" حشمت آقایی" از بنیانگذاران تئاتر دانش آموزی در استان میگوید: در دوران جنگ تحمیلی زیر چادرها به تمرین تئاتر میپرداختیم و اتفاقاً با وجود تحمل استرس و مشقات فراوان، مقامهای خوبی هم در سطح کشور کسب میکردیم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ در تمام مدتی که کنارش هستی چشمت، گوشت، قلبت، فکرت با اوست؛ اصلاً چشم از
نمایش، با زندگیِ انسانها عجین شده است و چیز زیادی هم از ما نمیخواهد. او فقط جایی میخواهد برای زیستن و ادامه دادن، تا بتواند از ما و احساساتمان بگوید، از آرزوهای دست یافته و نیافته امان، از آداب و رسومی که گاهی زندگی کردنی ست و گاهی دست و پا گیر و در یک کلام، او میخواهد تصویری از "زندگی" را بر روی صحنهی نمایش، تقدیم نگاههای رودر رویمان کند، تصویری که گاهی سرشار از ناگفتههای زندگیِ واقعی است.
ردپایی دور
در بارهی پیشینیهی تئاتر در ایران، سخن بسیار گفته شده است، بنابراین با نگاهی اجمالی و گذارا به آن میپردازیم.
به گفتهی کارشناسان، تاریخچهی تئاتر در ایران به هزارهی پیش از میلادِ مسیح (ع) باز میگردد. این نمایشها در ابتدا بزرگداشت اسطورهها و شخصیتهای بزرگ ملی بودند که پس از اسلام و پیوند با واقعهی کربلا، با تغییراتِ محتوایی، در قالب تعزیه به نمایش درآمدند.
"روحوضی"، "سیاه بازی" و "خیمه شب بازی" انواع دیگری از نمایشهایی است که تا دهههای اخیر میتوانستیم رگههایی از آنها را در نقاط مختلف کشور ببینیم.
اما اولین برخورد ایرانیان با مقولهای که از آن به تئاتر تعبیر میشود، مربوط به زمان "ناصرالدین شاه" است.
"ناصرالدین شاه" در پی مسافرتهای خود به اروپا و مشاهدهی تئاترهای غربی، دستور ساخت "تکیهی دولت" را برای تحول تعزیه صادر کرد. همزمان با این تحولات، اولین نمایشنامههای غیرمذهبی در خصوص اوضاع اجتماعی ایران، به قلم "میرزا ملکم خان" نوشته شد و ترجمههایی از نمایشنامههای دیگر کشورها نیز انتشار یافت. همچنین به دستور "ناصرالدین شاه" در "دارالفنون" که زیر نظر "علی اکبر مزین الدوله"ی نقاش بود، نیز تئاتری دایر شد. از آن پس به تدریج گروهها و نمایش خانههایی در ایران شکل گرفتند.
تاریخ تولدی بر اساس روایات در ایلام
به استناد تحقیقاتِ "یک کارگردان تئاتر در استان" تئاترهای اولیه به همت " عباس گهرسودی" بنیان گذاشته شده به گونهای که او و همگروهی هایش (اکرم حاضر دستان و هوشنگ بختیاری) بدون متن و نمایشنامه، به صورت میان پردهای به اجرا میپرداختند.
"محراب آقایی" تأکید میکند: با توجه به این که مکانی برای اجرای تئاتر نیز در دسترس نبوده است، این گروه، با پهن کردن فرش بر روی تعدادی چهار پایه، سکویی فراهم کرده و در خیابانها به اجرای تئاتر میپرداختند.
به گفتهی وی این گروه، اولین تئاتر استان ایلام را با موضوع "اصلاحات ارضی" اجرا کردند؛ کارهایی که بیشتر با نگاه انتقادی و طنزگونه شکل میگرفت و معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه نیز به طول میانجامید.
