خدایا قرارم ده در این ماه از توکلکنندگان بر خودت
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز آذربایجان غربی ، دعای روز دهم ماه مبارک رمضان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیکَ بِاِحْسانِکَ یا غایهَ الطّالِبینَ»
«خدایا قرارم ده در این ماه از توکلکنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت، قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت ای هدف نهایی جویندگان.»
در روز دهم با این عبارت خدا را می خوانیم:
خدایا! در این روز، مرا از توکل کنندگان بر خودت قرار بده
گاهی انسان در زندگی به امور پوچ و توخالی دل می بندد و در همان حال و هوا از چیزهای دیگر فارغ است. وقتی همه درها به روی او بسته می شود و از نزدیک ترین دوستان و خویشانش قطع امید می کند، یک باره به خود می آید و تمام آن پیوندها را گسسته می بیند. در این جاست که به پناهگاهی مطمئن و استوار رو می آورد؛ ملجاء و پناهی که غایت و مقصود همه ی بندگان و بی پناهان است.
مقام «توکلّ)، مقام رفیعی است که سبب می شود انسان، از دنیا و آن چه در آن است، جدا شود و با فراموش کردن همه چیز و همه کس، فقط به خدا توکل و به او توسّل جوید. تکیه بر قدرت لایزال الهی به انسان چنان قدرت نفوذناپذیری می دهد که سخن او بر دل دشمنان خدا لرزه می اندازد. قدرتی که در پناه آن امام راحل رحمه الله بدون ترس و هراس از قدرت پوشالی آمریاک می فرمایند:
آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و با همین قدرت معنوی، همه ی قدرت های مادی و طاغوتی جهان را به زانو در می آورد.
در این فراز، از «توکل» گفتیم. در این باره روایت است که یکی از اهل ایمان به محضر امام علیه السلام رسید و در موضوع «توکل» پرسید. آن حضرت چون اثار صلاح و صدق و ایمان و ورع را در سیمای آن مرد مشاهده کرد، به او فرمود: «ساعتی تأمل کن تا بعد با هم مذاکره کنیم». در آن مدت که حضرت سر بزیر داشت و متفکر و ساکت بود، مرد فقیری رسید. امام علیه السلام دست در جیب لباس کرد و یک درهم به او داد. سپس به آن مرد با ایمان فرمود: «آن چه را می خواهی اظهار کن» آن مرد پرسید: «قبل از هرچیزی می خواهم بدانم چرا در جواب دادن از من مهلت خواستید؟ زیرا معتقدم که امام عالم است و می تواند بدون تأمل هرگونه پرسشی را پاسخ دهد» امام علیه السلام فرمود: «می خواستم قبل از مذاکره، حقیقت پرسش خود را دریابی! در آن حال اگر در مورد توکل سخن می گفتم، نزد من درهمی موجود بود و پاسخ گفتار تو جایز نبود، مگر بعد از انفاق و ایثار. اکنون در حقیقت این حکایت دقت کن و سرّ آن را دریاب.»
در فراز دوّم از دعای روز دهم چنین می گوییم:
خدایا! در این روز، مرا از رستگاران بر خودت قرار بده
کلمه ی «فوز» به معنای نجات و رستگاری است و منظور، آن است که بذر وجودی انسان از مرحله ی نقص به کمال برسد و انسان خود را موفق ببیند.
در این عالم هرکس سعادت و کمال خود را در چیزی می بیند و برای خود آرمانی ساخته است. رفاه و آسایش، قدرت، پول، خانه، ماشین، فرزندان سالم و همسر خوب، برای بعضی اوج سعادت و کمال، تلقّی می شود. در حالی که قرآن کریم همه ی این ها را زینت زندگی دنیا می داند. این موارد می توانند وسیله و مقدمه یا پل و گذرگاهی باشند برای رسیدن به سعادت اخروی و حیات ابدی.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در محراب عبادت ندای «فُزْتُ و رَبِّ الکَعْبَه» را سر داد. یعنی آن بزرگوار شهادت را اوج رستگاری و سعادت خود می داند.
در زیارت جامعه ی «کبیره» می خوانیم:
کسی که به ائمه هدی علیهم السلام متمسّک شود، به پیروزی نهایی و سعادت کامل نایل خواهد شد.
حضرت علی علیه السلام در پایان خطبه ی شعبانیه از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم پرسید: «بهترین اعمال در ماه مبارک رمضان چیست؟» حضرت فرمود:
بهترین اعمال دوری از معاصی خدای بزرگ است
آن گاه حضرت گریست. علی علیه السلام پرسید: «چرا گریه می کنید؟» فرمود:
یا علی! گویا می بینم که در حال نماز ضربتی بر فرق مبارک تو می زنند و محاسن تو را با خون سرت خضاب می کنند
علی علیه السلام پرسید: «آن گاه آیا دین من در سلامت است؟» فرمودند:
آری. هرکه تو را بِکُشد مرا کشته است و هرکه تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است؛ زیرا تو از من هستی.
با توجه به این داستان می توان فهمید که چرا علی علیه السلام در محراب خون فرمودند: «به خدای کعبه رستگار شدم.» خداوند متعال درباره ی پاداش راستگویان می فرمایند:
هم خداوند از آنان راضی است و هم ایشان از خدا راضی و خشنودند و این بزرگ ترین رستگاری است.
بنابراین بزرگ ترین نعمت این است که خدا از انسان خشنود و او نیز از خدایش راضی باشد.
در بخش آخر از دعای روز دهم آمده است:
خدایا! در این روز، مرا از مقرّبان پیشگاهت قرار بده. قسم به احسانت ای مقصد خواستاران و جویندگان!
کلمه «قرب» در این فراز از آیه، به معنی نزدیکی است و مقرّب به خدا همان کسی است که عالم را محضر الهی می داند و در محضر او گناه و معصیت نمی کند و مقام عبودیت را همیشه به یاد دارد. آیات الهی و امامان معصوم علیهم السلام و اولیای خدا همگی راهنمای «قرب» هستند و قبله نمای تقرب و وصل به جوار حضرت باری تعالی.
پس تقرب به آنان نیز به یک معنا، تقرب به خداوند است. نزدیک شدن به خاندان عصمت و طهارت علیه السلام و عشق ورزیدن خالصانه به فاطمه زهرا علیهاالسلام، که رشته ی ولایت و دوستی خداست، خود نوعی تقرب است. چنان که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «فاطمه پاره ی تن من است. هرکه او را آزار دهد، مرا آزار داده و هرکس مرا آزار دهد، خدا را آزار داده است.» قرآن کریم «مقربین» را این گونه معرفی می کند:
پیشگامانِ پیشگام، کسانی هستند که نزد خدا مقرّبند
مقربان الهی کسانی هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند، بلکه در اعمال خود و صفات و اخلاق انسانی نیز پیشقدم اند. آنان الگوی مردم و پیشوای خلقند و به همین دلیل، مقربان درگاه خداوند به شمار می آیند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی اولیای مقرب چنین می فرمایند:
آیا می دانید چه کسانی پیشگامان به سوی سایه ی لطف پروردگار در قیامتند؟!
اصحاب عرض کردند: «خدا و رسولش آگاه تر است» پیامبر فرمود: «آنان کسانی هستند که وقتی حق به ایشان عرضه می شود، پذیرا می گردند و هنگامی که از حق سؤال شوند، آن را در اختیار می گذارند و درباره ی مردم آن گونه حکم می کنند که درباره ی خود حکم می کنند.» در روایت دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
جبرئیل به من چنین گفته است: پیشگامان مقرب، علی علیه السلام و پیروان او هستند که پیشگامان به سوی بهشت و مقرّبان درگاه خدایند، به سبب احترامی که خداوند برای آنان قایل شده است.