امسال 44 درصد داوطلبان کنکور سراسری متقاضی شرکت در آزمون گروه علوم تجربی بودند.به نظر می رسد که بیشتر این داوطلبان به علت درآمد بالای برخی رشته های علوم تجربی داوطلب این رشته ها هستند.
چند روز قبل از برگزاری آزمون سراسری کنکور نوجوانی را دیدم که داشت خودش را برای آن روز مهم آماده می کرد .نگران بود ومضطرب : چندین ماه است که 5 صبح بیدارمیشوم وتا پاسی از شب مشغول خواندنم ؛نمیدانم میتوانم نتیجه موردنظرخانواده ومدرسه راکسب کنم یانه!
روحیه نداشت به هم ریخته بود می نالید ومی گفت : وضع من وبقیه همکلاسی هایم تعریفی ندارد.
یاد دانش آموز دیگری افتادم که از قضا شاگرد اول هم بوده و سال ها پیش دم کنکور سکته کرده بود ؛ ترسیدم این نوجوان دانش آموز هم تاروز کنکوردچارسکته شود....
این حکایت تلخ نوجوانانی است که هر ساله با غولی بنام کنکور دست و پنجه نرم می کنند گرچه "کنکور" خود معلول "مدرک گرایی" ومعضل "مدرک گرایی" واکنشی طبیعی به وضعیت بحرانی "اشتغال" و "اقتصاد" و "هویت" است..
بنا بر گزارش زرین آمیزی سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور از مجموع یک میلیون و ۳۶۷ هزار و ۹۳۱ کارت صادر شده برای داوطلبان 1400 ، بیشترین شرکتکنندگان همچون سالهای گذشته برای گروه آزمایشی علوم تجربی است پس از این گروه آزمایشی به ترتیب بیشترین داوطلبان برای علوم انسانی، زبانهای خارجه، علوم ریاضی و هنر هستند.
در استان همدان نیزمانند دیگر نقاط کشور وضع بر همین منوال است آنطور که سید«مهدی مسبوق»نماینده تام الاختیار سازمان سنجش آموزش کشور در استان می گوید : ۲۸ هزار و ۷۱۵ داوطلب ورود به دانشگاه ها با یکدیگر رقابت کردندکه داوطلبان رشته علوم تجربی با ۱۲ هزار و ۶۳۴ تن، معادل ۴۴ درصد، بیشترین تعداد داوطلبان استان همدان را در این آزمون داشتند..
از همین آمارها میتوان بحران اشتغال ؛اقتصاد وهویت را ریشه یابی کرد .
چه رشته ای بازار کار خوبی دارد؟
این سوالی است که خیلی از دانش آموزان و والدین آنها در زمان انتخاب رشته از خود می پرسند.
از دندان پزشکی ودارو سازی گرفته تا فیزیوتراپی وپزشکی وعلوم آزمایشگاهی جملگی رشته های پول ساز محسوب می شوند ودر اولین نگاه مورد توجه خانواده ها ودانش آموزان کنکوری قرار می گیرند .
آقای مهندس صادق محمدی که خود سالهاست مدرس کلاسهای کنکوری است میگوید :طبق آمارها نه تنها امسال که هرساله تعداد متقاضیان رشته های گروه علوم تجربی بیشتر وبیشتر می شوند امسال حدود 50 درصد از کنکوری ها جدای از علاقه مند بودن یا نبودن به انتخاب خودشان یا خانواده هایشان درصدد هستند از رهگذر این ماجرا برای آینده خود روشنی ورفاه طلب کنند .
از نداشتن بازار کار مشاغل گروه های غیر علوم تجربی شروع می کنم مهندس باشی یا ادیب ویا حتی ریاضی دان شانس زیادی برای استخدام در ادره دولتی ویا بخش خصوصی نداری ؛ چون ظرفیت ها آنقدر اندک است که معمولا جایی به یک فرد معمولی نمی رسد؛ بماند سفارش ها وتوصیه نامه ها هم خود سد راه رسیدن به یک شغل در این حوزه هاست .این را یکی از دانشجویانی می گوید که رشته تحصیلی اش در مقطع دیپلم ریاضی فیزیک بوده است اما در رشته علوم تجربی در کنکور شرکت کرده و در دانشگاه پذیرفته شده است.
