افغانی کِش ها یا همان اَرابه های مرگ سالانه جان صدها هموطن و غیر هموطن را به قربانگاه می کشند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کرمان،سرعت بالا، تردد شبانه و پلاکهای دستکاری شده، حرفهای که به "افغان کِش "معروف است و به قیمت جان هم تمام میشود. هوا "گرگ و میش" است، اصطلاحی که کرمانیها برای آخر دَم دَمای غروب آفتاب به کار میبرند.
در ۴۰ کیلومتری کرمان تصادفی روی داده است، به پلیس راه زنگ میزنم، میگوید: طبق معمول یکی از ماشینهای افغان کِش با یک ماشین دیگر برخورد کرده و ۴ کشته و ۱۱ زخمی برجای گذاشته است.
با اورژانس هم تماس میگیرم و خبر را تایید میکنند، آدرس بیمارستان را میپرسم و روانه آنجا میشوم.
به بخش مرکز فوریتهای پزشکی بیمارستان باهنر کرمان میروم با مشاهده چندین نفر از اتباع افغانستان و حال روز آنها مشخص است که حال عمومی چند نفری از آنها وخیم است.
قصه تلخ مهاجران
با یکی از همراهان انها که گفتگو میکنم، میگوید: به صورت قاچاق وارد سیستان و بلوچستان شدهاند، در آنجا با پرداخت ۲ میلیون تومان قرار شده آنها را به کرمان بیاورند که در نزدیکی ماهان تصادف میکنند.
یک زن، یک بچه چهار ماهه و یک نوجوان ۱۳ ساله حاصل این تصادف است که در دم جان میدهند، حال روز بقیه هم تعریفی ندارد.
این پناهنده افغانی میگوید: چندین بار به راننده گفتم که آهستهتر برود، اما برایش مهم نبود.
در طول مسیر چند بار نزدیک بود واژگون شود که شانس آوردیم.
به او میگویم:راننده کدام یک از این افراد است؟
میگوید: خودش هم کمی زخمی شده بود، اما به سرعت با یک ماشین دیگر که گویا همراه او بود فرار کرد و الان تلفن او هم خاموش است و پول ما را هم گرفته و رفته.
درحالی که سرش شکسته و باندپیچی شده، نگاهش به درب اتاق روبرو است.
میپرسم، منتظر کسی هستی؟
میگوید: خانمم را به اتاق عمل برده اند، نمیدانم حالش چطور است.
نیم ساعتی برای اطلاعات بیشتر این گزارش با او صحبت میکنم آقایی درب اتاق را باز میکند و نزدیک او میشود.
میگوید: خانمش در اتاق عمل به علت خونریزی زیاد فوت کرده است.
اَرابههای مرگ
ارابههای مرگ که به آن ماشینهای "شوتی" هم میگویند، جان میدهند و جان میگیرند و فکرشان یک چیز است، این ارابه ترمز بریده را با حداکثر سرعت و در حداقل زمان به مقصد برسانند.
سرعت بالا، پلاکهای دستکاری شده، رانندگانی که به اصطلاح "بی کله " میگویند، تردد شبانه و بدون چراغ روشن از ویژگیهای این ماشینها است.
استانی که طولانیترین جادههای کشور را دارد و جاده طلایی برای قاچاق انسان شده، همواره از سوانح بالای جادهای رنج میبرد و این "تجارت سیاه "نیز چندین سال است که ضریب مرگ در جادههای استان را بسیار افزایش داده است.
ماشینهایی که به اصطلاح به صورت کاروانی در جاده حرکت میکنند و پس از طی مسافتی با جابجایی ماشین جدید، به مسیر خود ادامه میدهند.
برای پیگیری نحوه کار این شوتیها با چند واسطه به صورت تلفنی با یکی از آنها گفتگوی کردم.
قاچاق انسان
این راننده شوتی میگوید: اتباع افغانی باعبور غیرمجاز از مرز و کوههای سخت گذر مجاور کشور، وارد ایران میشوند.
آنها در گروههای ده تا ۱۵ نفره هستند و با اتصال به یک رابط مقصد آنها در مرحله اول کرمان است.
به او میگویم: نحوه انتقال به کرمان چگونه است و از هر نفر چه میزان پول میگیرید؟
راننده شوتی میگوید: ما از هر نفر دو میلیون تومان پول نقد میگیریم تا آنها را به کرمان برسانیم، البته بستگی به طرف مقابل هم دارد که تا سه میلیون تومان پرداخت میشود.
