شناورهای ماهیگیری تجاری که اقیانوسها را برای صید ماهی کفروبی میکنند، از نظر انتشار کربن، دست کمی از صنعت هواپیمایی بینالمللی ندارند.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سيما، بنا بر تحقیقی ابتکاری که در آن برای نخستین بار اثرات اقلیمی بهرهبرداریهای گسترده را بررسی کردهاند، مشخص شده است شناورهای ماهیگیری تجاری که اقیانوسها را برای صید ماهی کفروبی میکنند، از نظر انتشار کربن، دست کمی از صنعت هواپیمایی بینالمللی ندارند.
گوفهکشی در کف اقیانوس يا صيد ترال، روش مطلوب شرکتهای ماهیگیری تجاری است، زیرا در هر بار گوفهکشی میتوانند انبوهی از ماهیان را با تورهای بزرگ صید کنند. (گوفه کِش: نوعی شناور ماهیگیری که با استفاده از گوفه صید میکند. گوفه: تور ماهیگیری بزرگی به شکل قیف که از دو طرف به تختههایی متصل و معمولاً به دنبال شناور در بستر دریا کشیده میشود)
این روش ماهیگیری سبب شده است تا کف دریاها که چاهک جذب کربن بودند، به منبع انتشار آن تبدیل شوند و هر سال صدها میلیون تن دیاکسید کربن در اقیانوسها منتشر شود که معادل دیاکسید کربن تولیدی در ترابری هوایی است.
اگر پنج آلایندهترین کشور جهان یعنی چین، ایالاتمتحده، هند، روسیه و ژاپن را کنار بگذاریم، مجموع ردپای کربنی سالانه بقیه کشورهای جهان، از آلایندگی گوفهکشی، کمتر است.
این کشف نگرانکننده، بخشی از یافتههای بررسی گستردهای درباره اقیانوسها است که گروهی بینالمللی متشکل از ۲۶ زیستشناس دریایی، اقلیمشناس و اقتصاددان انجام دادند و در مجله نیچر (طبیعت) منتشر کردند. این محققان، با در نظر گرفتن سه هدف همپوشاننده حفاظت از گونهها، تولید غذاهای دریایی و مقابله با بحران آبوهوایی، الگوریتمی را برای شناسایی مناطقی به کار گرفتند که در آنها اقدامات حفاظتی بیش از همه سودمند است.
دکتر تریشا اتوود از دانشگاه ایالتی یوتا و یکی از نویسندگان این مقاله، میگوید: «کف اقیانوسها، بزرگترین ذخیرهگاه کربن در جهان است. در صورتی میتوانیم در جلوگیری از گرمایش زمین موفق شویم که از آشفته کردن بستر پرکربن دریاها دست برداریم. اما هر روز داریم در کف دریاها گوفهکشی میکنیم، تنوع زیستی آن را از بین میبریم و کربنهای هزاران ساله را به حرکت درمیآوریم و در نتیجه، به تغییر اقلیم دامن میزنیم. یافتههای ما در مورد اثرات اقلیمی گوفهکشی در کف دریاها نشانگر آن است که اگر میخواهیم برنامههای مبارزه با تغییرات آبوهوایی پیش برود، نباید از پرداختن به فعالیتهایی که در کف اقیانوسها صورت میگیرد، غفلت کنیم.»
کشورهایی که میتوانند بیشترین اثر را در مهار بحران تغییرات آبوهوایی ایفا کنند، همانهایی هستند که آبهای ملی بزرگی در اختیار دارند و ماهیگیری صنعتی به روش گوفهکشی در کف دریاها را انجام میدهند. فقط با حفاظت از چهار درصد اقیانوسها که اکثرا در قلمروهای آبهای ملی قرار دارند، میتوان ۹۰ درصد خطر کنونی آشفتگی کربنی ناشی از گوفهکشی در کف اقیانوسها را برطرف کرد.
در حال حاضر فقط هفت درصد گستره اقیانوسها تحت حفاظت است، اما بنا بر بررسیهای تحلیلی، باید دستکم ۳۰ درصد گستره اقیانوسها حفاظت شود تا بتوان چندین منفعت را برای بشریت فراهم کرد.
مکانهای اولویتدار در سراسر اقیانوسها پراکندهاند و اکثریت قریب به اتفاق آنها در فاصله ۳۲۰ کیلومتری مناطق انحصاری اقتصادی (ایایزد) کشورهای ساحلی قرار دارند. مناطق دیگر نیازمند حفاظت در آبهای آزاد و تحت حاکمیت قوانین بینالمللی هم عبارتند از پشته میانی اقیانوس اطلس (رشته کوهی عظیم در زیر آب)، فلات زیرآبی ماسکارین در اقیانوس اطلس، پشته نازکا در کرانه غربی آمریکای جنوبی و پشته جنوب غربی اقیانوس هند بین آفریقا و قاره جنوبگان.