دولت امریکا با وجود تهدید سقوط کابل نظامیان خود را از افغانستان خارج کرد اما چرا با وجود اینکه بغداد با هیچ تهدیدی روبرو نیست بر حفظ نظامیان خود در عراق اصرار دارد؟
وزارت دفاع امریکا(پنتاگون) روز سه شنبه اعلام کرد روند خروج نظامیان امریکایی از افغانستان به بیش از 90 درصد رسیده و هفت پایگاه به طور رسمی به وزارت دفاع این کشور تحویل داده شده است.
بایدن در ۱۴ آوریل از برنامه خود برای آغاز خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان در ماه مه و تکمیل آن تا ۱۱ سپتامبر خبر داد. دولت سابق امریکا در توافقنامه فوریه گذشته در دوحه (قطر) با طالبان قول داده بود که نظامیان خود را تا اول ماه مه ۲۰۲۱ به خانه بازگرداند. این توافق در حالی صورت گرفت که دولت وپارلمان افغانستان همچنان مایل بودند که نظامیان امریکایی در این کشور باقی بمانند و از توافق واشنگتن با طالبان ناخرسند بودند.
با روند خروج نظامیان امریکایی از افغانستان, طالبان به حملات تهاجمی خود افزوده و بسیاری از مناطق تحت کنترل دولت رو به تصرف خود در آورده است. هر چند خروج نظامیان امریکایی از افغانستان را می توان در چارچوب وجود جنبش ضد امریکایی مصمم به اخراج نظامیان اشغالگر ارزیابی کرد اما ناتوانی دولت وابسته به غرب در حفظ مناطق تحت کنترل خود از یکسو از شکست امریکا در لشرکشی به افغانستان حکایت دارد و از طرف دیگر روشن می کند که امریکایی ها قابل اعتماد نیستند و در طول 20 سال اشغال این کشور نتوانسته اند بنیه دفاعی افغانستان را در برابر تهدیدها تقویت کنند. آن هم در حالیکه دهها هزار نظامی ناتو نیز در افغانستان به همراه نظامیان امریکایی مدعی آموزش نیروهای پلیس و ارتش افغانستان بودند.
اگر رویکرد دولت امریکا در افغانستان را با رویکرد نظامی این کشور در عراق مقایسه کنیم این سوال پدید می آید که چرا با وجود اینکه دولت عراق از مولفه های قدرتی چون نیروهای حشدالشعبی و نفوذ مرجعیت برای بسیج مردم در برابر تهدیدها برخوردار است و این نیروها در مبارزه با داعش و شکست این گروه خطرناک توانمندی خود را نشان دادند همچنان اصرار دارد که نظامیان خود را در عراق حفظ کند؟ آن هم در حالیکه بر اساس مصوبه پارلمان عراق که در پی نقض پی در پی حاکمیت عراق از سوی نظامیان اشغالگر امریکایی به تصویب رسید این نیروها باید فورا عراق را ترک کنند.
در پاسخ فقط می توان به یک هدف عریان اشاره کرد و آن اینکه به نظر می رسد نظامیان امریکایی مستقر در عراق اکنون به نیروهای نیابتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده اند تا با حضور خود در این کشور طرح های صهیونیستی برای تجزیه عراق را اجرا کنند.
این رویکرد دقیقا در سوریه نیز به چشم می خورد جایی که نیروهای امریکایی به نیابت از رژیم صهیونیستی با پشتیبانی از نیروهای گریز از مرکز شبه نظامی کرد سوری, از تعمیم حاکمیت دمشق برسراسر خاک این کشور جلوگیری می کنند تا این کشور نیز تجزیه شده و درگیر مسایل داخلی شود و به این ترتیب امنیت رژیم صهیونیستی حفظ شود.
در چنین شرایطی روشن می شود که علاوه بر کمک های بلاعوض سالانه4 میلیارد دلاری دولت امریکا به رژیم صهیونیستی , واشنگتن در طول دو دهه گذشته با لشکرکشی به غرب آسیا, بیش از 7 تریلیون دلار هم برای این رژیم هزینه کرده آن هم در حالیکه در دکترین امنیت ملی امریکا, از چین به عنوان تهدید اصلی یاد شده است و ادعا می شود که امریک قصد دارد بر شرق آسیا تمرکز کند.
رویکرد دولت امریکا در خصوص توافق هسته ای با ایران نیز دقیقا همینگونه است بطوریکه کاخ سفید در عمل به نیابت از رژیم صهیونیستی عمل و منافع مردم امریکا را فدای ادعاهای تل آویو می کند. در حالیکه برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است دولت سابق ترامپ با درخواست رژیم صهیونیستی از برجام خارج شد و تنش های بیهوده ای را علیه ایران آغاز کرد و دولت فعلی بایدن نیز علی رغم وعده بازگشت به دیپلماسی همچنان در عمل همان راه را می رود.
-------------------------------------------------
رضا محمدمراد
افغانستان شخم زده شد و مردمش بیشتر به خاک سیاه نشستند و تقریبا دیگه نه چیزی مونده که ویران بشه و نه کاری مونده که بخوان بمونن و انجام بدن...کاری کردند که مردم افغانستان الان به جون هم بیافتند و برادر کشی کنند و نیروی انسانی ضعیف و مستضعف باقی مونده هم اینطوری از دست برن...چرا دیگه بمونن؟!! اما عراق هنوز نفت داره و چیزایی برای ویرانی بیشتر...اگه عراقی ها متوجه نشن و همت نکنند بلای افغانستان در انتظارشونه...کاش بفهمند و غیرتمدانه از خودشون و کشورشون دفاع کنند .البته به دلایل انسانی، ایمانی و همسایگی مشکل هم افغانستان و هم عراق متاسفانه به سر ما هم بار میشه و ما باید مصیبت کش اونا هم باشیم...خدا به همه رحم کنه..