آمریکا با شکستی مفتضحانه در اهداف ادعایی خود ازجمله سرکوب طالبان، درحالی افغانستان را ترک میکند که طالبان با تشدید حملات بیش از هر زمان دیگری عامل ناامنی و بی ثباتی بوده است.
آمریکای ایالتی
ایالات متحده آمریکا (United States of America) واقع شده در آمریکای شمالی میان کانادا و مکزیک و اقیانوس اطلس و آرام است. آمریکا متشکل از پنجاه ایالت، یک حوزه فدرال، پنج سرزمین خودمختار و مجموعهای از جزایر پراکنده که مجموعاً دارای مساحتی معادل ۳٫۸ میلیون مایل مربع (۹٫۸ میلیون کیلومتر مربع) چهارمین کشور پهناور جهان محسوب میشود و با جمعیتی بیش از ۳۳۰ میلیون (آمار رسمی ۲۰۲۰)؛ سومین کشور پرجمعیت جهان است. واشنگتن دی سی پایتخت آن و پرجمعیتترین شهر آن نیویورک است.
ایالتهای ایالات متحده آمریکا
آلاباما، آلاسکا، آریزونا، آرکانزاس، کالیفرنیا، کلرادو، کنتیکت، دلاویر، فلوریدا، جورجیا، هاوایی، آیداهو، ایلی نوی، ایندیانا، آیووا، کانزاس، کنتاکی، لوئیزیانا، مین، مریلند، ماساچوست، میشیگان، مینه سوتا، میسی سی پی، میسوری، مونتانا، نبراسکا، نوادا، نیوهمپشایر، نیوجرسی، نیومکزیکو، نیویورک، کارولینای شمالی و جنوبی، داکوتای شمالی و جنوبی، اوهایو، اوکلاهما، اورگان، پنسیلوانیا، رود آیلند، تنسی، تگزاس، اوتا، ورمونت، ویرجینانا، ویرجینیای غربی، واشنگتن، ویسکانسین، وایومینگ، پنجاه ایالت آمریکاست.
قانون اساسی
قانون اساسی آمریکا در سال ۱۷۸۸ با اصلاحات دهگانه که مجموعاً با نام منشور حقوق ایالات متحده آمریکا میباشد، پیریزی گردید. در سال ۱۷۹۱ قانون اساسی که تضمینکننده حقوق طبیعی و قانونی بود، تصویب گردید. در خلال قرن نوزدهم میلادی ایالات متحدهٔ آمریکا به شکلی قاطعانه، به توسعه ارضی آمریکای شمالی مشغول شد.
همچنین در خلال این قرن پس از جنگهای سرخپوستان؛ نهایتاً منجر به توافق شد و ایالات جدید به شکلی تدریجی تأسیس گردیدند. در سال ۱۸۴۴ توسعهٔ سرزمینهای آمریکا در سراسر قارهٔ آمریکای شمالی به پایان رسید. در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، جنگ داخلی آمریکا منجر به منسوخ شدن بردهداری در این کشور شد. در سالهای پایانی قرن نوزدهم، آمریکا به جزایر و آبهای اقیانوس آرام مسلط شد و اقتصاد این کشور نیز در نتیجه انقلاب صنعتی فراگیر در دنیا، رشد بیسابقهای کرد.
سیاست
حکومت در آمریکا براساس نظام ریاستی است که در این سیستم رئیسجمهور که ریاست قوه مجریه و ریاست کشور را بر عهده دارد برای مدت محدودی با انتخابات تعیین میشود. در حال حاضر رئیس جمهور آمریکا جو بایدن از حزب دموکرات و معاون وی کامالا هریس و نانسی پلوسی رئیس مجلس است.
زبان
آمریکا به دلیل دارا بودن چند زبان با ملیتهای مختلف، زبان رسمی و ملی ندارد. آمریکا زبانی که به طور قانونی در این کشور به عنوان زبان رسمی انتخاب شود که اکثریت جمعیت به آن سخن گویند (زبان ملی) دارا نیست. به لحاظ قانونی هم در قانون فدرال هیچ زبان رسمی وجود ندارد، ولی در بیش از ۲۷ ایالت آمریکا زبان انگلیسی برای دادگاهها و ادارههای رسمی لازم میباشد.