ناگفته نماند رشته های کامپیوتر؛حسابداری و حقوق یکی از پردرآمدترین رشته های دانشگاهی محسوب می شود.به ویژه علوم کامپیوتری که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات و همگانی شدن این فناوری در بین مردم این رشته از بازار کار خوبی برخوردار است.
رشته های مهندسی هوافضا، مهندسی پزشکی، مهندسی ورزشی، مهندسی نفت، مهندسی معدن و مهندسی معماری از رشته های محبوب دانشگاهی هستند که بازار کار خوبی در کشور دارند.
با همه اینها باز هم چرا رشته های پزشکی وزیر مجموعه علوم تجربی متقاضیانی بیشمار دارد ؟
شاید مهمترین دلیل تضمینی بودن درآمد واستقرار در جایگاه اجتماعی بالا در آینده برای خود وهفت پشت باشد .
مهدی آخوندی مهندس معدن در یکی از معادن استان همدان است خودش را با پسر عمویش که پزشک است مقایسه می کند ومی گوید ناگفته پیداست درآمدهای این بخش نجومی بوده وتصاعدی رو به افزایش است . ما منکر خدمات ارزشمند جامعه پزشکی وکادر درمان به ویژه در ایام شیوع کرونا نبوده ونیستیم اما در مقام مقایسه کسی که پزشک می شود وشغلی در همین رده ها پیدا می کند به مراتب رفاه ودرآمد بیشتری نصیبش می شود تا مثلا یک نفر که مهندس کشاورزی شده وباید در زمینهای کشاورزی ویا باغات وزیر تیغ آفتاب حرفه اش را دنبال کند .ویا یک نفر که با داشتن مهندسی معدن ده ها متر زیر زمین دنبال اکتشاف وتحقیق باشد .
این ها همه به کنار مگر کشور به چند پزشک ودندانپزشک وامثال این ها نیاز دارد ودانشگاه ها هرساله چقدر ظرفیت پذیرش دانشجوی این قبیل رشته را دارند ؟ جواب این است: تعداد اندکی
بنابرآمار سازمان سنجش آموزش کشور ظرفیت پذیرش در رشته های پر جذبه علوم پزشکی در سال 1400 مانند سال قبل است : ظرفیت کل پذیرش رشته پزشکی : 5 هزار و 861 نفر؛ظرفیت کل پذیرش رشته دندانپزشکی : 1 هزار و 373 نفر؛ظرفیت کل رشته داروسازی : 1 هزار و 185 نفر ؛پذیرش گروه آزمایشی تجربی دوره روزانه هم : 35 هزار و 861 نفراست .
برسر بقیه چه می آید
از داوطلبان بیشمار کنکور تنها تعداد محدودی وارد دانشگاه می شوند وتعداد محدودتری به کلاس های گروه علوم پزشکی راه میابند بقیه اما به اجبار واز سر اکراه رشته ای را می خوانند که نه دلخوشی از آن دارند نه در آینده به کارشان می آید ونه رفاه شان را تضمین می کند این مطالب را دکتر امیرسام کیانی مقدم استادیار روانشناسی بالینی،دانشگاه شهید بهشتی میگوید و ادامه می دهد:
بی انگیزگی ونارضایتی حاصل روی کار آمدن چنین افرادی خواهد بود افرادی که نتوانسته اند آینده اشان را بسازند حالا پس از چهار سال تحصیل در یکی از رشته های گروههای ریاضی /انسانی وزبان ویا هنر دنبال کار می گردند ودست از پا درازتر شغلی در خور نصیبشان نمی شود واگر هم با هزار توصیه وسفارش دستشان جایی بند شد فقط سر کارند وطبق نظر سنجی ها با رضایت کاری که وظیفه اشان است را انجام نمی دهند وهمواره در حسرت شغل های پر در آمد وکم زحمت با خود خیالبافی می کنند .
یادم آمد به خاطر مشکلی که برایم پیش آمده بود برای انجام آزمایش به آزمایشگاه طرف قراردادم رفته بودم که یکی از متصدیان آزمایشگاه : خانم م.ک می گفت : به زحمت دکترای اقتصاد گرفتم والان در یک آزمایشگاه پزشکی با حقوقی 3 میلیون تومانی کاری را انجام می دهم که یک فرد دیپلمه هم قادر است انجام دهد چراکه کاری درخور مدرکم پیدا نکردم .
