صدها ماهی کوچک و بزرگ با خشک شدن رودخانه روستای قویطل در مهاباد تلف شده است و هزاران بچه ماهی نیز با بیاعتنایی مسئولان به این موضوع در آخرین گودالهای آب، به انتظار مرگ نشستهاند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز مهاباد، اینجا زندگی به شماره افتاده است؛ ماهیهای زلالپرست در گودالهای آب باقی مانده از رودخانه خشک شده روستا رقص مرگ میکنند. هزاران بچه ماهی مشغول خوردن لاشه ماهیهای شناور روی آب هستند. برای سگ گله کاک اسماعیل که با لاشههای مانده در کنار گودالها دلی از عزا درمیآورد، جشنی بزرگ برپاست. جشنی که البته عمری کوتاه دارد؛ چون صدای پای بحران میآید؛ بحرانی که نه تنها حیات ماهیها، بلکه زندگی مردم روستاهای منطقه را نیز میتواند به نابودی بکشاند. صدای بحران آب خیلی وقت است که در کشور بلند شده و حالا انعکاسی از این صدا در روستای قویطل مهاباد نیز شنیده میشود. جایی که رودخانه روستا خشک شده، هزارن ماهی تلف و چندین هزار بچه ماهی دیگر در گودالهای آب با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. این فقط یک سکانس از ابر بحران آب در ایران است.
داستان این گزارش با پیام یک شهروند کلید خورد. یکی از اهالی روستای 250 نفری قویطل در بخش خلیفان مهاباد تصاویری از مرگ هزاران ماهی بر اثر خشک شدن رودخانه و کمبود آب برایمان ارسال کرد. روستای قویطل در فاصله 50 کیلومتری مهاباد و در مسیر سردشت قرار دارد. مسیری که رودخانه مهاباد معمولا جلوهای زیبا به آن میدهد. اما این روزها نه خبری از صدای آب رودخانه مهاباد است و نه جلوههای زیبای آن. بستر رودخانه کاملا خشک شده و آبی در آن جریان ندارد. رضا جهین رئیس امور آب مهاباد دوم تیر ماه امسال گفته بود ورودی آب سد مهاباد به صفر رسیده است و هر ثانیه پنج متر مکعب آب برای کشاورزی، شرب و صنعت از سد خارج میشود.
یک گام دیگر تا مرگ در مرداب
خشک شدن رودخانه مهاباد خبر از وضع وخیمتر در بالادستها میدهد. رودخانه روستای قویطل یکی از سرچشمههای رودخانه مهاباد است. این روزها فقط گودالهایی کوچک از آن باقی مانده است که آب آنها هم در گرمای این روزهای سال عمر زیادی نخواهند داشت. آب جمع شده در زیر پل روستای قویطل آخرین پناه ماهیان این رودخانه شده است. کمبود اکسیژن در این گودالها مرگ هزاران ماهی را رقم زده است. اما چندین هزار بچه ماهی هنوز زنده هستند و هر روز که آفتاب بر این گودالها میتابد و آب را بخار میکند آنها یک قدم دیگر به مرگ نزدیک میشوند.
اهالی روستا هر سال شاهد این صحنهها هستند؛ کاک نادر امینی عضو شورای روستای قویطل با اشاره به تکرار هرساله این مسئله میگوید: کمبود بارندگی باعث این وضعیت شده و رودخانه قویطل که زمانی به پرآب بودن مشهور بود الان به اندازه چند تانکر هزار لیتری آب ندارد. هر سال در اثر خشک شدن رودخانه در فصل گرما شاهد تلف شدن ماهیهای زیادی هستیم. چند سال پیش با چند تانکر تعداد زیادی از ماهیها را نجات داده و به سد مهاباد منتقل کردند.
هشتپای بحران آب
اما کمبود آب و خشک شدن رودخانه فقط زندگی ماهیها را تهدید نمیکند. در کنار کشاورزی، دامداری هم شغل غالب اهالی منطقه است. کاک محمد کمی خمیده شده است. پشت سر پنج شش گاوی که دارد آرام آرام به سمت آب راکد زیر پل میآید. خستگی کار و گرما از سر و رویش میبارد. از اهالی روستای شهرزور است. میگوید اینجا تنها جایی است که هنوز اندکی آب مانده است. گاوها از گودالهایی که پر از لاشه ماهی است آب میخورند و آرام میگیرند.
