ادعاهای تکراری مکرون علیه ایران نه تنها هیچ مشروعیتی ندارد بلکه اقدامی فرافکنانه برای کسب امتیازات بیشتر در وین و انحراف افکار عمومی از وضعیت بحرانی فرانسه است.
او مدعی شده؛ فرانسه از سال ۲۰۱۸ پیشنهاد تکمیل برجام با به حساب آوردن موضوعاتی که او آنها را فعالیتهای مربوط به موشکهای بالستیک ایران و بیثباتسازی منطقهای خواند را مطرح کرده است.
این ادعاها در چارچوب تکمیل پروژه ایران هراسی برای بهرهگیری از جوسازیهای ساختگی برای امتیازگیری از مذاکرات وین و استمرار تحریمها قابل ارزیابی است.
در این خصوص چند نکته قابل توجه است:
نخست آنکه؛ چندی پیش مکرون رسما از افزایش بودجه برای نوسازی تسلیحات هستهای فرانسه خبر داد حال آنکه بر اساس اصول آژانس بینالمللی انرژی اتمی کشورها موظف به مقابله و نابودی تسلیحات هستهای هستند و فرانسه رسما با تخطی از قوانین جهانی در حال توسعه تسلیحات غیر صلحآمیز هستهای است.
البته انگلیس و آمریکا نیز همچون فرانسه بر نوسازی و افزایش تعداد کلاهکهای هستهای خود تاکید کردهاند که بیانگر خود بزرگپنداری، دوگانگی و عدم پایبندی این کشورها به قوانین بینالمللی و سندی بر بیصداقتی آنها در باب فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران است.
دوم آنکه؛ به اذعان مکرون، فرانسه سالهاست در آفریقا در حال نسلکشی و جنایت علیه بشریت است و قتل عام ۸۰۰ هزار رواندایی و نیز کشتار مردم الجزایر در آزمایشهای هستهای فرانسه بخش کوچکی از این جنایت است.
این در حالی است که ایران همواره حامی صلح و امنیت بوده و مبارزه با تروریسم و حمایت از ملتهای منطقه در برابر اشغالگران صهیونیست نمودی از این رفتار انسان دوستانه است.
بر این اساس فرانسه به جای مدعی بودن علیه ایران باید به جرم نسلکشی و جنایت در جهان مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرد.
سوم آنکه؛ فرانسه در ردیف اول اعطا کنندگان تسلیحات هستهای به رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین تهدید برای امنیت منطقه و جهان است و نه تنها اقدامی برای خلع سلاح هستهای و تعهدپذیری این رژیم به مقررات هستهای جهانی نمیکند بلکه حتی در جنگ اخیر غزه، رسما به سرکوب تظاهرات مردمی علیه تجاوزگری و جنایات رژیم صهیونیستی پرداخت.
البته با توجه به وابستگی شدید مکرون به لابیهای صهیونیستی میتوان خشم او از شکست اخیر رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت ملت فلسطین را از عوامل تاثیرگذار بر مواضع ضد ایرانی مکرون دانست.
چهارم آنکه؛ فرانسه سالهاست محلی برای فعالیت آزاد گروههای تروریستی شده و حمایت رسمی پاریس از فرقه تروریستی منافقین که قاتل بیش از ۱۷ هزار ایرانی و غیر ایرانی هستند گواهی بر ماهیت تروریسمپرور سران فرانسه و واهی بودن ادعاهای بشر دوستی آنان است.
پنجم آنکه؛ تمام شواهد و مدارک نشان میدهد که جمهوری اسلامی تنها عضو برجام است که به تمام تعهدات خود عمل کرده و آژانس نیز بارها بر آن اذعان داشته است. حتی کاهش تعهدات برجامی ایران نیز بر اساس بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام بوده است که بر اساس آن ایران حق دارد در صورت عدم پایبندی طرفها به تعهدات برجامی به کاهش تعهداتش بپردازد. بر این اساس فرانسه به جای مدعی بودن باید مانند سایر اعضای غربی برجام به جرم عدم اجرای تعهدات برجامی مجازات شود.
بر این اساس؛ ادعاهای مکرون نه تنها هیچ پشتوانه و مشروعیتی ندارد بلکه میتوان آن را اقدامی غیر اصولی و فرافکنانه برای کسب امتیازات بیشتر در وین و انحراف افکار عمومی از وضعیت بحرانی فرانسه و ناتوانی مکرون در مقابله با کرونا و پیامدهای اقتصادی آن دانست.