آقایی افزود: فعالیت گروههای تئاتر تا دههی "۶۰" به همین شیوهی غیرحرفهای ادامه پیدا کرد و تنها تحول آن، انتقال اجراها به سالن آمفی تئاتر آموزش و پرورش بود که آن هم در زمان جنگ تحمیلی بر اثر بمباران، تخریب شد.
تئاتر در زیر چادر و بمباران
" حشمت آقایی" از بنیانگذاران تئاتر دانش آموزی در استان نیز میگوید: در دوران جنگ تحمیلی زیر چادرها به تمرین تئاتر میپرداختیم و اتفاقاً با وجود تحمل استرس و مشقات فراوان، مقامهای خوبی هم در سطح کشور کسب میکردیم. اتفاقی که تئاتر ایلام را حرفهای کرد. |
واما براساس اطلاعات موجود، تئاتر حرفهای در ایلام با "سید وحید میرمبینی" معرفی میشود؛ نامی که پیشکسوتانِ تئاتر او را بهتر میشناسند و با او دوران شکوفایی تئاتر ایلام را سپری کردهاند.
عزت الله آقایی از پیشکسوتان عرصهی تئاتر میگوید: "وحید میرمبینی" سهم زیادی در روند شکل گیری تئاتر ایلام داشته است. سال "۱۳۶۱" که به ایلام آمد جنگ، سایهی سنگینی بر سر این شهر انداخته بود. او تنها دانش آموختهی رشته تئاتر بود و از اهالی شمال کشور که دورانِ "طرح خدمت در مناطق محروم" را در ایلام سپری میکرد. قرار بر این بود که مسئولیت امور هنری ارشاد را به عهده بگیرد، تئاتر تا حدودی به انزوا رفته بود. لیستی از هنرمندان را تهیه و از آنها دعوت کرد تا نبض فرهنگ را در شهر ایلام به جریان بیندازند.
تصمیم گرفت که کارگاه تئاتر را راه اندازی کند، تا این که نمایش "رولت روسی" با همت و تلاش افرادی، چون "علی باسره" و "امیدیانپور" به روی صحنه رفت، مدتی بعد، خودِ او "حماسه مهران" را نوشت و در تنها سالنی که امکان اجرای تئاتر در آن وجود داشت، یعنی سالن "شهید رجایی" به تمرین پرداخت. دقیقاً ده روز مانده به اجرا، کار به خاطر بمباران تعطیل شد.
آن روز افراد زیادی از مردم شهر به شهادت رسیدند، بعد از وقفهای دو ماهه، در یک کانتینر، دفتر کارش را راه اندازی کرد. در همین زمان بود که با جوانی جویای هنر به نام "جعفر نورمحمدی" آشنا شد. نمایش "سیزوئه بانسی مرده است" که "میر مبینی" گارگردانش بود و او بازیگر، اولین بهانهی این آشنایی بود. دوستی این دو هنرمند با هم ادامه پیدا کرد.
"جعفر"، جوان خوش فکری بود که تئاتر را به صورت جدی پیگیری میکرد. تا این که بالأخره در سال "۱۳۶۷" انجمن نمایش را با هم تأسیس کردند و به این ترتیب ایلام جزء اولین استانهایی شد که آن زمان انجمن نمایش داشت. افرادی مانند: "حسین خورانی"، "فرهاد و کبیربسطامیها"، "ضیاء رضایی"، "همت الفتی"، "عزت آقایی" و بسیاری دیگر به عضویت این انجمن درآمدند.
در شهرستانها هم تئاتر جریان پیدا کرد، "مرتضی هواسی" و "محمدرضا وافری" در "ایوان"، "مجید متقی" در "آبدانان" و گروههایی هم در "دهلران" و "آبدانان" فعال شدند.
