بحران داخلی در افغانستان در ماههای اخیر تشدید شده و درگیریهایی بین نیروهای دولتی و نیروهای طالبان رخ داده است.
گزارشهای امنیتی حاکی از این است که بسیاری از وُلُسوالیهای (شهرستان های) افغانستان تحت کنترل طالبان قرار گرفته و ارتش افغانستان نیز در تلاش برای بازپس گرفتن این مناطق است.
کارشناسان معتقدند تحولات کنونی افغانستان با سفر «محمداشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان به آمریکا و خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان در ارتباط است.
«محمدرضا فرقانی» کارشناس مسائل سیاسی در خصوص نتایج سفر محمداشرف غنی به آمریکا معتقد است، انتظارات اشرف غنی از سفر به آمریکا برآورده نشده است و دولت مرکزی افغانستان نمیتواند به حمایت عملی و میدانی آمریکا چشم امید داشته باشد.
فرقانی در خصوص دیدگاه آمریکا نسبت به دولت افغانستان نیز باور دارد، واشنگتن به کابل فشار میآورد تا دیدگاههای خود را تعدیل کرده و شرایط طالبان را برای پیشرفت مذاکرات صلح بپذیرد.
این کارشناس مسائل سیاسی معتقد است، شرط اصلی طالبان کنارهگیری دولت اشرف غنی و روی کار آمدن دولت موقت برای پیشبرد امور در هنگام مذاکرات صلح است.
«جعفر بلوری» کارشناس مسائل افغانستان نیز در خصوص سفر محمد اشرف غنی به آمریکا باور دارد، بسیاری رئیسجمهور فعلی افغانستان را فردی غربگرا میدانند که هر آنچه آمریکاییها طی این سالها گفته، مو به مو اجرا کرده است.
این کارشناس مسائل افغانستان معتقد است، نزدیکترین دلیل برای اینکه نمیشود به آمریکاییها اعتماد کرد، همین وضعیت افغانستان است. بحرانهای داخلی قبل از همه، راهحلهای داخلی میطلبد. قطعا راهحل بحران افغانستان، رجوع به عامل بحران نیست. اگر آمریکا قرار بود افغانستان را آباد کند، در این ۲۰ سال این کشور را آباد کرده بود.
برای درک بهتر تحولات افغانستان با موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور آشنا می شویم.
سرزمینی کوهستانی بدون دسترسی به آب های آزاد
افغانستان ۶۵۲ هزار و ۲۲۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و این کشور با ایران از غرب، با ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان از شمال، با چین از شرق و با پاکستان از جنوب هممرز است.
افغانستان تابستانهای گرم و زمستانهای سرد دارد؛ کوهستانی بودن، یکی از مهمترین مشخصههای جغرافیایی افغانستان است. این کشور به آبهای آزاد نیز دسترسی ندارد.
افغانستان دارای ۳۴ ولایت و ۳۶۴ وُلُسوالی است؛ وُلُسوالی یا اولُسوالی که یکی از واحدهای تقسیمات کشوری افغانستان است، برابر واحدی در حدود فرمانداری و شهرستان در ایران است؛ ولسوالی یک واژه پشتو است که از ولس یعنی مردم و پسوند والی تشکیل شده است.
ولایت اُرُزگان، ولایت بادغیس، ولایت بامیان، ولایت بدخشان، ولایت بغلان، ولایت بلخ، ولایت پروان، ولایت پکتیا، ولایت پکتیکا، ولایت پنجشیر، ولایت تخار، ولایت جوزجان، ولایت خوست، ولایت دایکُندی، ولایت زابل، ولایت سرِپُل، ولایت سمنگان، ولایت غزنی، ولایت غور، ولایت فاریاب، ولایت فَراه، ولایت قندوز، ولایت قندهار، ولایت کابل، ولایت کاپیسا، ولایت کُنَر، ولایت لَغمان، ولایت لوگر، ولایت میدان وردک، ولایت ننگرهار، ولایت نورستان، ولایت نیمروز، ولایت هرات، ولایت هلمند، ۳۴ ولایت افغانستان هستند.
جمعیت؛ بیش از ۴۷ درصد جوان هستند
اداره ملی آمار و اطلاعات افغانستان در پایان سال ۱۳۹۹ در گزارشی، جمعیت این کشور را ۳۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر اعلام کرد که ۵۱ درصد آن را مردان و ۴۹ درصد را زنان تشکیل میدهد.
براساس این گزارش، توزیع جمعیت مناطق شهری و روستایی افغانستان نشان میدهد که از مجموع جمعیت این کشور، ۲۳ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در مناطق روستایی و هشت میلیون نفر در مناطق شهری زندگی میکنند و حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر را هم کوچیها تشکیل میدهند.
جمعیت افغانستان بسیار جوان است و حدود ۴۷ ممیز دو دهم درصد (۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر) زیر ۱۵ سال هستند؛ لازم به ذکر است که حدود دو ممیز هشت دهم درصد جمعیت این کشور را نیز افراد بالای ۶۵ سال تشکیل میدهد.
براساس این آمار، پرجمعیتترین ولایت افغانستان، ولایت کابل است که پنج میلیون و ۲۰۴ هزار و ۶۶۷ نفر جمعیت دارد؛ ولایتهای «هرات»، «ننگرهار»، «بلخ» و «هلمند» در رتبههای بعدی فهرست ولایتهای پرجمعیت افغانستان قرار دارند.
نظام سیاسی؛ از لویه جرگه تا دیوان عالی
ساختار حکومتی افغانستان، ریاستی به شکل جمهوری اسلامی است؛ رئیس جمهور در افغانستان رئیس دولت محسوب میشود که در حال حاضر «محمد اشرف غنی» رئیس جمهور این کشور است. در قانون اساسی افغانستان که در دی ۱۳۸۲ تصویب شد، بر اصل تفکیک قوا تأکید شده است.
در افغانستان مردم با آراء خود، رئیس جمهور را انتخاب میکنند و هر شخص میتواند فقط برای دو بار رئیسجمهور افغانستان شود؛ رئیس جمهور افغانستان دو معاون دارد که همزمان با وی انتخاب میشوند. بر اساس قانون اساسی افغانستان، حکومت یا قوه اجرائیه افغانستان به سه بخش شورای وزیران، والی ها، ولسوالها تقسیم شده است.
قوه مقننه یا شورای ملی در قانون اساسی افغانستان به عنوان عالیترین مرجع قانونگذاری تعریف شده است؛ این قوه از دو مجلس نمایندگان (ولسی جرگه) و مجلس سنا (مشرانو جرگه) تشکیل شدهاست. اعضای مجلس نمایندگان افغانستان را که ۲۵۰ نفر است، مردم انتخاب میکنند، اما اعضای مجلس سنا انتصابی هستند.
طبق قانون اساسی در افغانستان باید هفت انتخابات برگزار شود که شامل انتخابات ریاست جمهوری، مجلس نمایندگان، شوراهای ولایتی، شوراهای ولسوالیها، شهرداریها، شوراهای شهر و شوراهای روستا است، اما تا کنون فقط برای ریاست جمهوری (در سالهای ۱۳۸۳ – ۱۳۸۸ – ۱۳۹۳ - ۱۳۹۸)، مجلس نمایندگان (در سالهای ۱۳۸۴ – ۱۳۸۹ – ۱۳۹۷) و شوراهای ولایتی (در سالهای ۱۳۸۴–۱۳۸۸ - ۱۳۹۳) انتخابات برگزار شده است. متصدی برگزاری انتخابات در افغانستان کمیسیون مستقل انتخابات است که ۹ عضو دارد و از سوی رئیسجمهور این کشور تعیین میشود.
عالیترین ارگان قضایی در افغانستان، دیوان عالی (ستره محکمه) است که در رأس قوه قضائیه قرار دارد؛ دیوان عالی افغانستان ۹ عضو دارد که تمامی آن توسط رئیسجمهور و با تأیید مجلس نمایندگان این کشور تعیین میشود.
گردهمایی بزرگ افغانستان (لویه جرگه) در قانون اساسی به عنوان عالیترین مظهر اراده مردم تعریف شده است؛ لازم به ذکر است تنها نهادی که حق تعدیل قانون اساسی را دارد، گردهمایی بزرگ افغانستان است. شوراهای ولایتی، شوراهای ولسوالی و شهرداریها از دیگر ارگانهای محلی در افغانستان هستند که نقش نظارتی، مشورتی و اجرائی دارد.
احزاب سیاسی؛ از اسلامی تا سوسیال
نزدیک به ۷۲ حزب رسمی در افغانستان از وزارت عدلیه این کشور مجوز فعالیت گرفته اند که برخی از مطرحترین آنها به شرح زیر است:
حزب سوسیال دموکرات افغانستان: این حزب که با نام افغان ملت نیز شناخته میشود، یکی از احزاب مطرح سیاسی در افغانستان است، این حزب در سال ۱۳۴۴ و در زمان ظاهر شاه تأسیس شد و در سال ۱۳۸۳ بهطور رسمی در وزارت عدلیه ثبت شد. رهبری این حزب بر عهده انور الحق احدی است و در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۱۳۸۸ از حامد کرزی و در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۳ از محمد اشرف غنی حمایت کرد.
حزب اسلامی: این حزب یکی از احزاب قدرتمند در افغانستان است که در سال ۱۳۴۸ توسط گلبدین حکمتیار تأسیس شد و طرفداران فراوانی در میان قوم پشتون دارد. گلبدین حکمتیار رهبر این حزب در دولت افغانستان عهده دار سمت نخست وزیری بود. حزب اسلامی همواره با نظامهای حاکم افغانستان در حال جنگ بوده و پس از سقوط طالبان نیز به عنوان یک مخالف جنگید، اما در مهر ۱۳۹۵ گلبدین حکمتیار، رهبر حزب توافق صلح با اشرف غنی را امضا کرد. چند تن از اعضای حزب اسلامی پس از سقوط طالبان از حزب اصلی جدا شدند و این حزب را در سال ۱۳۸۴ به رهبری عبدالهادی ارغندیوال ثبت کردند؛ حزب اسلامی شاخه ارغندیوال در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۱۳۸۸ از حامد کرزی و در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ۱۳۹۳ از عبدالله عبدالله حمایت کردند. محمد خان معاون اول ریاست اجرائی کشور، به نمایندگی از حزب اسلامی شاخه ارغندیوال در حکومت افغانستان حضور دارد. هماکنون بر سر رهبری این حزب بین گلبدین حکمتیار و عبدالهادی ارغندیوال اختلاف وجود دارد. این حزب در سال ۱۳۸۳ به نام ارغندیوال ثبت شده، اما پس از توافقنامه صلح حکمتیار و دولت افغانستان برخی افراد حزب خواهان رهبری حکمتیار هستند.
جمعیت اسلامی افغانستان: این حزب یکی از احزاب با نفوذ در افغانستان است که در سال ۱۳۵۵ توسط برهانالدین ربانی تأسیس شد. برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی پس از سقوط حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان و پس از دوره ششماهه صبغتالله مجددی به عنوان رئیسجمهور این کشور تعیین شد. وی در دی ۱۳۸۰ قدرت را به کرزی واگذار کرد. رهبری این حزب پس از ترور برهان الدین ربانی در شهریور ۱۳۹۰ به فرزندش صلاحالدین ربانی سپرده شد.
حزب وحدت اسلامی افغانستان: این حزب در سال ۱۳۶۸ و با ائتلاف ۸ حزب تأسیس شد. محمد اکبری اولین رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان بود و پس از آن عبدالعلی مزاری در نخستین کنگره حزب در سال ۱۳۷۰ به عنوان رهبر این حزب تعیین شد؛ حزب وحدت اسلامی افغانستان در شهریور ۱۳۷۳ و پس از اختلافات میان مزاری و اکبری منشعب شد؛ حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، حزب حراست اسلامی افغانستان، حزب وحدت اسلامی ملت افغانستان و حزب اقتدار ملی افغانستان احزابی هستند که پس از انشعاب حزب وحدت اسلامی تاسیس شدند.
جنبش ملی اسلامی افغانستان: این حزب در سال ۱۳۷۰ توسط عبدالرشید دوستم تأسیس شد و ازبکها و ترکمنهای افغانستان بیشتر طرفداران حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان هستند.
حزب انسجام ملی افغانستان: این حزب در سال ۱۳۸۶ به رهبری صادق مدبر تأسیس شدهاست. بیشتر طرفداران حزب انسجام ملی افغانستان را مردمان هزاره تشکیل میدهد.
حرکت اسلامی افغانستان: این حزب در سال ۱۳۵۸ به رهبری محمدآصف محسنی تأسیس شد. پس از سقوط طالبان، محمد آصف محسنی از فعالیتهای سیاسی این حزب کنارهگیری کرد. پس از کنارهگیری محسنی درون حزب انشعاباتی صورت گرفت و این حزب به دو شاخه سید محمدعلی جاوید و سید حسین انوری تقسیم شد. شاخه سید محمدعلی جاوید مدتی تحت رهبری وی فعالیت میکرد، اما مدتی بعد، عبدالغنی کاظمی رهبری آن را بر عهده گرفت. شاخه انوری نیز پس از درگذشت وی در تیر ۱۳۹۵ دچار اختلافات و انشعابات شد.
سیاست خارجی نامتوازن
دولت افغانستان هر چند بر اساس ماده هشتم قانون اساسی این کشور، مکلف شده شدهاست که سیاست خارجی خود را بر مبنای حفظ استقلال، منافع ملی، تمامیت ارضی، حسن همجواری، احترام متقابل و تساوی حقوق تنظیم کند، اما این سیاست تاکنون نامتوازن بوده است.