1- هدف امریکاه از مذاکره لغو تحریم ها نیست بلکه ساختار آن باقی مانده وتحریم اساساً وسیله و ابزاری است برای اینکه از ایران درهمه زمینه ها ازجمله درموضوعات هسته ای ،حضورمنطقه ای،موشکی و حقوق بشرامتیاز گرفته بلکه اگر بتواند پیشرفت کشور را در همه علوم به سراشیبی سقوط بکشاند.
2- آمریکا اگر کوچکترین امتیازی به ایران بدهد با بدعهدی و بد قولی زیر تعهدات می زند و با عمل نکردن به آن ،ایران چند باره رکب خورده و بازگشت کامل کشور به برجام یعنی پس از هزینه سنگین راه اندازی غنی سازی 60درصدی نابودی آن دستگاه ها وممنوعیت توسعه و تحقیقات هسته ای و عقب گرد وعقب ماندگی نسبت به کشورهای دارای علوم و فنون پیشرفته هسته ای.
3- اعتماد دکتر مصدق به امریکا و سقوط دولت او،اعتمادو مذاکره معمر قذافی در زمینه های هسته ای ،موشکی و تجاری با امریکا وغرب و در پی آن نابودی برنامه هسته ای و موشکی لیبی و سرانجام به خاک سیاه نشاندن اقتصادلیبی و معمرقذافی توسط امریکا و اروپا ،اعتماد صدام جنایتکاربه بازرسان سازمان ملل و یافتن تمام نقشه های نظامی و غیر نظامی عراق ودادن اطلاعات آن به امریکا و پس از آن جنگ راحت امریکا و متحدانش علیه صدام و شکست او.
4- مذاکره تحویل دیپلمات های امریکایی در لبنان در زمان مرحوم هاشمی وعدم آزاد شدن پول های بلوکه شده ایران توسط آمریکا،معاهده سعد آباد مبنی بر قبول داوطلبانه تعلق غنی سازی و پروتکل الحاقی توسط روحانی در دولت خاتمی با سه کشوراروپایی وعدم اجرای تعهد توسط آن سه کشوراروپایی و آمریکا.
5- معاهده برجام مبنی برممنوعیت حدود صد نوع فناوری هسته ای ایران با1+5 خروج از برجام توسط امریکاواضافه شدن بیش از 1500 نوع تحریم قبلی وجدیدعلیه ایران .
6- اساس،پایه و انگیزه وضع تحریم ها ازطرف دشمن به طمع فشارهمه جانبه برملت و دولت وسپس گشودن باب مذاکره بوده و انگیزه و هدف مذاکره هم از طرف غرب راهی برای به حراج دادن مولفه های قدرت ایران یکی پس از دیگری و جری شدن دشمن و باج خواهی های مضاعف از کشورو ملت ودر ادامه تقییر رفتار نظام و در نهایت تقییر رژیم است.
7- غرب صرفاً با تله وحیله مذاکره می تواند مولفه های قدرت را با نیرنگ از ایران بگیرد درصورتیکه بجز مذاکره هیچ راهی برای به زیر کشیدن قدرت ایران ندارد مانند ممنوعیت صد نوع فناوری هسته ای در برجام وموارد ذکر شده بند های این موارد.
8- درصورت بازگشت به برجام وعضویت در آن از طرف آمریکا، به هر بهانه ای دوباره می تواند از مکانیزم ماشه یا همان اسنب بک استفاده کرده وتحریمها را ازطریق قطع نامه های شورای امنیت به بکباره برگرداندوایران را ذیل بند 7 منشور ملل متحد ببرد.
9- در صورت مذاکره موشکی و منطقه ای و به باد دادن توان موشکی ،قدرت دفاعی و منطقه ای کشور، امریکا ، اروپا و حتی کشورهای مثل عربستان و اسرائیل می توانند امنیت ایران را نابود کرده وکشور و ملت رامثل لقمه ای چرب خودغارت کرده یا داعش و سایرگروهای تروریستی را به جان ملت بیاندازند.
