سالانه یک درصد مساحت کشور تبدیل به بیابان می شود، این عدد در اصفهان نیم درصد است.
اما این باور غلط است. اسم بادیه نشینان را کم و بیش شاید شنیده باشید، آنها بیابان نشین اند.
ایران، افزون بر دو و چهار دهم درصد از مجموع کل بیابانهای جهان را به خود اختصاص داده که در ۲۲ استان از جمله اصفهان پراکنده است.
استان اصفهان با وسعتی افزون بر ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار دارای اقلیم خشک و نیمه خشک است.
از این پهنه، سه میلیون و ۲۰۰هزار هکتار معادل ۳۰ درصد استان را مناطق بیابانی وشنزار تشکیل داده که از این میزان یک میلیون و ۵۰۰ هزار هکتار آن کانون بحران است؛ به این معنا که اگر گرد و غبار در این کانونها رخ دهد به طور قطع شاهد خسارت سنگینی به منابع زیستی و اقتصادی خواهیم بود. عمده بیابان های استان اصفهان در مناطق شمالی و شرقی استان شامل کاشان، آران و بیدگل، نائین، خورو بیابانک، شرق اصفهان، برخوار و اردستان پراکنده است.
طبق مطالعات انجام شده، این بیابانها مشتمل از ۱۶ کانون بحران فرسایش بادی است که دو کانون در برخوار، سجزی، گاوخونی و دشت انارک شرایط خاصتری دارند. طی بررسی های از سال ۸۱ تا ۹۸، حدود نیم درصد به مساحت بیابانهای استان (مناطق تحت تاثیر فرمایش بادی) اضافه میشود.
یک روی سکه بیابان، بومی از هزار جلوه زیبا
بیابان را باید با عمق وجودتان حس کنید، در این مکان، گویا زمین و زمان یکی میشوندو گذشته، حال و آینده در یک ردیف بی ابتدا و بی انتها مینشینند.
اینجا بیشتر از هر چیز دیگری شبیه انسانهای تنهاست، تنها، اما پر از رمز و راز.
در بیابان نه چیزی میبینی نه صدایی میشنوی، فریادش سکوت است، اما در دل همین سکوت ماورایی، چیزی ضربان دارد و توصیفش محال.
تا آن زمان که در بیابان هستی، ناخودآگاه قیل و قال زندگی و هیاهوی شهری را که این روزها هم با کرونا عجین شده، به باد میسپاری. تا تو بمانی و این همه زیبایی که میخواهی تا ابد در حافظه خیالت حک شود.
بیابان و کویر تا حدودی شبیه هم اند، ولی با چند تفاوت
طبق تحقیقاتم بیابان به بخشی از مناطق خشک میگویند که کمتر از ۵۰ میلی متر باران و پوشش گیاهی بسیار ضعیف و فقیری دارد.
اما کویر به زمینهای رسی پف کرده، با شوری و نمک بسیار شدید گفته میشود که گیاهان در آن نمیتوانند رشد کنند، مگر گیاهان مقاوم به املاح نمکی.
بیابان برعکس کویر سطح ناهمواری دارد و خیلی مسطح نیست.
در واقع کویر؛ به منطقهای بایر در دل بیابان گفته میشود.
پس یک روی سکه بیابان، همان طبیعت دست نخوردهای است که به گمان خیلیها چیزی ندارد که به تاراج برده شود.
بیابان سرشار از بودن و زندگی است و من عاشق صلح و صفایش، عاشق سادگی و بی آلایش بودنش و همین بی زمانی اش.
جای جای آن میتوان حضور خدا را بیشتر از هر جای دیگر احساس کرد.
روزهای بیابان را درخشش در هیجان خورشید، طلایی رنگ کرده است و آفتاب سوزان است که صورتها را نوازش میکنداما این سوزاندن تو را استوارتر میکند و شبهایش ستاره باران است.
هیچ میدانستید بیابانگردی بویژه برای اروپاییها که از نعمت این بوم طبیعی در جهان بی بهره اند، یکی از زمینههای گردشگری پرجاذبه محسوب میشود.
سیمای منحصر بفردبیابان که در بسیاری مناطق، آذین یافته به تل ماسههای روان است.
زندگی جانوری و گیاهی آن، آرامش و افق دید بی نظیر آن همگی بیابان را به یکی از جاذبههای بی بدیل طبیعت تبدیل کرده است.
تحقیقاتم از صنعت گردشگری بیابان، حاکی از آن است که تا قبل از شیوع کرونا، برخی کشورها مانند تونس تنها از گردشگری در بیابانهای خود سالانه بیش از سه میلیارد دلار درآمد کسب میکند که البته این روزهای کرونایی کمی کمتر شده است.
