سید مقاومت تاکید کرد رویارویی در نبرد شمشیر قدس، مسئله فلسطین را در جهان زنده کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ دبیرکل حزب الله لبنان در سخنانی به مناسبت روز مقاومت و پیروزی مصادف با ۲۵ مه، که به صورت مستقیم از شبکه المنار پخش میشد، پس از حمد و ستایش خداوند و درود و سلام بر پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی (ص) و خاندان پاک و مطهر ایشان، به سبب غیبت خود پس از روز قدس تا امروز عذرخواهی کرد و کسالت جزئی را علت آن عنوان کرد.
سید حسن نصرالله گفت: روزهای گذشته روزهای تاریخی و مهمی بود و حوادث مهمی روی داد، اما اوضاع همینگونه بود که گفتم. از همان لحظات اول حوادث غزه به همراه فرماندهان و مسئولان چه در لبنان یا خارج از آن، اوضاع را دنبال میکردم و تنها چیزی که کم داشتم گفتگوی مستقیم با شما و برادران و عزیزان در فلسطین بود. حوادث روزهای گذشته در فلسطین و غزه بخش زیادی از سخنان امشب را به خود اختصاص خواهد داد و پس از آن هم به سراغ اوضاع لبنان چه مسائل داخلی یا مسائل مربوط به اسرائیل خواهیم رفت. به سبب کسالتی که داشتم نتوانستم در سالگرد شهادت فرمانده جهادی و بزرگ حزب الله شهید مصطفی بدرالدین سخنرانی کنم. خداوند در قرآن میفرماید ”وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا“. از خداوند طلب پایداری و طمأنینه و آرامش و پیروزی و عزت و کرامت و شرافت دنیا و آخرت و خیر دنیا و آخرت میکنیم.
نصرالله افزود: برادران و خواهران، قبل از هر چیز این دو پیروزی در ماه مه را به شما تبریک میگویم. خداوند به جای نکبت پانزدهم مه و توافقنامه خیانتآمیز هفدهم مه، دو مناسبت بزرگ و دو عید همزمان در ماه مه به لبنانیها و فلسطینیها هدیه داد. از این به بعد در ماه مه دو پیروزی بزرگ را جشن میگیریم. روز بیست و پنجم مه ۲۰۰۰ مقاومت لبنان به پیروزی رسید و اشغالگران را اخراج کرد و بیست و یک مه نیز ۲۰۲۱ نیز ملت فلسطین و مقاومت فلسطین و غزه به پیروزی رسیدند. به همه ملت فلسطین در سرزمین تاریخی فلسطین و اردوگاهها و فلسطینیان ساکن دیگر کشورها و مهاجران و مقاومت بزرگ غزه، این پیروزی بزرگ و این پایداری و انتفاضه مردمی در قدس و کرانه باختری و مناطق ۴۸ را تبریک میگویم. شهادت تعدادی از افراد را تسلیت میگوییم و برای زخمیها هم طلب شفای عاجل میکنیم. برای خانوادههای شهدا و زخمیها که عزیزان خود را از دست داده اند نیز صبر آرزو میکنیم و امیدواریم خداوند تعالی اجر آنها را در دنیا و آخرت بدهد. قطعا خداوند با کرم و بخشندگی که دارد در دنیا و آخرت پاداش آنها را خواهد داد.
وی خاطر نشان کرد: این پیروزی را بخصوص به رهبران جنبشهای مقاومت و فرماندهان شاخههای نظامی و نیروهای آنها بخصوص به اهل غزه که حمایت کردند و صبوری کردند و رنجهای جنگ و گلوله باران و تجاوزات را تحمل کردند و چیزی جز آنچه بیانگر ایمان و اصالت و وفاداری آنها بود بر زبان نیاوردند، تبریک میگوییم.
سید مقاومت همچنین افزود: در خصوص عید مقاومت و پیروزی در لبنان نیز به ملت لبنان تبریک میگویم. این پیروزی هر سال در عید مقاومت و پیروزی بر این نکته تاکید میکنم تا مردم فراموش نکنند و نسلهای جدید برخی اتفاقاتی را که در آن زمان افتاد بدانند- به یاری خداوند بزرگ و به برکت فداکاریهای بزرگ به دست آمد. همیشه تاکید میکنیم آزادی به دست آمده در بیست و پنجم مه صرفا نتیجه فداکاریهای یک گروه یا یک حزب یا یک گروه از گروههای مقاومت لبنان نبود بلکه نتیجه سالها جهاد و مقاومت و فداکاری بسیاری از لبنانیها و گروههای مقاومت لبنان بود که شهدا در صدر آنها قرار دارند.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: شهدای مقاومت اعم از جنبش أمل، حزب الله، احزاب ملی لبنان که در مقاومت شرکت داشتند، گروههای اسلامی لبنانی، نیروهای امنیتی، شهدای گروههای فلسطینی که از سال ۱۹۸۲ تا زمان آزادی سال ۲۰۰۰ مشارکت داشتند، شهدای ارتش سوریه که سال ۱۹۸۲ با حملات مقابله کردند و پیامدهای جنگ علیه لبنان را در حوادث و جنگهای متعدد تا سال ۲۰۰۰ متحمل شدند، شهدای ملت خودمان اعم از زنان و مردان و کودکان که در روستاهای خط مقدم زندگی میکردند و همیشه دچار رنج و زحمت بودند، یا کسانی که از آن زمان هدف جنگهای مختلف قرار گرفتند چه جنگ ژوئیه که دشمن آن را تسویه حساب مینامد یا خوشههای خشم و جنایات قانا و دیگر روستاها و نیز شهدای شرافتمند مقاومت. این آزادی نتیجه رنجها و بی خوابیها و زحمات و جهاد مداوم و دوری این افراد از خانوادههای خودشان است.
وی خاطر نشان کرد: همچنین باید به صبر و تحمل مردم و حمایت آنها از مقاومت با وجود همه پیامدهایی که واکنشهای دشمن علیه مقاومت برای آنها داشت، اشاره کنیم. اینجا فقط از جنوب صحبت نمیکنیم، جنوب در خط مقدم جبهه قرار داشت. بقیه مناطق لبنان و در راس آنها منطقه بقاع هم بودند که فرزندان خود را برای جنگ به جنوب اعزام کردند. اهل بقاع شهدای زیادی داده اند و هیچ منطقه یا روستایی در بقاع نیست که در قبرستانها و بهشت شهدای آنها شهیدی وجود نداشته باشد. بقاع همیشه تاوان حمایت خود از جنوب را داده است. اسرائیل پیوسته اردوگاههای آموزشی مقاومت و انبارهای آن را در بقاع هدف قرار میداد. به جنوب، به بیروت و حومه جنوبی آن و شمال و شهدای مناطق شمالی تا جبل لبنان. در نتیجه این پیروزی را ملت و مقاومت لبنان خلق کرد. وقتی از شهدا صحبت میکنیم باید به شهدای خودمان (حزب الله) نیز اشاره کنیم و البته این مسئله چیزی از ارزشهای فرماندهان شهید در دیگر گروهها از جنب جنبش أمل و احزاب ملی و گروههای اسلامی و گروههای فلسطینی نمیکاهد.
سید حسن نصرالله افزود: وظیفه من به عنوان جایگاهی که در حزب الله دارم ایجاب میکند از فرماندهان شهید خودمان و بخصوص سرور شهدای مقاومت سید عباس موسوی و همسر و فرزندش و شهدای آزادی جنوب، شیخ شهدا شهید راغب حرب و فرمانده شهید حاج عماد مغنیه و کاروانی بزرگ از شهدا یاد کنم. همچنین باید از شهید بزرگ جهادی شهید سید مصطفی بدرالدین یاد کنم که در دهه نود قرن گذشته مقاومت را سالها هدایت میکرد و دستاوردهای زیادی در فعالیتهای نظامی داشت. همچنین باید یادی کنم از شهدای بیست و یکم، بیست و دوم، بیست و سوم و بیست و چهارم مه ۲۰۰۰ و در صدر آنها شهید شیخ احمد یحیی و دوستان شهید او. برای حفظ امانت داری و وفاداری، در کنار مقاومت و مردم باید به مواضع قاطع دولت لبنان در سال ۲۰۰۰ هم اشاره کنیم که در آن زمان ریاست جمهوری را امیل لحود و ریاست پارلمان را نبیه بری و نخست وزیری را سلیم الحص بر عهده داشتند.
وی تصریح کرد: تردیدی نیست که مواضع رسمی دولت لبنان پشتوانه محکمی برای مقاومت و ادامه مقاومت بخصوص در سالهای پایانی بود که به شکست دشمن در بیست و پنجم مه ۲۰۰۰ منجر شد. هم افزایی موجود بین ارتش، دولت و مقاومت این فرصت را فراهم کرد تا بیست و پنجم مه ۲۰۰۰ به جشن پیروزی منتهی شود نه تشییع جنازه و فتنه طایفهای و جنگ داخلی که ایهود باراک و صهیونیستها برای آن برنامه ریزی کرده بودند. همچنین برای تکمیل موارد مربوط به عید مقاومت و پیروزی باید به حمایتهای سوریه در زمان ریاست جمهوری فقید حافظ اسد اشاره کنیم که در دوران ریاست جمهوری بشار اسد نیز به شکلهای گوناگون ادامه یافت.