10- مشکلات اقتصادی به هیچ وجه با مذاکره قابل حل نیست زیرا ساختار کلی وپایه اصلی تحریم ها همچنان حفظ شده وآمریکا به تعهدات خود عمل نکرده و آنرا بطور کامل لغو نمی کند زیرا هر تحریمی بابرچسب های گوناگون هسته ای ، موشکی و منطقه ای و حقوق بشراست.اگر یک موضوع از تحریم را بردارد سایر برچسب های تحریم باقی می ماند و این یعنی لغو تحریم ها کاملاً بی خاصیت و دروغ بوده وایران در گرداب،تله و دور بی حاصل موضوعات متعدد تحریم و مذاکره برای دادن مولفه های قدرت یکی پس از دیگری قرار می گیرد.
11- در صورت عدم لغو تحریم ایسا ( ممنوعیت سرمایه گذاری خارجی درایران) وتحریم یوترن( گردش مالی آزاد ایران از طریق دلار باجهان) که متاسفانه هیچکدام در برجام توسط تیم مذاکره کننده ایرانی از امریکا درخواست لغو نشده است برداشتن تحریم ها بدون لغو این دو بی معنی،مضحک و بی خاصیت است .
12- با تکیه بر توانمندی های و ظرفیت های عظیم داخلی اثرو نقش تحریم هارا بایدخنثی کرده و ازبین برداز جمله :استفاده درهمه زمینه های علمی و تولیدی از شرکتهای دانش بنیان و دانشگاهای برترصنعتی،استفاده از قرار گاه سازندگی به عنوان تجربه موفق وراهگشای خنثی سازی تحریم ها،استفاده از نیروی انسانی جوان ،جذب سرمایه ایرانیان مقیم خارج ،برنامه ریزی بودجه سالانه بدون کسری بودجه توسط دولت وعدم چاپ بی پشتوانه اسکناس وعدم افزایش پایه پولی بدون پشتوانه افزایش تولید،اعطای تسهیلات قرض الحسنه و بسیار کم بهره به واحد ها ی تولیدی متوسط و کوچک ،استفاده ازظرفیت معادن بصورت غیر خام فروشی ، برنامه ریزی مدون برای تولیدات گسترده صنعتی وکشاورزی، برنامه ریزی صادرات به همسایگان ازمیزان2درصد کنونی به 20 درصد طی برنامه 4 ساله یعنی رسیدن به حدود 200میلیارد دلار، حمایت همه جانبه از تولید داخل با کیفی سازی ،شفاف سازی و مبازره هدفمند با قاچاق و مبازره با فساد، پیمان های پولی دو وچند جانبه با کشورها ، قطع همیشگی فروش نفت خام وتبدیل آن به صنایع پتروشیمی با محوریت صادرات محصولات آن به همسایگان، اخذ مالیات عادلانه از ثروتمندان و عایدی سرمایه، خانه خالی و ماشین های لوکس واخذ مالیات از گردش حساب های بانکی ،تکمیل زنجیره پروژه های آزاد راهی، ریل وراه آهن برای دریافت حق ترانزیت از کشورهای همسایه، داخلی سازی با کیفیت خودرو ، لوازم خانگی و لوازم ساختمانی ،استفاده از ظرفیت عظیم بسیج و نیروهای جهادی در تمام این مراحل برنامه ریزی پیشرفت و توسعه کشوروعدم اجازه ورود مجدد به شرکت هایی عهد شکن مانند توتال ،پژو ،سامسونگ ، ال جی و... که به بهانه تحریم کشور را ترک کرده و باعث شوک و خسارت به اقتصاد شدند، بطور قطع با پیاده سازی این برنامه ها باید حربه دو گانه تحریم ومذاکره را ازدشمن گرفت.در غیر این صورت مانند 8 سال اخیر با بدعهدی و شرطی کردن اقتصاد به دشمن توسط دولت تشنه مذاکره وغربگرا، شیرازه اقتصاد مبتنی برتوانمندی و ظرفیت های داخلی و رویکرد اقتصاد مقاومتی ازهم می پاشد و باعث مشکلات عدیده ازجمله تورم غیر متعارف و افسار گسیخته ،نابودی تولید داخلی و تعطیلی کارخانجات و بیکاری، جهش غیر عادی قیمت ارز، ریزش غیر طبیعی بورس و گرانی بی ضابطه کالا،مسکن و خدمات گردیده ونارضایتی بحق ملت را در پی دارد.