با گذشت یک سال و نیم از شیوع ویروس کرونا نه تنها اوضاع بهتر نشده بلکه شرایط موجود بحرانیتر هم شده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز کرمان، برای چندمین بار به بیمارستان افضلی پور کرمان میآیم، بیمارستانی که به نام خیری معروف و آشنا برای کرمانیها است، اما اکنون برای مردم بیشتر به نام کرونا معروف شده است.
چه بسیار افرادی که در اینجا جان شیرین خودشان را از دست دادند و چه آرزوهایی که بر باد رفت.
با پرستار اینجا که گفتگو میکنم میگوید: اتاق شماره .. برایم عذاب آور است، چرا که تا کنون دهها نفر در اینجا پیر و جوان، کودک و نوجوان برای همیشه چشم از جهان فرو بستند.
او میگوید: حال یکی از بیماران پس از چند هفته، بسیار خوب شده بود و قرار بود امروز مرخص شود.
مادری که دو بچه دو و سه ساله داشت و دائم با آنها در تماس بود.
عکسهای آنها را در کنارش گذاشته و حتی با قاب عکس آنها به خواب میرفت.
امروز که آمدم جایش را خالی دیدم.
اما سهم ما از این مرگهای ناگهانی تا چه اندازه است.
"آزادی به قیمت جان"
بزرگترین راسته بازار کشور یعنی بازار کرمان مملو از جمعیت است.
نگاه که میکنم نسبت به دو ماه قبل مردم هم بیخیالتر شده اند و هم کم تحمل تر.
از هر ده نفری که رد میشود شاید چهار نفر با ماسک باشند، البته برخی هم ماسک دارند، اما با نداشتن آن فرقی ندارد.
پیرمرد مسگری که ضربههای چکش او در بازار سر و صدای زیادی به پا کرده میگوید: ماسکم را زیر بینیم آورده ام، چون نفس نمیتوانم بکشم.
می گویم این ویروس از راه همین بینی و تنفس متصل میشود.
جواب میدهد: بابا جان، من حالا دیگه عمرم را کردهام و آرزویی ندارم.
میوه فروش بازار در حال بار خالی کردن است، سیگار میکشد وبلندبلند از میوههای جذابش تبلیغ میکند.
میگویم:حاج آقا ماسک ندارید؟
از جیبش آن را در میآورد و میگوید: اینجاست.
میپرسم، چرا نزدید؟
جواب میدهد: یادم رفت.
این یادم رفت را دهها نفر دیگر نیز تکرار میکنند.
حالا نزدیک غروب آفتاب است و گرمای هوا فروکش کرده، اما جمعیت زیادتر شده و صد البته غروب بسیاری از افراد به علت همین جمعیت هاست.
خانوادهها دسته جمعی آمده اند و انگار نه انگار روزانه دهها تخت به بستریها افزوده
میشود، انگار نه انگار که قبرستان کرمان به گفته شهردار جایی هم برای دفن کردن ندارد.
"باشگاه یا قتلگاه"
صدای داد و فریاد و صوت از یکی از باشگاهها به گوش میرسد آنهم در شرایطی که قرار بود طبق قوانین کرونایی و سختگیریهای موجود، تعطیل باشند.
داخل باشگاه حدود ۲۰نفر از پسر ۱۰ساله تا ۱۸ساله در حال بازی والیبال هستند.
چند گروه شده اند، برخی با ماسک و برخی بدون ماسک و چنان کنار هم به بازی مشغولند که دنیا را آب برد آنها را خواب میبرد.
به مربی آنها گفتم: محیط موجود با توجه به شرایط بحرانی استان برای این بچهها مناسب نیست و خطر بیخ گوش آنها است.
میخندد و میگوید؛ اینها ورزشکارند و ما هم حواسمان به آنها هست، مشکلی ندارند.
میگویم: در این فضای بسته؟
جواب میدهد: بالاخره ما هم باید نان بخوریم یا نه، البته ما گفتیم که ماسک بزنید و کسی را هم مجبور نکرده ایم بیاید و در ضمن تاکنون جوانها کرونا نگرفته اند!
از درب باشگاه که بیرون میآیم به خاطرم آمد همین هفته گذشته بود که نوجوان ده سالهای به علت کرونا جان شیرین خودش را از دست داد، شاید او یکی از همین اعضای باشگاهها بوده است.
"همراه با گشتهای نظارتی"
با یک گشت مشترک نظارتی و بازرسی برای سرکشی به چند مکان همراه میشوم.
در مسیر به یک بانک وارد میشویم. صف طولانی و البته برخی با ما سک و برخی هم بی ماسک.
مسئول گشت به طرف صندوق دار بانک میرود و میگوید: شما چرا ماسک زدید؟
رئیس شعبه خودش را به این قسمت میرساند و عذرخواهی میکند و میگوید که دیگر تکرار نخواهد شد!
به چند اغذیه فروشی هم که میرویم علیرغم اینکه نباید پذیرش داشته باشند بسیار شلوغ و به قول معروف غوغایی است.
با تذکر و اخطار که بارها هم به آنها داده شده قول میدهند که پذیرشی نداشته باشند.
اما باز این مردم هستند که باید مقررات تعیین شده را رعایت کنند.
پایانه مسافربری کرمان مکان دیگری است که به آنجا میرویم.
انبوه جمعیت و البته باز هم حدود ۳۰درصد مردم با ماسک و مابقی نه کاری با ماسک دارند و نه با کرونا.
