امام (ره) در موارد متعددی، آشکارا جنگ و تجاوزطلبی را نفی کردهاند و مقابله با سلطه استکبار، جزء «جهاد دفاعی» دانسته میشود.
البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسولالله- صلیالله علیه و آله و سلم- را در جهان استکبار ترویج نماییم. [۱].
اما فراتر از یک نگاه جزئینگر، لازم است تا اندیشه کلی امام نیز بررسی شود. بهطوریکه طبق فقه سیاسی ایشان، برای گسترش حکومت اسلامی (که از اهداف اصلی اسلام است)، حمله به یک کشور دیگر بهصورت نظامیگری، یک «جهاد ابتدایی» بوده و صرفاً منحصر به دوره امام معصوم است. همچنین گسترش حکومت اسلامی در دوره غیبت، بهصورت مسالمتآمیز و از طریق امربهمعروف و تقویت روابط دوستانه با سایر ملل انجام میگیرد؛ اما جامعه اسلامی برای حفظ موجودیت و دفاع از آرمانها و ارزشهای خود، قطعاً به نیروی نظامی احتیاج دارد که این موضوع بهجای «جهاد ابتدایی» (در دوره معصوم)، بهعنوان «جهاد دفاعی»، برای مقابله با تجاوز دشمن، مطرح میشود، [۲]که این نوع از دفاع، نیاز به حضور امام معصوم ندارد. [۳]بهطوریکه میفرمایند:
«ما هیچگاه جنگطلب نیستیم. ما دفاع مقدس میخواهیم بکنیم و میخواهیم از آبروی اسلام و از آبروی کشور اسلامی دفاع کنیم. این دفاعی است که عقل و اسلام هر دو با آن موافقاند.» [۴]همچنین ایشان میفرمایند: «درعینحالی که ما از جنگ گریزان هستیم، لکن دفاع که حق هر انسانی است و واجب است بر هر انسانی دفاع از خود و دفاع از کشور خود و دفاع از دین خود، ما بهعنوان دفاع در مقابل این قدرتها ایستادهایم». [۵]با بررسی کلی چنین رویکردی، امام در موارد متعددی، آشکارا جنگ و تجاوزطلبی را نفی کردهاند و مقابله با سلطه استکبار، جزء «جهاد دفاعی» دانسته میشود. البته ایشان این موضوع را نه بهعنوان یک مسئله دست چندم، بلکه از اولویتهای یک جامعه اسلامی میدانند، بهطوریکه در ۲۸ تیر ۱۳۶۵ میفرمایند:
از اهم فرایض است حفظ اسلام؛ یعنی، حفظ اسلام از حفظ احکام اسلام بالاتر است؛ اساس اسلام اول است، دنبال او اساس احکام اسلام است؛ و بر همه ما، بر همه شما به مقداری که قدرت داشته باشیم، به مقداری که توانایی داشته باشیم واجب است که جدیت کنیم در اینکه این دفاع مقدس را ما بهطور شایسته عمل بکنیم. [۶]در یک مورد مصداقی دیگر که آن را میتوان از مهمترین وقایع جنگ تحمیلی در بررسی اندیشه دفاعی امام دانست، بحث آغاز ورد ایران به خاک عراق در جریان جنگ تحمیلی است. بهطوریکه پس از آزادسازی خرمشهر و پیش از شروع عملیات «رمضان» یکی از مسائل مهم در نزد افکار عمومی و فرماندهان، موضوع ورود ایران به خاک عراق بود که انجام آن با تردیدهایی مواجه بود. برای پاسخ به افکار عمومی داخلی و هم در عرصه بینالمللی میتوان به سخنرانی مهم امام در ۳ مرداد ۱۳۶۱ با موضوع مخالفت غرب و شرق با جمهوری اسلامی اشاره کرد که ایشان میفرمایند:
و امروز که ما باز برای دفاع از کشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شدیم در عراق، برای اینکه نگذاریم هرروز آبادان و اهواز و اینجاها موردحمله آنها واقع بشود و مورد توپهای دوربرد آنها و موشکهای آنها باشد و میخواهیم اینها را به حدی برسانیم که نتوانند این کار را بکنند- این یک دفاعی است که ما میکنیم- باز تمام مطبوعات و تمام رادیوها یا محکوم میکنند ما را و یا فریاد میزنند که برای منطقه خطر است؛ تحریک میکنند کشورهای منطقه را؛ و من و تمام اشخاصی که مسئول هستند- البته من طلبهای هستم و مسئول نیستم، لکن من موعظه میکنم- تاکنون کراراً ما به این دولتهای منطقه تذکر دادهایم که ما با شما نمیخواهیم بجنگیم. ما آنطور نیستیم که وقتی زور پیدا کردیم، با قلدری بخواهیم در یک کشور دیگری دخالت کنیم. ما درعینحالی که قدرتمندترین دولتهای منطقه هستیم و به برکت اسلام، یک قدرتی این کشور ما و این ملت ما دارد که قدرتهای بزرگ هم نمیتوانند تعرض به او بکنند، درعینحال، ما میخواهیم که با همه این کشورهای اسلامی و خصوصاً اینهایی که در منطقه هستند، در خلیج هستند و در اطراف خلیج هستند، میخواهیم برادر باشیم ... وارد شدن ما در عراق نه برای این بوده است که ما عراق را میخواهیم تصاحب کنیم یا بصره را. ما وطنمان بصره و شام نیست، ما وطنمان اسلام است. ما تابع احکام اسلام هستیم. اسلام به ما اجازه نمیدهد که یک کشور مسلمی را ما تحت سلطه قرار بدهیم و ما نخواهیم [خواست]هیچوقت؛ توجه به این نخواهیم پیدا کرد. [۷]همچنین ایشان در بیان رویکرد دفاعی و بازدارندگی ایران در برابر تهاجم صدام در ۹ شهریور ۱۳۶۱ میفرمایند:
ما باید این مطلب را درست توجه به آن داشته باشیم که ما در حال جنگیم و در حال دفاع و اگر - خداینخواسته - سستی بکنیم، یک مِثلِ اسرائیلی - خداینخواسته - به ما حمله میکند و ما اگر سستی کنیم، بر ما چیره میشود. ما از حالا باید جلویش را بگیریم. ما تا هر حدی که رفتهایم، همه دفاع بوده. الآن هم دفاع میکنیم. الآن هم درعینحالی که صدام ادعا میکند که ما شهرهای ایران را به آن کاری نداریم، الآن هم آبادان ما و بعضی دیگر از بلاد ما هرروز- آبادان تقریباً، هرروز تقریباً- بمباران میشود؛ یعنی، از خارج توپ میاندازند و اینجا را تباه میکنند. مردم را شهید میکنند و ما باید دفاع کنیم از این مسلمانها و باید دفاع کنیم از این کشور اسلامی. تا هرجایی که باید دفاع کرد، پیشروی باید کرد. [۸]همانطوری که از مجموع بیانات امام در طول سالهای مختلف جنگ نیز استنباط شد، دلیل ورود ایران به خاک عراق، درواقع یک نوع رویکرد سیاسی و با اهرم فشار نظامی به صدام و مجامع بینالمللی بوده تا جنگ به صورتی پایان یابد که هم از حمله مجدد صدام پیشگیری شود و هم حقوق ضایعشده ایران و آسیبها و صدماتی که به ایران وارد شده بود، جبران شود.
منابع:
[۱]- صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۸۱
[۲]- ایران برای خدا قیام کرده است؛ برای خدا ادامه میدهد و جز دفاع، جنگ ابتدایی با هیچکس نخواهد کرد. صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۳۹۳.
[۳]- صحیفه امام، جلد ۱۶، ص ۴۶۵
[۴]- صحیفه امام، جلد ۱۹، ص ۴۵۷
[۵]- صحیفه امام، جلد ۱۵، ص ۴۰۱
[۶]- صحیفه امام، جلد ۲۰، ص ۸۰
[۷]- صحیفه امام، ج ۱۶، صص ۳۹۰-۳۹۱
[۸]- صحیفه امام، جلد ۱۶. ص ۴۶۴