کمبود آب در ایران تبدیل به بحرانی چند وجهی شده است و هرچه زمان میگذرد هر کدام از ابعاد این بحران عمیقتر و شدیدتر خودش را نشان میدهد. محمد امین صبوری بخشدار خلیفان چندی پیش در گفتوگو با یکی از پایگاههای خبری منطقه به احتمال تخلیه برخی روستاهای بخش خلیفان در صورت ادامه روند کاهش بارش در شهرستان مهاباد اشاره کرده بود. او در این گفتوگو گفته است، در بخش خلیفان ١٦٠ روستا وجود دارد که مشکل کم آبی حدود ٥٠ تا ٦٠ روستا را تهدید میکند.
هنوز گاوهای کاک محمد دور نشدهاند که صدای زنگولههای گله گوسفندان کاک اسماعیل به گوش میرسد. در فصول گرم سال چوپانان و دامداران معمولا دامهایشان را بعد از چرای صبحگاهی کنار رودخانه میآورند تا بعد از خوردن آب و کمی استراحت دوباره برای چرا به مراتع ببرند. کاک اسماعیل از شرایط سخت امسال میگوید. برای او کمبود بارندگی یعنی کمبود علوفه و کمبود علوفه یعنی او مجبور است علوفه دامهایش را از بازار با قیمتهایی گزاف تهیه کند. سوم خرداد ماه امسال مدیر امور دامی سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی خبر از ممنوعیت خروج علوفه تولیدی در استان میدهد و دلیل آن را خشکسالی و کمبود علوفه دامی عنوان میکند و از زارعان میخواهد از فروش علوفه به دلالان خودداری کنند.
تلاش نافرجام فعالان زیست محیطی
فعالان زیست محیطی منطقه اما از چندی پیش این حادثه تلخ را پیشبینی کرده بودند. کاک مولود از اهالی روستای ایل تیمور است. قبلا عضو شورای روستا بوده و در حفاظت از محیط زیست هم از افراد فعال منطقه محسوب می شود. او که سال پیش در روستای ایل تیمور با کندن کانال آب بیش از 100 هزار ماهی را نجات داده بود، میگوید: یک ماه قبل با بخشدار مرکزی در این باره صحبت کردم و ایشان هم در تماس با رئیس اداره حفاظت محیط زیست هماهنگیهای لازم را انجام و قول دادند که در این باره اقدامی انجام دهند، ولی متاسفانه هیچ خبری از اقدامات نشد و اکنون هم شاهد هستیم که ماهیها هر روز در این گودالها تلف میشوند.
وعدههایی که جامه عمل نمیپوشند
اما مسئولان مربوطه گویا راهحل مشخصی برای سریال تکراری مرگ ماهیها ندارند. با بخشدار خلیفان که موضوع مربوط به حوزه این بخش است نتوانستیم گفتوگو کنیم. اما رئیس اداره حفاظت محیط زیست مهاباد از برخی هماهنگیها خبر داد. سخنور میگوید تماسهایی با دهیاران برخی روستاها، بخشداران و فعالان زیست محیطی و مدنی داشتیم تا در مسیلهایی که امکان هدایت آب به این ماندآبها وجود داشته باشد با هماهنگی بخشداران انجام شود.
سایه ابر بحران آب بر کشور
اکنون تنش بر سر آب در کشور بیشتر شده است. اعتراضهای مردمی در برخی از شهرهای کشور در پی کمبود آب به ویژه در مناطق جنوب کشور از پیامدهای این بحران است. عدم وجود نگاه اجتماعی به مسئله مدیریت منابع آبی کشور اکنون ما را با بحرانهای اجتماعی ناشی از آب مواجه کرده است. دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد طی سالهای ۸۵ تا ۹۰ حدود ۶۴ درصد از مهاجرتهای روستایی به شهرها در اثر کمآبی بوده است. مهاجرتهایی که به حاشیهنشینی دامن زده است. اما این تنها یکی از ابعاد اجتماعی بحران آب در ایران است.
قطعی برق
قطعیهای مکرر برق در مهاباد همانند سراسر کشور با مسئله کمبود آب و بارندگی گره خورده است. رئیس اداره امور آب مهاباد از کاهش میزان تولید برق در نیروگاه سد این شهر خبر میدهد و میگوید: در طول سه ماه سپری شده امسال، سه هزار و ۵۱۷ مگاوات برق در نیروگاه سد این شهرستان تولید شد که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۵ هزار و ۲۵۷ مگاوات کمتر است. قطعیهای برق گرچه این روزها اندکی کمتر از قبل شده است اما همچنان در سراسر کشور تداوم دارد. قطعیهایی که انتقادهای گسترده و برخی اعتراضات مردمی را نیز در شهرهای مختلف در پی داشت.
