رویای فتح ۴۸ ساعته تهران را در سر داشتند با شکست ذلت بار برایشان به تجربه تلخ و غیر قابل جبران مبدل شد و تنگهی چهارزبرجایی شد برای "غروب جاویدان منافقین".
عملیات مرصاد با بیش از ۴ هزار نفر کشته و اسیر برای آنها به کابوسی تلخ و وحشتناک بدل شد.
در پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی نقل قولی از اکرامی (عضو سابق منافقین) آمده که میگوید:
«هرج و مرج عجیبی بوجود آمده بود؛ فرماندهان خشکشان زده و هیچ کنترلی روی نیروها نداشتند. آنها هم درحقیقت درگیر این مسئله بودند که چقدرسادهلوحانه به دام نقشههای رجوی افتادهاند...»
این عضو سابق منافقین در توصیف عملیات مرصاد اینطور بیان میکند که، "اولین شلیک موشکهای آرپیجی از بالای تنگه چهارزبر به تانکهای جلوداراصابت کرد همه را از خواب رویایی بیدار کرد و بعد ادامه درگیریها و آمار کشته و زخمیهایی که، چون برگ روی زمین افتاده بودند، واقعیت انکارناپذیر ماهیت رجوی را برایشان برملا کرد... "
رزمندگان غیور پاکدشت اما، در کنار دیگر همرزمانشان از جای جای ایران سربلند، درعملیات مرصاد برگ زرینی را در تاریخ مردمان این دیار به یادگار گذاشتند.
در عملیات مرصاد در یک روز و در یک سنگر، ۳ برادر (شهدای مظفر) بال پریدن گرفتند و به آسمانها پرواز کردند.
شهیدان رضا، حسن و علی مظفر، شهید ولی الله قمی، شهید همایون حسینی، شهید نورالله پازوکی، شهید مجید دهقان، شهید فریدون تاجیک، شهید حسن ساویز، شهید حسن هداوند، شهید علیرضا جلیلی صیاد، شهید علی اصغر احمدی، شهید یعقوب لرنی، شهید حمیدرضا پورفخر، شهید قربان علی صمدیان، شهید محمد روستایی و شهید مسعود پازوکی، ۱۷ پرستوی مهاجر پاکدشتی بودند که دعاهایشان در خلوت با معبود، واپسین روزهای دفاع مقدس مستجاب شد؛ با پا و سر به کرمانشاه رفتند و با بال اما شاید بی سر به شهر خود بازگشتند.