راه روبرو شدن با عذاب وجدان چیست؟
وقتی نمیتوان شرایط را تغییر داد، باید با عذاب وجدان چه کرد؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، امروز ما در شرایطی قرار داریم که بارها مجبوریم از اصول و ارزش های خود عدول کنیم و کوتاه بیاییم. این برای افرادی که پایبندی به اصول و ارزشهای زندگی، معنا آفرین بوده، به شدت دشوار و آسیبزننده است، اما قدرت زندگی جاری، ما را وا میدارد به ناگزیر، از خط قرمزهای خود عدول کنیم!
آدم دنیای مدرن امروز با دور شدن از قواعد دینی در زندگی روزانه دیگر نمیتواند احساساتی مثل گناه را تبیین کند در حالی که این احساسات وجود دارند و در نبود توصیف و تبیینی برای آن آدمی را دچار دلهره میکنند.
پریشانی اخلاقی یا همان عذاب وجدان زمانی اتفاق میافتد که جامعه یا شرایط زندگی شما را مجبور به انجام کارهایی میکند که مغایر خواستهها یا ارزشهای شما است. هرچند بسیاری از مردم درد ناشی از این تجربیات را درک نمیکنند.
عذاب وجدان در زندگی حرفهای و روزمره
شما هم احتمالاً در مقطعی از زندگی خود دچار عذاب وجدان شدهاید. عذاب وجدان زمانی رخ میدهد که شما کاری را خلاف ارزشهای خود انجام میدهید. این معمای همیشگی بین وظیفه و آرزو است، بین آنچه قلب میگوید در مقابل آنچه شرایط بیرونی به شما تحمیل میکند.
هزاران نمونه از این شرایط وجود دارند. از جمله در دو سال اخیر و همهگیری کرونا، پزشکان، پرستاران و کادر درمان، شرایط نامناسبی را تجربه میکنند که در آن نمیتوانند به میل خود به بیماران رسیدگی کنند یا افرادی که نمیتوانند از نزدیکان خود که به کرونا دچار شدهاند، عیادت و پرستاری کنند یا در مراسم خاکسپاری آنان حاضر شوند.
اینها دم دستترین موقعیتهایی است که ما در آن دچار عذاب وجدان یا پریشانی اخلاقی میشویم. نمونه دیگر، فرزندانی که به رغم میل خود مجبورند والدینی که آلزایمر دارند یا نیاز به اینکه کسی بهطور مداوم مراقب آنها باشد، به خانه سالمندان ببرند، چون امکانات و وقت لازم برای رسیدگی به آنان را در منزل ندارند یا والدینی که کودک نوزاد خود را به مهد کودک میسپارند، چون نیاز معیشتی و شغلی به آنها اجازه نمیدهد که تمام وقت از کودک دلبند خود مراقبت کنند.
مردم در این مثالها دردی را تجربه میکنند که ناشی از تناقض امور روزانه با وجدان، احساسات و ارزشهای مورد اعتقاد آنان است.
عذاب وجدان چیست و چرا انسان آن را تجربه میکند؟
اصطلاح پریشانی اخلاقی (moral distress) نخستینبار، سال ۱۹۸۴ پدید آمد، ظاهراً اندرو جامتون فیلسوف، آن را ابداع کرد. شاید به این دلیل که میخواست پدیدهای رایج در جامعه را توصیف کند. همانطور که او توضیح داد، بشریت امروز به جایی رسیده است که مرزهای بنیادی اصول و تکالیف اخلاقی را به چالش میکشد.
مردم، امروز بیش از هر چه، این واقعیت را به دلیل ساختار بازار کار تجربه میکنند. آنها به ندرت میتوانند میان زندگی خانوادگی/عاطفی و شغلی، سازش و تطبیق ایجاد کنند و این باعث پریشانی اخلاقی یا عذاب وجدان میشود.
چه کسی دوست ندارد زمان بیشتری را با همسر خود بگذراند یا ساعتهای بیشتری را با فرزندان خود سپری کند؟ اما کمبود برنامهها و خط مشیهای جایگزین، مانع قابل توجه انجام این کار است.
پر بیراه نیست اگر به این نکته اشاره کنیم که شرایط زندگی در جوامع فعلی، این پدیده را بیش از هر زمان دیگری متداول کرده است.
کادر درمان بیمارستانها روزانه در برابر ازدحام بیش از حد مبتلایان به کرونا و ناگزیری انتخاب از میان آنان برای بستری شدن یا بهرهگیری از دستگاه تنفس یا تخت سی سی یو دچار عذاب وجدان میشوند. مغازه داران، کارمندان بانک ها، شرکتها، کارگران و همه افرادی که روزانه با مراجعانی روبرو هستند نیز باید مرتباً با شرایط ناراحت کننده اخلاقی روبرو شوند.
در سطوح دیگر؛ روزنامه نگاران و خبرنگارانی که به ناچار باید به خودسانسوری یا سانسور رسمی در برابر قدرت قاهره تن دردهند نیز عذاب وجدانهایی جانسوز را تجربه میکنند.
کارخانهداری که به خاطر شرایط اقتصادی مجبور است کارگران خود را بعد از سالها اخراج کند؛ کارمندی که فساد رئیس خود را میبیند، اما به خاطر کار خود دم نمیزند یا قاضی دادگاهی که ناگزیر به دادن حکمی ناحق به خاطر مدارک ساختگی کارشناسان یا وکلا میشود، پیمانکاری که به خاطر دریافت بودجه خود رشوه میدهد و کارمند جزیی که برای تأمین اجاره خانه خود از صندوق اداره پول میدزدد؛ اینها همه عذاب وجدان دارند.
چنین شرایطی، نوعی واقعیت روانشناختی است که مدیریت آن برای بسیاری از افراد دشوار است و بسیاری جهت رهایی از آن به ناهنجاریها روی میآورند.
چرا برای پریشانی اخلاقی آماده نیستیم؟
عذاب وجدان، زمانی گریبان انسان را میگیرد که شما اشتباه بودن رفتاری را تشخیص میدهید، اما نمیتوانید به آنچه معتقدید درست است، عمل کنید. در حقیقت، عذاب وجدان، واکنش اخلاقی شما به رفتاری خاص است که بر خلاف اصول اخلاقی خود انجام دادهاید.
مغز، بهطور طبیعی، تهدیدها یا موقعیتهای خطرناک را تشخیص میدهد و بر اساس آنها عمل میکند. میتوانید بجنگید (پاسخ دهید) یا فرار کنید (برای زنده ماندن فرار کنید). با این حال، وقتی مغز شما تشخیص میدهد چیزی درست نیست و از شما میخواهد که عمل نکنید، اما شما به دلایل بیرونی مجبور به انجام آن عمل هستید، استرس (دلهره) و ناراحتی عاطفی در بدن شما فعال میشود.
بهعنوان مثال، در چنین شرایطی، ملاقات سالمندان در آسایشگاهها، ممکن است باعث صدمه دیدن آنها شود و هر چند با احساسات ما منافات دارد، اما روشن است که انجام چنین اقدامی از سلامت آنها محافظت نمیکند. با این حال، دچار عذاب وجدان میشویم. دلیل آن این است که ارتباط نداشتن عاطفی و اجتماعی با بزرگان خانواده برای آنها ویرانگر است.
راه حل، پرورش تابآوری اخلاقی است
سندیا هیلتون، استاد پرستاری و اطفال در دانشگاه جان هاپکینز و متخصص دانشگاهی در زمینه اخلاق بالینی است. او اصطلاح بهیادماندنی ابداع کرد که ارزش دارد آن را ملکه ذهن خود کنیم: انعطافپذیری اخلاقی.
هدف از انعطافپذیری اخلاقی، بهبود و مدیریت درد ناشی از چالشهای اخلاقی است که روزانه تجربه میکنید. بنابر این، در مواجهه با شرایطی که دچار عذاب وجدان میشوید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
• شما نمیتوانید شرایط بیرونی خود را کنترل کنید، اما میتوانید احساسات خود را کنترل کنید.
• نمیتوانید احساسات خود را در شرایط پریشانی اخلاقی پنهان کنید یا کنار بگذارید. باید آنها را بپذیرید، آزاد کنید، مدیریت کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید تا به این وسیله بتوانید آنها را ملموس و کنترل کنید.
• سعی کنید خود را به خاطر اقداماتی که ممکن است با ارزشهای شما همسو نباشند، مجازات و قضاوت نکنید. زندگی گسترده است و شما نمیتوانید بر آنچه پیرامون شما است، کنترل کامل داشته باشید. زمانهایی وجود دارند که بهترین گزینه، منصفانهترین نیست. با این حال، با توجه به شرایط، ضروری است.
• واقعیت تجربه عذاب وجدان، به سادگی، نشانه این است که ارزشها و اصول شما هنوز سالم هستند.
• به اشتراک گذاشتن دردی که تجربه کردهاید با دیگران نیز ضروری است. این کار را میتوانید با ایجاد گروههای پشتیبانی انجام دهید، زیرا صحبت با دوستان و خانواده میتواند به شما کمک کند تا با ناراحتیهای اخلاقی، کنار بیایید.
سخن پایانی
نکته پایانی اینکه مهم است به هر چالشی که با آن روبرو هستید، معنا بدهید. بسیاری از کارهایی که انجام میدهید، حتی در دنیای پر از هرج و مرج امروز، معنادار هستند. شاید لازم باشد امروز جهت یافتن آن تلاش کنید، اما فردا بدون شک آن را بهتر خواهید فهمید.