دبیر کل حزب الله لبنان خاطر نشان کرد: همچنین باید به کمکهای گوناگون جمهوری اسلامی ایران اشاره کنم که در زمان رهبری امام خمینی «ره» و پس از آن دوران رهبری آیت الله خامنهای دام ظله ادامه یافت. همچنین باید به نقش بزرگی که شهید قدس، فرمانده شهید، شهید محور مقاومت و سرور شهدای محور مقاومت شهید حاج قاسم سیلمانی در حمایت از مقاومت لبنان و توسعه امکانات آن در مدتی کوتاه که به پیروزی بیست و پنجم مه منجر شد، اشاره کنم. همیشه دوست دارم در این مناسبت برای وفاداری به شهدا و نیروهای مقاومت و کسانی که فداکاری و حمایت کردند و این دستاورد را تحقق بخشیدند، این مقدمه را بگویم.
وی در ادامه با اشاره به آزادی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ گفت: این آزادی زمینه را برای دوران پیروزیها آماده کرد و به برکت این آزادی بود که وارد دوران پیروزیها شدیم. مقاومت اسلامی لبنان که من سخنگوی آن بودم، در آن زمان این پیروزی تاریخی را از بنت جبیل به ملت فلسطین و فلسطین تقدیم کرد، زیرا هدف نهایی آنجاست. آرمان نهایی قدس است. این پیروزی که بیست و پنجم مه ۲۰۰۰ در لبنان به دست آمد زمینه ساز معادلهها و فرهنگ و ارزشهای جدیدی بود و نتایج راهبردی آن از همان روز اول مشخص بود. اگر به یاد داشته باشید در آن زمان بسیاری از مسئولان رژیم صهیونیستی ابراز ناامیدی کردند و از خطرات راهبردی این تصمیم (عقب نشینی از جنوب لبنان) سخن گفتند. یکی از آنها که در این باره حرف زد اسحاق شامیر از مسئولان سابق این رژیم بود که بن گوریون را در گور مخاطب قرار داد و گفت این عقب نشینی و این شکست تهدیدی برای موجودیت رژیم صهیونیستی است و زمینه ساز نابودی آن خواهد شد.
سید مقاومت گفت: خطرناکترین ارزیابی بود که در سال ۲۰۰۰ ارائه شد که البته آنچه گفتم مضمون سخنان وی بود. وی یکی از شخصیتهای مهم این رژیم است. به هر حال پس از پیروزی سال ۲۰۰۰، انتفاضه مبارک فلسطین آغاز شد و پس از آن نیز غزه آزاد و دشمن بدون قید و شرط از آنجا خارج شد. این دومین پیروزی بزرگ بود. به این ترتیب مبارزه با دشمن وارد مرحله تازهای شد و مقاومت مسلحانه مردمی دو پایگاه مهم داشت، یکی در لبنان یعنی در شمال فلسطین اشغالی و مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی و دیگری در جنوب یا همان غزه در جنوب فلسطین اشغالی. دشمن از آن زمان تلاش کرد این دو پایگاه را چه در لبنان یا غزه نابود کند، اما شکست خورد و نتوانست و سحر آنها به خودشان بازگشت و همیشه با شکست روبرو شد و همه این تلاشهای آنها، انگیزه جدیدی به مقاومت و حامیان آنها و برنامه آنها میداد. در جنگ ژوئیه سال ۲۰۰۶ لبنان همین کار را کرد و هدف آن نابود کردن مقاومت لبنان بود و همین کار را نیز در جنگهای خود در غزه انجام داد و قصد داشت در جنگهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ که حدود ۵۱ روز به طول انجامید و تلاشهای مداوم برای ترور رهبران و محاصره بیش از پانزده ساله نوار غزه به دنبال نابود کردن مقاومت بود تا این که نوبت به جنگ اخیر رسید که جنگی متفاوت بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت؛ بنابراین دستاورد سال بیست و پنجم مه ۲۰۰۰، دوست و دشمن و مسئله فلسطین و آزادسازی و منازعه منطقه را در برابر روند تاریخی و راهبردی متفاوتی قرار داد.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود به مناسبت عید مقاومت و پیروزی به حوادث اخیر در نوار غزه که فرماندهی مقاومت فلسطین آن را شمشیر قدس نامید پرداخت و افزود: ابتدا میخواهم یک ارزیابی بکنم و به جزئیات نمیپردازم، زیرا همه از جزئیات اطلاع دارند. هدف ما از ارزیابی این است که این پیروزی و ماهیت و نتایج آن را تبیین کنیم و از این تجربه برای فلسطین، لبنان و منطقه و کل منازعه موجود با دشمن درس بگیریم. همه میدانیم سرآغاز حوادث فلسطین از قدس آغاز شد. اصرار اسرائیل بر تخلیه محله شیخ جراح و اخراج ساکنان آن از آنجا. همه میدانند که این محله و آن منازل، محله و منازل عادی نیستند بلکه هدف از تخلیه این محله یهودی سازی قدس و از بین بردن حضور فلسطینیان در این شهر مقدس است. تجاوزات به فلسطینیان در باب العامود و دیگر اماکن در قدس برای جلوگیری از ورود فلسطینیان به مسجدالاقصی در ماه مبارک رمضان، مسئله مهمی برای فلسطینیان چه در قدس، کرانه باختری یا مناطق ۴۸ است. تجاوزات به نمازگزاران و جلوگیری از ورود آنها و نیز ورود مکرر پلیس و شهرک نشینان اسرائیلی به مسجدالاقصی به شیوههای نامناسب نیز صورت میگرفت. کاملا مشخص بود که اهالی و محلههای قدس و مقدسات آن با خطر روبرو شده اند و همین امر رهبران و فرماندهان مقاومت در نوار غزه را واداشت تا موضعی تاریخی و جدید و قاطع اتخاذ و تهدید کنند اگر دشمن دست از اقدامات خود علیه محله شیخ جراح و نمازگزاران و مسجدالاقصی برندارد مقاومت غزه به سراغ رویارویی نظامی خواهد رفت. تصمیمی بسیار بزرگ و تاریخی بود. مقاومت غزه در زمان مشخصی تهدید کرد و در زمان مشخصی هم تهدیدات خود را عملی کرد، چه گردانهای قسام (شاخه نظامی جنبش حماس) که قدس و اطراف بخش غربی آن را هدف حمله موشکی قرار داد و چه عملیات گردانهای قدس (شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین) که در مرزهای نوار غزه با استفاده از موشکهای کورنت انجام شد. علت این حوادث و جنگ، حماقت سران دشمن بود.
وی گفت: حماقت بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) و همه تیم نظامی و امنیتی و سیاسی که سالهاست این رژیم را اداره میکند. آنها دچار حماقت شدند و غرور و برتری جویی کردند و فلسطینیان و امت (اسلامی) را دست کم گرفتند و در ارزیابیها و محاسبات خود دچار اشتباه شدند. همین اشتباهات محاسباتی آنها بود که قبلا نیز منجر به جنگ با مقاومت شد و به شکست آنها منجر شد و در جنگ اخیر نیز همین اتفاق افتاد و همین مسئله در آینده نیز تکرار خواهد شد. من گمان نمیکنم اینها سر عقل بیایند یا واقعگرا شوند بلکه به حماقت و برتری جویی و غرور خود ادامه میدهند و باز هم به تجارب اشتباه که به افزایش شکستهای آنها منجر میشود و ان شاء الله به نابودی این رژیم منتهی خواهد شد ادامه میدهند. من به چنین چیزی ایمان دارم. اما این را هم باید در نظر داشته باشیم که ما با دشمن احمقی روبرو هستیم که ادعای قلدری میکند.
وی سپس افزود: همیشه این جمله امام خمینی «ره» را به خاطر میآورم که گفت «خدا را شکر که دشمنان ما را از احمقها آفرید». اینها احمق هستند و ان شاء الله به سبب همین حماقت، این رژیم نابود میشود و سرزمین به صاحبان واقعی آن بر میگردد. ارزیابیهای اشتباه آنها ناشی از همین حماقت و غرور و قلدری است. ارزیابی نتانیاهو و تیم وی اینگونه بود که اگر فلسطینیان را از محله شیخ جراح اخراج کنیم و مسجدالاقصی را محاصره کنیم و شهرک نشینان به آنجا بیایند و مسئله کم کم عادی شود و نمازگزاران را از مسجدالاقصی اخراج کنیم، چه میشود؟ چیزی نمیشود. ممکن است اعتراضاتی بشود و بیانیههایی صادر شود و اینجا محکوم میکنند و آنجا کنفرانسی برگزار میشود و تمام میشود. در نتیجه طرح یهودی سازی قدس به مسیر خود ادامه میدهد و مردم هم فریاد کنند و محکوم کنند، به هر حال طرح ما ادامه پیدا میکند و اجرا میشود. کوچاندن فلسطینیان و افزایش شهرک سازیها در قدس و اطراف آن. ارزیابی آنها اینگونه بود. ارزیابی کل این بود.
