صدایت را ته گلویت هم بیندازی و دست هایت را هر چقدر هم بالا و پایین کنی، آب؛ یک بخش است، " تمام زندگی" و دیگر هیچ.
اینجا روستای گرمارود است، در همسایگی روستاهایی که اهالی اش این روزها، تشنه آب هستند.
حال و روز گرمارود به لحاظ منابع آبی، خوب است، اینجا پمپ چاهها کار می کنند، هر چند برای برداشت از چاهها باید عمیق تر شد و دلو برای اینکه به آب ته چاه برسد، باید زیاد تلو تلو بخورد.
آب شرب، از سفره های مردم راه عوض کرده
در برشی دیگر از واقعیت، کشاورزان روستاهای بالادست روخانه "سلین"، مسیر رودخانه را منحرف کرده اند، تا آب را سر مزارع خود برسانند. هر چند خیلی وقت است آب آشامیدنی از سر سفره هایشان راه عوض کرده است.
آبِ بخور و نمیری است، اما خوب، می تواند درختان و مزارع را برای ساعاتی هم که شده سیراب کند.
کمی آن طرف تر و اتفاقا در پایین دست همین رودخانه، در روستای " لمه درق" زنی را می بینم که شیلنگ وصل شده به تانکر آب جلوی خانه اش، تمام توان خود را به کار گرفته تا سطل آب را پر کند.
با این فشار قطره چکانی، بعید می دانم آبی ته تانکر مانده باشد، همین تانکر را هفته پیش به قیمت 200 هزار تومان پرآب کرده بودند، اما برای خانواده 5 نفره شان، تانکر فقط یک هفته کفاف می دهد.
می گوید: مرد خانه اش، تانکر را با یک تراکتور به اینجا رسانده است و تاسف می خورد به حال دیگر اهالی آبادی که در این شرایط بی آبی، قرار است دامهایشان را هم سیراب کنند.
آسمان بخیل شده
در روستای بالایی، "باش کلال" فرق نمی کند؛ کودک، زن، پیرمرد و یا مرد باشد، بسته به توانش سطلی برداشته و خود را پای جاده رسانده است، برای سهم خواهی از آب؛ خبر داده اند که تانکری قرار است، برای یک هفته شان آب آشامیدنی بیاورد.
پیرزنی عصا به دست نشسته و منتظر است، تا مگر مسیر این تانکر به گذر آنها هم بخورد، می گوید: حکمت خدا است که آسمان اینقدر بخیل شده، خیلی وقت است که آسمان این منطقه به هوای بارندگی نمی گیرد.
زنی از اهالی روستای "نجف تراکمه" هم سرش گرمِ این است که سطل های آب کوچکی را که پر کرده است، در منبعِ آبِ خانه بریزد، معلوم نیست، بار دیگر کی تانکر آب راهش را به این روستا بیندازد.
با او هم صحبت می شوم، خون گرم است ولی اجاق خانه اش برای میهمان آن طور که باید گرم نمی شود، دستپاچه می گوید: خانم جان! نبود آب به قدری سرگرممان کرده که حتی برای پذیرایی میهمان با یک استکان چایی هم کم می آوریم.
اینجا گورستان، علفزارها است
اینجا تا چشم کار می کند، گورستان علفزارها است، علف هایی که از گرمای مراتع سوخته اند و داغشان به دل مراتع مانده است.
کشت هم ندارند، هر چه می کاشتند، منتظر آب باران می نشستند، که آنهم از وقتی باران بند آمده، چیزی از کشته خود درو نمی کنند، تا لااقل سر سفره بیاورند.
گندمزارها هم قد نکشیده، خوراک دام شده اند، دام ها خیلی وقت است، تپه های مشرف به روستا را بی آب و علف سر می کنند.
تانکرهای آبی که صحبتش را کردیم، 4 دستگاه هستند، یکی اهدایی سپاه آبش احمد کلیبر است و 3 تانکر دیگر آرم اداره امور آب و فاضلاب شهرستان کلیبر را دارند.