ستارهها و خطوط پرچم آمریکا
پرچم آمریکا پرچم رسمی دولت فدرال ایالات متحده است. از زمان طراحی در سال ۱۷۷۵ تاکنون ۲۶ دفعه تغییر یافته تا به شکل فعلی درآمده است. پرچم ایالات متحده در ابتدا مشابه پرچم کمپانی هند شرقی بریتانیا بود. این پرچم امروزه ۱۳ باند (خط) سفید و قرمز دارد و پنجاه ستاره. ۱۳ باند نشان ۱۳ مستعمرهای است که برای اولین بار علیه بریتانیا قیام نمودند و منجر به استقلال آمریکا شدند. ۵۰ ستاره سفید در یک زمینه آبی نیز نشان ۵۰ ایالتی است که امروزه عضو ایالات متحده آمریکا میباشند. هر یک از ۵۰ ایالات متحده خود به طور جداگانه پرچم رسمی ایالت خود را نیز دارند.
ادیان در آمریکا
براساس آمارها، ترکیب مذهبی مردم آمریکا شامل پروتستان ۵۲٪، کاتولیک ۲۴٪، مورمون ۲٪، یهودی ۲٪، مسلمان ۱٪، دیگران ۱۰٪ و بدون دین ۱۰٪ است.
براساس اعلام منابع رسمی در سال ۲۰۲۰، ۶۵٪ جمعیت آمریکا مسیحیت، ۲۸٪ بیدین و ۶٪ سایر است.
قومیت
آمریکا برپایهٔ قومیت شامل ۸۱٫۵٪ غیراسپانیایی یا لاتین و ۱۸٫۵٪ هیسپانیک و لاتین است. بسیاری از شهروندان آمریکا بومیان آمریکا نیستند ملیتی به جز ملیت آمریکایی دارند. این مسئله در همه جهان به چشم میخورد. در بسیاری از موارد، فرد دارای گذرنامه یک کشور است، اما ملیت وی متفاوت از ملیت مردم آن کشور است. در ایالات متحده گروههای قومی مختلف آمریکای لاتینی به همراه اسپانیایی را «هیسپانیها» مینامند. گروههای مختلف قومی آسیایی را «آسیاییها» مینامند. همین مسئله در مورد گروههای بومی آمریکا هم صادق است. اصطلاح «آفریقایی آمریکایی» یا آفریکن – آمریکن به گروههای قومی آفریقایی ساکن ایالات متحده اشاره دارد که اصل و نسبشان به بردگان آفریقایی ساکن در قاره آمریکا بر نمیگردد. حتی اصطلاح نژادی «سفید» در مفهوم قومی به کار میرود و همه گروههای اروپایی را شامل میشود، اگرچه در گذشته افرادی که نژاد اروپای جنوبی داشتند (پرتغالیها، اسپانیاییها، ایتالیاییها و غیره) به عنوان نژاد «سفید» یا «غیرسفید» در نظر گرفته نمیشدند چرا که پوستی سبزه داشتند و آیین شان کاتولیک رومی بود.
آمریکا بر پایهٔ نژاد
تنوع نژادی در آمریکا به گونهای است که ۷۶٫۳٪ از آمریکاییها از نؤاد سفیدپوست، ۱۳٫۴٪ سیاهپوست، ۵٫۹٪ آسیایی، ۲٫۸٪ چندنژادی و ۱٫۳٪ سرخپوست، ۰٫۲٪ اقیانوسیهای هستند.
سیاه پوستان آمریکا
«آفریقایی – آمریکایی» یک گروه قومی است که به بردگان سیاه پوست اطلاق میشود که توسط «آمریکایی»ها به این کشور آورده شدند. «سرخپوستان آمریکایی» یک گروه قومی از قبایل سرخپوست هستند که در مناطق مختلف ایالات متحده زندگی میکردهاند. آمریکاییهای آفریقاییتبار یا سیاهان آمریکا (African American) یک گروه قومی از آمریکاییان هستند که نسبشان بهطور جزئی یا کامل به گروههای نژادی سیاهپوست آفریقایی میرسد. این لفظ نوعا به اخلاف سیاهان به بردگی گرفته شدهای که اهل ایالات متحده اند اشاره دارد. سیاهپوستان آمریکایی سومین گروه قومی و نژادی بزرگ در آمریکا (پس از آمریکاییهای سفیدپوست و آمریکاییهای هیسپنیک و لتینو) هستند. بیشتر سیاهپوستان آمریکایی اخلاف افراد به بردگی گرفته شده درون مرزهای آمریکای کنونی هستند. بهطور میانگین، سیاهپوستان آمریکایی دارایتبار آفریقای غربی- مرکزی و اروپایی اند و برخیتبار سرخپوستی نیز دارند. بنابر دادههای اداره سرشماری آمریکا، مهاجرین آفریقایی عموماً خود را در زمره سیاهپوستان آمریکایی نمیشناسند. اکثریت قاطع مهاجران آفریقایی در عوض خود را با قومیتهای خود میشناسند. مهاجران از برخی کشورهای کارائیب، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی و اخلافشان ممکن است از این لفظ برای خود استفاده کنند یا نکنند. متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده مصوب سال ۱۸۶۸ میلادی، برای نخستینبار رسماً سیاهپوستان آمریکا را بعنوان «شهروندان آمریکا» شناخت.