از دههی هفتاد به بعد "جعفر نورمحمدی" نیز با رفتن به شهرستانهای مختلفِ استان با تلاشهای بی وقفهی خود به آموزش تئاتر پرداخت و زمینه رشد و ترقی آن را در کنار دوستانش فراهم کرد. کم، کم کارگاههای آموزشی رونق گرفتند و خلاقیتها به اوج رسید. حالا بچههای ایلام حتی عناوین مختلف جشنوارهها را نیز از آنِ خود میکردند و تئاتر ایلام به روی سکوی برترینها میرفت.
ئتاتر ایلام رنگی مذهبی هم میگیرد
یک کارگردان تئاتر و دانش آموختهی سینما نیز نام خود را در زمرهی اولینهای حوزهی تئاتر حرفهای ایلام ثبت کرده است.
"وحید اسلامی" با بردن تئاترِ "غروب ذوالفقار" بر روی صحنهی نمایش که در خصوص شهادت مولای متقیان – حضرت علی (ع) – است
"وی" میگوید: تئاتر مذهبی و صحنه ای، شکل تغییر یافته و مدرن تعزیهی میدانی است که برای اولین بار به همت هنرمندان ایلامی در استان کلید خورده است.
"اسلامی" تأکید کرد: تا قبل از "غروب ذوالفقار" شاهد تئاترهای مذهبیِ وارداتی از سایر نقاط کشور به استان بودیم، ولی بعد از این تجربه و نیز کار دوم که با عنوان "واقعه در واقعه" در خصوص حادثهی کربلا انجام شد این حرکت در میان هنرمندان ایلامی آغاز و تئاتر مذهبیِ مدرن شکل گرفت.
وی افزود: تئاتر مذهبی بیشتر از سایر قالبها در دل و جان مردم مینشیند و با او همراهی صمیمانهای شکل میگیرد؛ به گونهای که میتوانم بگویم در شبهای اجرا، فضای شهر به گونهای میشود که انگار زمین، آسمانی میشود.
رفاقت قدیمی تئاتر و ادبیات
تئاتر با انتخاب بُرشهایی از زندگی به روی سِن میآید؛ قصهای که یا تداعی گذشتههای فراموش شده است و یا میشود با آن همزاد پنداری کرد؛ حرفهایی که باید با زبان دل گفته شود تا بتواند بر دل بنشیند و چه زبانی بهتر از زبان ادبیات؛ هنری که نقشِ مکمل تئاتر را بازی میکند. به سخنی دیگر این دو، همزیستی تنگاتنگی را در طول تاریخ از خود به نمایش گذاشته اند. |
" یک کارشناس ادبیات فارسی" میگوید: تئاتر، زبان نافذی دارد که اگر با ادبیات و رمانهای جاودان، آمیخته شود اثر بسیار عمیقی در روح و روان انسانها بر جای میگذارد که محو شدنی نیست.
"مریم کسایی" توصیف میکند: تئاتر، زادهی ادبیات و فرزندِ آن به شمار میرود؛ چرا که این هنر، مجموعهای از «حرکات» و «اصوات» است که هر دو، جزء و عضوی از ادبیاتهستند.
"وی" اضافه کرد: هر رفتاری که روی صحنه از بازیگران میبینیم، هر نوشتاری که نویسنده به عنوانِ نمایشنامه مینویسد و هر بخشی که کارگردان برای انتقالِ مفهومی به مخاطب، انتخاب میکند؛ همه و همه، دارای ذاتِ ادبی هستند؛ بنابراین به سخنی دیگر تئاتر و ادبیات همزاد یکدیگرند.
تئاتر درمانی
در اوایل قرن "بیستم" دکتر "مورنو"، "سایکودرام" یا "تئاتردرمانی" را در "وین" بنیانگذاری کرد. او در سال (١٩٢١) "سایکو درام" را (علم کشف حقیقت) نامید و موضوع آن را چنین تعریف کرد: "تئاتر درمانی" نوعی کاوش علمی برای دریافت حقیقت از طریق شیوههای نمایشی است.
به گفته یک دکترای روانشناسی: در "تئاتردرمانی" به فرد کمک میشود تا به جای تنها صحبت کردن در مورد یک مسأله، با تجسم و بازی کردن، (روان درمانی مرسوم) موضوع را بازنگری کرده و برای آن راه حل مناسب پیدا کند.
امیر مهردادی" افزود: در روشهای "تئاتردرمانی"، عمل و اجرا در هم تنیده و به ارتباط و تناقض آنها پی برده میشود.
تئاتر، راهی پرمخاطره برای زنها
" طیبه صیدمحمدی" نامی که مترادف است با افتخارات بسیاری که او در عرصهی هنر تئاتر کسب کرده است. کسی که اولین
او میگوید: راه، بسیار سخت بود به گونهای که کارگردانها از متنهایی استفاده میکردند که "کاراکتر" زن نداشته باشد؛ اما عشق و علاقه به هنرِ بازیگری، سختیها را هموار میکرد تا این که بالأخره امروز شاهد درخشش بانوان در این عرصه هستیم.
"صیدمحمدی" با اشاره به جایگاه قابل تأمل تئاتر ایلام در کشور، خواستار توجه مسئولان و ایجاد "بلک باکس" – مکانی برای تمرین تئاتر- شد و افزود: فرزندان تئاتر، سالهاست که چشم به راه عملی شدن وعدهها در این خصوص هستند.
"مسئول انجمن هنرهای نمایشی استان" با اشاره به روند رو به رشد تئاتر ایلام گفت: قشر جوان، این روزها به صورت ریز بینانه، تئاتر را دنبال و با نگاهی حرفهای متنها را گزینش میکنند.
"سعید خیراللهی" ایجاد زیر ساختهای تئاتر را از اولویتهای مهم در این عرصه عنوان کرد و یادآور شد: توجه به این امر و نیز حمایتهای معنوی مسئولان، مانع مهاجرت هنرمندانِ این حرفه از ایلام خواهد شد.
"یونس قیطانی"اظهار کرد: هنرمندان معمولا در مزار شهدای گمنام دهلران، یادمان شهدای شرهانی، نقطه صفر ایثار -"قلاویزان" مهران-، مزار شهدای صالح آباد و صحن بیرونی امامزاده علی صالح "ع" به اجرا میپردازند.
وی با بیان این که نمیتوان جایی را شهر نامید؛ اگر ایستگاه قطار، کتابفروشی، پستخانه و تئاتری فعال نداشته باشد، گفت: حضور تئاتر در میان موارد یاد شده، نشانگر جایگاه ارزشمند این هنر در جامعه است.
"یونس قیطانی" اضافه کرد: با وجود ضعف در زیرساختهای فرهنگی و هنری، خوشبختانه در سالهای اخیر در خصوص تأسیس و توسعهی فضاهای هنری، اقدامات خوبی صورت گرفته است.
تخصیص زمین، اخذ موافقت برای تأمین اعتبارِ "تالار بزرگ فرهنگی، هنری استان" و همچنین "برج هنر ایلام" از مواردی بود که "قیطانی" به آنها اشاره و تصریح کرد: با این وجود اذعان میکنیم که جای خالی مراکز آکادمیک نیز در استان، با وجود ظرفیت هنرمندانِ مستعد به چشم میخورد.
"وی" افزود: وجود مراکز آموزش عالی در حوزهی هنرهای نمایشی موجب بده بستان ها، زایش گفتگوییِ اساتید و هنرمندانِ شاخص کشور در هر منطقهای میشود؛ امری که با نفوذ به بدنهی عوامِ جامعه در نهادینه و بومی کردن این هنر فاخر، نقش به سزایی دارد؛ و آنهایی که برای جاودانه شدن، به دنبال "آب حیات" بودند؛ اگر میدانستند که هنر، همان آب حیاتی ست که انسان را جاودانه میکند؛ بدون شک یا به هنر میکوشیدند و یا برای آن.
*** زهرا پوراسماعیل