قهرمانی راننده اعزامی سپاه به منطقه می گوید: تانکر را 70 کیلومتر آن طرف تر از سه راهی شرفه پر می کنیم و بعد بسته به مسافت روستاهای بی آب، روزی 2 یا 3 سرویس به روستاها آبرسانی می کنیم.
در آبش احمد، 24 روستا با تانکر آبرسانی می شوند
سلیمانی مدیر امور آب و فاضلاب شهرستان کلیبر می گوید: آتش بی آبی و خشکسالی، خیلی وقت است بر دامن روستاهای منطقه آبش احمد کلیبر افتاده است و 24 روستا با تانکر آبرسانی می شوند.
اما این همه ی آن روستاهایی نیست که اهالی اش برای تهیه آب آشامیدنی ، منتظر تانکر آب باشند.
معاون بهره برداری و توسعه شبکه آب شرکت آب و فاضلاب استان می گوید: در سطح استان 300 روستا و قشلاق با قطعی آب مواجه هستند و با تانکر آبرسانی می شوند.
پراکندگی این روستاها را می پرسم. خانی مسیرهای، کلیبر، میانه، هشترود، ورزقان، خدافرین و هوراند را در نقشه نشانم می دهد، مکان هایی که به منابع آب مطمئن دسترسی ندارند، امکان حفر چاه به علت بستر زیرین خاک، و موقعیت منطقه مقدور نیست و تامین منابع آبی شان بستگی به آبهای سطحی و چشمه نزدیکی آبادی دارد؛ منابعی که تحت تاثیر بارش باران هستند.
بی آبی 300 روستا، در برابر بی آبی خوزستان عدد نیست
300 روستا عدد کمی نیست، اما هر چه باشد، حال و روز استان، وضعیت بهتری از خوزستان دارد.
اگر اینجا این تعداد روستا با تانکر آب رسانی می شوند در خوزستان، برخی شهرها هم منتظر آبرسانی با تانکر هستند.
آمارها گویاتر حرف می زنند، از سال آبی گذشته یعنی از اول مهر سال 99 تاکنون به طور متوسط 27 درصد کاهش بارندگی در سطح استان داشتیم، موضوعی که باعث کور شدن چشمه های اطراف آبش احمد شده، و "سلین چای" را تا مرگ پیش برده است.
تا همین چند وقت پیش روخانه "سلین" بیش از 104 روستا را سیراب می کرد، آن هم به مدد تصفیه خانه مجتمع آبرسانی شهید لشگری؛ اما حالا خود تشنه آب است.
سلیمانی مدیر امور آب شهرستان کلیبر می گوید: دبی این مجتمع آبرسانی در زمستان 100 لیتر و در تابستان 40 لیتر بود، اما حالا در چله تابستان به علت کاهش شدید بارش، جریان رودخانه به حداقل ممکن رسیده است و مجتمع شهید لشگری که ذاتا پاسخگوی 40 آبادی بود، به دلیل در دسترس نبودن منابع استحصال، به 100 روستا خدمات می دهد.
عشایر با کدام امید ییلاق کنند؟
از این 100 روستا، 70 درصد آبادی های منطقه، عشایر نشین هستند که پیشتر به ارتفاعات اهر و کلیبر کوچ می کردند و آب شرب موجود کفاف روستاییان را می داد، اما حالا این میزان دبی توان پاسخگویی هم افزایش سکونت و هم کاهش بارندگی ها را ندارد.
در میان صحبتهایش به این موضوع اشاره می کند که امسال در کنار کاهش بارندگی ها، بزرگترین مشکل، اسکان عشایر است خواه به هر دلیل اجتماعی که سکونت پیدا کرده باشند.
اگر بخواهیم نگاهی دیگر به قضیه اسکان عشایر داشته باشیم، باز هم رد خشکسالی را در تصمیم آنها پررنگ می بینیم.
وقتی مراتع در اثر افزایش دما و کمبود بارش، خشک و لم یزرع هستند، عشایر با کدام امید ییلاق کنند؟
آنچه علم جغرافیا در اختیارمان قرار می دهد، استانی داریم که از نظر تقسیم بندی اقلیمی جز مناطق نیمه خشک محسوب می شود.
روستاهای آبش احمد را یک تلنگر در نظر می گیرم، یک آژیر خطر برای ته کشیدن منابع آبی که تحت تاثیر کاهش بارندگی یا خشکسالی و افزایش دما، روز به روز تشدید می شود.
آب دریاچه تبخیر می شود
با جلیل زاده معاون بهره برداری شرکت آب منطقه ای استان هماهنگی لازم برای مصاحبه را انجام می دهم. وی می گوید: در یک ماموریت کاری است، آن هم اتفاقا بازدید از آخرین وضعیت دریاچه ارومیه.
صحبت هایمان به بعد از بازدید موکول می شود، به وقتی که آخرین وضعیت دریاچه دستش بیاید.
در مسیر برگشت از بازدید زنگ می زند، صحبتهایی که قرار بود، با بررسی وضعیت مخازن سدها شروع شود، با حال و روز وخیم دریاچه شروع می شود.
می گوید: باید برای حال و روز دریاچه ای که ذره ذره آب جمع شده بود، گریست، همین امسال به علت کاهش بارندگی ها و افزایش دمای هوا، تراز دریاچه نسبت به سال قبل، 57 سانتی متر کاهش داشته یعنی یک میلیارد و 900 میلیون متر مکعب آب را از کف داده است.
او می افزاید: علاوه بر کاهش ورودی ها، افزایش دما هم وضعیت دریاچه را حاد کرده است، و حالا بیشترین مصرف دریاچه به تبخیر مربوط می شود، تبخیری که هم اکنون 30 درصد افزایش پیدا کرده است.
حق آبه، فعلا منتفی است
از حق آبه های دریاچه می پرسم و جواب می دهد: وقتی روان آبی در کار نیست، عملا حرف از حق آبه هم، روی کاغذ می ماند.
برای صحبت هایش نقطه ویرگول دارد؛ برای حوزه آب ریز دریاچه ارومیه مسیر آجی چای، مردق چای، قلعه چای، صوفی چای و آذرشهر چای باز است ولی وقتی بارندگی در کار نیست و آبی تولید نمی شود، پس این طرح در شرایط فعلی منتفی است.
جلیل زاده از تالاب قوری گل هم دو روز قبل، بازدید داشته، حال و روز این تالاب هم تعریف چندانی ندارد، کاهش 46 سانتی متری تراز تالاب نسبت به سال قبل، خبر خوشایندی نیست.
وی می گوید: در این وضعیت پیش آمده، نباید از مولفه افزایش دما چشم پوشی کرد، از مهر سال گذشته تا امروز نسبت به نرمال 1.6 درجه سانتیگراد افزایش دما داشتیم، افزایش دمایی که باعث افزایش 30 درصدی تبخیر آب شده است.
افزایش دما، رکود 70 ساله را شکست
چندی پیش خبری مبنی بر رکورد شکنی افزایش دما در 70 سال گذشته در خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت.
حالا فرصت مقایسه آمار ورودی ها و مخازن سدها از اول سال آبی 1399_1400 پیش می آید، آمارها بی صدا فریاد می زنند، چقدر دست سدها خالی است.
جلیل زاده می گوید: بررسی حجم ورودی به مخازن سدهای علویان، آیدوغموش، ستارخان اهر، قلعه چای، تاجیار، زنوز، کرد کندی، ارسباران، سهند و نهند، نشان می دهد، در مجموع 26 درصد کاهش حجم ورودی آب به مخزن سدها داریم و حجم مخازن 25 درصد کاهش نشان می دهد.
در این آمارها، حجم ورودی آب به مخزن سد آیدوغموش بیشترین کاهش را نسبت به سایر سدها دارد با 53 درصد و حجم مخزن این سد نسبت به سال گذشته 43 درصد افت نشان می دهد.
براساس همین آمار، سد سهند نیز که در سال آبی 98-99 در مجموع 146.57 میلیون متر مکعب آب ورودی به
مخزن داشت، در سال آبی 1400-99 با 28 درصد کاهش به 105.56 میلیون متر مکعب رسیده است.
روان آبی نیست که به سدها برسد
معاون بهره برداری شرکت آب منطقه ای استان ضمن اشاره به کاهش 19 درصدی بارندگی ها نسبت به سال قبل می گوید: روان آبها در برخی از ایستگاهها تا 50 درصد کاهش داشته است و باعث کاهش ورودی و حجم مخزن سدها شده است.
خانی ادامه می دهد: افزایش دما، افزایش تبخیر، کاهش روان آبها همه دست به دست هم داده اند تا ما با تنش آبی مواجه شویم آن هم در منطقه ای که میزان بارش ها به شدت کاهش یافته است.
متوسط تبخیر استان تا آخرخرداد سال جاری 1400-1399 برابر با 881.3 میلیمتر بوده است که نسبت به سال آبی قبل 5.1 درصد افزایش نشان می دهد.
همچنین متوسط جریان سطحی در ایستگاههای مبنا طی 42 سال اخیر 477.5میلیون متر مکعب گزارش می شود.
خشکسالی، مجوزی برای دست درازی به سفرهای زیرزمینی
با این آمارها دستگیرم می شود که خشکسالی چهره کریه خود را از خیلی وقت به استان و کشور نشان داده است، وقتی در لایه های مختلف منابع آبی رسوخ کرده بود.
عمق فاجعه خشکسالی در عمق زمین خود را نشان می دهد، وقتی خشکسالی، فشار مضاعف بر آب سفره های زیرزمینی ایجاد می کند و مجوزی می شود برای دست درازی به این سفره ها.
سفره هایی خالی به وسعت دشت، موید این مطلب است، در اماکنی که تغذیه سفره های زیر زمینی به سبب کاهش نزولات جوی، کاهش پیدا کرده، از طرفی مصرف مازاد شده، یعنی فرونشت زمین و کاهش متراژ آبهای زیرزمینی موضوعی است که عینیت می یابد.
رئیس گروه مطالعات آبهای زیرزمینی آب منطقه ای استان، فرونشست را چنین تعریف می کند: تغییرات قابل مشاهده قائم سطح زمین که معمولاً به شکل صفحه ای یا بشقابی به صورت جابه جایی های رو به پایین دیده می شود.
به گفته زینالی یکی از عوامل فرونشست زمین، برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی و به تبع آن افت سطح آب زیرزمینی است.
در این شرایط فضاهای موجود در زمین از آب خالی شده و خلل و فرج موجود در خاک نیز کاهش یافته و این موضوع سبب فشردگی لایه خاک و تراکم آن می شود و نهایتاً در اثر این سازوکار، فرونشست یا حرکت به طرف پایین سطح زمین اتفاق می افتد.
بررسی وضعیت آبهای زیرزمینی دشتهای استان در چهار دهه گذشته حاکی از آن است که در اکثر سالهای آبی، میزان تخلیه این سفره ها، بیشترازتغذیه بوده است.
مرند، بحرانی ترین دشت
از نظر افت آبهای زیرزمینی این روزها دشت مرند، را با نام دشت بحرانی در کشور می شناسند، زخمهایی که از اضافه برداشت ها در طول این سالها خورده، حالا بر تن عریانش نمایان است؛ این دشت در دراز مدت با 17.7 متر افت، بیش از همه قربانی این دست درازی ها شده است.
منطقه دامنه های شمالی سهند با 15.89 متر، دشت تسوج با 13.25 متر و دشت شبستر- صوفیان با 9 متر به ترتیب بیشترین افت را داشته و جزو دشتهای مهم بحرانی هستند.
حسن پور مدیر پدافند غیر عامل شرکت آب منطقه ای تبریز هم تحلیل دقیق تری از وضعیت تراز آبهای زیرزمینی استان ارائه می دهد.
براساس مقادیر متوسط سالانه تغییرات تراز آب زیرزمینی، از تعداد 25 دشت مورد پایش استان، تعداد 9 دشت در وضعیت بحرانی، تعداد 3 دشت در وضعیت نامطلوب، تعداد 10 دشت در وضعیت متمایل به شرایط نامطلوب و تعداد 3 دشت در وضعیت عادی قرار دارند.
