به گزارش گروه وب گردی
خبرگزاري صدا وسيما، پرخاشگری در نوجوانان امری معمول است و به دلایل زیادی اتفاق میافتد. در مطالعات فراوانی ارتباط پرخاشگری با مکانیسمهای مقابلهای بررسی شده است. مکانیسمهای مقابلهای راهبردهای کنار آمدن با مسائل و چالشهای مختلف در زندگی است. راهبردهایی که فرد به هنگام مواجهه با تعارض و اضطراب و استرس برای کاهش به کار میبرد. البته این راهبردها میتوانند کارآمد یا ناکارآمد باشند.در این مطلب، در مورد پرخاشگری صحبت خواهیم کرد، با تمرکز بر دوره نوجوانی به عنوان دورهای بحرانی که در آن افرادْ شخصیت خود را رشد میدهند و عادات خاصی را کسب میکنند.
پرخاشگری نوجواناننوجوانی یک مرحله چالش برانگیز از زندگی است که میتواند باعث استرس زیادی شود، چه در مسائل مدرسه و زندگی روزانه در منزل و خیابان، چه به صورت احساس عدم اطمینان از آینده و فشار اجتماعی که از نوجوان میخواهد تکلیفش را روشن کند و مسئولیت کارهایش را بر عهده بگیرید. در جامعه امروز، پرخاشگری نوجوان چیزی است که بسیاری از والدین و معلمان و در و همسایهها و در نهایت، خود فرد هر روز باید با آن دست و پنجه نرم کنند و کنار بیایند.
پرخاشگری در نوجوانان پرخاشگری یکی از مهارتهای طبیعی در مجموعه رفتارهای انسانی و از جمله تاکتیکهای رقابت اجتماعی است که در موقعیتهای درگیری (پیروزی / باخت، پیروزی / شکست) فرد برای حرکت به سمت دستیابی به بالا استفاده میکند.
این مکانیسم دفاعی، الگوهای رفتار محافظتی ارگانیسم بدن است که برای دفاع در مقابل آگاهی از آنچه اضطراب برانگیز است طرح ریزی شده است؛ بنابراین تفاوت هست میان پرخاشگری و خشونت. بسیاری از اوقات والدین پرخاشگری را با خشونت در فرزندانشان اشتباه میگیرند در حالی که پرخاشگری و خشونت هر چند علائم و نشانههای یکسانی داشته باشند از بنیاد با هم متفاوتند.
اوسوریو استدلال میکند که
آسیب جسمی چیزی است که این دو را متمایز میکند. رفتار پرخاشگرانه ضرورتی ندارد که آسیب جسمی به همراه داشته باشد.
مطالعهای توسط Mestre و همکاران (۲۰۱۲) برای تعیین چگونگی ارتباط این فرایندها با پرخاشگری، رابطه بین مکانیسمهای کنار آمدن نوجوان و احساسات را تحلیل کرد.
نتایج مطالعه نشان داد که تفاوت آشکاری بین افراد دارای سطح پرخاشگری بالا و پایین و مکانیسمهای مقابلهای که از آن استفاده شده است وجود دارد. به طور خاص، آنها دیدند که نوجوانان پرخاشگر بیشتر به مهارتهای مقابلهای غیرمولد اعتماد میکنند، اما نوجوانان کمتر پرخاشگر تمایل به استفاده از راهکارهای حل مسئله برای مقابله با احساسات خود داشتند.
علل پرخاشگری در نوجوانانفعالیت هورمونهای جنسی در دوره نوجوانیرفتار پرخاشگرانه قبلیقربانی آزار فیزیکی یا جنسی بودنقرار گرفتن در معرض خشونت در خانه یا جامعهفاکتورهای ژنتیکیخشونت در رسانهاستفاده از الکل یا مواد مخدرحضور سلاح گرم در خانهآسیب مغزی در اثر ضربهتجاوز به حقوق نوجوان و نادیده گرفتن مالکیت اوآزارهای کلامی و الفاظ توهینآمیز به نوجوانتنبیه و حمله فیزیکی به نوجوانبازداشتن نوجوان از انجام علایقشتحتفشار گذاشتن نوجوان و اصرار به انجام کاری که تمایل نداردشیوه برخورد نامناسب والدین با نوجوانان و استفاده از امر و نهی به آنانمکانیسمهای کنار آمدن با پرخاشگری نوجوانانپرخاشگری نوجوان در طی سایر مراحل زندگی نیز با سبکهای مقابلهای فرد ارتباط دارد. مکانیسمهای مقابلهای استراتژیهایی هستند که هنگام برخورد با مشکلات از آنها استفاده میکنید.