می گوید کاش پزشکی قبول شده بودم که حالا هم شغل معتبری داشتم وهم درآمد چند ماهش به اندازه چند سال کار در آزمایشگاه بود .
ریشه تفاوت دستمزدها واشتغال به کار بهانه کسب سودهای میلیاردی
سید«مهدی مسبوق»نماینده تام الاختیار سازمان سنجش آموزش کشور در استان می گوید :کنکور را می توان از ابعاد مختلف بررسی کرد از یکطرف بیش از یک میلیون نفر سالانه در این آزمون شرکت می نمایند اما ۳۰ میلیون نفر دچار استرس و اضطراب می شوند. خانواده ها خودشان را از تفریحات زندگی، مسافرت ها و رفت و آمدهای خانوادگی، حتی بعضی ها خودرا از تماشای تلویزیون هم محروم می سازند.نوجوانان و جوانانی که باید به تناسب و اقتضائات سنی خودشان از زندگی لذت برده و بهره مند شوند خیلی زود در چنگ هیولایی به نام کنکور گرفتار می شوند و غرق استرس و دغدغه گذر از این آزمون سخت می شوند که مبادا دسترنج ۱۲ ساله شان به همراه آمال و آرزوهای شان در عرض ۴ ساعت به باد فنا رود و ضایع شود .
از طرف دیگر عدهای از این آب گل آلود خوب می دانند چگونه ماهی بگیرند و برای خودشان کیسه های زرین بزرگی بدوزند .
جای بسی تعجب است که رفته رفته از حجم کتاب های درسی دانش آموزان کاسته شده و بر حجم کتاب های کنکور و کمک آموزشی افزوده می شود امروزه صنعت کنکور علاوه بر نشریات روزنامهها و مجلات صدا و سیما این رسانه ملی را نیز تسخیر کرده و در نبود نظارت و مدیریت بهینه و کارآمد آموزش و پرورش ،خانواده ها را متقاعد نمودند که جهت موفقیت در این عرصه باید سال ها پیش از پایان دوره دبیرستان به فکر کنکور باشند و از دوره راهنمایی یعنی دوره اول متوسطه حتی از دوره ابتدایی در کلاسهای کنکور شرکت نمایند.
گردش مالی موسسات کنکور ۴۰هزار میلیارد تومان است و هزینه انتشارات و فروش کتاب حدود ۳۰هزار میلیارد تومان. درآمدی که سبب شده فقط در تهران ۱۸۰۰موسسه کنکور فعالیت کند و حتی برخی از موسسات از سود حاصل این کار، وارد حوزه شهرکسازی شوند.
قبولی در دانشگاه همانقدر که برای موسسات درآمد دارد، برای دانشآموزان هزینهزاست. شهریه ۵۰ میلیونی برای مدرسه، پانسیون ماهانه ۲۰ میلیون تومانی، مدرسه غیرحضوری ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیونی، معلم خصوصی جلسهای ۱.۵ تا دو میلیون تومان فقط بخشی از هزینه است.
هزینهای که برای یک میلیون و ۳۰۰ هزار داوطلب کنکور کارشناسی سال ۹۹، بسیار متفاوت است. برخی زیر یک میلیون هزینه میکنند و برخی ۴۰۰ میلیون تومان.
گردش مالی شگفت آور به اصطلاح صنعت کنکور
چندی پیش سایت خبری گسترش نیوز گزارش داد: صنعت کنکورکه امروزه هزاران نفردرآن اشتغال دارندسالانه حدود30هزارمیلیاردتومان گردش مالی داردودر این میان چه ضرباتی که برپیکره جامعه دانش آموزی وخانواده ها واردنکرده ا ست. وادارنمودن دانش آموزان به مطالعه چندین ساعته ی مطالب خشک ونچسب وبی روح چها ثرات سوئی برشخصیت آنهاخواهدگذاشت وبااین شرایط پرواضح است که عنان اختیاراداره کشوردرآینده به دست کسانی سپرده خواهدشدکه ذهن های خسته وتنبل دارندنه خلاق وفعال تاسف آورتراینکه فرهیختگان ودلسوزان نظام آموزشی ومسئولین تصمیم گیروتصمیم سازکه بایدچارهای به این معضل بیاندیشندخودشان به دلایلی وارداین چرخه شده وبه نوعی ازصنعت کنکورارتزاق مینمایندواینجاست که میگویندمافیای کنکورمانع هرگونه ایجادتغییرات دراین سیستم رقابتی میشود.