وی می گوید: نتیجه روند نزولی تراز آب زیرزمینی در دراز مدت 37 ساله، کسری تجمعی حدود 17.1 میلیارد مترمکعب و کسری متوسط سالانه حدود 32.35 میلیون مترمکعب از ذخایر آبهای زیرزمینی استان بود و در این مدت تعداد 19 آبخوان با افزایش شوری و 6 آبخوان با کاهش شوری مواجه شده اند.
خشکسالی، آب زیرزمینی غیرقابل انکار است
در آخرین بررسی، مجموع تغذیه خالص مخازن آب زیرزمینی استان در 9 ماهه سال آبی جاری نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته حدود 43 درصد کاهش یافته است، و باز این آمار و ارقام حقیقتی دیگر را برملا می کند، اینکه با توجه به کاهش مقادیر بارش برف و جریان رودخانه ها و افزایش دما و وقوع خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در سال آبی جاری، خشکسالی آب زیرزمینی نیز رخ داده است.
پدیده ای که در ماههای آتی، برداشت از منابع آب زیرزمینی جهت تأمین مصارف مختلف را افزایش داده و افت سطح آب زیرزمینی و به تبع آن کسری ذخیره آبخوانهای استان را بیشتر می کند.
اما دست درازی به منابع آبی پدیده دیروز و امروز نیست، از خیلی وقت پیش ها، برخی به حق خود در استفاده از منابع آبی قانع نبوده و در قالب اضافه برداشت از چاههای مجاز و برداشت از چاههای غیر مجاز به منابع آبی دستبرد زده اند.
مازاد برداشت، به بخش کشاورزی تعلق دارد
اسماعیلی رئیس گروه احیا و تعادل بخشی آبهای زیر زمینی استان می گوید: از مجموع یک هزار و620 حلقه چاه مجاز، در تمامی مصارف، 86 میلیون متر مکعب در ثانیه سالانه اضافه برداشت داریم که از این تعداد، از یک هزار و 580 حلقه چاه در بخش کشاورزی چیزی معادل 85 میلیون متر مکعب مازاد برداشت ثبت شده است؛ یعنی چیزی بیش از 90 درصد مازاد برداشت به نام بخش کشاورزی تعلق دارد.
او ادامه می دهد: اما از مجموع 11 هزار و 828 حلقه چاه غیر مجازی که در تمامی مصارف از شیره جان آنها مکیده می شود و بعد ازسال 85 حفر شده اند، در سال 140 میلیون متر مکعب آب تخلیه می شود که از این تعداد 9 هزار و 800 حلقه با برداشت 110 میلیون متر مکعب به حوزه کشاورزی مربوط می شود.
پراکندگی چاههای غیر مجاز را جویا می شوم، آدرس شهرستان های مراغه، ملکان، بناب، تبریز و میانه را می دهند.
اتفاقا شهرستان هایی که کشاورزی شان رونق دارد، اما به چه بهایی الله و اعلم.
شاید زمان خوبی برای کاشت هندوانه نباشد
حوزه کشاورزی همان حوزه ای است که بیشترین مصرف آب و بیشترین هدر رفت آب را به خود اختصاص می دهد.
جلیل زاده می گوید: بیش از 79.41 درصد آبها در بخش کشاورزی مصرف می شود اما وقتی بحث جلوگیری از توسعه اراضی کشاورزی پیش کشیده می شود، متهم می شویم به اینکه امنیت غذایی را تهدید می کنیم.
وقتی بهره وری و راندمان آبیاری در مصرف کشاورزی سنتی 40 درصد است و در روشهای مدرن کشاورزی این راندمان تا 70 - 90 درصد می تواند برسد، چرا نباید الگوهای کشت به سمت کشت های کم آب بر و پر بازده سوق پیدا کند، چرا نباید کشت گلخانه ای جایگزین مصرف آزادانه آب شود.
مدیر پدافند غیر عامل آب منطقه ای راست می گوید، اینکه امروز با این وضعیت آبی، شاید زمان خوبی برای کاشت هندوانه نباشد.
حسن پور معتقد است: اگر بخواهیم سهم مصرف آب در بخش های مختلف در استان اعم از بخش های کشاورزی، شرب، صنعت و فضای سبز معرفی کنیم، با اختلاف فاحش و با سهمی 79.41 درصدی، بخش کشاورزی در صدر قرار می گیرد.
براساس داده هایی که به دست ما رسیده است، از مجموع مصارف منابع استان با 2142.7 میلیون متر مکعب، 1701 میلیون متر مکعب معادل 79.4 درصد سهم بخش کشاورزی است.
مجموع اضافه برداشت بخش کشاورزی از منابع زیرزمینی استان طی سالهای گذشته نسبت به منابع تجدید پذیر و آب قابل برنامه ریزی، 270 میلیون متر مکعب است که باید طبق برنامه ریزی های صورت گرفته کاهش پیدا کند.
سرانه مصرف آب در استان، بیش از میانگین کشوری
بعد از بخش کشاورزی، بخش شرب و بهداشت با 321 میلیون مترمکعب معادل 15 درصد آب استان را می مکد، خصوصا در استان ما که سرانه مصرف آب بیش از میانگین کشوری است.
در استان برای 64 شهر و 2800 روستا، 11 متر مکعب آب در ثانیه معادل 11 هزار لیتر، آب استحصال می شود.
معاون بهره برداری و توسعه آب شرکت آب و فاضلاب استان می گوید: 70 درصد آب تبریز از آبهای سطحی و از طریق شهید کاظمی ( زرینه رود) سد نهند و 30 درصد نیز از 110 حلقه چاه دامنه سهند تامین می شود.
با این وابستگی شدید منابع آبی به بارش، متاسفانه میانگین مصرف آب در نقاط شهری استان 220 لیتر و در نقاط روستایی در شبانه روز 250 لیتر است، این در حالی است میانگین کشوری مصرف آب، 150 لیتر است.
هر چند در یک و نیم سال گذشته، چالش بیماری کوید 19 نیز باعث رشد تصاعدی مصرف آب شرب شده است، اما این همه ماجرا نیست، وقتی شهروندان از آب بعنوان جارو استفاده می کنند، و یا در حالی که حاضر نمی شوند آب معدنی خریداری شده را به راحتی حیف و میل کنند، فرش های خانه را با آب تصفیه شده، آبکشی می کنند.
" سو کیمی مفتَه"!!!
رواج ضرب المثل هایی نظیر " سو کیمی مفتَه" و یا " سو قیمتی نه" نشان از این دارد که به ارزش واقعی آب بها نمی دهیم، همان فرهنگی که خواسته یا ناخواسته تامین منابع آب پایدار را تهدید می کند.
از مجموع منابع آبی استان، 102.1 میلیون مترمکعب معادل 4.8 درصد توسط صنایع موجود و بالاخره 18.1 میلیون متر مکعب معادل 0.8 درصد در بخش فضای سبز استان به مصرف رسیده است.
با این تکه هایی از پازل تنش آبی که مطرح کردیم، حالا مدیران منابع آبی استان طرح هایی برای رفع تنش آبی در استان و کلانشهر تبریز دارند.
مدیر عامل شرکت آب منطقه ای استان می گوید: با توجه به تنش آبی تبریز که در شهریور ماه سال گذشته موجب قطعی جریان آب شد، بلافاصله بعد از رفع تنش در همان ماه، تمهیدات لازم برای مدیریت پیک مصرف امسال آغاز شد و هم اینک اعتباری 450 میلیارد ریالی برای رفع تنش آبی کلانشهر تبریز تخصیص یافته است.
سایه تنش آبی بر استان
به گفته غفارزاده، رفع تنش آبی تبریز شامل سه طرح کوتاه مدت است، طرح هایی که قادر است حدود 800 لیتر در ثانیه تامین آب شرب تبریز را بالا ببرد.
با توجه به اینکه آب تبریز از سه منبع سد نهند، چاه های دامنه شمالی سهند و خط آبرسانی زرینه رود تامین می شود، این منابع آب سال گذشته تقریبا تأمین و مصرف سر به سر داشتند این طرح های کوتاه مدت حول تقویت این منابع در دست اجرا هستند.
مدیر عامل شرکت آب منطقه ای استان می افزاید: تعویض 7 کیلومتر از خط انتقال آب سد نهند به تبریز به دلیل فرسودگی و صدور مجوز حفر 30 حلقه چاه شرب دو مورد از این طرح هاست که با اتمام حفر این تعداد چاهها، منابع تأمین آب شرب تبریز از طریق این چاه ها 300 تا 400 لیتر در ثانیه افزایش خواهد یافت.
طرح سوم کوتاه مدت برای رفع تنش آبی تبریز، جداسازی آب شرب از صنعت و ویلاهاست و اولویت آن با صنایع پرمصرف بوده و این پروژه حدود 200 تا 250 لیتر در ثانیه میزان دبی آب ورودی تبریز را از خط آبرسانی زرینه رود تبریز افزایش خواهد داد.
مدیر عامل شرکت آب منطقه ای استان از طرح انتقال آب ارس به دشت شبستر و دریاچه ارومیه، سد "گرمی چای" برای تامین آب شرب شهرستان میانه، سد "پیغام چای" برای تامین آب شرب شهرستان کلیبر و چندین سد و شبکه آبیاری با اهداف کشاورزی را هم از طرح های بلندمدت استان برای مقابله با تنش آبی یاد کرد که هم اکنون در دست پیگیری هستند.
از آبش احمد خبر می رسد ..
از آبش احمد خبر می رسد، برای روستاهایی که تشنه آب هستند، طرح مجتمع آزادگان در حال اجرا است.
سلیمانی مدیر امور آب شهرستان کلیبر می گوید: با توجه به عدم پایداری سلین چای، برای اینکه مشکل این 100 روستا را مرتفع کنیم، این روستاها را به 3 بخش تقسیم کرده ایم.
بخشی از آب سلین چای تامین خواهند شد و آب 27 آبادی شامل 12 روستا و 15 قشلاق در حال حاضر از طرح رودخانه دره رود مجتمع آزادگان که به شهدای عشایر معروف است، تامین خواهد شد.
این طرح 15 کیلومتری، 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد، 17 میلیارد تومان هزینه خواهد داشت، با برداشت 40 لیتر آب در ثانیه از دره رود، یک هزار خانوار با 4 هزار نفر جمعیت را پوشش خواهد داد و تا اواسط مرداد سال جاری نهایی خواهد شد.
برای 20 روستا قشلاق باقی مانده نیز پیشنهاد شده مجتمع آبرسانی سردار شهید سلیمانی ارس با نام ارس 2، اجرایی شود، طرحی که تائید شده اما هنوز ردیف اعتباری برای آن باز نشده است.
اجرای همه ی این طرح ها درست، اما قبول کنیم تا وقتی که مصرف مان بی هدف است، مدیریت مان بی برنامه، اگر آب دنیا را هم در دست داشته باشیم، در چشم برهم زدنی حیف و میل خواهیم کرد.
کم جان بودن آب را ندید گرفتیم
مدیریت مصرف آب به اطلاع رسانی و آگاه سازی نیاز دارد، ما سالها است صدای شرشر آب را کم جان تر از قبل می شنویم، اما همین کم جان بودنش را ندید می گیریم.
سالها است به بهانه سیراب شدن، دشت ها را تشنه آب و دست نسل های آتی را از سفره های آب کوتاه کردیم؛ حالا هم با این خساستی که آسمان به خرج می دهد، بعید است سایه سنگین خشکسالی بدون همراهی مردم و مسئولان، از سر سرزمینمان کوتاه شود.
جمله ی پایانی را می نویسم، و صدای مادر مرا به خود می آورد... زود باش! بیا کمک ... قرار است روز تعطیل فرش ها را بشوییم.
گزارش مکتوب از : اعظم قربانی ـ خبرگزاری صداوسیما ـ تبریز