شوراهای روستا ، همواره در حفظ کاربریها، اجرای طرحهای هادی روستاها و بحث مهاجرت معکوس از شهر به روستا با همفکری اهالی روستا پیشرفت خوبی حاصل می کنند.
مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهادهاست و این سازمانها و نهادها، ابزار یا وسایل تأمین هدفهای جامعه روستایی هستند، هدفهایی که مردم آن را ترسیم می کنند و میپذیرند.
اگر زمینههای توسعه پایدار را در بخشهای زیست محیطی، فعالیتهای اقتصادی و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در نظر بگیریم در این بخشها زمینههای همکاری و تعامل گسترده ای بین دهیاری، شورا و مردم میتواند برقرار باشد.
چراکه زمینه فعالیتهای فوق با مشارکت مردم و آموزش و کانالیزه کردن این نحو از مشارکت بسیار دست یافتنی و سهل است.
مدیریت روستاها میتواند با آموزش مردم و تشکیل گروههای مختلف محلی، NGO های محلی، تشکیل کمیسیونهای مختلف زمینه را برای روحیه تعامل، تحمل مشارکت گروهی و ایجاد اعتماد به نفس برای روستاییان فراهم سازد. یعنی استفاده از مشارکت گسترده همه در یک نظام مدیریتی و سیستمی با استفاده از امکانات دولت و مردم و همچنین تسهیلگری مدیران روستایی میسور میباشد.
ضروری است شوراهای روستا همواره حفظ کاربریها، اجرای طرحهای هادی روستاها و بحث مهاجرت معکوس از شهر به روستا و ... را ظرفیتسنجی و از لحاظ اقتصادی مورد ارزیابی قرار داده و در اجرای این طرحها بکوشند.
گفتنی است اعضای شورا در روستاها، که خود مقیم روستا و از معتقدان به حفظ پایداری روستاییان در روستا هستند، باید در مهندسی معکوس، راههای بازگشت مهاجران به روستا را فراهم کنند.
بدون تردید، این اعضا مؤثرترین افراد به دعوت از مهاجران به بازگشت هستند و در این زمینه باید بسترهای لازم و جاذبههای کافی را برای این بازگشت فراهم آورند.
با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی و نقش محوری انسان در این فرآیند، همکاری و تعامل بین مردم و شوراها و دهیاری ضروری است. در توسعه پایدار، نقش مردم و دهیاری و شوراها بازشناخته شده و برای رسیدن به این توسعه پایدار همکاری و تعامل مردم و شوراها و دهیاری از اصول کلیدی به شمارمیرود.