صنعت کنکور که امروزه هزاران نفر در آن اشتغال دارند سالانه حدود 3هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد ودر این میان چه ضرباتی که بر پیکره جامعه دانش آموزی وخانواده ها وارد نکرده است. وادار نمودن دانش آموزان به مطالعه چندین ساعته ی مطالب خشک و نچسب و بی روح چه اثرات سوئی بر شخصیت آنها خواهد گذاشت و با این شرایط پر واضح است که عنان اختیار اداره کشور در آینده به دست کسانی سپرده خواهد شد که ذهن های خسته و تنبل دارند نه خلاق و فعال تاسف آور تر اینکه فرهیختگان و دلسوزان نظام آموزشی و مسئولین تصمیم گیرو تصمیم ساز که باید چارهای به این معضل بیاندیشند خودشان به دلایلی وارد این چرخه شده و به نوعی از صنعت کنکور ارتزاق می نمایند و اینجاست که می گویند مافیای کنکور مانع هرگونه ایجاد تغییرات در این سیستم رقابتی میشود. این روزها مسئولین قوه قضاییه اینهمه که کاهش پرونده ها ی ورودی به دادسراها را الزامی می دانند و این همه روی آن تأکید میکنند به نظر نگارنده یکی از عواملی که به جامعه استرس و خشونت تزریق نموده و موجب به وجود آمدن بزه و جرم میشود همین فشار کنکور است.
ازحجم بالای تقاضابرای برخی رشته ها بویژه علوم تجربی تا تفاوت فاحش در کسب منزلت اجتماعی برخورداری از رفاه نسبی وداشتن درآمد مناسب موجب مضاعف شدن فشار کنکور شده است.
تحقیقات دانشگاهی ومعتبر جهانی نشان میدهد در کشورهای توسعه یافته بالاترین شان اجتماعی ودرآمد به کسانی تعلق دارد که نسلها را میسازند و نیروهای جوان ومستعد جامعه را شناسایی ودر مسیر خود هدایت میکنند حرف از معلمان وآموزگارانیست که حتی حقوقشان از اساتید دانشگاه هم بالاتر است چراکه بایستی بدون دغدغه به تربیت نسلها بپردازند .
منتقدان کنکور وحواشی آن تسلیم شده اند
آنهایی که باید فضای فرهنگی را رصد کنند آنهایی که بایدآگاهی و مطالبه ایجاد کنند، خود در حال ارتزاق از این صنعت آلوده هستند! نشریه ای را نمی بینی که تبلیغ پر زرق و برق از کنکور در آن نباشد. شبکه ای از شبکه های رسانه ی ملی را نمی بینی که در آن خبری از تبلیغات پر زرق و برق کلاس های تست زنی نباشد. برنامه ی کنکوری هم نیست که به مخاطب القا نکند راه سعادت تو تنها در گرو موفقیت در کنکور است و ما یگانه منجی تو هستیم در این راه پر خطر؛ بیل بورد های خیابانی هم جای خود دارد وروی در ودیوار اتوبوسها هم این تبلیغات تا حد چندش آور به چشم می خورد.
آنطور که سایت خبری گسترش نیوز گزارش کرده وبا دستکم چهار نفر از فعالان کنکور در یک دهه گذشته مصاحبه کرده است آمار گردش مالی صنعت کنکور بسیار بالاست .
"گردش مالی موسسات کنکور ۴۰هزار میلیارد تومان است و هزینه انتشارات و فروش کتاب حدود ۳۰هزار میلیارد تومان. درآمدی که سبب شده فقط در تهران ۱۸۰۰موسسه کنکور فعالیت کند و حتی برخی از موسسات از سود حاصل این کار، وارد حوزه شهرکسازی شوند.
قبولی در دانشگاه همانقدر که برای موسسات درآمد دارد، برای دانشآموزان هزینهزاست. شهریه ۵۰ میلیونی برای مدرسه، پانسیون ماهانه ۲۰ میلیون تومانی، مدرسه غیرحضوری ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیونی، معلم خصوصی جلسهای ۱.۵ تا دو میلیون تومان فقط بخشی از هزینه است..