به داخل چند اتوبوس که میرویم
در این محیط کوچک و فضای بسته، برخی سهل انگاران اینجا هم با ما سک کاری ندارند و بی خیال
بی خیال.
حتی راننده هم گرمای هوای ۵۰درجهای را بهانه میآورد و میگوید: تو این گرمای وانفسا با ماسک خفه میشوم.
این روزها گویی ماسک سنگینی خاص خودش را دارد، به مردم تذکر میدهی، گویند: در جیبمان است، برخی فراموش کردهاند، عدهای تو ماشین جا گذاشته اند، تعدادی دارند میروند که بخرند، برخی به زیربینی گذاشته اند، مابقی هم با خنده و مزاح جوابت را میدهند.
"اوضاع فرا بحرانی کرمان در موج پنجم"
کرونای آفریقایی و انگلیسی تمام نشده بود که ویروس جهش یافته هندی (دلتا) همه را شوکه کرد و به قول اهل دلی، این ویروس دو ویروس قبلی را شست و گذاشت کنار.
کارشناسان میگویند، موج پنجم دلتا قدرت سرایت ان ۱۴۰ برابر نوع قبل است.
شرق و جنوب کشور به علت نزدیکی به مرزهای آلوده به سرعت سرسام آوری تغییر رنگ دادند.
به طوری که در طول چند هفته از این استانها عبور و تقریباً اکثر کشوررا حالا فرا گرفته است.
هر ویروس جهش یافته جدید، میزان انتقال بیشتری دارد، این را آقای دکتر مصدق میگوید و تاکید میکند: افرادی که قبلاً به این ویروس مبتلا شده اند و حتی واکسن هم زده باشند احتمال درگیر شدن با این ویروس را دارند.
او میگوید: واکسیناسیون ممکن است در پیشگیری از ابتلای به بیماری موفق نشود، اما جلوی مرگ و بستری بیماران را میگیرد و آمار مرگ و میر را بسیار کاهش میدهد.
اخبار منتشر شده استان کرمان نشان میدهد در هفتههای اخیر تستهای مثبت و بستریها افزایش چند برابری داشته و اوضاع از بحران هم فراتر رفته است.
فوتیهای که تا یک ماه پیش به صفر هم رسیده بود و آمار بستریهایی که نمودارش زیر ۱۰نفر بود حالا خبر از افزایش مرگهای ۲۰نفر در روز و بالای ۲۰۰نفر بستری در شبانه روز دارد که حال برخی از آنها بسیار وخیم است.
اقای صادقی کارشناس میگوید: ثبت رکوردهای تازه از ویروس جهش یافته کرونا دلتا در تابستان امسال دور از انتظار نیست چرا که نه تنها
ایمن سازی جامعه متناسب با شرایط موجود شکل نگرفته بلکه هموطنان نیز با توجه به طولانی شدن دوره پاندمی کرونا خسته شدهاند و تحمل آنها کم شده و در نتیجه توجه کمتری نسبت به دستورالعملهای بهداشتی از خود نشان میدهند. او اضافه میکند بهترین راهکار در موج پنجم با توجه به فعالیت گسترده کرونا دلتا سرعت بخشیدن به روند فعلی واکسیناسیون و غربالگری هوشمندانه است تا ویروس اجازه چرخش گسترده فعالیت را نداشته باشد.
از این کارشناس پرسیدم، برخی مردم میگویند: در مسابقات فوتبال جام ملتهای اخیر اروپا ورزشگاهها مملو از جمعیت بود و مردم انتقاداتی داشتند، این افراد چگونه بدون ماسک در کنار هم نشسته بودند و آمار کرونای آنها بسیار پایین است.
جواب میدهد: اول اینکه نباید فراموش کنیم که اکثر
کشورهای اروپایی تا کنون دو مرحله از واکسیناسیون مردم خود را تزریق کرده اند و باید بر اساس واقعیت و شرایط موجود با آنها نگاه کرد.
دیگر اینکه آنها اکنون با توجه به شیوع ویروس دلتا به سرعت در حال اجرای اعمال محدودیتهای مجدد کرونایی هستند و حتی اگرمردم به این ویروس مبتلا شوند، مرگ و میرهای آنها بسیار پایین است و اجازه رشد سریع به ویروس داده نمیشود.
او تاکید میکند در کل استان کرمان اکنون جمعیتی که مرحله اول واکسیناسیون کرونا را تزریق کردهاند حدود ۴درصد است و ما شرایط موجوداروپاییها را نداریم و مجبوریم خود مراقبتی را رعایت کنیم تا از این مرحله عبور کرد.
یاد صحبت پرستار بیمارستان افضلی پور کرمان افتادم که میگفت: در چند هفته گذشته بارها و بارها پیش آمده که مردم خانوادگی به اینجا آمده اند و همگی به علت وخیم بودن شرایط جسمی، بستری شده اند.
حالا اگر چه محدودیت و سختگیری در عبور و مرور و بستن مراکز شلوغ شدت بیشتری یافته و حتی شرق استان کرمان تا کنون چندین دفعه به طور کامل تعطیل شده، اما این من و تو و ما هستیم که باید حواسمان را بیشتر جمع کنیم.
گرمای هوا، نبود شرایط مفید برای بچهها، بی طاقتی و کم صبری در این وضعیت موجود عذاب آور هست وهمه ما درگیر این شرایط هستیم، اما کرونا دنبال همین بهانه است و قربانی دیگر خود را در این وضعیت انتخاب میکند.