باید دست به زانو شد و با گفتن «الهی به امید تو» کلاف هزار توی زندگی را گره گشایی کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما،مرکز خراسان رضوی، گاهی جریان زندگی، آنقدر سخت و فراز و فرودهایش فراوان است که تو در لحظه می نشینی و نظاره گر می شوی. اما کمی بعد؛ در خلوت و سکوت و به ناگاه، دوباره بارقه امید در دلت سو سو می زند، پس دست به زانو می شوی و با گفتن "الهی به امید تو" کلاف هزار توی زندگی را گره گشایی می کنی.
واقعا حرف آن بزرگی که می گفت: همیشه به اندازه آدم های روی زمین، قصه برای روایت هست را باید بارها و بارها برای همگان تکرار کرد و درباره اش داستان ها نوشت. داستان بانوی قهرمان ما نیز از میلیون ها داستانی است که روایتش خالی از لطف نیست.
بانویی 33 ساله از سبزوار، دیار سربداران. بانویی خوش خلق و سرزنده و فعال .
بانوی کارآفرینی که از قِبَل کار و فعالیتش، رزق و روزیِ بانوان زیادی تامین می شود و چرخ زندگی شان با سرعت بیشتری می چرخد.
می گوید: زندگی بر وفق مراد بود، آن هم چه مرادی؛ شغل خوب، درآمد بالا و منزلی در بهترین نقطه شهر؛ و برگ روزگار بدون ذره ای غم و اندوه ورق می خورد. اما مثل همه قصه هایِ روایت شده از آدم ها، به ناگاه خزان روزهای خوش فرا رسید و بهار زندگی به یک باره به زمستان یخ زده مبدل شد و در یک جمله " ورشکست شدیم".
از خانم حدیثه غنی زاده می گویم، بانویی که حالا با دلی سربلند و سری سر به زیر؛ روایتگر قصه زندگی خودش است.
او می گوید: با اندک پولی که برایمان باقی مانده بود، خانه ای در محله هدف صالح آباد درحاشیه شهر سبزوارخریدیم. خانه نبود، ویرانه ای بود که با دیدنش شوکه شده بودم اما بخاطر همسر و فرزندانم خودم را زود جمع و جور کردم و برایشان از نقشه های فراوان برای این خانه گفتم و سعی کردم با صحبت های پرانرژی لبخند را به صورت های غم زده آنان بازگردانم.
خانم غنی زاده روایت می کند: چهار سال پس از فوت مادربزرگش " بی بی شمشاد" بدنیا آمده و او هرگزمادربزرگ خود را ندیده است اما تعاریف بسیاری از او و سبک زندگی هنرمندانه اش شنیده بود.
او ادامه میدهد: به یادمادریزرگ وخانه قدیمی وهنرهایش و با کمک همسرم خانه ام را با همان سبک و سیاق خانه های قدیمی بهسازی و مرمت کردم.
خانه مرمت شد آن هم چه مرمتی، دیوارهای کاهگلی، گل های شمعدانی و درختان انار، حوض، باغچه های سبزی، مرغ و خروس که همه یادآورخاطرات خانه های قدیمی است .
خانه هایی که خاطره اش تو را هرروز، راهی خانه پدربزرگ و مادربزرگ می کرد و پس از سال ها هنوزصدای خنده های خوش کودکی در فضای آن پیچیده است.
خانم غنی زاده ادامه می دهد: ازمادربزرگم بی بی شمشاد گفتم که بانویی بوده، آشنا به همه هنرهای سنتی زمان خود از فرت بافی، گلیم بافی گرفته تا پخل بافی، گلدوزی و خیاطی وحالا که خانه مرمت شده است، زمان احیا کردن هنرهای فراموش شده بی بی شمشاد است.
او می گوید: سکونت ما در محله حاشیه نشین صالح آباد و مرمت خانه، پای بانوان و دختران این محله را به منزل ما باز کرد چون اینجا جریان زندگی به گونه ای دیگر است یعنی بدور از همه هیاهوها،ارتباط ها معمولا ساده و صمیمی است و با یک رفت و آمد می شوی عضوی از خانواده آنان.
صحبت های ما با زنان ودختران بیشتر از کمی درآمد بود و بیکاری و گاهی نبود حس اعتماد به نفس.
این صحبت ها، با توجه به آشنایی من به اصول و آموزش کارهای هنری دوباره مرا ترغیب به آموزش هنرهای سنتی آن هم به صورت رایگان به بانوان این محله کرد .
کار آموزش آغاز شد و زنان در هنرهای خیاطی، پخل بافی، گلدوزی روی پارچه، عروسک سازی، فرت بافی و...توانمند شدند.
حالا اینجا زنان همپای مردانشان چرخ زندگی را با هنر دست شان می چرخانند. آنها برای من کار می کنند، هنر می آفرینند و تحویل هنرسرای بی بی شمشاد می دهند و من برایشان به فروش می رسانم و مزدکارشان را تقدیم می کنم.
طبقه پایین هنرسرای بی بی شمشاد دنیای عروسک های بومی و محلی است، از گلابتون، پدربزرگ قصه ها و ماه پیشونی بگیر تا خاله خان بانجی مکتبی، ننه گلاب و کدوی قل قله زن.
خانم غنی زاده با بیان اینکه خلق هر عروسک از پس داستان های این مرز و بوم بیرون می آیند، ادامه می دهد: لباس های عروسک ها که همگی آنها بومی و محلی ایران هستند برگرفته از لباس های همان منطقه است. مثلا در خراسان قدیم زنان بیشتر پیراهن سفید گلدار به همراه شلوار می پوشیدند و کفش هایشان چارق بود و یا از سربند استفاده می کردند که پول های نقره بر آن آویزان بود و روی پیراهن ها هم جلیقه های گلدوزی شده با الیاف طبیعی و ماحصل هنر دست خود را می پوشیدند که بسیار زیبا بود. همه لباس ها با همین جزئیات برای عروسک های داستان ها و دوخته و طراحی می شود.
مهدیه یکی از دختران باهوش محله صالح آباد سبزوار است که از علاقمندان پرو پا قرص عروسک های بومی و محلی است و حالا توانسته با آموزش خانم غنی زاده تبدیل به استادکاری شود که با اعتماد به نفس از عروسک هایش برایم حرف میزند.
او می گوید: خاله کوکب اولین عروسکی است که با کمک خانم غنی زاده ساخته ام. او بسیار مهربان و هنرمند است و با حوصله کار را برایم توضیح میدهد. نمی دانید چه لذتی داشت وقتی خاله کوکب را خودم درست کردم و بعد خانم غنی زاده داستانش را برایم تعریف کرد.
مهدیه با خنده می گوید: حالا من و خاله کوکب با هم داستان های زیادی داریم.
بانویی دیگر از آموزش و یادگیری عروسک دوزی و خیاطی می گوید که حالا با فراگیری آن رزق و روزی خانواده اش به دستان هنرمند اوست.
خانم غنی زاده از پخل بافی به عنوان هنر خاص بی بی شمشاد یاد می کند و می گوید: پخل بافی یا سبد کاهی یکی از رشتههای صنایع دستی است که میتواند در زندگی روزمره کاربردهای مختلفی داشته باشد. به این هنر پَخَل، شِلمه و سُفله گندم نیز گفته میشود. در بیشتر شهرستانهای خراسان بزرگ که گندم کشت میشود، پخلبافی نیز انجام میشود و از تولیدات این هنر میتوان به انواع سبد، گلدانهای تزیینی و زیر قابلمهای اشاره کرد.
وی ادامه می دهد: این محصولات بهطور معمول به صورت تکرنگ طلایی که همان رنگ طبیعی ساقههای گندم خشک شده و معمولا بدون نقش است.
این بانوی کارآفرین می گوید: زنان این محله یکی از علاقمندان به ساخت این هنر هستند و خوشبختانه محصولات و هنرهایشان هم در اکثر نقاط ایران طرفداران خاص خودش را یافته و خداروشکر درآمد نسبتا خوبی را هم نصیبشان کرده است.
خانم غنی زاده می گوید: مدت هاست که به لطف خدا همه چیز بر وفق مراد است و دوباره بهار زندگی به خانواده 4 نفره من بازگشته است. ما به راحتی می توانیم از این محله به سطح شهر بازگردیم اما آنچه که برای من، همسرم و حتی فرزندانم مهم است آرامشی است که اینجا پیدا کردیم. ما در آن منزل به قول معروف لاکچری بالای شهر آسایش داشتیم اما آرامش نه. اینجا آرامش و آسایش را با هم داریم و می دانیم حالا در زندگی به دنبال چه هستیم و بودنمان امروز در اینجا برای چیست.
ضمن اینکه نباید خو گرفتن با مردم اینجا را فراموش کرد. روابط صمیمی آنها انصافا نه تنها دل کندن ازاین محله را برای من که برای خانواده ام هم سخت و سخت تر و شاید منتفی کرده است. خوشحالیم که امروز اینجا هستیم و می توانیم باری از دوش دیگران برداریم.
و اما آنچه که این روزها توانسته به عنوان طرحی موفق از آن در سبزوار یاد شود، طرح مثلث توسعه اقتصادی است که با حضور سرمایه گذاران و کارآفرینانی از جنس خانم غنی زاده موفق شده است راهگشای رفع بسیاری از مشکلات به ویژه در حوزه اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی و بانوان محلات هدف باشد.
نویسنده وخبرنگار: سمانه علی اکبری
سردبیر: مریم یعقوبی