عبورپی درپی نتانیاهو از خطو ط قرمز و مخاطرات پیش رو
منابع خبری از حمله کماندوهای رژیم صهیونیستی به کشتی ایرانی در دریای سرخ خبر داده اند که از مدتها پیش در ماموریت تامین امنیت کشتی های تجاری ایران در برابر دزدان دریایی در منطقه به سر می برده است.
امریکا خود را از این حمله مبرا دانسته است که از آن می توان به عنوان نشانه جدید از دوری روز افزون بین دو متحد سابق ارزیابی کرد. امریکا در گذشته هزینه های سنگین برای بازی در زمین رژیم صهیونیستی پرداخت کرده و اکنون برای پرهیز از این هزینه ها جانب احتیاط را در پیش گرفته است. به نظر می رسد اگرچنانچه رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو در برابر عبور بی محابا از خطوط قرمز در منطقه پاسخ لازم را دریافت می کرد حساب کار دستش می آمد و شاید هم زمان زیادی برای این پاسخ باقی نمانده است.
رسانه های سعودی بیشترین خبر را در باره این حمله پخش کرده و در باره آن مانور داده اند و این به روشنی نشان می دهد که ریاض از این حمله بسیار خوشحال و چه بسا در انجام آن هم مشارکت داشته است.
مدتها عربستان و رژیم صهیونیستی در پی این بودند که بین ایران و امریکا درگیری نظامی ایجاد کنند که این تلاش ها در دوره ترامپ به اوج خود رسید اما بعد از ترامپ و حتی قبل از آن تلاش های گسترده ای بین دو طرف در جریان بوده که یکی دیگری را جلو بیندازد و از آن برای خود سپر بسازد و هزینه های پیش بینی نشده را برخود کم کند.
اکنون مشخص می شود که نتانیاهو خود را در این ماموریت جلو انداخته است و به نظر می رسد چند عامل در این زمینه موثر بوده است: نخست اینکه عربستان در جنگ یمن هست و نیست خود را از دست داده است و در شرایطی قرار گرفته که بسیار محتاطانه و دست به عصا حرکت کند.
دوم اینکه بعد از ترامپ، عربستان از سوی دولت جدید امریکا و همچنین برخی کشورهای اروپایی تحت فشارهای جدید قرار گرفت که نمی تواند همچون گذشته با آزادی عمل کامل در زمین نتانیاهو بازی کند. این بدین مفهوم است که اگر نتانیاهو همچون گذشته به رویکرد مخاطره آمیز دوره ترامپ ادامه می دهد به این دلیل است که از سوی غرب اعم از دولت جدید بایدن و همچنین اروپا تحت فشار قرار نگرفته است و لذا کماکان به رویکرد های ضد صلح و تجاوزگرایانه خود ادامه می دهد.
اما اینکه چرا نتانیاهو این ماموریت خطیر را پذیرفته و علنا به آن اذعان کرده است به چند نکته می توان اشاره کرد: نخست اینکه خواسته خشم و مخالفت خود را از برگزاری نشست وین برای به جریان انداختن برجام اعلام کند دوم اینکه اذهان را از رسوایی کودتای نافرجام در اردن آن هم علیه کسی که توافقنامه به اصطلاح صلح با این رژیم به امضاء رسانده است، منحرف کند سوم اینکه به روال سابق به فرافکنی بحران داخلی دست بزند تا بلکه بتواند به امکان تشکیل کابینه دست یابد و با برخورداری ازمصونیت پارلمانی فعلا از زندانی شدن به دلیل ارتکاب چندین فساد مالی رهایی یابد و آن را برای چند صباح دیگر به تاخیر بیندازد.
در دو سال گذشته رژیم صهیونیستی در بلاتکلیفی سیاسی به سر برده است و در انتخابات اخیرهم وضعیت گذشته باز تولید شده و هیچ گشایشی برای برون رفت از بحران ایجاد نشده است و لذا این رژیم و بخصوص شخص نتانیاهو همچون گذشته راه نجات خود را در تشدید بحران در خارج می داند.
و بلاخره عامل چهارم این است که نتانیاهو با این حماقت می خواهد خود را برای متحدان تازه عرب ثابت کند و به محور تل آویو- ابوظبی – ریاض دوام و قوام بخشدکه از آن به عنوان مهمترین دستاورد خارجی خود یاد می کند.
----------------------------
احمد کاظم زاده