روی دیگرسکه؛ بیابان زایی، هشدار طبیعت
این کار بیشتر به واسطه فعالیتهای انسانی و تغییرات آبوهوایی ایجاد میشود
در واقع روی دیگر بیابان، زمینهای آباد کشاورزی است که براثر سالها تشنگی امروز به بیابان تبدیل شده از جمله در مناطق شرق اصفهان و اطراف تالاب بین المللی گاوخونی.
وقتی طوفان میشود، ماسهها از یک سو و ریزگردها از سوی دیگر زمین و آسمان را در مینوردد، نفس مردم را میگیرد و بیابان بی رحمانه پیشروی میکند.
باکاهش بارندگی، رطوبت خاک کاهش مییابد در این شرایط چسبندگی بین ذرات خاک کمتر میشود که با کمترین سرعت باد شاهد طوفان گرد و غبار میشویم.
نمیدانم از سجزی و ورزنه یکی از دو شهر واقع در شرق اصفهان گذر کرده اید. سایه بیابان از سر سجزی کمتر شده و ۷۰درصد این دشت یکی از کانونهای گرد و غبار در استان اصفهان بیابان زدایی شده است.
اما سالهاست که گردوخاک و ریزگرد هوای شرق اصفهان به ویژه شهرها و روستاهای نزدیک تالاب بین المللی گاوخونی را مسموم کرده و مردم این منطقه با مشکلات بی شمار دست و پنجه نرم میکنند، از انواع بیماریهای تنفسی گرفته تا افزایش بیماریهای پوستی به ویژه سالک که زیبایی کوچک و بزرگ را نشانه میرود.
به این مشکلات، نابودی زمینهای کشاورزی که معیشت مردم شرق اصفهان به آنها وابسته است هم اضافه کنید که همه و همه ناشی از سالها بی مهری به طبیعت و کم آبی است.
از هشدار طبیعت تا انتقام گاوخونی با خیزش ریزگردها
با ساکنان مهمان نواز و بی ادعای شرق اصفهان که صحبت میکنم، همه یک صدا از ریزگردهایی میگویند که آنها را به ستوه آورده، نفسشان را گرفته و زمینهای کشاورزی شان را نابود کرده است.
حاج رحیم ۷۵ ساله مدعی است، بخاطر خشکی تالاب بین الملی گاوخونی و وجود ریزگردها خیلی از کشت هایمان ثمر نمیدهد.
حاج هاشم که با تکان دادن سر، اما با نگاه پر حسرت، صحبتهای دوستش را تأیید میکند، ادامه میدهد:زمینهای نزدیک تالاب تبدیل به بیابان شده است.
گاوخونی یکی از تالابهای مشهور جلگه مرتفع مرکزی ایران در انتهای زاینده رود است. این تالاب حیاتی منطقهای به وسعت ۴۷۶ کیلومترمربع را پوشانده و در ۱۶۷ کیلومتری جنوب شرق اصفهان در ٣۰ کیلومتری شهرستان ورزنه و در مجاورت تپههای شنی واقع شده است، گاوخونی با داشتن منابع زیستی غنی، در گذشتههای نه چندان دور پناهگاه پرندگان مهاجر بود، اما به علت خشکسالی و دیگر عوامل از حقابه خود محروم ماند.
سایه شوم خشکیدگی ۲۲ سال است که بر پیکره زاینده رود و تالاب گاوخونی گسترده شده و نابودی تنوع زیستی تنها گوشهای از قصه غمبار و پرتکرار این سالها بوده است، اما کلاف سر درگم کم آبی زاینده رود هر روز پیچیدهتر میشود.
خیزش ریزگردها عوامل مختلفی دارد.
مسئولان محیط زیست، کارشناسان و دانشگاهیان سال هاست در خصوص غول خفته گاوخونی و خیزش ریزگردهای آن هشدار میدهند، اما نتیجهای جز دریغ شدن آب از تالاب نبوده است.
نتایج تحقیقات نشان میدهد، با توجه به اقلیم گرم، خشک و بیابانی تالاب، وقتی جهت باد از شرق به غرب میوزد پتانسیل خیزش گرد و غبار و ریزگرد به سمت اصفهان نیز وجود دارد.
پاییز و زمستان پارسال بارش قابل توجهی در استان اصفهان نداشتیم و طبق اعلام کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست استان، ۲۱ روز ناسالم را به علت خیزش گرد و خاک شاهد بودیم.
در اسفند هم شاهد دو روز هوای ناسالم در اصفهان بودیم که کارشناسان، علتش را خیزش گرد و غبار در عربستان و عراق و رسیدن ریزگردها آن با وزش باد به اصفهان اعلام کردند.
سایه انداختن ریزگردها بر دیار زنده رود، نصف جهان
حسینعلی نریمانی میگوید: بیابانزایی پهنهای اتفاق میافتد و بیابانزدایی به صورت نقطهای انجام میشود، در این شرایط بیابانزایی با شیب تندی در حال پیشروی است.
وی اضافه میکند: طی نیم قرن گذشته، ۳۰۸ هزار هکتار از کانونهای بحران استان اصفهان احیا و به جنگل دست کاشت تبدیل شده و در پناه آن صنعت رونق و مناطق مسکونی شکل گرفته و جادهها و زمینهای کشاورزی حفظ شده است.
رئیس اداره بیابانزدایی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان با تأکید بر این که با شرایط اقلیمی موجود باید بیابانزدایی اولویت مهم استان قرار گیرد، اضافه میکند: باید فشار خود را از طبیعت کمتر کنیم، به عنوان مثال باید معادن سطحی همچون خاک رس، شن و گچ از استان حذف شود همچنین با جریان زاینده رود، بیش از ۱۰۰ هزار هکتارزمین کشاورزی زیر کشت میرود و به طور قطع گرد و غبارها کمتر خواهد شد. نریمانی با اشاره به تبعات خشکی زاینده رود و تأثیر آن بر بحران بیابان زایی در استان اصفهان، تصریح کرد: خشکی زاینده رود به حرکت طوفانهای گرد و غباری به سمت مناطق مسکونی کمک میکند (اگر باد از شرق باشد، گرد و خاک به سمت اصفهان میآید و اگر جهت باد، غرب باشد، گرد و خاک به سمت ورزنه و جاده ترانزیتی و راه آهن میرود).
وی تأکید کرد: هر چه زمین های کشاورزی اصفهان کمتر زیر پوشش گیاهی و کشت رود، مستعد فرسایش خاک میشود. به گفته رئیس اداره بیابان زدایی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اصفهان، در قانونی با عنوان «اقدام ملی بیابان زدایی» حدود ۱۲ وزارتخانه عضو هستند، در حالیکه اکنون بار بیابان زدایی تنها بر دوش وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری است.
سهم استان اصفهان از بیابان زایی تا بیابان زدایی
به گفته منصور شیشه فروش، ایجاد بیش از ۳۰۸ هزار هکتار جنگل دست کاشت در کانونهای فرسایش بادی استان اصفهان سبب حفاظت ۷۲۰ کیلومتر جاده مواصلاتی، ۳۷۰ کیلومتر راه آهن، فرودگاه و ۲۱۶ روستا و ۳۸ هزار هکتار زمین کشاورزی شده است.
وی ادامه میدهد:امسال برنامهریزی شده است که دو هزار و ۷۰۰ طرح بیابانزدایی شامل نهال کاری، آبیاری و مدیریت روان آبها و بادشکن با ۳۵ میلیارد تومان اعتبار اجرا شود که دو هزار و ۵۰۰ هکتار نهال کاری دارد.
شیشه فروش اضافه میکند: سه منشأ گرد و غبار داخلی، بیرون استانی و خارج از کشور داریم.
در منشأداخلی، ۱۶ کانون گرد و غبار شناسایی شده و به علت خشکی زاینده رود و این که کشاورزان هفت هزار هکتار از زمینهای حاصلخیز را کشت نکردند، باعث ایجاد گرد و غبار میشود.
دومین منشأ گرد و غبار مجاورت اصفهان با کویرهای استانهایی مانند سمنان و قم است که وزش بادهایی از سمت شرق کانون گرد و غبار آن استانها، باعث ورود ریزگرد به اصفهان میشود.
ریزگردها منشأ خارج از کشور هم از طریق صحراهای عربستان و عراق به علت تندبادها و خشکی مناطق و نبود بارش در عربستان و عراق به استان اصفهان گرد و غبار وارد میکند.
وزارت نیرو به تعهد خود که احیای زاینده رود است عمل کند، زیرا با این کار کانون گرد و غبار در استان اصفهان کاهش مییابد.
شیشه فروش با اعلام اینکه اینکه منابع تأمین آب استان اصفهان و وزارت نیرو باید باعث احیای گاوخونی شوند، با صراحت میگوید: اگر گاوخونی با وسعت ۴۸ هزار هکتار کانون گرد و غبار شود، میتواند شش استان را در برگیرد.
به گفته وی، اعتباری که امسال برای استان اصفهان برای بیابان زدایی پیشبینی کردند، ناکافی و وسعت بیابانها زیاد است.