داستان استقلال
آمریکای شمالی بارها شاهد جنگ و درگیری بین قدرتهای بزرگ اروپا ازجمله بریتانیا با مردمان بومی آمریکا بر سر مالکیت زمین بود. دولتهای اسپانیا و فرانسه که در آن دوران بزرگترین رقیب امپراتوری بریتانیا بودند، اقدام به کمک مالی و تسلیحاتی شورشیان کردند به این امید که بتواند دست بریتانیا را از مستعمرات وسیع آمریکای شمالی کوتاه کرده، آمریکا را تبدیل به متحد خود در مقابل بریتانیا نمایند. این درحالی بود که مهاجران بریتانیایی در بخشهای زیادی از سرزمین جدید مستقر شدند و این بخشها بهصورت مستعمرهٔ بریتانیا اداره میشد. کنترل این مناطق چندین بار دست به دست گشت تا اینکه در نهایت در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا پایان یافت.
چهارم جولای مهمترین روز در تقویم ملی آمریکاست. روزی که ۱۳ ایالت این کشور استقلال خود از بریتانیا را اعلام کردند تا بعدها با عنوان «روز استقلال» به تعطیل رسمی تبدیل شود.
بزرگداشت این روز به چهارم جولای ۱۷۷۶ برمی گردد که ۱۳ مستعمره آمریکا که به عنوان ایالتهای ساحل شرقی شناخته میشوند، اعلامیه استقلال از بریتانیا را منتشر کردند.
داستان استعمار
در سال ۱۸۶۱ میلادی جنگ داخلی آمریکا رخ داد که از خونینترین جنگها از این نوع در جهان است. دلیل بروز این جنگ به بردهداری در ایالات جنوبی مربوط میشد که آبراهام لینکلن خواهان براندازی آن بود. این جنگ در سال ۱۸۶۵ با پیروزی شمالیها به رهبری لینکلن، پایان گرفت.
در جنگ جهانی اول، پس از پیروزی آلمان بر روسیه، آمریکا به مداخله در جنگ کشیده شد. در سال ۱۹۱۶ میلادی، آلمانیهایی که پیروزی نهایی را در دسترس میدیدند و به پیروزهای بسیاری در جبهه شرقی دست یافته بودند، تصمیم گرفتند هشدارهای آمریکا را نادیده بگیرند و به تاکتیکی که «جنگ نامحدود زیردریاییها» توصیف میشد، روی بیاورند. پس از شکست آلمان و آغاز جنگ جهانی دوم، آمریکا در کنار بریتانیا و سایر متفقین میجنگید. آمریکا که در ابتدا در این جنگ نیز بیطرف بود در ۷ دسامبر ۱۹۴۱، با حمله هوایی ناگهانی ژاپن بر پرل هاربر در هاوایی مواجه شد. با پیروزی متفقین و شکست آلمان، آمریکا با کمترین خسارات به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. با اینحال پیامد مستقیم این جنگ، تنش گستردهتر میان آمریکا و شوروی بود که به جنگ سرد لقب یافت.
روایت شکست
آمریکا به عنوان نیروهای اشغالگر بدنام خارجی به بهانه مقابله با گروههای تروریستی خطرناک ازجمله طالبان و دستگیری اسامه بن لادن مغز متفکر حملات یازده سپتامبر به افغانستان لشگرکشی کرد. شکست مفتضحانه اشغالگران آمریکایی به گونهای رقم خورد که در حال حاضر و زمانی افغانستان را ترک میکنند که طالبان بسیار قوی و بر برخی ولایات مسلط شده است. آمریکا در حالی افغانستان را ترک میکند که این کشور بیش از هر زمان دیگری گرفتار ناامنی و بی ثباتی است. بیست سال اشغال نظامی افغانستان منجر به ایجاد طولانیترین جنگ آمریکا، کشته شدن هزاران نظامی این کشور و ناتو شد و میلیاردها دلار هزینه به مردم آمریکا تحمیل کرد. آمریکاییها با اقدامات اشتباه خود طی ۲۰ سال گذشته در افغانستان منجر به کشتار غیرنظامیان، افزایش تلفات انسانهای بی گناه در بمبارانها و تشدید ناامنیها و از طرفی افزایش کشت و تولید مواد مخدر شد. براساس آمارهای سازمان ملل، بیش از ۳۵۰۰ نیروی خارجی طی دو دهه جنگ در افغانستان کشته شدند. بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی به تنهایی از سال ۲۰۰۹ تاکنون در این کشور جان خود را از دست داده اند.