هفتم تیر ۱۳۶۰ در انفجار تروریستی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمه تهران شهید آیت الله دکتر بهشتی و ۷۲ نفر از یارانش مظلومانه به شهادت رسیدند.
نیروهای امدادی و مردمی که با صدای انفجار به محل آمده بودند ناباورانه متوجه شدند که در این حرکت تروریستی گروهک نفاق؛ شهید بهشتی یکی از معماران فکری نظام و از یاران امام خمینی (ره) و ۷۲ نفر از یارانشان به شهادت رسیده اند.
اینگونه شد که هفتم تیر در صفحه تقویم جمهوری اسلامی ایران به تلخی ثبت تاریخ شد.
شهید سید محمدحسین بهشتی دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را رها کرد و در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد. سال ۱۳۲۵ یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال ۱۳۲۷ موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد. در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و سال ۱۳۳۰ با دریافت لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد.
سال ۱۳۳۱ ازدواج کرد که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال ۱۳۳۳، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال ۱۳۴۲ سرپرستی آن را برعهده داشت.
در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سالهای ۴۱ و ۴۲ از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید. این شهید راست قامت تاریخ به پیشنهاد و درخواست آیت الله حائری رحمه الله و آیت الله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت کرد و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهده دار شد و به فعالیتهای عمیق دینی و فرهنگی پرداخت.
در این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق به منظور دیدار حضرت امام خمینی انجام داد.
شهید بهشتی سرانجام در سال ۱۳۴۹، به ایران بازگشت و به فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد. در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. در آذر ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی (ره) شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان نظریه پرداز و راهبر در صحنههای سیاسی، اجتماعی به فعالیت میپرداخت. حزب جمهوری اسلامی را با هدف تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی فرهنگی پایه گذاری کرد. در تدوین قانون اساسی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان ایفای نقش میکرد. پس از استعفای دولت موقت در سال ۱۳۵۸، مدتی به عنوان وزیر دادگستری و سپس، از سوی امام خمینی رحمه الله به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید. وی سرانجام در حین انجام وظیفه در این سمت بود که شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط منافقین به همراه کاروان ۷۲ نفره خود به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست.
شهید مظلوم و خار چشم دشمنان
امام خمینی رحمه الله در پیامی به مناسبت شهادت شهیدبهشتی وی را شهید مظلومی نامیدند که خاری بود در چشم دشمنان اسلام و فرمودند که ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد.
مقام معظم رهبری نیز درباره آن شهید عزیز فرمودند بهشتی مظلوم زیست و مظلوم رفت، به خاطر اینکه در دوران زندگی اش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد. شهیدبهشتی واقعا یک انسان برجستهای بود در همه ابعاد.
حضرت آیت الله خامنه ای، همچنین درخصوص شخصیت آیتالله بهشتی و ارزش وجودی این شهید فرمودند، «شهید بهشتی مجموعهای از خصلتهای پسندیده و نیک بودند و من شخصاً تا بهحال فردی مثل آقای بهشتی در گذشته و در حال ندیدهام. شهادت آقای بهشتی واقعاً مکمل شخصیت ایشان بود و مرگ طبیعی مسلماً برای ایشان ناچیز بود. وقتی آقای بهشتی زنده بودند، از همه توان و ظرفیت خودشان برای اعتلای اسلام استفاده کردند و شهادتشان هم همینگونه و برای اعتلای اسلام مؤثر بود.
به وضوح سیاستمداری خبره بود
ویلیام سولیوان سفیر وقت آمریکا، شهید بهشتی را اینگونه توصیف میکند: او به وضوح سیاستمداری خبره است. زبان انگلیسی را خوب میداند. او متفکری قوی و روشمند و مدیری توانا است. سخنانش متمرکز است و از شاخهای به شاخه دیگر نمیپرد. بهشتی میگوید تلاش میکنیم به مردم خود بیاموزیم که شکیبا باشند و سعی کنند کسانی را که تاریخ گذشته ایران، آنان را لایق نمیشناسد درک کنند. او این سخنان را در پاسخ به سئوالی درباره روابط ایران و آمریکا مطرح کرد.
سیاستهای آمریکا برای مخالفان اسلامی، دردسرهای زیادی ایجاد کرده و همه مردم جهان از این سیاستها متنفرند.
در نامه دیگری از سوی سفارت آمریکا به وزارت خارجه آن کشور که ۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۸ و به قلم چارلز ناس یک مقام سفارت نوشته شده درباره شهید بهشتی چنین آمده است:
بهشتی از یاران قدیمی (امام) خمینی و رابط اصلی او با دولت موقت است. او خواهان عدم دخالت قدرتها در امور داخلی ایران است و میگوید آمریکاییها به درخواست عدم مداخله پاسخ ندادهاند. بهشتی میگوید آمریکا هر چه ساکتتر باشد هم برای ما و هم برای خودش بهتر است.
«ال بروس لینگن» کاردار آمریکا در تهران نیز در نامه مورخ هفتم آبان ۱۳۵۸ سفارت به وزارت خارجه کشور راجع به شهید بهشتی چنین میگوید:
بهشتی اعتماد به نفس فوقالعادهای دارد. خصومت ظاهری از خود نشان نمیدهد، او معتقد است آمریکا باید در عمل حسننیت نشان دهد. زیرا به گفته او مردم ایران نمیتوانند حمایت آمریکا از شاه را که مسئول ۵۰ سال تباهی ایران است تحمل کنند.
لینگن در پایان میگوید بهشتی دارای شخصیتی مؤثر و گیراست از لحاظ فکری و عقلی هم گیرا و مؤثر است. با اعتماد به نفس فوقالعاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی روان صحبت میکند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی است. او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکاست تا ایران و تأکید دارد ایران به هیچوجه به آمریکا وابسته نخواهد شد.
چهره بی نظیر فکری و سیاسی انقلاب اسلامی
اما در ماجرای حادثه تروریستی هفتم تیر قسمت تلخ ماجرا این بود که به جرات بتوان گفت در آن مقطع از انقلاب در بین انقلابیون شاید فردی به توانمندی شهید بهشتی که مجتهد، فقیه، فیلسوف، مکتب شناس، مدیر، سیاست دان، سخندان، سخنران، اهل قلم و نویسنده، مدیر، مدبر و مسلط به چهار زبان زنده روزدنیا یعنی، عربی، فارسی، انگلیسی، آلمانی وجود نداشت.
در واقع میتوان گفت شهید مظلوم دکتر بهشتی از چهرههای بی نظیر فکری و سیاسی انقلاب اسلامی بود که این گونه هدف کینه دشمنان قرار گرفت.
تاکید برکار تشکیلاتی و منسجم از ویژگیهای این شهید بود که توانست کشتی انقلاب را از گرداب حوادث و توطئههای نفاق داخلی و استکبارخارجی حفظ کند.
شهید مظلوم دکتر بهشتی را میتوان یکی از معماران بزرگ تجدید بنای تفکر انقلابی و تشکیلات انقلاب اسلامی ایران و از چهرههای سیاسی بزرگ، سیاسی و فکری تاریخ معاصر اسلام و استراتژیستی دور اندیش و تیزبین دانست که تحت فرمان و رهبری امام امت به هدایت انقلاب در مسیر اسلام پرداخت و توانست آن را از انحراف و انزوا یا رکود حفظ کند و به همین علت سرانجام به دست منافقین کور دل خون پاکش در تداوم بخشی به انقلاب و رسوا کردن چهره نفاق برزمین ریخته شد.
مرد تدبر و عمل
شهید بهشتی در یک کلام مرد تدبر و عمل بود نه گفتار، سخنوری توانا که میدانست چه وقت و کجا چه حرفی را بزند و در عین حال که مراقب بود در سخنانش بهانهای دست دشنمان انقلاب ندهد؛ همواره با نهیب به روشنفکران وابسته و لیبرالها میگفت که انقلاب اسلامی به این تفکرات وابسته نیازی ندارد و با شکست خطوط انحرافی نقش کلیدی و حساس در استقرار نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشت.
این شهید باایفای نقش در تأسیس مجلس خبرگان و حفظ اصلالت آن همواره تاکید داشت تا ملت به کسانی رای دهند که در سوابق آنها اعتقاد به اسلام انقلابی و ولایت فقیه وجود داشته باشد و موجبات رسوایی خطرناکترین آفت انقلاب یعنی خط لیبرالیسم و نفاق را فراهم آورد.
اندیشه و مشی فکری سیاسی و اجتماعی شهید بهشتی نشات گرفته از تعالیم اسلام بود و او را باید یک عالم اسلام شناس و یک مصلح روحانی دانست که به شیوه صددرصد اسلامی بدون دنباله روی از غرب یا التقاط میان اسلام و شیوههای غربی، طالب اصلاح جامعه بود.
با آغاز قیام اسلامی به رهبری امام خمینی، مبارزات فکری و سیاسی شهید بهشتی سازمان یافتهتر شد و با طرح مسائل اسلامی در مجامع روشنفکری، آراء و نظرات جدیدی ارائه کرد به طوری که از که یک سو با طرز تفکر قشریون سنتی نمیخواند وبه همین علت او را آماج تهمت و افتراء قرار دادند وهمزمان از سوی دیگر آماج حملات وابستگان به شرق و التقاطیون ماتریالیست و منافقان بی چهره قرار گرفت.
با این حال دکتر بهشتی با خونسردی و بردباری از تهمتها باکی نداشت و با همان روش حکیمانه خود، مردانه ایستادگی میکرد که مبارزه حق با چیزی شبیه حق بود، اما رنج میبرد و
گاهی چنان از طراف مخالفان مورد هجوم با اتهامات ساختگی قرار میگرفت که واکنش در برابر آنها برایش مشکل میآفرید، زیرا او اول از همه یک روحانی سرشناس و مردمی بود.
شهید دکتر بهشتی یکی از مغزهای متفکر و مؤثر در سازمان دهی روحانیت مبارز بود و با موقعیت بالایی که میان دو قشر مبارز اعم از روحانی و روشنفکر داشت شاید بیش از سایر دوستانش در ایجاد رابطه میان دو عنصر اصلی انقلاب نقش داشت.
اما رابطه و سابقه او با امام و اعتماد کامل امام به او، شهید بهشتی را در سالهای مبارزه به یکی از صاحبان اسرار و رازدار انقلاب درآورده بود و بهتر از هر کسی میتوانست رابط میان امام و قشرهای مبارز اعم از روحانی و روشنفکر باشد.
به تنهایی یک ملت بود
شهید بهشتی به فرموده امام امت به تنهایی یک ملت بود برای ملت ما و این جمله خود گویای عظمت و بزرگی مردی است که تمام توان علمی و قدرت اجرایی و بالاتر از آن، آبرو و حیثیت و عمر و جان خود را برای انقلاب مصروف داشت و در این راه از هیچ چیزی فروگذاری نکرد.
شهید بهشتی از همان ابتدای نهضت و سالهای غربت امام و یارانش در اندیشه جهاد و به ویژه در فکر کادر سازی در میان نیروهای انقلابی بود و با توان و تسلطی که بر علم دینی و مباحث روز جهان و زبانهای بین المللی و مباحث کلامی و مدیریتی دنیای معاصر داشت به عنوان عنصری پویا و فعال در عرصه نهضت انقلابی امام چه پیش و چه پس از پیروزی انقلاب، به شمار میرفت.
ختم کلام اینکه هر چند منافقین سیه روز با حذف شخصیتهای بزرگی، چون شهید آیت الله بهشتی، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر و موجب محروم شدن ملت بزرگ ایران را از وجود این عزیزان شدند، اما قطعا نتوانستند در راه انقلاب و اسلام خدشه وارد کنند.
بی شک موفقیتهای امروز کشور در حوزههای مختلف سیاسی و نظامی و علمی و فرهنگی و همچنین منطقهای و جبهه مقاومت حاصل زحمات شهیدانی است، که لحظهای از دست و کوشش بر نداشتند.
شاید بتوان نمونه اخیر این موفقیتهای علمی رادر ساخت و تولید انواع واکسن کرونا بدست متخصصان داخلی در اوج تحریمها دانست و درست در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی با تبلیغات ۲۴ ساعته و صرف میلیاردها دلار برای به حاشیه راندن انتخابات ریاست جمهوری تلاش کردند ملت با پشت پا زدن به آنها از آرمانهای خود عقب نشینی نکردند و با خلق حماسه یکی از با شکوهترین انتخابات تاریخ انقلاب را در شرایط کرونایی و تحریم و تبلیغات دشمنان رقم زدند.
آری حماسه مردم ایران عزیز در انتخابات ۱۴۰۰ هم نمونهای از پاسداری از آرمانهای شهدای عزیز و به ویژه شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی است.
علی محقق خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما