آشوب طرفداران «دونالد ترامپ» در روز ششم ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن که با تسخیر و تخریب ساختمان کنگره همراه بود، مایه شرمساری آمریکا و معادل با حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ارزیابی شد.
این اولین باری نبود که به ساختمان کنگره آمریکا حمله می شد و به اشغال مهاجمان در میآید. ارتش انگلیس ۲۴ اوت سال ۱۸۱۴ طی یک شبانه روز پایتخت آمریکا را اشغال کرد و تقریبا کل ساختمانهای اجتماعی را در واشنگتن به آتش کشید که ساختمان کاخ کنگره و کاخ سفید نیز از جمله آنها بود.
«نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در یک نشست خبری از تشکیل کمیتهای بهمنظور تحقیق و تفحص درباره حمله هواداران دونالد ترامپ خبر داد. پلوسی در حالی تصمیم خود برای تشکیل یک کمیته منتخب از اعضای این مجلس را برای تحقیق و تفحص درباره حمله به کنگره را اعلام کرد که ماه گذشته طرح ارائه شده از سوی نمایندگان حزب دموکرات در سنا برای تشکیل کمیتهای به منظور تحقیق و تفحص درباره حمله هواداران دونالد ترامپ به کنگره آمریکا نتوانست حداقل آرای لازم را در سنا کسب کند.این طرح که پس از کشمکشهای فراوان میان جمهوریخواهان و دموکراتها در سنا به رأی گذاشته شد، ۵۴ رأی موافق کسب کرد؛ در حالی که برای تصویب آن دستکم ۶۰ سناتور باید به آن رأی موافق میدادند.
ششم ژانویه ۲۰۲۱، در جریان حمله هواداران دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا به کنگره این کشور که بهتحریک شخص ترامپ انجام شد، دستکم ۵ نفر از جمله یک نیروی پلیس کشته شدند.در پی این حادثه، پنتاگون اعزام نیروهای گارد ملی به واشنگتن را آغاز کرد و هرروز بر تعداد نیروهای مستقر در واشنگتن افزود، بهطوری که در روز تحلیف جو بایدن (اول بهمنماه) بالغ بر ۲۰ هزار نیروی گارد ملی آمریکا در واشنگتن بهویژه در اطراف کنگره مستقر بودند.
اگر اهل اخبار سیاسی و تماشای تلویزیون باشید، حتما روزانه بارها اسم کنگره آمریکا را شنیده اید، کنگره در واقعه شاخه قانونگذاری در دولت این کشور بوده و در ایالت واشنگتن دی سی قرار دارد. بنای کاخ کنگره آمریکا (United States Capitol) در سال ۱۷۹۳ به سبک معماری نئوکلاسیک آمریکایی توسط یک معمار بنام بنجامین هنری لاتروب ساخته شد. این بنا شامل دو بخش است؛ یکی بخش مجلس نمایندگان و دیگری مجلس سنا است. بر روی گنبد مرکزی این بنا تندیس آزادی قرار دارد. اگر شما نیز کنجکاوید که اطلاعات جالبی درباره چگونگی فرآینده قانون گذاری در کنگره آمریکا بدانید، پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
آشنایی با کنگره آمریکا
کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا (به انگلیسی: United States Congress) قوه مقننه حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا است که دارای ساختاری دومجلسی شامل مجلس سنا و مجلس نمایندگان است. هماکنون صد و هفدهمین کنگره ایالات متحده آمریکا رسمیت دارد. محل برگزاری جلسات کنگره در ساختمان کاپیتول (کاخ کنگره) در واشینگتن، دی. سی. است. تأسیس کنگره به سال ۱۷۷۴، یعنی دو سال قبل از استقلال آمریکا بازمیگردد. کنگره محلی است که جلسات مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا و نیز مجلس سنای ایالات متحده آمریکا در آن تشکیل میشود. وظیفهٔ قانونگذاری بر اساس قانون اساسی ایالات متحدهٔ آمریکا بر عهدهٔ نمایندگان کنگره است و هر قانونی برای تصویب، نیاز به تأیید هر دو مجلس دارد.
نخستین کنگره آمریکا بر اساس قانون اساسی، در ۴ مارس ۱۷۸۹ در ساختمان فدرال هال نیویورک برگزار شد. تا آن تاریخ تنها ۱۰ ایالت از ۱۳ ایالت، قانون اساسی را در مجلس قانونگذاری خود تصویب کرده بودند. در آن زمان اعضای نخستین کنگره شامل ۵۹ نماینده مجلس نمایندگان و ۲۰ سناتور بود.
امروزه مجالس نمایندگان با ۴۳۵ عضو و مجلس سنا با ۱۰۰ عضو، هر کدام به شکل جداگانه جلسه تشکیل میدهند و در یک روز مشخص نیز جلسه مشترک برگزار میکنند که به آن جلسه کنگره گفته میشود.
تاریخچه کنگره
تعیین نظام قانونگذاری دو مجلسی در ایالات متحده آمریکا ریشه در دوران پیش از استقلال دارد. در دوران حاکمیت لندن بر مستعمرات سیزدهگانه، امپراتوری بریتانیا دارای دو مجلس اعیان و عوام بود و همین الگو نیز توسط دولتهای ایالتی در سرزمینهای جدید به مرحله اجرا گذاشته شد. تا پیش از آغاز جنگ استقلال، از ۱۳ مستعمرهٔ انگلیسی ۱۱ ایالت با دو مجلس اداره میشد. این مستعمرهها پس از کسب استقلال همین سیستم قانونگذاری را در پیش گرفتند و نظام دو مجلسی را در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا بهوجود آوردند. البته ضرورتهای محلی در سرزمین آمریکا، تشکیل دو مجلس را در این کشور نوپا تقویت کرد.
هنگامی که نمایندگان ایالتها در کنگره قارهای در شهر فیلادلفیا در سال ۱۷۷۶ جمع شدند، در خصوص تعیین نمایندگان هر ایالت در نهاد قانونگذاری اختلاف نظر شدید بروز کرد و ایالتها تا سرحد جدایی از یکدیگر پیش رفتند. ایالتهای پرجمعیت و عمدتاً شمالی خواستار تشکیل یک مجلس برمبنای تعداد جمعیت هر ایالت بودند در حالی که ایالتهای کم جمعیت به دلیل نگرانی از اعمال سلطهٔ ایالتهای پرجمعیت در نهاد قانونگذاری، از نظریه برابری تعداد نمایندگان ایالتها بدون احتساب جمعیت آنان طرفداری میکردند. در ابتدا چنین به نظر میرسید که راه حلی برای خروج از بنبست مذاکرات وجود ندارد چرا که علیرغم وحدت نظر میان ایالتها برای مبارزه با دشمن خارجی، ایالتها با یکدیگر رقابتهای شدید و دیرینه نیز داشتند. پس از مذاکرات فشرده سرانجام نماینده ایالت مریلند راه حل بینابینی را پیشنهاد کرد. در این پیشنهاد، نهاد قانونگذاری از دو مجلس تشکیل مییافت که در آن نمایندگان مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا برحسب جمعیت هر ایالت انتخاب میشدند و از هر ایالت ۲ نفر نیز بهطور مساوی به مجلس سنای ایالات متحده آمریکا راه مییافتند. تصویب قوانین نیز توسط هر دو مجلس صورت میگرفت و ایالتهای کوچکتر و کم جمعیتتر میتوانستند به اندازهٔ ایالتهای بزرگتر بر روند تصمیمگیری تأثیر بگذارند.
نخستین کنگره ایالات متحده آمریکا بر اساس قانون اساسی، درتاریخ ۴ مارس ۱۷۸۹ در ساختمان فدرال هال نیویورک افتتاح شد. تا آن تاریخ تنها ۱۰ ایالت از ۱۳ ایالت قانون اساسی را در مجلس قانونگذاری خود تصویب کرده بودند. از این رو اعضاء نخستین کنگره شامل ۵۹ نمایندهٔ مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا و ۲۰ سناتور بود. با افزایش تدریجی تعداد ایالتها طی ۲۲۰ سال گذشته شمار نمایندگان کنگره نیز رو به افزایش گذاشت تا اینکه هماکنون تعداد نمایندگان مجلس نمایندگان به ۴۳۵ نفر و تعداد نمایندگان مجلس سنای ایالات متحده آمریکا به ۱۰۰ نفر رسیدهاست.
ژانت رنکین (به انگلیسی: Jeannette Rankin) در سال ۱۹۱۷ نخستین زن آمریکایی بود که بهعنوان نمایندهٔ یک ایالت (ایالت مونتانا) پای به کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا گذاشت.
زمان تشکیل جلسات کنگره
مجالس نمایندگان و سنا هر یک جداگانه تشکیل میشوند و به وظایف خاص خود میپردازند. این دو مجلس در یک روز مشخص جلسه مشترک برگزار میکنند که به آن جلسهٔ ”کنگره” میگویند. در متن قانون اساسی مصوب سال ۱۷۸۹، تشکیل جلسه سالیانه کنگره، اولین دوشنبه ماه دسامبر تعیین شده بود. اما در اصلاحیهٔ بیستم مصوب سال ۱۹۳۳ این تاریخ تغییر کرد. اکنون زمان تشکیل کنگره ظهر سومین روز ماه ژانویه است.
یکی از ویژگیهای نظام پارلمانی در ایالات متحده آمریکا فقدان وجود انضباط قوی حزبی در جریان تصمیمگیری است. برخلاف کشورهای اروپایی که احزاب در پارلمان به شکل کاملاً منسجم و یکدست رأی میدهند، در ایالات متحده دیده میشود که برخی از نمایندگان خلاف مواضع حزب خود تصمیم میگیرند. بهعنوان مثال، در سال ۱۹۹۷، تنها ۵۰ درصد از قوانین بر اساس گرایشهای حزبی به تصویب رسید و ۵۰ درصد دیگر، با آرای هر دو حزب به تأیید نمایندگان رسید. در همان سال مشخص شد که تنها ۸۲ درصد از نمایندگان دموکرات مجلس نمایندگان و ۸۸ درصد نمایندگان جمهوریخواه به قوانین موردنظر احزاب خود رأی مثبت دادهاند.
ساختار اجرایی کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا
کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا از دو مجلس، یکی مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا با ۴۳۵ عضو و دیگری مجلس سنای ایالات متحده آمریکا با ۱۰۰ عضو تشکیل شدهاست که به صورت مشترک به امر قانونگذاری مشغول هستند. علاوه بر این دو مجلس، کنگره چهار نوع کمیتهٔ دیگر نیز دارد که عبارتاند از:
کمیتههای اصلی کنگره:
مجلس نمایندگان دارای ۱۹ و مجلس سنا دارای ۱۶ کمیته اصلی است. تقریباً کلیه طرحها و لوایح قانونی پیش از بررسی در صحن مجالس نمایندگان و سنا بر حسب موضوع به کمیتههای اصلی ارجاع میشوند و سپس برای تصویب نهایی در اختیار کل نمایندگان قرار میگیرند. کمیتههای اصلی از اهمیت شایان توجهی در روند قانونگذاری برخوردار هستند.
در ابتدای هر دوره کنگره، حزب اکثریت، ریاست هر یک از کمیتهها را بر عهده میگیرد و مقام دوم کمیته به حزب اقلیت واگذار میشود. روسای کمیتهها نقش مهمی در تعیین دستور کار جلسات و مدت زمان بحث و یا خارج کردن یک لایحه قانونی از مذاکرات برعهده دارند.
کمیتههای فرعی کنگره:
هر کمیته اصلی در مجلس نمایندگان و مجلس سنا شامل چند کمیته فرعی است و اعضاء کمیتههای اصلی در چند و یا تمامی کمیتههای فرعی عضویت دارند. گاهی به دلیل تخصصی بودن بحثها در کمیتههای اصلی بر سر لوایح قانونی، کمیتهها، موضوع را به کمیتههای فرعی ارجاع میدهند.
تعداد کمیتههای فرعی عمدتاً در کنگرههای مختلف متفاوت است و بعضاُ از ۱۵۰ کمیته فرعی در مجلس نمایندگان و سنا تشکیل میشوند.
کمیتههای مشترک کنگره:
یکی دیگر ازکمیتههای کنگره آمریکا، کمیتههای مشترک کنگره نام دارد.این کمیتهها به آن دسته از کمیتهها گفته میشود که زیرنظر هر ۲ مجلس نمایندگان و سنا قرار دارند و اعضای آنان نیز توسط هر ۲ مجلس انتخاب میشوند.
کمیتههای مشترک کنگره عبارتند از: کمیته مشترک اقتصادی، کمیته مشترک کتابخانه، کمیته مشترک چاپ وکمیته مشترک مالیات.
کمیتههای کنفرانس کنگره:
چهارمین کمیته کنگره آمریکا، کمیتههای کنفرانس نام دارد.کمیته کنفرانس، در زمانی که بین مجلس نمایندگان و مجلس سنا بر سر تصویب یک لایحه قانونی اختلاف نظر بروز کند، تشکیل میشود. اعضای این کمیته را نمایندگان ارشد هر دو مجلس تشکیل میدهند. در این کمیته، نمایندگان و سناتورها دیدگاههای خود را در قبال لایحه قانونی بیان میکنند و پس از بحثهای طولانی سرانجام به یک جمع بندی نهایی میرسند. مصوبات کمیته کنفرانس پس از تایید و تصویب هر دو مجلس، جنبه قانونی پیدا میکند.
وظایف کنگره ایالات متحده آمریکا
قانونگذاری
هر ساله ممکن است صدها طرح و پیشنهاد برای تصویب به کنگره ارجاع شود، اما تنها تعدادی از آنها تصویب میشوند. روند تصمیمگیری برای تأیید ویا رد هر یک از لوایح قانونی به صورت موازی در هر دو مجلس آغاز میشود. در ابتدا، لایحه مورد نظر متناسب با موضوع آن به یکی از کمیتههای اصلی مجالس نمایندگان وسنا فرستاده میشود. اگر اعضاء در خصوص لایحه قانونی به نتیجه برسند و آن را تصویب کنند، این لایحه به صحن مجلس فرستاده خواهد شد، درغیر این صورت به کمیتههای فرعی، مسئولیت بررسیهای بیشتر محول میشود. کمیتههای فرعی درصورت لزوم پیشنهادها جدید به لایحه قانونی میافزایند و آن را به کمیته اصلی بازمیگردانند. کمیته در این مرحله میتواند یا خود راساَ تصویب نهایی لایحه قانونی را اعلام و آن را برای امضاء برای رئیس جمهور ارسال کند یا اینکه ممکن است بنا به درخواست نمایندگان ویا ناکامی کمیته در اتخاذ تصمیم نهایی، لایحه را به صحن مجلس برگرداند.
نمایندگان در زمان طرح لایحه درصحن میتوانند پیشنهادها جدیدی به مصوبه کمیته اضافه میکنند ویا بخشهایی از آن را حذف نمایند. سرانجام لایحه قانونی در هر دو مجالس تهیه میشود. اگر لوایح تهیه شده توسط مجلس نمایندگان و سنا یکسان باشد، لایحه مورد نظر شکل قانون بخود میگیرد و برای امضاء به کاخ سفید فرستاده میشود. اما اگر میان لوایح تنظیم شده توسط مجلس نمایندگان وسنا اختلاف وجود داشته باشد، “کمیته کنفرانس ” تشکیل میشود و اعضاء ارشد هر دو مجلس در این کمیته، در جهت یکدست شدن متن لایحه اقدام میکنند. در این مرحله، پس از مذاکرات طولانی، مجالس از بخشی از نظرات خود عدول میکنند تا راه برای مصالحه میان نمایندگان و سناتورها فراهم شود. هر تصمیمی که ” کمیته کنفرانس ” اتخاذ نماید، مورد تأیید و تصویب مجالس نمایندگان وسنا قرار خواهد گرفت و بدین ترتیب آخرین مرحله روند قانونگذاری به پایان میرسد. پس از آن، قانون برای تأیید یا وتو در اختیار رئیسجمهور قرار میگیرد.
در مجلس نمایندگان به دلیل تعداد زیاد اعضا، زمان بحث و گفتگو برای هر یک از نمایندگان محدود و حداکثر ۵ دقیقه تعیین شدهاست. همچنین مذاکره بر سر هر یک از لوایح قانونی محدود است در حالی که در سنا هیچ محدودیت زمانی وجود ندارد. سناتورها میتوانند تا هر زمان که توانایی دارند در خصوص تأیید ویا رد یک لایحه قانونی صحبت کنند و از این طریق از تصویب آن جلوگیری به عمل آورند. در عرف کنگره این اقدام سناتورها Filibuster نامیده میشود و شیوه مناسبی برای به تأخیر انداختن تصویب قوانین بهشمار میآید، [۱]به ویژه در اواخر فعالیت هر دوره از کنگره، سناتورها با طولانی کردن مذاکرات، تصویب لایحهای را تا پایان دوره قانونگذاری به تأخیر میاندازند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۵ سناتور استروم تورموند از کارولینای شمالی به مدت ۴۸ ساعت و ۱۸ دقیقه در مخالفت با یک لایحه قانونی صحبت کرد. البته اطاله مذاکرات توسط سناتورها نامحدود نیست و اکثریت سنا میتوانند از طریق رایگیری از ادامه آن جلوگیری به عمل آورد. تا پیش از سال ۱۹۱۳، عملاَ هیچ محدودیتی وجود نداشت، اما در این سال مقرر شد اگر دو سوم سناتورها رأی به کفایت مذاکرات دادند، سناتورها باید به سخنان خود پایان دهند. این محدودیت در سال ۱۹۷۵ یکبار دیگر مورد بازنویسی قرار گرفت و تصمیم گرفته شد برای کوتاه کردن مذاکرات طولانی و خستهکننده سناتورها، شرایط تصویب کفایت مذاکرات سادهتر شود. اکنون تنها با تصویب سه پنجم آرای سناتورها، مذاکرات پایان میپذیرد و رایگیری انجام میشود. حزب اکثریت برای تصویب کفایت مذاکرات نیاز به جلب آراء تعداد زیادی از نمایندگان حزب اقلیت دارد و همین مسئله به عنوان امتیاز مهم درچانه زنیهای حزبی در سنا از سوی حزب اقلیت بکار میرود.
تصویب بودجه
تصویب بودجه و هزینههای عمومی از اختیارات انحصاری مجلس نمایندگان است. رئیسجمهور موظف است هر ساله لایحه قانونی بودجه را در فوریه هر سال برای تصویب به مجلس نمایندگان ارسال نماید. این لایحه پس از بحثهای طولانی در دولت توسط دفتر مدیریت و بودجه که یکی از سازمانهای مستقل ستاد ریاست جمهوری بهشمار میآید، تهیه ونهایی میشود.
مجلس نمایندگان عمدتاً بودجه پیشنهادی دولت را کاهش میدهد و ارقام هزینهها را تعدیل میکند. در حقیقت، بودجه واقعی کشور توسط نمایندگان مجلس نمایندگان تنظیم میشود و در این مسیر، بسیاری از عوامل مؤثر در مجلس نمایندگان از جمله منطقه گرایی و گرایشهای حزبی به آن شکل میدهند. مصوبه مجلس نمایندگان برای تأیید نهایی به سنا فرستاده میشود و در این مرحله سنا عمدتاً بودجه و ارقام آن را افزایش میدهد چرا که گرایش حاکم بر سنا در مقایسه با مجلس نمایندگان کمتر بخشی نگر و عمدتاً ملی است.