وی در ادامه افزود: وقتی وارد جزئیات شویم اینگونه میشود که اعراب و کشورهای عربی در عالم خودشان هستند و برخی از کشورهای عربی هم وارد مسیر عادی سازی روابط و سرمایه گذاری در فلسطین و همکاری با اسرائیل شده اند و از آن دفاع میکنند و برای بهبود وجهه آن در رسانههای خود تلاش میکنند بنابر این مشکلی با کشورهای عربی نیست. مشکل ملت فلسطین است که آن هم میتوان کرانه باختری را میتوان محاصره کرد و تحت فشار قرار داد و نوار غزه هم که کاری نمیکند و اهالی قدس هم که تحت محاصره هستند؛ بنابراین فلسطینیان کاری نمیتوانند بکنند.
سید حسن نصرالله در ادامه افزود: به نظر من مهمترین اشتباه محاسباتی آنها این بود که نتانیاهو و سازمانهای امنیتی و موساد و... به هیچ وجه فکر نمیکردند غزه چنین تصمیم تاریخی بزرگی اتخاذ کند. آنها تصور کرده بودند که نوار غزه پانزده سال است تحت محاصره قرار دارد و اوضاع معیشتی آنجا بسیار وخیم است و کرونا هم شیوع پیدا کرده است و مردم هم بعد از جنگ ۵۱ روزه سال ۲۰۱۴ به دنبال معیشت و آب و غذا هستند و تعداد زیادی شهید دادند و تعداد زیادی از منازل و ساختمانها ویران شده اند و...، اما به صراحت بگوییم که غزه دوست و دشمن را با این تصمیم غافلگیر کرد؛ بنابراین آنها در ارزیابیهای خود اشتباه کردند به همین علت بر این اقدامات خود در خصوص محله شیخ جراح و تعرض به نمازگزاران و جلوگیری از ورود آنها و تعرض به مسجدالاقصی اصرار کردند تا این که مقاومت غزه ناچار شد تهدید خود را عملی کند. اینها مسائلی است که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. همیشه این در ذهن ما هست که با دشمنی مستکبر و مغرور و احمق، ولی شکست خورده روبرو هستیم. مهمترین بخش این ارزیابی آن است که اقدامات غزه را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: کاری که غزه کرد، منظور از غزه مقاومت و مردم غزه است، اقدامی تاریخی و مهم در تاریخ مبارزه با دشمن بود. باید به خوبی درک و توضیح داده شود و مورد تقدیر قرار گیرد.
وی سپس افزود: برادران و خواهران، نگاه کنید، پس از آزادی نوار غزه، همیشه جنگهایی که در این منطقه روی داده است اعم از جنگ ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ به سبب مسائل مربوط به خود غزه بوده است، یا واکنش به ترور رهبران یا تجاوزات و جنایات اسرائیل یا شدت محاصره اقتصادی و معیشتی و... بوده است. مهم این است که علل همه درگیریهای سابق مربوط به خود غزه بوده است. مقاومت از غزه و مردم آن و نیز از حضور خود در این محدوده جغرافیایی کوچک حمایت کرده است. تحول تاریخی که در نبرد شمشیر قدس روی داد این بود که غزه نه برای حمایت از خودش بلکه برای حمایت از قدس و اهل آن و مقدسات و محله شیخ جراح و مسجدالاقصی وارد عمل شد و تهدید کرد و تهدید خود را نیز عملی کرد. این تصمیم واقعا تصمیمی تاریخی و مهم بود. وقتی فرماندهی مقاومت این تصمیم را گرفت به خوبی میدانست وارد جنگ و درگیری گستردهای میشود و گلوله باران و ویرانی غزه و شهید و زخمی شدن شماری از افراد را در پی دارد و رنجهای مردم را افزایش خواهد داد. اهل غزه و مقاومت آن آماده بودند تا نه برای دفاع از خود بلکه برای دفاع از قدس و مسجدالاقصی فداکاری کنند که سطح بالایی از فداکاری است. آنجا درگیری برای دفاع از فرزندان و زنان و کودکان و موجودیت خودشان نبود بلکه مقاومت غزه و مردم آن همه وجود خود را برای قدس و مقدسات این امت در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم کردند و آن را امانت خداوند و امت اسلامی نزد خود دانستند و به حق امانتداری خوب و در حد و اندازههای این امانت بودند.
وی همچنین تصریح کرد: بدون شک تصمیم مقاومت غزه، تصمیمی مبتنی بر ایمان و جهاد و فداکاری و صداقت در عالیترین سطوح آن بود به همین سبب این آثار معنوی و روحی گسترده را داشت و تاثیر آن همه فلسطینیان از اهالی قدس گرفته تا کرانه باختری و مناطق ۴۸ و فلسطینیان خارج و همه جهان اسلام و کشورهای عربی و بسیاری از ملتها را تکان داد. مردهها را رها کنید، آنها اصلا زنده نیستند و به حساب نمیآیند (حکام کشورهایی که هیچ حرکتی از خود در حمایت از فلسطینیان نشان ندادند). به همین سبب این نبرد همچنین بازتابهای گستردهای داشت و این نتیجه عملکرد مقاومت و پایداری و صلابت آن و صلابت و پایداری اهل غزه و افراد و تحرکات فلسطینیان در قدس و کرانه باختری و مناطق ۴۸ بود. تظاهرات در مرزهای لبنان و فلسطین، مرزهای اردن و فلسطین، تظاهرات در مناطق و کشورها و پایتختهای مختلف جهان، همه و همه بیانگر بازتابهای این نبرد بود. این نبرد و این حادثه مسئله بسیار مهمی را روشن کرد که صهیونیستها باید آن را در نظر بگیرند. تا اینجا ارزیابی آغاز درگیریها و نتایج آن را به پایان بردیم.
وی در ادامه افزود: مسئله مهمی که صهیونیستها باید آن را بفهمند و بدانند و ملت و مقاومت نیز باید به آن توجه کنند این است که، سران و حکومت و ارتش دشمن و خلاصه همه کسانی که الآن در راس امور این رژیم هستند یا سالهای بعد خواهند بود باید بر اساس این تجربه، محاسبات و ارزیابیهای خود را مورد بازنگری قرار دهند و با توجه به آنچه در نوار غزه روی داد باید بدانند وقتی مسئله به قدس به عنوان شهری مقدس و مسجدالاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی مربوط باشد، داستان آن با هر داستان دیگری فرق میکند. ممکن است برخی مسئولان را بکشند یا وادار به کوچ کنند مانند کاری که در برخی روستاهای نقب و دیگر اماکن یا برخی منازل کرده اند، تا وقتی مسئله به قدس و مسجدالاقصی و مقدسات اسلامی و مسیحی مربوط نشود، حساب و کتاب آن فرق میکند، اما وقتی به مقدسات مربوط باشد، مسئله طور دیگری میشود و نشانه آن هم کاری است که غزه در هفتههای اخیر کرد و تعهدی است که فرماندهی مقاومت در نوار غزه در خصوص قدس و مقدسات انجام داد. این تعهدات کاملا روشن است و آنها هم به تعهدات خود وفادار میمانند.
سید مقاومت افزود: مسئلهای که میخواهم اضافه کنم به خارج از غزه مربوط میشود. همه ما جنگ اخیر را دنبال میکردیم. محور مقاومت و سران محور مقاومت و جنبشهای مقاومت در چنین مواردی، نه به صورت روزانه بلکه به صورت ساعتی با یکدیگر در ارتباط هستند و مسئولانه و حکیمانه و عاقلانه و بر اساس آنچه نبرد اقتضا میکند عمل میکنند و گرفتار عواطف و شعارها و... نمیشوند. چیزی که اسرائیلیها باید آن را بفهمند این است که (واکنش به) هرگونه آسیب به قدس و مسجدالاقصی و مقدسات به مقاومت غزه محدود نخواهد شد. این مسئله را به نیابت از فلسطینیان نمیگویم بلکه از جهت حمایت از فلسطینیان و همراهی با آنهاست. همه ملتهای منطقه و جنبشهای منطقه و محور مقاومت و جنبشهای مقاومت در منطقه نیز باید به این مسئله (واکنش به هرگونه آسیب به مقدسات) پایبند باشند. البته من نظر شخصی خودم را میگویم که باید به این مرحله برسیم تا معادله تازهای بسازیم. مقاومت غزه معادله جدیدی را پایه گذاری کرده است که عنوان آن ”مسجدالاقصی و قدس مساوی است با درگیری مسلحانه“ است. البته این مسئله جزئیات خاص خودش را دارد که در دست مقاومت فلسطین در غزه است تا همه ابعاد آن را در نظر بگیرد.
دبیر کل حزب الله لبنان همچنین افزود: معادله جدیدی که باید به آن برسیم این است «قدس مساوی است با جنگ منطقه ای» قدس یعنی جنگ منطقه ای، یعنی جنبشهای مقاومت نمیتوانند ساکت بنشینند و تماشا کنند که خطرات جدی قدس و مقدسات را تهدید کنند. امکان ندارد جنبشهای مقاومت و محور مقاومت ساکت بنشینند؛ بنابراین وقتی اسرائیلیها این معادله واقعی و جدی را که شبانه روز روی آن کار میشود درک کنند و بدانند اهل مقاومت در این منطقه این شهر مقدس و این مقدسات اسلامی و مسیحی را رها نمیکنند تا ویران شوند و اماکن ادعایی و موهوم به جای آنها بنا شود، در آن صورت میفهمند هر اقدامی از این نوع (آسیب زدن به مقدسات) برای خودش بسیار خطرناک است. زیرا به نظر من هر جنگ منطقه ای، اگر اتفاق بیفتد، با توجه به واقعیتهای اسرائیل و اوضاع منطقه و جنبشها و محور مقاومت، نتیجهای جز نابودی رژیم اشغالگر نخواهد داشت؛ بنابراین ما امروز در برابر تجربه تاریخی بزرگ و جسورانهای قرار داریم که مقاومت غزه آن را انجام داد و این تجربه باید ارتقا پیدا کند و به سطحی که گفتم برسد. با این معادله جدید میتوانیم از قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی در این شهر مقدس حمایت کنیم.
سید حسن نصرالله همچنین به نتایج نبرد اخیر در غزه پرداخت و گفت: عملیات شمشیر قدس نتایج بسیار مهمی داشت. من به جزئیات و بخشهای تخصصی نمیپردازم بلکه برخی نتایج کلی و عمومی را میگویم. در روزهای درگیری که از تلویزیون و رسانههای مختلف اوضاع را پیگیری میکردید، کارشناسان، اندیشمندان و تحلیلگران سخنان درست و مفید زیادی گفته اند، ولی اینجا میخواهم از باب مشارکت هم که شده است به برخی نتایج اشاره کنم. وقتی قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی در قدس با خطر جدی و واقعی روبرو شوند، دیگر هیچ خط قرمزها و دیگر خطهای ساختگی هیچ معنایی نخواهد داشت.
دبیرکل حزب الله لبنان، مهمترین دستاوردهای جنگ یازده روزه اخیر در نوار غزه با نام شمشیر قدس را بیان کرد.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود به مناسبت بیست و یکمین سالگرد آزادسازی جنوب لبنان، درباره نتایج نبرد شمشیر قدس در غزه گفت: نتایج را به دو دسته یکی سیاسی، معنوی، فرهنگی و روانی و دیگری دسته نتایج نظامی و امنیتی تقسیم بندی کردم. یکی اینکه روح واحد را به ملت فلسطین در داخل فلسطین اشغالی، نوار غزه، کرانه باختری، قدس، مناطق ۱۹۴۸ و خارج از فلسطین و در جهان، بازگرداند. همه ما و همه جهان احساس کرد که در برابر ملت واحد قرار دارد. ملت واحد فلسطین با روح واحد، نفس واحد، ضربان قلب واحد، شعار واحد، هدف واحد و آرمان واحد عمل میکرد.
وی گفت: دشمنان فلسطین با تفرقه افکنی و تقسیم بندی ملت فلسطین، در طول چند دهه برای جلوگیری از آن تلاش کردند. مسئله دوم، بازگرداندن حیات به مسئله فلسطین در جهان. کسانی که تصور میکردند مسئله فلسطین تمام شد، این رویارویی در نبرد شمشیر قدس، مسئله فلسطین را در جهان زنده کرد و آن را برای کشورهای جهان و ملتهای جهان و رسانهها در جهان و به شبکههای اجتماعی در جهان، برجسته کرد. بعضی از گزارشها حاکی از آن بود که ۵۵ درصد از کاربران شبکههای اجتماعی بسیار به حوادث توجه داشتند و تصاویری را از آنچه در فلسطین اشغالی رخ میدهد، دریافت کردند. پس از سالهای دولت دونالد ترامپ (رئیس جمهور پیشین آمریکا) و عادی سازی روابط، بار دیگر نام فلسطین و پرچم فلسطین برای جهان برجسته و بار دیگر، ملت فلسطین به جهان یادآوری شد.
سید مقاومت در ادامه گفت: سوم اینکه، حیات به فلسطین تاریخی از دریا تا رودخانه بازگشت. مهمترین مسئله چیزی بود که از نسل جوانان در مناطق سال ۱۹۴۸ درباره هویت فلسطینی و آروزهای فلسطین شنیدیم که تحول راهبردی و بزرگ محسوب میشود. چهارم اینکه، اعتماد و ایمان به گزینه مقاومت مسلحانه و انتفاضه مردمی به عنوان تنها راه واقعی برای آزادی بخشی، آزادی و پس گرفتن سرزمین پس از ناامیدی از نتایج مسیر مذاکرات، افزایش یافت. یعنی فرهنگ و روحیه مقاومت نزد ملت فلسطین و نزد ملتهای منطقه بیشتر شد. پنجم اینکه، همه ادعاهای عاملان عادی سازی روابط، از بین رفت. من روز قدس در این باره سخن گفتم. همواره میگفتند ملت فلسطین خودش دیگر دنبال آزادسازی فلسطین نیست و فلسطینی ها، فلسطین را رها کردند و فروختند و دیگر به دنبال آن نیستند.
وی گفت: همه ادعاهای عاملان عادی سازی روابط، درباره اینکه ملت فلسطین، آرمان فلسطین و مقدسات را رها کرده است، بر باد رفت. آنها میگفتند که چرا باید بیشتر از شاه، سلطنت طلب باشیم؟ من در روز فلسطین در این باره سخن گفتم و شمشیر قدس ثابت کرد که ملت فلسطین شاه و حتی شاه شاهان است. ملت فلسطین ثابت کرد که از مسئله فلسطین و مقدسات امت که امانتدار آن است، حمایت میکند. ملت فلسطین آمادگی زیاد خودش را برای ادامه فداکاری در این راه نشان داد.
نصرالله همچنین در ادامه گفت: ششم اینکه، این حوادث و نبرد، ضربه شدید و بسیار سهمگین به طرح عادی سازی روابط و مسیر عادی سازی روابط و کشورهایی زد که به دنبال عادی سازی روابط هستند. همچنین ضربهای به همه تبلیغات رسانههای این کشورها بود که تلاش میکردند صهیونیستها را کبوترهای صلح جلوه دهند. هفتم اینکه، در بیست و پنجم ماه مه سال ۲۰۲۱ پس از شمشیر قدس، من یکی از کسانی هستم که میتوانم بگویم معامله قرن از بین رفت و پایان یافت و فروپاشید.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: در گذشته همواره با احتیاط سخن میگفتیم، اما امروز با صراحت میتوانیم این حرف را بزنیم. مقاومت و تحولات در فلسطین و شکست صهیونیستها در رویارویی، دولت آمریکا را وادار کرد که موضع اصلاح شدهای را درباره طرحهای ترامپ ارائه کند. زمانی که دولت آمریکا اعلام میکند قدس شرقی همچنان مسئلهای برای مذاکره و بحث در مذاکرات وضع نهایی است و آنطور که کاخ سفید اعلام کرد، زمانی که به اسرائیلیها توصیه میکند محله الشیخ جراح را تخلیه نکنند و ادعا میکند که خواستار تعامل همراه با احترام با اهالی این محله شده است، به معنای آن است که به نوعی، اقدام آمریکا در به رسمیت شناختن دو بخش شرقی و غربی قدس به عنوان پایتخت ابدی اسرائیل را پس گرفته است. در حالی که این موضوع، اساس معامله قرن بود. این نبرد، این موضع را به آمریکاییها تحمیل کرد. آمریکا نه به دلایل انسانی و اخلاقی، بلکه با توجه به اولویت هایش در جهان و از ترس تشدید تنش و انفجار در اوضاع همه منطقه و خارج شدن آن از کنترل، دخالت کرد. انگیزه واقعی دخالت آمریکا همین مسئله است.
وی در ادامه مطلب افزود: هشتم اینکه، نشان دادن مجدد چهره وحشی اسرائیل. اسرائیل وحشی، جنایتکار، کودک کش و عامل کشتارهاست. همچنین باید بر این موضوع تاکید کرد که اسرائیل در داخل رژیم آپارتاید است. این مسئله بار دیگر مشاهده شد. شاید بتوانند بعضی رسانهها را کنترل کنند، اما روشن است که کنترل شبکههای اجتماعی در جهان دشوار است و این مسئله به این نبرد اجازه داد تا به چشم، گوش، ذهن و قلب بسیاری از افراد در جهان برسد. شاید اسرائیل اهمیتی برای وجهه اش در جهان عرب قائل نباشد، زیرا اصلا جهان عرب را در نظر نمیگیرد، اما بدون شک به وجهه اش در جهان توجه دارد. به همین علت، شاهد آن بودیم که موضع حتی کشورهای اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای جهان، در برابر حوادث اخیر در فلسطین در تنگنا قرار گرفته بود.