فریدنبرگ، در نظریه سازوکارهای مقابله ای،
۱۸ استراتژی مختلف را برای مقابله در دوره نوجوانی بر شمرده است که در سه سبک مقابلهای دسته بندی میشوند:
۱. حل مشکل. این استراتژی شامل تمرکز بر حل مسئله است.
۲. کنار آمدن غیرمولد. شامل: نگرانی، تصویربرداری از نتایج مختلف و نادیده گرفتن مشکل.
۳. مراجعه به دیگران؛ که شامل کمک گرفتن از یک شبکه پشتیبانی اجتماعی است.
فریدنبرگ (۱۹۹۷) استدلال میکند که بسیاری از رفتارهای پرخطر که نوجوانان انجام میدهند، مانند مصرف مواد مخدر، هرزگی جنسی، خشونت و پرخاشگری نتیجه ناتوانی آنها در مقابله با برخی چالشها یا مشکلات است.
بنا بر این سبک کنار آمدن با چالشها و مشکلات با پرخاشگری در نوجوانان ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
برخی مکانیسمهای مقابلهای ناسازگاررفتارهای ناسازگار به انواع رفتاری اطلاق میشود که توانایی سازگاری فرد با موقعیتهای خاص را مهار میکند. رفتارهای ناسازگار مانع سازگاری افراد با خواستههای زندگی میشود.
فرار: برای کنار آمدن با استرس یا اضطراب، برخی از افراد ممکن است از دوستان خود کناره بگیرند و از نظر اجتماعی منزوی شوند. آنها ممکن است خود را در یک فعالیت انفرادی مانند تماشای تلویزیون، خواندن اخبار آنلاین یا گذراندن زمان خود در فضای مجازی راحتتر احساس کنند.
تسکین خود به روش ناسالم: برخی از رفتارهای تسکین دهنده برای خود در حد اعتدال سالم هستند؛ اما توجه کنید که اگر استفاده از آنها برای تسکین خود تبدیل به عادت شود، این مسئله ممکن است برای شما تبدیل به یک اعتیاد ناسالم و مضر شود. برخی از نمونههای این نوع از خود آرامش بخش شامل: پرخوری، نوشیدن زیاد مشروبات الکلي یا استفاده بیش از حد از اینترنت یا اعتیاد به بازیهای ویدیویی باشد.
بی حسی: برخی از رفتارهای تسکین دهنده برای خود ممکن است به رفتارهای بی حس کننده تبدیل شود. وقتی فردی رفتار بی حسی را انجام میدهد؛ اغلب از کاری که انجام میدهد آگاه است و ممکن است فعالیتی را جستجو کند که به او کمک کند تا پریشانی خود را فراموش کند یا آن را پشت سر بگذارد. افراد ممکن است به دنبال بی حس کردن استرس خود با خوردن غذای بی ارزش، استفاده بیش از حد از الکل یا استفاده از مواد مخدر باشند.
اجبارها و خطر پذیریها: استرس میتواند باعث شود برخی از افراد از طریق رفتارهای اجبار یا خطرآفرین مانند قمار، رابطه جنسی غیر ایمن، آزمایش مواد مخدر، سرقت یا رانندگی بی پروا به دنبال هجوم آدرنالین باشند.
خودآزاری: افراد برای کنار آمدن با استرس یا ضربه شدید ممکن است رفتارهای خودآزاری از خود بروز دهند.
در زیر به برخی از مهمترین مسائل روانی جهت کنترل پرخاشگری در نوجوانان اشاره میشود:خشم در مقابل پرخاشگریتفاوت بین احساس عصبانیت و رفتار پرخاشگرانه را به نوجوان خود بیاموزید. احساس عصبانیت کاملاً قابل قبول است، اما رفتار پرخاشگرانه خوب نیست. این نکته را روشن کنید که پرت کردن وسایل، کوبیدن به در یا شکسته شدن عمدی اشیاء، کار درستی نیست. نوجوانان باید بدانند که رفتار پرخاشگرانه، حتی اگر پرخاشگری کلامی باشد، میتواند پیامدهای جدی را به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، اظهارنظرهای تهدیدآمیز در مورد رسانههای اجتماعی میتوانند، به پیامدهای حقوقی منجر شوند.
مهارتهای تعاملیگاهی اوقات، رفتارهای پرخاشگرانه و مسائل مربوط به خشم، ناشی از عدم اعتماد به نفس است. به نوجوانان بیاموزید که چگونه به شکلی مناسب در برابر مشکلات خود ایستادگی کنند. در مورد اهمیت صحبت کردن بدون نقض حقوق دیگران، با آنها صحبت کنید. مسائل خاص را در قالب نقشهایی با نوجوانان خود بازی کنید، مانند اینکه اگر کسی برای آنها خط و نشان بکشد یا اگر احساس کنند از طرف شخص دیگری مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، چه باید کنند.
علائم جسمی خشمنوجوانان غالباً وقتی خشمگین میشوند، نمیتوانند متوجه آن شوند. از نوجوان خود بپرسید، وقتی عصبانی میشود بدنش چه حسی پیدا میکند؟ به آنها بیاموزید که علائم هشدار دهنده فیزیولوژیکی خشم را، مانند ضربان سریع قلب، مشتهای محکم یا سرخی صورت تشخیص دهند. وقتی متوجه شدید عصبانیت در حال ظهور است، آنها را به انجام اقدامات گفته شده ترغیب کنید. این اقدامات ممکن است به معنای استراحت، گرفتن چند نفس عمیق و یا شمارش از ۱ تا ۱۰ باشد که منجر به کنترل خشم در نوجوانان میشود.
زمانی برای خود رهبریبه طور مشابه، به نوجوانان بیاموزید که وقتی با عصبانیت دست و پنجه نرم میکنند، خود را رهبری کنند. به آنها استراحت سریع بدهید تا افکار خود را در یک فضای خصوصی جمع آوری کنند، یا آنها را ترغیب کنید تا در صورت خشم، مکالمه خود را با یک دوست به پایان برسانند. دستورالعملهای خود رهبری را ایجاد کنید. برای مثال، توافق کنید که اگر کسی در خانه بیش از حد عصبانی شود و بخواهد که یک بحث را ادامه دهد، قبل از ادامه مکالمه ۱۵ دقیقه سکوت کند. اگر نوجوان تصمیم به خود رهبری گرفت، از آنها پیروی نکنید یا در حالی که هنوز ناراحت هستند اصرار کنید تا گفتگو را ادامه دهند. در عوض، موافقت کنید که پس از یک دوره آرام شدن کوتاه، مکالمه را دوباره مرور کنید.
مهارتهای قابل پذیرشنوجوانان برای مقابله با احساس عصبانیت، باید راههای مناسب اجتماعی را بدانند. نوجوانانی که فاقد مهارتهای مقابلهای هستند، بیشتر احتمال دارد به صورت کلامی یا جسمی پرخاشگر شوند. به نوجوان خود کمک کنید تا مهارتهای مقابلهای را جهت مقابله با احساسات ناراحت کنندهای مانند، ناامیدی، شناسایی کند. در حالی که نقاشی ممکن است به یک نوجوان کمک کند تا آرام شود، نوجوان دیگری ممکن است از پیاده روی سود ببرد. بر روی زمینه شناسایی استراتژیهای خاص برای کنترل خشم در نوجوانان کمک کنید.
مهارتهای حل مسئلهنوجوانانی که فاقد مهارت حل مسئله هستند، ممکن است برای برآورده کردن نیازهایشان به پرخاشگری متوسل شوند. مهارتهای اساسی حل مسئله را به نوجوان خود آموزش دهید. چه آنها با پروژهای در مدرسه دست و پنجه نرم کنند یا سعی در حل مسئله با یک دوست را دارند، آنها را تشویق کنید تا سه راه حل بالقوه را شناسایی کنند. سپس، آنها میتوانند جوانب مثبت و منفی هر یک را، قبل از انتخاب موردی که فکر میکنند بهترین عملکرد را دارد، مرور کنند. این میتواند به نوجوان کمک کند، تا دریابد که روشهای زیادی برای حل یک مشکل، بدون عصبانیت وجود دارد. با گذشت زمان، آنها در توانایی خود برای حل موفقیت آمیز مشکلات، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند.