شهید بهشتی با حضور موثرش در انقلاب و حوادث پس از آن ، نامش را بر تارک خدمتگزاران انقلاب حک کرده است .
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما مرکز خوزستان ؛ شب هشتم تیرماه در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی اتفاق هولناکی افتاد. خبر شوکه کننده بود سید محمد بهشتی به همراه ۷۲ نفر از مسئولین مملکتی به دست منافقین شهید شد.
او که انواع ناملایمات رادید و دم بر نمی آورد .
در بخشی از کتاب او یک ملت بود ، شهید بهشتی می گوید :
" انتقاد اگر دارید، بکنید، ولی راست بگویید. چرا این قدر درباره خانه من، درباره ماشین من که سوار میشوم می گویید ، درباره همسر من که میگفتند همسر آلمانی دارد؟
من اصلا سیگار نمیکشم، می گفتند زیر سیگاریش طلایی است.
گفته بودند با ماشین که از در خانه اش وارد میشوی باید یک ربع ساعت راه بروی تا به ساختمان برسی؛ این دروغها را مردم تا کی باور میکنند؟ تنها افتخار من این است که طلبه هستم، که هر چه از دستم برمیآید به این انقلاب خدمت بکنم.
دکتر سید محمد بهشتی در دوم آبان ماه سال ۱۳۰۷ شمسی در یک خانواده روحانی به دنیا آمد.
ایشان از همان کودکی به مکتب رفت و در مدت کوتاهی توانست خواندن و نوشتن را یاد بگیرد و قرآن را قرائت کند.
کمی بعد وارد دبستان شد و با گذراندن این دوران برای ادامه تحصیل وارد به دبیرستان رفت.
در سن چهارده سالگی به علت علاقه زیاد به تحصیل علوم دینی وارد حوزه علمیه اصفهان شد. در فاصله سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۵، طلبه آن حوزه بود و توانست در طی آن مدت ادبیات عرب و فقه و اصول را بخواند.
در سال ۱۳۲۵ به شهر قم عزیمت نمود و از محضر اساتید بزرگ مانند مرحوم آیت الله محقق یزدی، حضرت امام و مرحوم آیت الله بروجردی و آیت الله محمد تقی خوانساری استفاده کافی و وافر را برد.
سید محمد دیپلم ادبی خود را در سال ۱۳۲۷ گرفت و کمی بعد برای تحصیلات عالی دانشگاهی وارد دانشکده الهیات شد. در سال ۱۳۳۰ لیسانس خود را در این رشته گرفت و در دبیرستانهای قم به تدریس زبان انگلیسی مشغول شد. و ضمن ارتباط با حوزه علمیه قم اوقات خود را صرف کارهای علمی و تحقیقاتی میکرد.
در سال ۱۳۳۳ دبیرستان دین و دانش را به سبک جدید دایر کرد و همچنین کلاس زبان انگلیسی برای طلاب علاقمند ایجاد کرد و تا سال ۱۳۴۲ خود سرپرستی دبیرستان را عهده دار بود. بار دیگر در سال ۱۳۳۵ برای تکمیل تحصیلات دانشگاهی وارد دانشکده الهیات شد و دوره دکترا، در رشته فلسفه الهیات را در سال ۱۳۳۸ به پایان رسانید.
شهید دکتر بهشتی از سال ۴۱ وارد فصل جدیدی از مبارزه شد و تا سال ۱۳۵۷ چندین مرتبه توسط ساواک دستگیر شد. او در مبارزه با رژیم پهلوی، از فکر و زبان و قلم خود بسیار مایه گذاشت و در این راه هیچ وقت ترس و خستگی به خود راه نداد.
از اقدامات ایشان در این دوره تشکیل جلسات متعدد جهت برنامه ریزی نظم حوزه و سازماندهی به آن با شرکت آقایان مرحوم آیت الله ربانی شیرازی، شهید آیت الله سعیدی و آیت الله مشکینی و تشکیل کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان قم، تأسیس مدارس برنامه ریزی شده برای طلاب، شرکت در شواری فقهی جمعیت هیئتهای موتلفه به همراه آقایان شهید مطهری، آیت الله انواری و مولایی، شرکت در برنامه ریزی کتب تعلیمات دینی با شهید دکتر باهنر و همچنین فعالیتهای تحقیقاتی دیگر و تشکیل هستههای برای کارهای تشکیلاتی است .
از جمله کارهای بسیار مهم ایشان در قبل از انقلاب اسلامی عزیمت به آلمان به اصرار آیت الله حائری و آیت الله خوانساری و سرپرستی مسجد ایرانیان در هامبورگ و طی چند سال اقامت ایشان آن مسجد ناشتاخته به یک پایگاه فرهنگی و سیاسی بزرگ تبدیل شد و نام آن به" مرکز اسلامی هامبورگ" تغییر یافت.
شهید بهشتی درباره لزوم ارتباط مستقیم با مردم می گوید : «فساد وقتی رسوخ میکند که رابطه مستقیم میان مردم و مسئولان قطع شود. حجاب بین مردم و مسئولان حرام مطلق است!
اگر از جان خودت میترسی نباید زمامدار شوی!»
وی در بخش دیگری از سخنانش بزرگترین خطر برای انقلاب را قرار گرفتن مردم در بازیهای سیاسی به جای حضور در برخوردهای صادقانه برمی شمرد و می گوید : برای مقابله با شیوع بازیهای بیثمر سیاسی و جلوگیری از به وجود آمدن جو تاخت و تاز بازیگران و محافل سیاسی لزوم تلاش مردمی در کشور و اهمیت از بین بردن فضای بازیهای مخرب سیاسی در جامعه احساس می شود .
بیشتر بخوانید : سردار هور /گمنامترین فرمانده دفاع مقدس +فیلم
شهید بهشتی در آذر ماه ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی شورای انقلاب را تشکیل داد و بعد از پیروزی انقلاب حزب جمهوری اسلامی را تأسیس نمود و در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی کشور، نایب رئیس آن شد. در سال ۱۳۵۸ وزیر دادگستری شد و کمی بعد از سمت امام خمینی به عنوان رئیس دیوان عالی کشور منصوب شد. شهید مظلوم دکتر بهشتی، تا آخرین لحظه شهادت در همین مقام، انجام وظیفه کرد.