تا آنجاکه ما میدانیم در سایر کشورها اقتصاد دانش بنیان یعنی مثلا شرکت سونی اریکسون میاد با دوتا دانشگاه صحبت میکنه یا خودش یک دانشگاه و مرکز اموزش تاسیس میکنه بعد بیانه صادر میکنه که هرکسی بتونه فاند یا پذیرش دانشگاه مارو بگیره در همین کمپانی سونی اریکسون مشغول کار میشه این چنین کشوری میتونه ادعا کنه که اقتصاد دانش بنیان داره . نه اینکه در ایران شما با کنکور وارد دانشگاه بشید بعد طی فرایندی یک مدرک بگیرید و دنابل کار بگردید بعد اخرش در یک حیطه دیگه مشغول کار شوید این اسمش اقتصاد دانش بنیان نیست . برای اقتصاد دانش بنیان داشتن نیاز به سیاست گذاری است که مقدمه آن همین وزارت علوم می باشد . صنعت باید دانشگاه ایجاد کنه چون شرکت نیاز به متخصص داره نه اینکه دانشگاه شرکت تاسیس کنه ! دانشگاه که نیازی به تولید نداره . متاسفانه در سال 92 در مبحث ثبت اختراعات که این قوانین تصویب شده یا نمایندگان ان زمان هیئت علمی بودند یا با دانشگاه ها رابطه مستقیم داشتند چون از نظر مبانی اسلام خود اختراع یک دارایی است و نه یک فعالیت علمی !
امید
|
|
۲۱:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۳
کارشناس محترم با سلام، اینجانب بشخصه اعتقادی به روند مارکسیستی و وارداتی اداره اختراعات که با قانون اساسی کشور در تضاد میباشد ندارم. بر فرض مثال اداره ثبت پرونده متقاضی را در مجموع به حداقل ۵۰ مرجع ارسال کند و پرونده ۳ ماه در هر مرجع طبق قانون توقف کند تا یکی از این مراجع داور متخصص داشته باشند و طرح را درست مورد داوری قرار دهند، این یعنی اتلاف وقت چیزی حدود ۸ سال و پرداخت هزینه چیزی حدود ۳۰ میلیون تومان. در حال حاضر ۱۱ مرجع در پروندههای قبلی اعلام کردهاند داور متخصص ندارند!. اولا بعد از ۸ سال پرونده به چه درد متقاضی میخورد؟، دوم اینکه اگر متقاضیان بخواهند 30 اظهارنامه با این روند ثبت کنند یه چیزی حدود 900 میلیون باید هزینه کنند (بنظر شما امکان ثبت اختراع به صورت غیر مستقیم از اینجانب سلب نشدهاست ؟)، ایا بعد از اینکه سند را دریافت کردم همین دولت (قوه مجریه) این هزینه را میتواند طی فرآیندی به اینجانب برگرداند (به قول دوستمون خود سند اختراع ۵ کیلو روغن نباتی ارزش دارد ؟)، یا قرار است متقاضی در جامعه رها شود ؟. در اداره شما مردم دو دسته هستند برخی با سرمایههای خود اختراع ثبت میکنند برخی با داراییهای خود. اشخاصی که با دارایی خود اختراع ثبت میکنند مثل اعضا هیئت علمی، اشخاصی که به بدنه آزمایشگاه و پژوهشگاهها متصل هستند، این افراد هر هزینه ای بابت اختراع انجام میدهند دولت طی فرآیندی این هزینه را به آنها برگشت میدهد یا از طریق گرنت دانشگاهی یا از طریق پژوهش تولید. یعنی این وسط فقط پول جابجا میشود و کسی ضرر نمیکند. دسته دوم کسانی هستند که با سرمایههای خود اختراع انجام میدهند مثل افراد که مدارک عالیه دانشگاهی دارند مشغول کار هستند اما به بدنه دولت وصل نیستند، این افراد تحت هر شرایطی اگر نتوانند اظهارنامه خود را به ثبت برسانند آنها هم سرمایه خود را از دست دادهاند و هم دارایی خود را که همان اختراع میباشد. چون این افراد مجبور هستند نسبت به افراد اول یک مرحله بیشتر برای فرایند ثبت انرژی صرف کنند، این روند به صورتی طراحی شده که به مرور زمان قشر متوسط جامعه که ابزار تولید را در اختیار دارد منحل خواهد شد و کاپیتالیسم رخ خواهد داد که شروع مارکسیست خواهد بود ...