آذربایجانغربی ماکت بحران آب کشور
مدیریت آب در آذربایجانغربی و البته استانهای همجوار کاری پیچیدهتر از دیگر مناطق است. چرا که در این استان منابع آبی علاوه بر تقسیم بین بخش شرب، کشاورزی و بخش صنعت باید به مهمترین مسئله زیست محیطی منطقه یعنی احیای دریاچه ارومیه نیز اختصاص یابد. از همین رو این مسئله به مدیریتی مقتدر و البته در عین حال روزآمد و علمی نیاز دارد. آذربایجانغربی ماکتی کوچک از کل کشور در زمینه بحران آب است. نمونهای که هم با مسائل زیست محیطی ناشی از کمبود آب مواجه است و هم در حوزه کشاورزی، شرب و صنعت نیز با چالشهایی مهم روبهرو است.
کاهش سهمیه آب کشاورزی مهاباد
اکنون مهاباد در زمینه کشاورزی نیز با کاهش سهمیه آب مواجه است. به گفته جعفر ایمانیان در سالهای گذشته ۱۴۰ میلیون متر مکعب آب برای مصارف کشاورزی از مخزن سد مهاباد رهاسازی میشد که این میزان هماکنون به زیر ۹۰ میلیون مترمکعب رسیده و نوبت آبدهی از ۸ مرتبه به ۴ مرتبه کاهش یافته است. کاهش سهمیه آب خطری جدی برای محصولات کشاورزی در پی داشته و با طولانی شدن بازه آبدهی امکان خشکی و از بین رفتن محصول دور از انتظار نیست.
دریاچه تشنه
پروژه احیای دریاچه ارومیه نیز در ابتدای دولت یازدهم و چند سال بعد از آن روند خوبی طی کرد به طوری که دریاچه به یک ثبات نسبی رسیده بود. اما کمبود بارش در یکی دو سال اخیر و خشکسالی امسال این روند را متوقف کرده و حتی باعث پسرفت آب دریاچه شده است. فرهاد سرخوش مدیر دفتر امور استانهای ستاد احیای دریاچه ارومیه دوم خرداد ماه امسال از کاهش ۵۶ سانتی متری تراز آب دریاچه ارومیه خبر داده و گفته بود در حال حاضر رهاسازی آب به سمت دریاچه ارومیه متوقف شده است. دریاچه ارومیه در حال حاضر ۵ میلیارد و ۲۰ میلیون متر مکعب آب دارد که این میزان در مدت مشابه سال گذشته ۶ میلیارد و ۹۴۰ میلیون متر مکعب بود.
سکانس آخر؛
محمد فاضلی جامعهشناس و استاد دانشگاه که در سالهای اخیر مرکز امور اجتماعی آب و انرژی را به پیشنهاد وزیر نیرو در این وزارتخانه تشکیل داد، 27 خرداد 97 در گفتوگو با مجله تجارت فردا گفت: اگر به همین شیوه در مصرف منابع آب ادامه دهیم، وضعیت ناخوشایندی خواهد بود که در آن بیابانزایی، مهاجرت، تنشهای اجتماعی و تبدیل شدن آنها به سیاسی و امنیتی وجود خواهد داشت. هفته پیش دو ویدئوی کوتاه و ناراحت کننده در شبکههای اجتماعی منتشر شد که هر دو به نوعی از تبعات بحران آب در این سرزمین روایت داشت. نخستین ویدئو از دختربچهای جنوبی بود که از نبود آب میگفت. انتشار گسترده این فیلم کوتاه از گریههای دختربچه به همراه درخواست کمک برای تأمین آب، بسیار متأثر کننده بود. ویدئوی دوم تصاویری ناراحتکننده از خشک شدن هورالعظیم و تلاش گاومیشها برای تداوم زندگی در آخرین قسمتهای باقیمانده این تالاب بود که این فیلم هم در شبکههای اجتماعی بسیار دیده شد. اینجا در روستای قویطل مهاباد نیز جدالی دیگر از مرگ و زندگی برپاست و از طرف دیگر چند روزی است که صدای اعتراض مردم به کمبود آب در خوزستان شنیده میشود.
بحران آب در ایران تبدیل به موجودی شده است که هر روز چندین دست و پا درمیآورد. تا مدیریت غیرچابک جامعه بخواهد یکی از دستهای این بحران را قطع کند دست یا پای بحرانی دیگر از جایی که انتظارش نمیرود بیرون می آید. در چند سال اخیر و در سیلابهای کشور ثابت شد که هیچ طرحی برای مدیریت آن نداریم و تنها نظارهگر ویرانی سیل هستیم؛ در بحران کمآبی کشور نیز گویا در بر هم پاشنه میچرخد. مدیریت تماشاگرانه. اما باید توجه داشت که جنس بحرانها متفاوت از هم است و تبعاتشان نیز متفاوت خواهد بود. صدای پای بحران آب را بشنوید؛ کمآبی اکنون تبدیل به بحرانی اجتماعی شده است.
گزارش از: هادی خیری