پایگاه اینترنتی النشره لبنان با تحلیل شکست سهمگین صهیونیستها نوشت خود صهیونیستها در سطح گستردهای میگویند اسرائیل در منطقه آیندهای ندارد.
پایگاه اینترنتی النشره لبنان در مطلبی با عنوان «اسرائیل شکست خورد و فلسطین پیروز شد.. پیامدهای آن چه خواهد بود» به قلم امین حطیط نوشت: از اصول کلی مشخص کردن پیروزی و شکست در جنگها، پرداختن به هدف جنگ و تحقق آن است و مهاجم، زمانی پیروز میشود که به موفقیت نظامی برسد که به سبب آن دست به حمله زده است و مدافع زمانی پیروز میشود که مهاجم را از تحقق هدفش منع کرده باشد و اگر این اصل را بر دو طرف منازعه در نبرد شمشیر قدس منطبق کنیم میبینیم اسرائیل در موضع مهاجم و متجاوز قرار دارد که با تجاوزش خواست تدابیر اجرایی در عملیات یهودی سازی قدس از طریق یورش به مسجد الاقصی اتخاذ کند و انحصاری بودن حق مسلمانان را در این مسجد بشکند و با حمله به شیخ جراح نیز برای مصادره خانهها و اخراج ساکنان عربش و یهودی سازی این محله کوشید. پس از آن با حمله نظامی گستردهای به نوار غزه به دنبال کشتن رهبران اصلی مقاومت و نابودی زیرساختهای نظامی مقاومت بود تا نگذارد مقاومت به اسرائیل موشک شلیک کند. مقاومت نیز برای جلوگیری از یهودی سازی و مقابله با عملیات کشتار و ویرانگری و برای تأکید بر پایداری خود برای آنکه بتواند به رویارویی ادامه دهد و دشمن را به درد آورد، دست به سلاح شد.
اینها اهداف هر یک از دو طرف درگیر بود و اینها معیارهای مشخص کردن برنده و بازنده و خسارت و شکست است...
مقاومت فلسطینی به مقاومت ادامه داد و سامانه فرماندهی و کنترل نیز عملیات نظامی را به دقت و بر اساس یک برنامه علمی و میدانی واقعگرایانه مدیریت کرد.
نیروی هوایی برای همیشه از اجرای مأموریتش ناتوان شده است به همین سبب به اقدامات جنایتکارانه مانند کشتار غیر نظامیان و نابودی زیرساختها و ارتکاب جنایات جنگی و ضد بشری پرداخت. عملیات زمینی نیز به نظر رسید برای اسرائیل به صورت یک رؤیا در آمده است که هرگز عملی نخواهد شد و به سبب قدرت بازدارندگی که مقاومت به دست آورده است محقق نخواهد شد و اسرائیل ترسید که بهای سنگینی بابت این عملیات بپردازد نتیجه آنکه هدف مد نظر یعنی جلوگیری از شلیک موشکها هرگز تحقق نیافت. اگر اینها را به تضمینهای بین المللی بیفزاییم که یهودی سازی در مسجد الاقصی و محله شیخ جراح متوقف خواهد شد در غیر این صورت کار میدانی از سرگرفته خواهد شد؛ در آن صورت با تحلیل نظامی و علمی یقین میکنیم که اسرائیل در این رویارویی شکست خورده و به چیزی از اهدافش که برای آن حمله کرد نرسید.
در مقابل مقاومت پیروز شد. این همان چیزی است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از آن میترسید و در جمع ۷۰ سفیر خارجی گفت «حماس پیروزی اش را اعلام خواهد کرد و این شکستی برای اسرائیل و غرب خواهد بود.»، اما خسارات اسرائیل در عرصههای متعدد است که برخی از آنها عبارتند از:
۱-مشخص شد ارتش اسرائیل در میدان از دستیابی به هدف عاجز است، زیرا قدرت بازدارندگی اش را از دست داده و از ساکت کردن آتشبار نیز ناتوان است، زیرا کنترل و ابتکار عمل را در میدان از دست داده است. بار دیگر اطمینان حاصل شد که اسرائیل از صاحب قدرت به صاحب ضعف منتقل شده است و بار دیگر پس از سال ۲۰۰۶ میلادی اطمینان حاصل شد که نیروی هوایی اسرائیل ویژگی نیروی تعیین کننده را از دست داده است و نیروی زمینی نیز برای نبرد یا جنگ از نوع نسل چهارم در رویارویی با طیفهای دیگر محور مقاومت آمادگی ندارد حال آنکه محور مقاومت خودش را برای چنین نبردی به خوبی آماده کرده است. این نتیجهای است که در آینده و در درگیری طیفهای دیگر محور مقاومت از این تجربه استفادههای زیادی خواهد کرد و این همان چیزی است که لیبرمن وزیر جنگ سابق صهیونیستی اعلام کرد و گفت: «اگر وضع ما با حماس این است وضع ما با حزب الله و ایران چه خواهد بود؟»
۲-از سستی جبهه داخلی اسرائیل و ناتوانی اش در همزیستی با یک جنگ طولانی اطمینان حاصل شد و اینجا به یاد میآوریم که اسرائیل در طول ۱۵ سال گذشته به شیوههای مختلف برای افزایش ضریب ایمنی و آمادگی این جبهه و توانایی تحمل آن برای یک جنگ حد اقل برای ده هفته و نهایتاً ۱۵ هفته ادامه یابد تلاش کرده بود به همین سبب گنبد آهنین را ایجاد کرد و از همه وسایل دفاع منفی استفاده کرد تا جامعه احساس امنیت کند و به رعب و وحشت گروهی منجر شد و بار دیگر تأکید کرد اسرائیل نمیتواند از اصل جنگ برق آسا دست بکشد، اما این اصل دیگر غیر قابل اجرا شده است.
۳-از شکست اسرائیل در ذوب کرن اعراب در جامعه صهیونیستی اطمینان حاصل شد و آمدن فلسطینیان به خیابانها در اللد و یافا و ام الفحم و جاهای دیگر در شهرهای فلسطینی سال ۱۹۴۸ میلادی در مخالفت با تجاوز به قدس و در کمک به مسئله فلسطین و به درگیری با یهودیان در این منطقه منجر شد، آژیرهای خطر را به صدا در آورد و برخی از مقامات امنیتی و نظامی اسرائیلی فهمیدند که بیم جنگ داخلی وجود دارد و نمیتوان در قبال آن سکوت کرد یا نادیده گرفت.
۴-بروز شکاف در اعتماد به آینده اسرائیل و بروز شکاف در اعتماد به مقامات و بروز شکاف در رابطه بین رهبران سیاسی و نظامی و رویکرد به اتهام زنی در خصوص تقصیرها به وخامت گرایید و به روحیه معنوی جامعه اسرائیل لطمه زد و این احساس دوباره پس از سال ۲۰۰۶ میلادی در جنگ لبنان شکل گرفت و پرسش درباره قدرت اسرائیل برای ماندن با توجه به سستی ذاتی و ناتوانی نظامی و مخالفت منطقهای بالا گرفت و امروز این سخنان به صورت جدی مطرح شده که مهاجرت معکوس شدت خواهد گرفت و سال آینده شاید به یک میلیون یهودی که مهاجرت معکوس میکنند برسد و خطری وجودی است که بسیاری از اسرائیلیها را بر آن میدارد تأکید کنند اسرائیل یکصد سالگی اش را جشن نخواهد گرفت.
خلاصه اینکه اسرائیل که بر زور و رویارویی با قانون شکل گرفته است الان وارد مرحله فرسایش قدرت و افول قدرت و ناتوانی در تحمیل خواسته اش وارد شده است و تأثیرات آن فقط به نبرد یا نتایج نبرد محدود نمیشود بلکه به اصل وجود اسرائیل گسترش خواهد یافت به همین سبب رهبران اسرائیل همواره میگویند اسرائیل تحمل یک شکست را هم ندارد، زیرا قدرتش را مخدوش میکند.
اگر خروج اسرائیل از لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی با آن شکلی که به علت ایستادگی مقاومت خارج شد و نیز شکستش در سال ۲۰۰۶ میلادی موجب شد مسیر انحطاط اسرائیل پایه گذاری شود، غبار نبرد شمشیر قدس از یک حقیقت پرده برخواهد داشت و مقوله ضعف اسرائیل را ثابت میکند و این ضعف در وجودش نمایان است و محصول نهایی نیز آزادسازی است و از مهمترین اصلاحاتی که در رویاروییهای این روزها مطرح شده است آغاز صحبتهای جدی و آمادگیهای عملی برای جنگ آزادیبخش سراسر فلسطین از دریا تا رود است و این مسئله دیگر یک رؤیای دست نیافتنی نیست، زیرا خود صهیونیستها نیز در سطح گستردهای میگویند اسرائیل در این منطقه آیندهای ندارد.