سید حسن نصرالله افزود: نهمین و آخرین نتیجه سیاسی که یکی از مهمترین نتایج سیاسی است، تنظیم مجدد قطب نمای منطقه است. در طول چند دهه، به ویژه در یک دهه اخیر، تلاشهایی برای درگیر کردن منطقه و ایجاد خصومتهای مختلف و متنوع، جنگهای طایفهای و جنگهای مذهبی و جنگهایی با شعارهای مختلف صورت گرفت و هدف مهم آن بود که از درگیری و جنگیدن با اسرائیل دور و با یکدیگر درگیر شوند و بجنگند و هر کاری میخواهند انجام دهند. تا جایی که تلاشهای منطقهای و بین المللی و عربی صورت گرفت تا برای عربها و مسلمانان و امت اسلامی، دشمنی به جای اسرائیل را جلوه دهند که ایران و جمهوری اسلامی ایران بود. امروز نبرد شمشیر قدس بار دیگر قطب نما را مشخص کرد کهای عربها وای مسلمانان، دشمن بشریت، انسانیت، حق و عدل و انصاف و اشغالگر، غاصب، وحشی و نژادپرست و جنایتکار، رژیم صهیونیستی و اسرائیل و نه هیچ طرف دیگری است. این موضوع بسیار مهم است.
وی خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم به سرعت به بعضی نتایج نظامی، میدانی و امنیتی بپردازیم باید گفت ما با نتایج بسیار برجسته روبرو هستیم. بخشی از این نتایج مربوط به مقاومت فلسطینی و دستاوردهای آن و بخشی هم مربوط به ناکامیها و شکست اسرائیل است که این بخش برای ما، برای فلسطینیها و به طور کلی برای رویارویی موجود، مهم است. اما پیش از آن، باید مقدمه سریعی بیان کنم تا منصفانه قضاوت کنیم. در اینجا ما درباره دو کشور یا از یک کشور به اندازه این رژیم و وقوع جنگ یازده روزه بین آنها سخن نمیگوییم. ما درباره یک رژیم اشغالگر در فلسطین و جولان که خودش را قوی میداند و ما درباره یک ارتش سخن میگوییم که یکی از قویترین ارتشها در خاورمیانه محسوب میشود و بدون شک قویترین نیروی هوایی را در خاورمیانه دارد و در این باره بحثی وجود ندارد. در مقابل آن، نوار غزه قرار دارد که ۱۵ سال است در محاصره قرار دارد که بر رنج ها، امکانات و زندگی در آن تاثیر گذاشته است و مساحت آن ۳۶۵ کیلومتر مربع در برابر مساحت مناطق اشغال شده، است. در نوار غزه بیش از دو میلیون نفر زندگی میکنند که باید از آنها در یک منطقه مسطح حمایت کرد که در آن هیچ کوه و درهای وجود ندارد. فرض آن است که اسرائیل تسلط کامل اطلاعاتی بر این منطقه مسطح از هوا، دریا و زمین دارد. سلاح مقاومت هم یا با قاچاق به دست آن رسیده یا آن را از داخل فلسطین اشغالی خریداری کرده است. بخشی از سلاح مقاومت هم ساخت داخلی است. این موشکها ساخت داخلی است؛ بنابراین ما در اینجا درباره دو کشور و دو ارتش بزرگ سخن نمیگوییم، بلکه درباره یک مقاومت در محاصره و یک ملت در محاصره در مساحت ۳۶۵ کیلومترمربع سخن میگوییم. اما با اراده، ایمان، صبر، درایت، شجاعت، وفاداری و توفیق الهی به چه نتایجی رسیدند؟ قویترین نیروی هوایی در منطقه و یکی از قویترین ارتشها در منطقه به چه موفقیتها و ناکامیهایی رسید؟
وی افزود: درباره نتایج، اول اینکه نوار غزه با قدرت وارد معادله حمایت از شهر مقدس و مسجد الاقصی به ویژه محله الشیخ جراح شد. آزمون اساسی امروز، تثبیت این معادله از سوی مقاومت و تلاش دشمن برای از بین بردن این معادله است. این موضوع هم به معنای ورود مجدد نوار غزه به همه معادلات فلسطین است. جدا کردن غزه از همه مسئله فلسطین یا این مناقشه، پایان یافت. نوار غزه از مرحله دفاع از خود وارد مرحله تهاجم و حضور در معادلات شد. این موضوع ضمانت بزرگ و تحول بزرگی در رویارویی موجود است. دوم اینکه با وجود محاصره شدید به شکلهای مختلف در نوار غزه، مقاومت تحول بزرگی در امکانات و قدرتها و عملکرد، تجهیزات، سلاح خودش از نظر نوع و تعداد و تواناییهای نظامی اش به ویژه موشکی و نیروی انسانی اش، نشان داد. این تحول اجازه داد تا در زمینه موشکی فعالیت کند. ببینید چه دستاوردهایی داشت. ما این موضوع را به خوبی درک میکنیم، زیرا تجربیات مشابهی داشتیم. قدرت در ادامه شلیک موشکها به مدت یازده روز و اعلام اینکه آمادگی داریم چند ماه ادامه دهیم. این موضوع صرفنظر از آن است که موشکها به اهداف رسید یا نه که آن بحث دیگری است. صرف ادامه شلیک موشک ها، یک موفقیت و نتیجه بسیار ممتاز است، زیرا با وجود حضور پهپادها، نیروی هوایی و صدها حمله هوایی و گلوله باران مناطق مرزی غزه ادامه داشت. دوم اینکه، قدرت در شلیک موشکها در ساعتهای از پیش اعلام شده که این موضوع عجیب بود. حتی بعضی از برادران گفتند، به آنها توصیه کنید که زمان شلیکها را مشخص نکنند. اما تعیین زمان شلیک موشکها در آن نبرد، ابعاد روانی داشت. میگفتند ساعت شش آماده باش، من قصد دارد حمله کنم. تعداد زیادی موشک شلیک میشد. فقط ده، بیست، سی یا چهل موشک شلیک نشد، بلکه تعداد زیادی موشک به صورت همزمان شلیک میشد که این موضوع هم به قدرت شلیک و حجم موشکها ارتباط دارد. همچنین اندازه، نوع و تعداد و بردها موشکها هم مهم بود. بعضی از این موشکها به اهدافش رسید و نتوانستند اصابت موشکها را پنهان کنند.
سید حسن نصر الله در ادامه گفت: از مهمترین دستاوردهای نظامی، امنیتی و میدانی نبرد سیف القدس، فلج شدن رژیم صهیونیستی و امنیت و جامعه داخلی آن بود. در بسیاری از کشورهای با قدمت و واقعی حتی در صورتی که اوضاع امنیتی سختی پیش آید و اختلالات امنیتی و جنگ داخلی رخ دهد، ساختار کشور فرو نمیپاشد و همچنان باقی میماند. مثلا در لبنان جنگهای داخلی زیادی رخ داده است و در برخی کشورهای دیگر منطقه نیز چنین مشکلی وجود دارد. اما دولتهای ساختگی مانند اسرائیل که رژیمی ساختگی و غیرمعمول است، امنیت در آنها شرط اصلی وجود است نه شرط کمال. یعنی اینگونه نیست که اگر امنیت برقرار باشد خوب است و اگر امنیت نباشد به نحوی اوضاع پیش میرود و ساختار اصلی حفظ میشود. خیر این گونه نیست. امنیت برای دشمن، شرط وجود است. اگر امنیت منتفی باشد، این ساختار و رژیم از هم میپاشد.
وی افزود: به اظهارات خبرنگاران، تحلیلگران، اصحاب رسانه، سیاستمداران و برخی نمایندگان کنست در ۱۱ روز جنگ دقت کنید؛ همه آنها اذعان کردند در فلسطین اشغالی احساس امنیت نمیکنند و انتخاب طبیعی آنها بازگشت به کشورهایی است که از آن آمده اند. به ویژه که همه آنها تابعیت اروپایی، آمریکایی و استرالیایی دارند و همه آنها دو تابعیتی هستند. آنها هنگامی که احساس کنند در داخل فلسطین اشغالی کسب و کار وجود ندارد، اقتصاد و تجارت باید متوقف شود و نمیتوانند با آرامش در سواحل دریا شنا کنند (با لحن تمسخرآمیز) و امنیت و امان ندارند، سادهترین کار برای شان این است که چمدانشان را جمع کنند و بروند. این یک نقطه اساسی است.
وی افزود: ما به عنوان محور مقاومت باید در چارچوب قاعده «دشمنت را بشناس» از ویژگیهای دشمن خود آگاه باشیم. جامعه داخلی اسرائیل با هر جامعه دیگری فرق دارد. این تفاوت ساختار رژیم اسرائیل با هر کشور دیگری است. در مقابل، ملت فلسطین به خاک و سرزمین خود پایبند مانده است. این ملت قبل از سال ۴۸ و تاکنون با مشکلات و قتل عامها مواجه شده، ولی دست از خاک خود نکشیده است. قلب فلسطینیهای آواره لبنان همچنان برای فلسطین میتپد و اگر مرزهای لبنان به روی آنها باز شود، همه فلسطینیها به سرزمین خود باز میگردند و در راه رسیدن به فلسطین صدها هزار شهید تقدیم خواهند کرد. مشکلات ملت لبنان نیز از سال ۴۸ آغاز شده است، ولی مقاومت کرده و جنگیده اند و همچنان با دشمن در تقابل هستند، اما از خاک، سرزمین و تاریخ خود دست برنداشته اند. آنگونه که همیشه گفته ایم ما اینجا متولد شده ایم، اینجا زندگی کرده ایم و همین جا میمیریم و دفن خواهیم شد. در روز قیامت نیز همین جا زنده خواهیم شد. ولی هرگز سرزمین خود را ترک نخواهیم کرد و اغلب ما تابعیت دوم هم نداریم و تصمیم ما این است همین جا بمانیم. اما اسرائیلیها این گونه نیستند. آنها دو تابعیتی هستند و چمدان و پاسپورت شان حاضر است. اگر امنیت داشته باشند میمانند و اگر نه، میروند.
دبیرکل حزب الله لبنان افزود: نبرد سیف القدس به صورت بی سابقه از سال ۱۹۴۸ تاکنون، رعب و وحشت شدیدی را در صهیونیستها ایجاد کرده و این یک تحول غافلگیر کننده و شوک آور است. از این رو فلج کردن امنیت رژیم صهیونیستی از مهمترین دستاوردهای نبرد سیف القدس است که دستاورد بسیار بزرگ و عظیمی به شمار میرود. این دستاورد، بی سابقه است و در جنگ تموز ۲۰۰۶ و جنگهای سابق به این صورت حاصل نشد. در این نبرد، تل آویو و مناطق اطراف آن و حتی قدس هدف قرار گرفت. از این رو نبرد سیف القدس یک دستاورد بسیار بزرگ نظامی و امنیتی محقق ساخت. در این نبرد، تل آویو و همه شهرکهای مجاور نوار غزه، عسقلان، اسدود، بئر السبع تا نزدیک دیمونا هدف قرار گرفت و مراکز و مؤسسات متعددی مانند فرودگاه بن گوریون تعطیل شدند و بسیاری از پروازهای آن متوقف شد. ۷۰ درصد اسرائیلیها در ۱۱ روز جنگ مجبور شدند به پناهگاهها و اتاقهای امن بروند. البته نه در یک زمان واحد,، ولی در مجموع ۷۰ درصد آنها مجبور شدند به پناهگاهها مراجعه کنند. در این نبرد، بیشتر از خسارتهای جانی و کشته و زخمی شدن صهیونیست ها، خسارتهای روحی و روانی حائز اهمیت بود. تصور کنید میلیونها صهیونیست ۱۱ روز زیر آژیرهای خطر زندگی کردند. آژیرهای خطر به طور مرتب در تل آویو، قدس، الوسط، گوش دان و عسقلان به صدا در آمد و شرایط وحشتناکی ایجاد کرد. این نبرد، خسارتهای جانی و اقتصادی به بار آورد و اعداد و ارقام زیادی در این خصوص نقل شده است.
وی همچنین در تشریح یک دستاورد دیگر در نبرد مقاومت با صهسونیست ها افزود: پایان تصور امن از رژیم صهیونیستی حتی برای خارج و طرفهای خارجی که میخواهند در فلسطین اشغالی سرمایه گذاری کنند. یکی از اهداف عادی سازی روابط با دشمن، جلب دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری اقتصادی برای حمایت از این رژیم و حفظ آن بود. یکی از اهداف عادی سازی روابط، تبدیل فلسطین اشغالی با محوریت رژیم صهیونیستی به گذرگاهی در منطقه بود. اما همه این تحولات در صورت ایمن بودن فلسطین اشغالی صورت میگرفت چرا که امنیت شرط سرمایه گذاری است.
حسن نصرالله گفت: نبرد سیف القدس، تقابل دشمن با ملت فلسطین در اراضی اشغالی ۴۸ را تحمیل کرد. کرانه باختری از اساس در دامنه تقابل وجود داشت. اما ورود اراضی ۴۸ به عرصه تقابل، مسئلهای اساسی بود. برای نخستین بار رژیم صهیونیستی خطر لرزیدن بنای خود را در داخل اراضی اشغالی احساس کرد. من سخن "لاپید" مأمور تشکیل کابینه دشمن را خواندم که گفته بود این (حملات از نوار غزه) یک خطر وجودی است که باید فورا حل و فصل شود. نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز اظهارات مشابهی در این خصوص داشت.
وی همچنین گفت: ثبات و استواری در نوار غزه فوق العاده بود. فرماندهی و تسلط نیز قوی و منسجم بود. مقاومت غزه و ملت غزه از آمادگی کامل برای هر گونه پیشروی زمینی و نبرد طولانی مدت برخوردار بودند. جهان از مردان، زنان و کودکان غزه چیزی جز سخن گفتن از صلابت، سرافرازی، عزت، کرامت و آمادگی بی پایان برای فداکاری نشنید.
سید مقاومت گفت: مقاومت به حق توانست تصویر یک پیروزی تاریخی و واقعی را برای ملت خود و دوستانش در جهان و همچنین دشمن و همه دشمنانش به نمایش بگذارد.
سید حسن نصر الله در ادامه با اشاره به شکستهای دشمن در نبرد ۱۱ روزه سیف القدس با استناد به اظهارات مقامات، کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست تصریح کرد:
شکست نخست: شکست در محقق ساختن هر گونه دستاورد راهبردی که به تغییر در روند تقابل منجر شود. اگر یک مورد دستاورد در این جنگ برای دشمن کسب شده است، نتانیاهو یا کنست یا کوفاخی فیلسوف بیاید و بگوید در جنگ ۱۱ روزه سیف القدس چه دستاوردی داشته اند.
شکست دوم: آنچه مقامات اسرائیلی درباره آن سخن میگویند، فقط کسب دستاوردهای تاکتیکی است. اما صراحتا بگویم این دستاوردهای تاکتیکی در قیاس با نوار غزه و قدرت ارتش اسرائیل به عنوان قویترین ارتش و نیروی هوایی در منطقه همخوانی ندارد. این دستاوردهای تاکتیکی به چه معنا است؟ تخریب برج ها، هدف قرار دادن تونلها و کشتن برخی فرماندهان؟ این مسائل که به قدرتی مانند قدرت ارتش اسرائیل یا سلاحی مانند سلاح هوایی ارتش اسرائیل نیاز ندارد. دشمن در جلوگیری از شلیک موشک از نوار غزه شکست خورد. موشکها از نوار غزه شلیک شدند و میتوانست چندین ماه دیگر شلیک شود. این یعنی شکست اطلاعاتی دشمن که قادر نبود تعیین کند موشکها از کجا شلیک میشوند. دشمن در جلوگیری از رسیدن شمار زیادی از موشکها به شهرهایی که اسرائیلیها ساکن آن بودند، شکست خورد. در اینجا باید سامانه گنبد آهنین به دقت مورد بررسی قرار گیرد. اسرائیلیها در خصوص این سامانه مبالغه میکنند,، ولی برخیها در داخل رژیم از جمله مقامات نظامی سابق و تحلیلگران در ارزیابیهای خود اذعان کرده اند این سامانه ۵۳ تا ۵۶ درصد موفق بوده است، این در حالی است که مقامات رسمی صهیونیست تلاش میکنند بگویند موفقیت این سامانه ۹۰ درصد بوده است. اما حتی اگر موفقیت ۹۰ درصدی را بپذیریم، تعداد واحدهای مسکونی خسارت دیده و شمار مجروحان و تعداد موشکهایی که به اراضی اشغالی رسید، نشان میدهد موفقیت ۹۰ درصدی دروغی بیش نیست. از این رو سامانه گنبد آهنین شکست خورد و چیزی که این شکست را تأیید میکند، درخواست نتانیاهو از بایدن و اعلام موافقت بایدن با درخواست او برای کمک واشنگتن به بازسازی سامانه گنبد آهنین بود. اگر موفقیت سامانه گنبد آهنین ۹۰ درصد بود، نتانیاهو به آن افتخار و برای آن در هر جایی تبلیغ میکرد و حتی ممکن بود آن را به آمریکا بفروشد. نشانه شکست این سامانه، رسیدن مداوم موشکها به تل آویو، عسقلان، بئر السبع، اسدود و سایر شهرکهای مجاور نوار غزه است.
شکست سوم: شکست در فریب دادن مقاومت فلسطین برای سوق دادنش به سوی دام و تلهای که سال هاست در مورد آن هشدار داده میشود و من نیز سه سال است درباره این تله هشدار میدهم. دشمن تلاش کرد این تله را در این جنگ بگستراند. اما آگاهی، هوشیاری و حکمت مقاومت از گرفتار شدن در این دام جلوگیری کرد.
شکست چهارم: شکست دشمن در دستیابی به انبار واقعی موشکهایی که هنوز شلیک نشده است. دشمن از مخازن و محلهای انبار این موشکها اطلاع پیدا نکرد.
شکست پنجم: شکست در تعیین محل حضور فرماندهان خط مقدم نبرد سیف القدس و ترور آنها. دشمن فهرستی از فرماندهان را تعیین کرده بود و در صدر این فهرست اسم برادر فرمانده و مجاهد عزیر ابوخالد محمد الضیف قرار داشت. خداوند ایشان و همه فرماندهان را حفظ کند. دشمن حتی اعلام کرد این جنگ را طول داده است شاید موفق به کشتن این فرمانده شود. اما شهید شدن دیگر فرماندهان میدانی، مسئلهای عادی است چرا که آنها عملا در میدان نبرد حضور داشتند.
شکست ششم: شکست در تخمین توانمندیهای مقاومت و سطح آمادگی آن. دشمن اعتراف کرد نتوانسته است قدرت مقاومت و توان آن را برای تداوم نبرد تخمین بزند.