وی در پایان میگوید: کاهش بارشها و خسارت حاصل از آن نیز بر افزایش بیابانزایی دامن میزند، پس ضرورت دارد سازمان جنگلها و مراتع، ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار به استان اصفهان اختصاص دهد تا طرحهای بیابانزدایی بهتر اجرا شود.
برای کنترل بیابانزایی و کاهش آثار مخرب آن، ۴۳ طرح در سال ۹۸ و ۱۷ طرح پارسال در استان اصفهان درمجموع در وسعت ۲۰ هزار هکتار با اعتبار ۲۸ میلیارد تومان اجرا شده است.
این طرحها شامل مالچ پاشی، دو هزار هکتار نهال کاری، سه هزار و ۲۰۵ هکتارجنگلهای دست کاشت و مبارزه با موش و یک هزار هکتار آبیاری و ۶۰۰ کیلومتر بادشکن زنده بوده است.
بیابانهای ایران در حال پیشروی
معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری میگوید: تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی حدود یک میلیون هکتار به وسعت بیابانهای کشور افزوده است.
پرویز گرشاسبی با اشاره به موضوع تخریب سرزمین و بیابانی شدن و از طرفی گلایه کمبود بودجه استانی برای بیابان زدایی میافزاید: در کشور ۳۲ میلیون هکتار بیابان داریم که هم منشأ زمینشناسی دارند و هم منشأ اقلیمی، اما در چند دهه اخیر به علت اعمال سیاست اشتباه در زمینه مدیریت منابع آب و کشاورزی و در مجموع به علت تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی، کانونهای گرد و غبار فعال به آمار بیابانهای کشور افزود شده است.
به گفته وی، از طرفی در ۵۰ سال اخیر حدود هشت میلیون هکتار از کانونهای فعال بیابانی و طوفانهای شن در کشور مهار شدهاند.
اقدامات در راستای بیابانزدایی در کشور
- مدیریت روانابها: برخی مناطق بیابانی مراتع فقیر یا بسیار فقیر و دارای رواناب هستند که در زمان بارندگی با سرعت از دست میروند، اما با اقداماتی مانند احداث هلالی آبگیر، این روانابها کنترل شده و در زمین نفوذ میکنند که با توجه به بذر موجود در خاک، در همان نقطه پوشش گیاهی ایجاد میشود.
- اجرای بادشکن زنده یا غیر زنده: در یک یا چند ردیف اطراف مزارع، نهالهای مقاوم به خشکی کاشته میشود و این نهالها وقتی بزرگ میشوند، همچون یک دیوار سبز، سرعت و شدت باد را کاهش میدهند.
بیابان زایی، زخمی بر پیکر طبیعت
اگر چه بیابانهای مرکزی ایران بر اثر عوامل طبیعی به وجود آمدهاند، اما پدیدهی بیابانزایی در قرن اخیر بیشتر نتیجهی دخالت عوامل انسانی است.
کمبود بارندگی و پراکنش نامنظم زمانی و مکانی آن، بهره برداری بی رویه از آبهای زیرزمینی، خشکسالیهای پی در پی، بهره برداری غیر اصولی از معادن موجود در این مناطق و… منجر به فرسایش و تشدید بیابانزایی شده است.
حفاظت از صنعت کشاورزی، گونههای گیاهی و محیط زیست و کاهش آلودگی در اثر گرد و غبار مهمترین نتایج بیابانزدایی است.
به گفته بسیاری از صاحب نظران با گسترش سدسازیها، افزایش سطح زیر کشت و نداشتن مدیریت آب در کشور، در آیندهای نزدیک نه تنها به سمت بیابانی شدن حرکت خواهیم کرد بلکه دشتهای بزرگ و تولیدی کشور نیز از چرخه خارج خواهند شد.
هرچند که بیابان بهظاهر خشن و سخت است، اما پتانسیلهای خاص خود را دارد.
انرژیهای خورشیدی و بادی، طبیعت گردی ازجمله این پتانسیلهاست و باید به سمت مدیریت بیابانهای کشور با استفاده از سرمایهگذاری بخش خصوصی و مشارکت مردم حرکت کنیم.
اگر به صورت غیر اصولی کشاورزی میکنیم باید به سمت افزایش بهرهوری حرکت کنیم، اگر در مناطق خشک از معادن سطحی بهره برداری میکنیم باید این کار را کنترل کنیم.
طبق تحقیقاتم، هر هکتار جنگل میتواند حدود دو تن اکسیژن تولید کند و هشت تن تصفیه اکسیژن داشته باشد.
با کاشت جنگلهای دست کاشت دربیابان، هر هکتار جنگل میتواند در یک سال ۶۷ تن گرد و ریزگرد را مهار کند. زمین به آیندگان تعلق دارد،مراقبش باشیم.
نویسنده:سیده پروین امامی