سیاست خارجی افغانستان بر اصول تقویت همکاریهای منطقه ای، عدم مداخله در امور کشورهای دیگر، تقویت روابط با کشورهای اسلامی، تعامل دوستانه با قدرتهای بزرگ، پیوند سیاست خارجی با برنامههای اقتصادی، احترام متقابل، مشارکت در نظام بینالملل، همکاری مشترک در دفع تهدیدات و چالشها، حمایت و حفاظت از حقوق بشر، استوار است.
البته لازم به ذکر است سیاست افغانستان در دو دهه گذشته تحت تأثیر کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به ویژه آمریکا بودهاست.
حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱
در پی حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا و فروریختن برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ایالات متحده به بهانه سرکوب القاعده و حذف طالبان از قدرت ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. انگلیس به عنوان متحد اصلی ایالات متحده در این جنگ بود و از اقدامات آمریکا پشتیبانی میکرد.
دولت آمریکا پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، ۶ هزار نفر را دستگیر و در زندانهای گوانتانامو و بگرام محبوس کرد. در ده سال اول حمله آمریکا به افغانستان حدود ۳۱۰۰ نفر بازداشت شدند و آمریکا تمامی زندانیان را از گوانتانامو به بگرام افغانستان انتقال داد. در این زندان علاوه بر زندانیان افغان، افرادی از کشورهای عربی، پاکستان و لیبی نیز در زندان بودند.
اگرچه حکومت طالبان ۷۰ روز بعد از حمله آمریکا سقوط کرد و بقایای آن همچنان باقی است، اما هدف واشنگتن از این حمله چیزی دیگری بود؛ آغاز یک جنگ بی پایان دیگر که تا امروز هم ادامه دارد و نیروهای آمریکایی هنوز اشغال نظامی افغانستان را پایان نداده اند.
آمریکا و متحدانش از زمان حمله به افغانستان نه تنها در زمینه مبارزه با تروریسم شکست خوردند بلکه به دلیل فراهم کردن زمینههای تداوم آشوب و بی ثباتی در این کشور موجبات حضور گروه تروریستی داعش را نیز در این کشور فراهم کردند.
مقابله با کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان نیز از دیگر وعدههای آمریکا در حمله به افغانستان بود که در سالهای اخیر سیاستهای کاخ سفید در این زمینه نه تنها موجب کاهش تولید مواد مخدر نشد بلکه کشت خشخاش و تولید مواد مخدر را نیز افزایش داد.
تحولات امنیتی
گسترش تروریسم، تشدید جنگ، ناامنی، بی ثباتی و کشتار مردم مظلوم افغانستان از تبعات حضور نظامی بیست ساله آمریکا در افغانستان است.
گروه طالبان از دو ماه پیش تاکنون، براساس گزارشهای میدانی دهها شهرستان در استانهای مختلف افغانستان را تصرف کرده و یا در برخی از آنها همچنان شدیدا با نیروهای دولت درگیر هستند.
درگیری شدیدی که بین نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان و گروه طالبان درولسوالیهای مختلف (شهرستان ها) این کشور، همچنان ادامه دارد.
براساس آخرین اطلاعات، نیروهای طالبان حملات کم سابقهای را در استانهای شرقی از جمله «میدان وردک» علیه نیروهای دولتی ترتیب دادند و توانستند در این محورهای مهم و حساس پیشروی قابل توجه داشته باشند.
در حال حاضر بیشتر مناطق جنوبی استان «میدان وردک» افغانستان از جمله شهرستانهای «دایمیرداد، چک، جغتو، سیدآباد» که با استانهای «غزنی و لوگر» هم مرز هستند در تصرف نیروهای طالبان هستند.
بخشهای وسیعی از شهرستان «نرخ» در شرق این استان نیز از کنترل نیروهای ارتش و گروهای مردمی افغانستان خارج شده و به همراه عمده مناطق «شهرستان جلریز» در محور شمالی استان «میدان وردک» در تصرف نیروهای طالبان است.
نیروهای ارتش افغانستان هم شهرستان دولت آباد (مرکز استان) هم مرز با استان کابل (پایتخت) را در کنترل دارند.
استان «میدان وردک» حدود ۹ هزار و ۲۳ کیلومتر مساحت دارد که حدود ۵۰ درصد در تصرف طالبان و سایر نقاط این استان در کنترل نیروهای دولتی افغانستان قرار دارد.