شکست هفتم: شکست در ارزیابی و تخمین واکنش غزه و مقاومت غزه و فرمانده سیاسی و نظامی مقاومت در غزه در قبال حمله به محله شیخ جراح و مسجد الاقصی بود.
شکست هشتم: شکست در ارزیابی واکنش فلسطینیهای ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸. بازرس کل پلیس اسرائیل اذعان کرد این واکنش در محاسبات آنها نبوده است و دستگاههای امنیتی اسرائیل نیز که از سال ۴۸ بر اوضاع سیطره دارند، از این واکنش غافلگیر شدند. اسرائیل در حالی وارد این جنگ شد که شوکه و غافلگیر شده و سرگردان و متحیر بود و هیچ برنامه و دیدگاهی نداشت.
دبیرکل حزب الله ادامه داد: اینجا یک سؤال متوجه کوفاخی رئیس ستاد ارتش دشمن است؛ کوفاخی که سه سال است در حال فلسفه بافی و ارائه دیدگاههای راهبردی و اجرای رزمایشها است تا جایی که به او لقب فیلسوف داده اند. طبیعتا او یک نظریه دارد و من با استفاده از همین نظریه، شکست اسرائیل را ثابت میکنم. او همیشه در سه سال گذشته برای احیای نیروهای زمینی تلاش میکرد و بر مانورهای زمینی تمرکز داشت و همیشه میگفت هیچ پیروزی بدون عملیات زمینی محقق نمیشود و عملیات زمینی باید بخشی از پیروزی باشد که محقق میسازیم. این همان کسی است که ادعا میکند صاحب دیدگاههای راهبردی و فیلسوفانه است. راهبردها، فلسفه، رزمایشها و آماده سازیهای او در مقابل نوار غزه محاصره شده که موشکهای ساخت محلی دارد، به باد رفت. آیا این گونه نیست؟ من نمیگویم ارتش اسرائیل از اقدام به عملیات زمینی عاجز است. حتی نمیگویم این ارتش به حدی ضعیف است که نمیتواند علمیات زمینی انجام دهد. اما میگویم سطح روحیه و معنویات ارتش اسرائیل جای بحث دارد. جنگنده ها، تانک ها، توپخانه، تکنولوژی و سایر موارد همه درست، اما این ارتش و فرمانده این ارتش از انجام عملیات زمینی در غزه یا لبنان یا هر جای دیگری هراس و رعب دارد. قویترین ارتش در منطقه دچار ترس و هراس است و این یک شکست راهبردی است و عادی نیست.
سید مقاومت افزود: شکست آخر، شکست در به تصویر کشیدن پیروزی. دشمن نتوانست در کمترین حالت، افکار عمومی اسرائیلیها را راضی کند که پیروز شده است. در هیچ یک از نظر سنجیها چنین چیزی ثبت نشده است و در بهترین حالت، ۱۰ تا ۱۵ تا ۲۰ درصد اسرائیلیها معتقدند اسرائیل در جنگ پیروز شده است.
این خلاصه اظهاراتم درباره نبرد سیف القدس بود که باید به نتایج سیاسی، معنوی، روحی، ارزشی، فرهنگی و همچنین نظامی و امنیتی آن در ادامه تقابل و نبرد با دشمن استناد شود.
دبیرکل حزب الله لبنان در بخش دیگری از سخنان خود به مناسبت بیست و یکمین سالگرد عید مقاومت و آزادی با اشاره به تحولات داخلی لبنان گفت:
نخست: در روز مقاومت و آزادی میخواهم به ملت لبنان و همه ملتهای منطقه و دوستان مان اطمینان بدهم که مقاومت لبنان در بهترین وضع و حال خود قرار دارد و به لحاظ نفرات، کارکشتگی و تجربه، تجهیزات، جنگ افزار و امکانات چه از نظر کمیت و کیفیت و چه از نظر آمادگی، ایمان، اعتماد به نفس، شجاعت و معنویات هیچ گاه انقدر قوی نبوده است. من این مسئله را ۲۱ سال پس از آزادسازی جنوب لبنان با اطمینان به شما میگویم.
دوم: با استناد به آنچه در آغاز کلام ذکر شد، به اسرائیلیها میگویم حماقت نکنید، تکبر نورزید، مغرور نشوید و در نتیجه مرتکب ارزیابیهای نادرست و محاسبات اشتباه در خصوص لبنان نشوید. لبنان پایبند به معادلاتی است که مقاومت و معادله طلایی «ارتش، ملت و مقاومت» برایش ساخته است. قواعد درگیری و معادلات منازعه سر جای خود باقیست و هیچ گونه آسیبی به آن پذیرفتنی نیست. همانگونه که در روز قدس همزمان با انتظار برای مانور بزرگ اسرائیل گفتم، اکنون نیز در عید مقاومت و آزادسازی تکرارمی کنم که این معادلات با فداکاریهای بزرگ قبل از سال دو هزار و پس از سال دو هزار در سال دو هزار و شش تثبیت شده است و در نتیجه ما به حفظ آن اصرار و پافشاری داریم؛ بنابراین در برآوردهای خود دچار اشتباه نشوید، همانگونه که در غزه دچار اشتباه شدید. بدانید اوضاع لبنان با غزه متفاوت است. درست است که لبنان تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد، اما کشور ما تحت محاصره هوایی، زمینی و دریایی نیست. درست است که مردم لبنان در اوضاع معیشتی دشواری قرار دارند و شرایط داخلی کشور ویژه است، اما این مسئله هنگامی که معادله حفظ امنیت، ثبات، حاکمیت، کرامت و امنیت ملت لبنان و امنیت هر وجب از خاک لبنان مطرح باشد، به هیچ عنوان تأثیرگذار نخواهد بود و با چنین موضوعی مسامحه نخواهد شد.
سوم: امروز مقاومت در عین حالی که به قدرت خود تکیه میکند، به هواداران و محیط حضور خود نیز پشت گرم است که با وجود تمام تحولات داخلی لبنان و همه شرایط دشوار معیشتی در گذشته و احتمالا آینده نتواسته اند به این محیط و هواداران مقاومت آسیب بزنند. دشمنان باید از احتمال ضربه زدن و تعرض به اراده و محیط حضور مقاومت قطع امید کنند. امروز مقاومت در لبنان در موضع قوی قرار دارد و حتی از حمایت رسمی برخوردار است. مقام ریاست جمهوری با حضور جناب میشل عون از لبنان دفاع میکند و بر احقاق حقوق کامل لبنان در بخشهای آب، گاز، نفت و موارد مشابه اصرار دارد و همیشه موضع واضح خود را در حمایت از مقاومت اعلام میکند. این مسئله یکی از دلایل سرزنش برخی کشورها علیه او است. جناب نبیه بری رئیس پارلمان نیز که اساسا شریک مقاومت است. نخست وزیر پیش برد امور (حسان دیاب) نیز موضع مشابهی دارد. همچنین موضع رسمی دولت نیز در راستای حمایت از مقاومت قرار دارد.
نکته چهارم: باید به یک حساب قدیمی که همچنان پرونده اش باز است یعنی پرونده شهادت «علی کامل محسن» که من او را شهید دمشق میخوانم، خون شهید محمد طحان را اضافه کنیم. شهید طحان شهید راه قدس و بیانگر روحیه نسل کنونی جوانان لبنان است. نسل جدید مقاومت حاضر است از مرزها عبور کند، از دیوارها بالا برود، دیوار حائل را برچیند و بدون سلاح و با سینه سپر و دست خالی به جبهه دشمن بزند. این نسل، با ایمان و غیور و مشتاق بیت المقدس است و شهید محمد طحان نماینده این نسل بود. به همین مناسبت من بار دیگر به همه اعضای خانواده شریف و باعزت شهید طحان، شهادت مبارک برادرمان و فرزند حزب الله را تسلیت میگویم. من به اسرائیلیها میگویم این خونی است که ما بر آن صبر کردیم,، ولی آن را رها نکردیم و رها نخواهیم کرد.
پنجم در ارتباط با مسائل داخلی لبنان: کلید همه تحولات داخلی لبنان تشکیل دولت جدید است. اخیرا شعارهایی به گوش میرسد که استعفای رئیس جمهور را راه برون رفت از بحران کنونی میداند. این پیشنهاد، راه برون رفت نیست و صحیح هم نیست. این پیشنهاد و خواسته، بیانگر روند بده بستانهای سیاسی است که به جایی نمیرسد. جناب رئیس جمهور حضور دارد و خداوند ان شاء الله بر عمر او بیافزاید و تا آخرین لحظه به مأموریت خود ادامه میدهد. برخی دیگر کناره گیری نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه (سعد الحریری) را راه برون رفت از بحران میدانند. اما واضح است جناب نخست وزیر مأمور، به تشکیل کابینه پایبند است. ان شاء الله خداوند امورات را تسهیل کند و او بتواند کابینه را تشکیل دهد. عدهای دیگر معادله استعفای ریاست جمهوری و نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه را با هم مطرح میکنند. اما همه این معادلات و پیشنهادات، هدر دادن وقت است. تنها مسئله واقعی که مردم لبنان پیش روی خود دارند این است که جناب نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه برای تشکیل دولت با رئیس جمهور به توافق و تفاهم برسند. من این نظریه را تأیید میکنم که مسئله تشکیل کابینه یک مسئله صرفا داخلی است. در این مسیر، دو راه حل بیشتر وجود ندارد. نخست اینکه جناب نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه با جناب رئیس جمهور تا زمانی که به نتیجه برسند، جلسه برگزار کنند. من به هر دو میگویم امروز کشور در دستان شما امانت بوده و مسئولیت به عهده هر دو نفر شما است چرا که هر دو مسئول تشکیل دولت جدید هستید. دوم، حساب باز کردن روی کمک دوستان. به نظر من با توجه به واقعیتهای سیاسی لبنان، تنها دوستی که میتواند ابتکار عمل به خرج بدهد و به حل این بحران کمک کند، جناب نببیه بری است چرا که رئیس مجلس نمایندگان است و از جایگاه سیاسی در کشور برخوردار و صاحب تجربه شخصی است. ما به عنوان حزب الله حاضریم جناب رئیس را کمک کنیم و از همه میخواهم به او کمک کنند. طبیعتا او به درخواست برای پیشنهاد طرح نیازی ندارد و همیشه این کار را کرده است. از این رو برای حل بحران فعلی دو راه بیشتر متصور نیست؛ یا جناب سعد الحریری به کاخ بعبدا برود و با جناب میشل عون یک، دو ساعت یا یک، دو یا سه روز با هم بنشینند و کشور را نجات دهند و یا اینکه همه از جناب نبیه بری بخواهند برای حل بحران فعلی پا درمیانی کند. غیر از این دو راه، راه سوم این است که کشور همچنان منتظر بماند در حالی که مشکلات اقتصادی، سوخت، دارو، نان و سایر مشکلات به قوت خود باقی بماند.
سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان در بخش پایانی سخنان خود به مناسبت بیست و یکمین سالگرد عید مقاومت و آزادی گفت: محور مقاومت توانست از سختترین دهه در تاریخ و عمر خود عبور کند. در این ۱۰ سال اخیر، توطئههای بسیاری علیه وجود و ماهیت کشورها، نظامها و جنبشهای مقاومت به کار گرفته شد. ایستادگی محور مقاومت در کشورهای مختلف، حامی و بالابرنده اصلی مقاومت و پیروزی آن در فلسطین است. تصور کنید این نبرد شکل میگرفت و جمهوری اسلامی آنگونه که جان بولتون میخواست، وجود نداشت و در ایران نظامی وابسته به آمریکا و غرب حکومت میکرد. تصور کنید عراق نیز در دستان داعش بود و در سوریه، داعش و جبهه النصره و تکفیریها و برخی طرفهای لائیک حکم میکردند که حامی اسرائیل هستند و با آنها بیعت کرده اند. اگر سوریه از دست میرفت معلوم نبود سرنوشت لبنان چه میشد؟ اگر داعش، النصره و تکفیریها بر سوریه سیطره پیدا میکردند مشخص نبود سرنوشت لبنان چه میشد. البته معلوم بود، چرا که هزینههای زیادی باید پرداخت میشد و عواقب خطرناکی در پیش بود. امروز و در لحظه کنونی شاهدیم که در ایران، نظام جمهوری اسلامی تهدید جنگ را پشت سر گذاشته و بر تحریمها و محاصره فائق آمده است و در وضعیتی قدرتمند، مستحکم و باثبات قرار دارد و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است.
وی افزود: در عراق، مسیر داعش به پایان رسیده و نفسهای آخرش را میکشد و برای احیای مجدد تلاشهایی میکند. باید در واکنش جدید، بزرگ و مهم عراق که در قبال نبرد سیف القدس شکل گرفت، تأمل کنیم چرا که از اهمیت بسیار بالایی برخودار است. بیانیهای که در روز نخست نبرد سیف القدس از سوی آیت الله سیستانی دام ظله صادر شد، باید به لحاظ ساختار و مضمون و زمان صدور مورد توجه بسیاریها در جهان اعم از دوستان و دشمنان قرار بگیرد. مواضع رهبران، رؤسا و احزاب و تظاهرات در بغداد و سایر شهرها نشانه مهمی از این تحول جدید است.
سید حسن نصرالله افزود: در سوریه نیز که بخش بزرگی از مساحت جغرافیایی آن آزاد شده است، چهارشنبه انتخابات برگزار میشود تا حضور سیاسی و دولت، نظام و ساختار آن تأیید و تثبیت شود. لبنان هم با وجود مشکلات اقتصادی، مالی و معیشتی از پایداری و ثبات برخوردار است. در سایه شکست نظامهای حاکم بر کشورهای عربی و روند عادی سازی روابط آنان با دشمن، اگر ایران نبود و عراق، سوریه و لبنان به دست داعش و تکفیریها بود، چه اتفاقی برای فلسطین میافتاد؟ همه این تحولات در حالی است که شمار بسیار زیاد حامیان مقاومت و فرهنگ مقاومت و ملت فلسطین در عرصه حضور داشته اند و اخیرا دوباره این حضور خود را تجدید کردند.
وی خاطر نشان کرد: در کشورهای عربی و جهان اسلام و سایر کشورهای جهان از شمال آفریقا گرفته تا نیجریه و سایر کشورهای آفریقایی، بحرین، کویت، کشورهای خلیج فارس، افغانستان، پاکستان، اندونزی و مالزی، فرهنگ مقاومت حامیان متنوعی به لحاظ دینی، مذهبی، فکری، سیاسی، قومی و نژادی دارد و در میان آنها حتی یهودیان نیز هستند.
سید حسن نصر الله همچنین افزود: یکی از بزرگترین توانمندیهای کیفی در بحث محور مقاومت، موضوع یمن است. اشک انسان در برابر واکنشهای یمنیها جاری میشود. زمانی که میشنویم جناب آقای عبدالملک میگویند ما حاضریم نان خود را با ملت فلسطین تقسیم کنیم، انسان به لحاظ عاطفی تحت تاثیر قرار میگیرد.
بغض سید حسن نصر الله ...
سید مقاومت گفت: ما خطاب به ایشان (عبدالملک) میگوییمای آقا، شما خودتان در محاصره هستید آیا نان دارید که آن را با ملت فلسطین تقسیم کنید؟ این در حالی است که بسیاری از عربها و مسلمانان املاک و اموال شخصی شان میلیاردها دلار است و بسیار اضافهتر از سفره هایشان دارند و میتوانند همه ملتها را غذا دهند. واکنشها و رویکرد یمن در عرصههای رسانه ای، مردمی و میدانی خوشایند و عالی است. یمن یک قدرت بزرگ است که به محور مقاومت افزوده شده است. این همان اساسی است که میتوان آینده را بر آن بنیان گذاشت. ما به آینده از منظر تحولات چند هفته اخیر نگاه میکنیم و این نگاه، واقعی و نه بر اساس شعار است و نشان میدهد قدس از هر زمان نزدیکتر است. زوال رژیم اسرائیل نیز از هر زمان دیگری نزدیکتر است و زمان به سوی تحقق این آینده به سرعت در حال پیشروی است و مسئله فقط مسئله زمان است. با وجود همه اعیاد فعلی ان شاء الله نظاره گر اعیاد آینده برای جشن گرفتن آزادی، آزادسازی و تثبیت حاکمیت، استقلال، امنیت و صلح حقیقی خواهیم بود؛ البته نه صلح مورد نظر گرگها و کفتارها بلکه صلح مورد نظر شیرها، عزتمندان و مقتدران. ما زندگی پاک و عزتمند را که همه مقاومان شرافتمند در منطقه آن را میسازند، مشاهده خواهیم کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان در پایان سخنان خود گفت: در اینجا مانند رهبران حماس و جهاد اسلامی و گروههای مقاومت اسلامی فلسطین، به تناسب جایگاه خود در مقاومت لبنان از همه کسانی که در طول همه سالهای گذشته در کنار مقاومت ایستادند و با سیاست، مال، سلاح، تجربه و آموزش از آن حمایت کردند و از هیچ کمکی دریغ نکردند و حتی جان خود را به خطر انداختند، قدردانی کنم. در رأس این حامیان، جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و طلایه دار آن امام خامنهای دام ظله الشریف است. همچنین باید با قدرت، احترام و امتنان از روح با عظمت فرمانده بزرگ شهید حاج قاسم سلیمانی یاد کنیم که بیش از ۲۱ سال را در منطقه ما گذارند و در حالی که به منطقه ما آمد در ریش و سرش یک موی سفید نبود و زمانی که ما را ترک کرد همه موهایش سفید شده بود و با روی سفید ما را ترک کرد. این فرمانده شهید در طول این ۲۰ سال، جوانی و عمر خود را با ما و مقاومت فلسطین به دور از رسانهها و هیچ نوع فخرفروشی سپری کرد. تعصب او از تعصب ما بیشتر، اراده او از اراده ما قاطعتر و جدیت او از جدیت ما بیشتر بود. ما خسته و ملول میشدیم و او هرگز. امروز از او یاد میکنیم تا این پیروزیهای بزرگ را به روح بزرگش تقدیم کنیم.