توافقنامه 25 ساله برد- برد ایران وچین و سنگ اندازی های پیش رو
ازتوافقنامه جامع همکاری های راهبردی میان ایران و چین می توان به یک توافقنامه برد- برد تعبیر کرد که منافع گسترده ای را در زمینه های مختلف اقتصادی – تجاری، سیاسی، امنیتی - دفاعی در ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی برای دو کشور شکل می دهد و hتحاد پایداری را بین تهران- پکن برقرار می سازد.
برخلاف تبلیغات گسترده ای که در رسانه های بیگانه به راه افتاده است و به گونه ای وانمود می کنند که انگار این توافقنامه با مخالفت های در ایران مواجه است اما واقعیت امر این است که این توافقنامه شاید از معدود توافقنامه های بین المللی باشد که با اجماع گسترده داخلی همراه است و این توافقنامه توسط دولتی به امضاء رسیده که درنزدیک به 8 سال گذشته تلاش گسترده ای برای بهبود رابطه با غرب در پیش گرفت اما در نهایت راه شرق را در پیش گرفت و در این مسیر نه تنها روابط و همکاری های راهبردی را با روسیه تمدید کرد بلکه راه مشابه جددیدی با چین گشود که در چارچوب توافقنامه جامع همکاری های راهبردی تجلی یافته است.
امضای این توافقنامه در کنار منافع و مزایای گسترده ای که به همراه دارد و امضای آن در آغاز سال و قرن جدید 1400، جهش تولید و شکوفایی اقتصاد ملی را نوید می دهد، قدرت و موقعیت منطقه ای و بین المللی ایران را نیز تقویت و تثبیت می کند و در خصوص برجام قدرت چانه زنی ایران را به مراتب افزایش می دهد.
اگر تا پیش از این ، این ایران بود که دنبال طرف های غربی می دوید اما از این پس این طرف های غربی خواهند بود که دنبال ایران راه خواهند افتاد. به نوعی می توان گفت که ایران با امضای این توافقنامه طرف های غربی را در صفحه شطرنج سیاسی کیش کرد.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه این است که اگر چه بایدن بعد از به قدرت رسیدن، رویکرد سیاست خارجی امریکا را در مقایسه با دوره ترامپ در خیلی از موارد تغییر داد اما برجام تنها مورد استثنایی بود که بایدن و تیم همراهش حتی کسانی که در امضای برجام دست و نقش داشتند از حرف های قبلی خود عقب نشستند و شواهد موجود حتی حاکی از این بود که با اعطای امتیاز به چین و جلب نظر آن می خواستند این کشور را به همراهی با ادامه تحریم های حداکثری علیه ایران وادار کنند که با امضای توافق نامه 25 ساله ایران و چین این تاکتیک نیز ناکام ماند.
اکنون غرب و متحدان آن در قبال این توافقنامه خود را زخم خورده و شکست خورده می بیند و خود را به هر دری می زند تا در مسیر آن اخلال ایجاد کند کما اینکه در گذشته نیزبا کشورهایی که برخلاف نظر امریکا گام در مسیر همکاری های راهبردی با چین گذاشته بودند به همین منوال برخورد کرد.
وقتی امیر کویت با سفر به پکن توافقنامه همکاری راهبردی 50 میلیاردی با چین امضاء کرد که بر اساس آن بنا بود جزایر فیلکه و بوبیان دردهانه خلیج فارس به مدت 99 سال در اختیار چین قرار بگیرد ، ترامپ طی تماسی با وی در فرودگاه کویت از وی خواست که در همان روز قرار داد را باطل اعلام کند که وی نیز چنین کرد. یا اینکه وقتی عادل عبد المهدی نخست وزیر قبلی عراق با سفر به چین توافقنامه 400 میلیارد دلاری با چین امضاء کرد امریکا شورش های داخلی را علیه وی به راه انداخت و با برکناری وی دولت دست نشانده کاظمی را بر سرکار آورد.
دستکم دو نکته در این زمینه قابل توجه است : نخست اینکه ایران، عراق و کویت نیست که امریکا به این راحتی بتواند توافقنامه جامع 25 ساله آن با چین مانع تراشی کند و همین امر باعث اطمینان خاطر چین شده است و به هیمن دلیل چین در بین کشورهای منطقه ایران را برای همکاری راهبردی انتخاب کرده است و دوم اینکه مانع تراشی ها کماکان از سوی امریکا و غرب ادامه خواهد یافت و مهم ترین عرصه ای که برای این کار انتخاب شده شبکه های اجتماعی است که این هوشیاری مردم را در برابر سمپاشی های تبلیغاتی غرب می طلبد که در چند سال گذشته از هیچ کوششی برای اعمال فشار بر دولت و مردم ایران دریغ نکردند و به نحوی با تحریم های حداکثری همکاری و همراهی کردند
------------------------------------------
احمد کاظم زاده