بدین ترتیب، با اختلاف نظر میان سنا و مجلس نمایندگان بر سر تصویب بودجه، یک «کمیته کنفرانس» تشکیل میشود تا راه حل بینابینی بیابد. بودجه تنظیم شده توسط ” کمیته کنفرانس ” اگر چه در مقایسه با بودجه مصوب مجلس نمایندگان افزایش مییابد، لیکن نهایتاً کمتر از درخواستهای مطرح شده از سوی رئیسجمهور خواهد بود. تنها استثناء، بودجههای نظامی است که دربسیاری از مواقع کنگره آنها را به نسبت بودجه پیشنهادی رئیسجمهور افزایش میدهد.
اعلان جنگ
قانون اساسی اعلان جنگ و اعزام سرباز به خارج از مرزها را برعهده کنگره گذاشتهاست. رئیسجمهور اگر چه فرمانده کل ارتش شناخته میشود و ریاست عالیه بر نیروهای مسلح را دارد، اما برای ورود کشوربه جنگ باید مجوز کنگره را کسب کند. در برخی از مواقع رئیسجمهور برای پیشبرد اهداف نظامی خود با مخالفتهای کنگره روبرو میشود. تدوین کنندگان قانون اساسی با تقسیم اختیارات میان رئیسجمهور به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح و کنگره به عنوان صادرکننده مجوز جنگ، تلاش کردند از تمرکز قوا در دست یک شخص یا یک نهاد جلوگیری به عمل آورند. اما واقعیتهای سیاسی قرن بیستم و افزایش اختیارات ریاست جمهوری، به تدریج به کاهش نقش کنگره در اعلان جنگ منجر شد. در حال حاضر رئیسجمهور با در اختیار داشتن کنترل ارتش و سیاست خارجی، جهت دهنده اصلی به مناسبات خارجی است. وی میتواند به بهانه حفظ جان سربازان آمریکایی درخارج ازکشور ویا تأمین منافع ملی، نمایندگان کنگره را به اعلان جنگ وادار نماید.
چگونگی برقراری و حفظ توازن قوا میان کنگره و دیگر ارکان سیاسی آمریکا
تصویب پیمانهای خارجی
کلیه پیمانها و قرار دادهای دولت ایالات متحده آمریکا با کشورها و سازمانهای بینالمللی باید به تصویب دو سوم سنا برسد. درحقیقت یکی از وظایف انحصاری سنا، تأیید قرار دادهای خارجی است. در صورتی که سنا با پیوستن به قرار دادی مخالفت ورزد، دولت نمیتواند از اجرای آن سر باز زند. در سال ۱۹۱۹ هنگامی که بحث عضویت ایالات متحده آمریکا درجامعه ملل مطرح شد، اکثریت جمهوریخواهان حاکم برسنا با آن مخالفت کردند و ویلسون نتوانست به آرزوی خود برای عضویت ایالات متحده آمریکا در بزرگترین نهاد بینالمللی پس از جنگ اول جهانی جامه عمل بپوشاند.
تأیید مقامات دولتی
رئیس جمهور پس از پیروزی در انتخابات، تیمی از مشاوران خود را تشکیل میدهد که ریاست وزارتخانهها را بر عهده میگیرند. وی باید افراد مورد نظر خود را برای کسب نظر سناتورها به سنا معرفی نماید. افراد معرفی شده باید درکمیتههای تخصصی سنا حاضر شود و از خود دفاع نماید. پس از مذاکرات طولانی که اغلب تحت تأثیر مسائل سیاسی و حزبی قرار میگیرد، رایگیری درصحن مجلس سنا انجام میشود. در صورت رأی مثبت دو سوم سناتورها، فرد معرفی شده به عنوان وزیر تعیین میشود.
رای اعتماد سنا به وزرای پیشنهادی رئیسجمهور در ایالات متحده با شیوه معمول در دیگر کشورهای جهان تفاوت دارد. در اغلب نظامهای حکومتی غربی، وزرا باید رأی اعتماد پارلمان را کسب نمایند و پارلمان نیز حق دارد درصورت نارضایتی، پس از مدتی رأی اعتماد خود را پس بگیرد. درچنین صورتی با رأی عدم اعتماد، وزیر از سمت خود برکنار میشود. لیکن در ایالات متحده، سنا تنها یکبار در مورد صلاحیت وزرا رأی میدهد و پس از انتصاب نمیتواند آنان را عزل کند. در حقیقت ادامه فعالیت یا عزل مقامات بلندپایه دولت فدرال تنها در اختیار رئیسجمهور است. کنگره فقط زمانی میتواند مانع کار وزرا شود که علیه آنان اعلام جرم و روند طولانی و پیچیده استیضاح را آغاز کند.
تأیید قضات دیوان عالی فدرال
همانند تأیید وزرای پیشنهادی توسط سنا، قضات دیوان عالی فدرال نیز باید رأی دو سوم سنا را کسب نمایند. این افراد از بین قضات بلندپایه کشور انتخاب و توسط رئیسجمهور به سنا معرفی میشوند. قضات دیوان عالی فدرال باید همان روند تأیید وزرا را طی نمایند و در کمیته تخصصی سنا حاضر شوند. درحقیقت، در نظام تفکیک قوای آمریکا، تنها برای انتخاب قضات دیوان عالی فدرال، هر سه قوا مشارکت دارند و به تصمیمگیری میپردازند.
استیضاح رئیس جمهور
کنگره بر اساس قانون اساسی قادراست رئیسجمهور، وزرا، قضات دیوان عالی فدرال و دیگر مقامات دولت فدرال را استیضاح و از کار برکنار نماید. این حق، تضمینی برای نظارت کنگره بر نهادهای حکومتی تلقی میشود. هرگاه رئیسجمهور به خیانت و تخلف از وظایف خود متهم شود، کنگره میتوان وی را استیضاح کند. برای این منظور، ابتدا باید دو سوم نمایندگان مجلس نمایندگان به طرح استیضاح رئیسجمهور رأی دهند. سپس موضوع به سنا ارجاع داده میشود و در آنجا دادگاهی برای محاکمه رئیسجمهور تشکیل میشود. رئیسجمهور باید در این دادگاه و در حضور کلیه سناتورها ادعای شهادت کند و از خود دفاع نماید. اگر اکثریت نمایندگان سنا رأی به محکومیت وی دهند، رئیسجمهور از سمت خود بر کنار میشود. رأی دیگر مقامات از جمله وزرا و قضات دیوان عالی فدرال نیز همین روال پیگیری میشود با این تفاوت که اهمیت سیاسی استیضاح و برکناری آنان هرگز به اندازه برکناری رئیسجمهور ناست.
در تاریخ ایالات متحده آمریکا تاکنون ۳ بار دادگاه سنا برای استیضاح رئیسجمهور تشکیل شدهاست که یکبار در سال ۱۸۶۸ برای محاکمه اندرو جانسون، یکبار نیز در سال ۱۹۹۹ در زمان بیل کلینتون و یکبار دیگر در سال ۲۰۱۹ برای محاکمه دونالد ترامپ بود. در دو بار اول رؤسای جمهور وقت توانستند تنها با یک رأی اضافه از کابوس برکناری و اخراج از کاخ سفید نجات یابند. استیضاح دونالد ترامپ نیز با رأی اکثریت جمهوری خواه دادگاه سنا به سرانجامی نرسید.
ابطال وتوی رئیس جمهور
قانون اساسی به رئیسجمهور اختیار دادهاست که مصوبات کنگره را وتو نماید، اما این اختیار نامحدود نیست و کنگره میتواند متقابلاً با تصویب مجدد مصوبه خود، وتوی رئیسجمهور را سلب کند. هر گاه دو سوم مجموع نمایندگان مجلس نمایندگان وسنا دریک جلسه مشترک، مخالفت خود را با وتوی رئیسجمهور در خصوص یک لایحه قانونی اعلام نمایند، این لایحه جنبه قانونی و لازم الاجرا به خود میگیرد و رئیسجمهور ملزم به اجرای آن میشود.