در ابتدا از زاهدان تا فهرج که بارانداز اول است حرکت میکنیم معمولاً سه تا چهار ماشین با هم هستیم که هرماشین تا ۱۵ نفر سوار میکند.
در کنار این ماشینها یک ماشین دیگر هم "اسپورت "و راه باز کن ما است، که جلوتر حرکت میکند و دائم در تماس است.
میپرسم، بعد از شهرستان فهرج کجا میروید؟
میگوید: بارانداز دوم نزدیک شهرستان بم و بعد از آن جاده هفت باغ کرمان، که مقصد نهایی افراد در آنجا مشخص میشود و تصمیم میگیرند که در کرمان بمانند یا استانهای مجاور یا به خارج ازکشور بروند، ماموریت ما تا اینجا است و پس از آن، آنها را به رابطان دیگر معرفی میکنیم.
از او پرسیدم، با پلیس و باسگاههای در طول مسیر چه کار میکنید؟
جواب میدهد: اسکورت راه بلد ما چند کیلومتر جلوتر در حال حرکت است، اگر پلیس در جاده باشد از مسیر خاکی میرویم و برای پاسگاهها نیز در چند کیلومتری آنها محموله را تخلیه و پس از سه ساعت پیاده روی، آنها پاسگاه را دور میزنند و دوباره سوار ماشین میشویم.
او اضافه میکند، اگر تصادفی هم روی دهد و راننده زنده باشد توسط اسکورت سریع از محل حادثه فرار میکند و به علت اینکه ماشین پلاک ندارد و شماره شاسی آن هم دستکاری شده، هویتی ندارد که شناسایی شود.
مسافت زیاد، پیچ و چاله چوله، سرعت گیر، ورود ممنوع، دوربین پلیس و ... برایش معنا ندارد، بلکه سرعت زیاد، فرمان و پدال گاز تعیین کننده است و ترمز فقط یک جا معنا دارد، آنهم در مقصد.
تجهیز ماشینهای شوتی
خودروهایی که در حمل اتباع غیر مجاز کار میکنند اکثر" پژو " هستند که در مکانیکیها به صورت خاص تقویت میشوند تا بتوانند ۱۵ نفر را برای بردن تحمل نمایند.
به سراغ فردی به نام "اصغر" میروم که گفته شده تا کنون چندین ماشین را برای این کار تغییر داده است.
او میگوید: افرادی که اینجا میآیند مشخص است که افغان کش هستند و برای ماشین هم خوب هزینه میکنند.
اینجا موتور ماشین تقویت میشود، کمک فنرهای آن از حد استاندارد بسیار بالاتر است تا پس از سوار کردن محموله، سنگینی آن شاسی ماشین را از حد مجاز پایین نیاورد.
اینجا صندلی عقب را برمیداریم تا افراد بیشتری جا گیرد و تا آنجا که من خبر دارم ۱۵ نفر را سوار میکنند.
میپرسم با این همه آدم سرعت انها تا چه اندازه است؟
اصغر مکانیک میگوید: کار ما حساب شده است و آنها با سرعت ۱۷۰ کیلومتر میتواند حرکت کنند، البته ما آنها را به "بَک اِسموک " (وسایل دود زا) هم تجهیز میکنیم و این کیت دود زا در زمانی که پلیس بخواهد آنها را تعقیب کند بسیار به دردشان میخورد.
با فشردن یک دکمه و گاز زیاد کل جاده رو دود فرا میگیره.
اصغر مکانیک تاکید میکند با این تقویت و مهندسی ما، ماشین شوتی مسیر سه ساعته را یک ساعته میرود.
رسیدن نان به قیمت جان
وقتی کشور زادگاهت انا نباشد و نتوانی لقمه نانی در آن برای زن و فرزندت پیدا کنید، آن وقت مجبوری عطای آن را به لقایش بخشی و راهی کشوری دیگر شوی.
این را ملا احمد تبعه ۵۰ ساله افغانی میگوید، که به صورت غیرمجاز به ایران آمده وبرای چندمین بار است که توسط پلیس در محور ماهان کرمان دستگیر میشود.
او میگوید: باور کنید ده روزی بود که به استان "هرات "زادگاهم رفته بودم تا برای همیشه در آنجا بمانم و ساکن شوم.
سه روزی انجا بودم، یک شب درگیری شدیدی رخ میدهد و چندین بمب درب خانه ام منفجر میشود، دوباره به ایران برگشتم.
همین که آرامش داری، شغلی که بتوانی لقمه نانی به دست آوری و زن و بچه ات از امنیت برخوردار شوند، نعمت بزرگی است، ما مجبوریم این همه سختی را تحمل کنیم تا به اینجا بیاییم و در این راه تا کنون به علت تصادف یکی از بچه هایم را هم از دست داده ام.
آمار بالای سوانح رانندگی
بر اساس اطلاعات موجود سایت پزشکی قانونی کشور، در ۱۰ ماهه سال گذشته، ۷۸۱ نفر فقط بر اثر سوانح جادهای در استان کرمان جان خودشان را از دست دادهاند و ۱۰۳۲۴ نفر نیز مصدوم شدهاند.
پلیس اعلام کرده که یک پای ثابت این تصادفات خودروهای شوتی بوده است.
در این زمینه آقای صابری رئیس مرکز فوریتهای پزشکی کرمان میگوید: فقط در مدت تعطیلات نوروز امسال ۶۰ کشته داشتیم و ۵۹۰ زخمی، که برخی از زخمیها دچار ضایعه نخاعی هم شدهاند.
او اضافه میکند: این شوتیها تمام جاده را نا امین کرده اند و با سرعت زیاد خود، آرامش دیگران را هم گرفته اند.
آقای صابری به هزینه بالای مُداوای اتباع غیرمجاز در این تصادفات هم اشاره میکند و میافزاید: طبق آماری که که به دست ما رسیده فقط در سال ۱۳۹۶ یعنی پنج سال قبل، هزینه این افراد که هیچ هویت و بیمهای هم ندارند ۱۴ میلیارد تومان شده که هیچ پولی هم برای مداوای خود پرداخت نمیکنند و بار زیادی بر دوش درمان استان کرمان گذاشته اند.
نبود ساز و کار قانونی
اینکه برای جلوگیری از افرادی که به صورت قاچاق وارد کشور میشوند، قانون جرایم یا مجازاتی را تعیین کرده یا خیر، معاون انتظامی استان میگوید: متاسفانه خلأ قانونی داریم و دولت نیز باید تصمیم قاطعی در این زمینه بگیرد و ساز و کار آن مشخص شود.
آقای احمد یوسفی میگوید: با همه توان و نیروی خود سال گذشته ۱۶۰۰ ماشینشوتی توقیف و ۷۲ هزار نفر از اتباع بیگانه نیز دستگیر شده اند، اگر قانون بازدارنده و قاطعی داشتیم دست ما باز بود.
ما حتی امکان جریمه انها را هم نداریم و ماشین توقیف شده نیز پس از مدتی آزاد میشود.
آقای احمدی یوسفی میافزاید: پیشنهاد ما این است تا در مرز سیستان و بلوچستان، مرکزی برای ساماندهی افرادی که متقاضی ورود به کشور هستند ایجاد شود و ما بر اساس نیازی کاری خود افراد با هویت را بپذیریم.
استاندار کرمان در این زمینه میگوید: قاچاق انسان برای ما در استان معضلی شده است و تصادفات خودروهای حامل افغانی زحمت زیادی برای نیروی انتظامی ایجاد کرده اند.
آقای زینی وند میافزاید: تصادفات استان کرمان غیر طبیعی نبوده، اما این افغان کشها با افراد زیادی که در ماشینهای خود جای میدهند و سرعت سرسام آور، موجب حوادث مکرر و افزایش کشتهها شدهاند.
او اضافه میکند، نه اینکه پلیس توان کنترل آنها را ندارد، بلکه آنها باعث خسارت میشوند وعکس العمل ما تبعات بینالمللی هم دارد و پیچیدگی این کار یک معضل شده است که امیدواریم دولت برای این کار تدابیری بیندیشد.
به نظر میرسد کار از توان مدیریت یک یا دو استان گذشته و این مشکل باید به صورت اساسی و با همت دولت رفع شود.
در غیر این صورت باید منتظر جان دادن شهروندانی باشیم که هر روز به صورت غیر منتظره با این ماشینها برخورد میکنند و خسارات جانی و مالی زیادی برای انها برجای میگذارد.
نویسنده: سید امان الله احمدی زاده