هزینهای که برای یک میلیون و ۳۰۰ هزار داوطلب کنکور کارشناسی سال ۹۹، بسیار متفاوت است. برخی زیر یک میلیون هزینه میکنند و برخی ۴۰۰ میلیون تومان..!
ممکن است برخی تصور کنند بخاطر افزایش ظرفیت های آموزش عالی و کاهش نسل داوطلب برای ورود به دانشگاه دیگر این اضطراب ها فراگیر نیست و فقط مربوط به بخش کوچکی از شرکت کنندگان است. اما باید در نظر داشته باشیم که کنکور ضمن نابود کردن نسلی که دنبال رشته های برتر است، بلایی اساسی سر نظام آموزشی ما که متاثر از کنکور است آورده! "پرورش" را به مسلخ برده و ساختار معیوب آموزشی را معیوب تر کرده. معلمین توانا را برای "نان" کوچ داده به مدارس غیر انتفاعی و شغلشان را از پیامبری تنزل داده به شبهه دلالی، البته استثنا هم وجود دارد.
کلام آخر
من از کنکور شروع کردم که ماحصل فاصله گذاری اجتماعیست کنکوری که به نوجوانان وخانواده ها القا میکند ، شده با صرف هزینه های هنگفت واسترس وکابوسهای شبانه رشته ای را انتخاب کنید که هم جایگاه داشته باشد هم درآمد وهم هویت .
این دور باطل را نه کنکورایجاد کرده که ما تک تک اعضای جامعه در قالب کنکور وبه اسم کنکور ایجاد کرده ومیکنیم دوری که با ایجاد فاصله بین اشخاص ومشاغل مختلف جامعه ؛ آنها را ارزشگذاری می کنیم ؛ یکی را پر اهمیت ؛ تاج سر وخدای روی زمین ودیگری را خوار وذلیل بی شخصیت ومفلوک می پنداریم وبه دیگران با انگشت نشان می دهیم .
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند
میخاییل باختین فیلسوف روسی میگوید : صداها به کمیتشان نیست، به کیفیتشان است. چندصدایی یعنی وجود آدمهای آگاه، دانا، شجاع و افرادی که میتوانند عقاید خود را بیان کنند، اینها صاحبان صدا هستند. مطمئنا جوامعی که به صداها ((شما بخوانید شخصیتها ورده های شغلی وهویتی مختلف جامعه )) اجازه ابراز وجود می دهند برای کار وفعالیتشان بها می دهند وآنها را با دیگران قیاس نمی کنند ویکی را بر دیگری ترجیح نمی دهند متعادل می شوند کنکور بی معنا شده ومحملی برای سرکیسه کردن افراد جامعه وخانواده های شان نخواهد شد ومشاغل مختلف به کسانی می رسد که با علاقه وعشق مشغول کار می شوند وزمینه بالندگی جامعه فراهم خواهد .
پیش از باختین ؛سعدی شیرین سخن هم گفته بود بنی آدم اعضای یک پیکرند ؛این شعر سعدی شیرین سخن نه برای روزهای درد وحوادث که برای روزهای عادی زندگی ما هم کاربرد فراوان دارد .
او میگوید که در یک جامعه چند صدایی وقتی صدای رفتگر /راننده / معلم ؛پزشک و... به عدالت شنیده شود دیگر سود جویانی از قبل کنکور و بهشت فروشی شکاف جامعه را بیشتر وبیشتر نمی کنند.دل نوجوانان به درد نماید ودر گیر ودار استرس واضطراب سکته نمی کنند وخانواده ها هستی شان را نمی فروشند تا فرزندشان در رشته خاص قبول شود .
کنکور معضلی ست که حاصل فاصله گذاشتن بین افراد ومشاغل یک جامعه است فاصله ای که روزبه روز عمیق تر میشود اگر از همین لحظه شان وجایگاه افراد جامعه را ارتقا ندهیم در آمدشان را مناسب سازی نکنیم وبرای آنها بهایی کمتر از آدمیت تعیین نکنیم .کنکور هروز که میگذرد بیشتر ازقبل بین جامعه ما شکاف ایجاد میکند .پس قبل از هر تغییری در سازو کار کنکور واینگونه آزمونهای مشابه دیدگاهها را تغییر دهیم تا کنکور خود به خود از رونق بیفتد ودیگری بلای جان جوانن ونوجوانانمان نشود .
تهیه و تنظیم : ناصر فریدونی