حجتالاسلام محمدمهدی کرمیچمه، طلبه جوان کرمانشاهی توانسته یکی از بزرگترین مزارع بوقلمون کشور را راه اندازی کند.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سيما، گاه دست سرنوشت آدمی را وارد مسیر جدیدی میکنند که نه تنها میتواند زندگی خود را تغییر دهد بلکه واسطهای میشود برای اینکه زندگی بسیاری افراد دیگر را تغییر دهد.
حجتالاسلام «محمدمهدی کرمیچمه»، طلبه جوان کرمانشاهی و ۳۳ ساله است که مسیر زندگیاش در ابتدا با شروع پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در یکی از محلات آسیبی کرمانشاه پیش رفت و این جرقهای برای ورودش به بحث کارآفرینی شد. در ادامه صحبتهای جذاب این روحانی کارآفرین و نحوه ورودش به این عرصه را میخوانید.
حاج آقا، آنطور که شنیدم پیش از ملبس شدن، جوانی شلوغی بودید!، چه شد روحانی شدید؟
حجتالاسلام کرمیچمه: [با خنده]چند محله در کشور هستند که ازلحاظ بزه و خلافکاری رتبه اول را دارند. در یکی از محلههای کرمانشاه بودم که یک روز به خودم آمدم و به سبب نان حلالی که پدرم به ما داده بود و رفیق خوبی که داشتم، بهجای اینکه از خودم فرار کنم و به شهری دیگر بروم با امین دوستم به مسجد رفتیم.
با همان شلوار ۶ جیبی که جیبهایش پر بود از زنجیر و پنجهبوکس و این چیزها وارد مسجد شدیم، نماز درستوحسابی که بلد نبودیم، یه گوشه نشستیم و مردم را نگاه میکردیم. خادم مسجد فکر میکرد که برای دزدی آمدهایم به خاطر همین مداوم چشمش به ما بود. کمکم با حاج رسول صمیمی آشنا شدیم و او لباسهایمان را تغییر داد، کتاب دستمان داد و یواشیواش آدممان کرد و بعد از دو سالی امام جماعت دوم مسجد شدم. یک روز حاج رسول صمیمی به من گفت: محمدمهدی برو حوزه؛ و خداوند ارحمالراحمین است.
پس از اینکه روحانی شدید به سمت تولید هم رفتید، چرا؟
حجتالاسلام کرمیچمه: بچههایی که از آن وضعیت بیرون نیامده بودند، چندنفریشان در درگیریها از بین رفته بودند، یکیشان اعدام شد. چندتاییشان زندانی شدند و در این مسیر، برخی هم عاقبتبهخیر شدند؛ اما همیشه ذهنم درگیر این بود که برای این دوستان چه باید کرد.
گذشت، با خودم گفتم که باید برای بچههای محلهام هر کاری از دستم برمیآید انجام دهم، یه روز در سال ۹۵ یا ۹۶ بود که تصمیم گرفتم بچههای جعفرآباد کرمانشاه را از خلاف دور کنم. رفتم داخل محله و سعی داشتم که آنها را از خلاف دور کنم، اما چون درآمدی نداشتند دوباره به سمت خلاف برمیگشتند؛ یعنی بهنوعی میدیدم که کارهای فرهنگی و اجتماعی ما به بحثهای اقتصادی گره خورده است.
*خانهام را فروختم تا بتوانم کار کنم.
چون این بچهها عموماً بچههای روستا هستند که به سبب شرایط اقتصادی اجباراً وارد شهرها شده و به سمت محلات حاشیهای میآیند، یا وارد کارهای حلال، چون کارگری ساختمانی میشوند و یا وارد بدترین کارها، چون خلاف و مواد فروشی، دزدی و زورگیری و ... میشوند.
بدین ترتیب، بعد از مدتی تصمیم گرفتم خانهای که با سختی و کارگری و کتابفروشی خریده بودم، بفروشم. خانه را فروختم و کسبوکارم را راه انداختم. بچهها را جمع کردم و با آنها شروع به دامداری کردیم. در ابتدا گاو سیمنتال خریدیم، ضرر کردیم، خوب نبود. با خودم گفتم که بوقلمون پرورش بدهیم.
پس از مدتی وارد کار اصلی خودتان که پرورش بوقلمون هست شدید، بیشتر برایمان تعریف کنید!
حجتالاسلام کرمیچمه: نتیجه همفکریها و مشورتهایی که در سال ۹۸ شاید چندین ماه طول کشید و در پی آن ۵۵ باری به تهران رفتم، در نهایت به یکچیز رسید: پرورش بوقلمون! زنجیرم به زنجیره پرورش بوقلمون روستایی استان کرمانشاه تبدیل شد. در این مدل جدید، جوجه یکروزه را (هرماه تقریباً چندین هزار قطعه) میگیریم و تبدیل به جوجه بیستروزه میکنیم که سختترین قسمت پرورش بوقلمون همین روند است.
سپس آنها را به مدت ۱۲۰ روز بهصورت جوجه تحویل خانوادهها میدهیم و این خانوادهها ۱۲۰ روز آنها را نگهداری میکنند. در این مسیر، خوراک موردنیاز این جوجهها را نیز در کارخانه خودمان تولید میکنیم و به آنها تحویل میدهیم و پس از ۱۲۰ روز این جوجهها را از خانوادهها میخریم. سود خوبی برای خانوادهها دارد بهنوعی که حدوداً ماهی دو تا چهار میلیون تومان درآمد آنها میشود.
گویا مسئولین کرمانشاهی چندان حمایتی از شما نکردند؟
حجتالاسلام کرمیچمه: این روند، اگرچه علاقه داشتم که در استان خودم، کرمانشاه پیش رود، اما در کرمانشاه به نتیجه نرسید و همدان از طرح من استقبال کرد، بهنوعی که مسئولین کرمانشاه خوشاستقبال و بدبدرقه بودند. در ابتدا به من میگفتند که فلان مقدار وام به مجموعه شما میدهیم، اما حتی مجوز هم نمیدادند، درحالیکه کشتارگاه ما بالغبر هفت تا هشت میلیارد تومان پول لازم داشت. کارخانهای که در شهرک صنعتی صحنه راهاندازی کرده بودم، حتی نتوانستند به آن یک مجوز بدهند!
۴۰۰ میلیون تومانی که زیر خاک رفت
در نهایت، ستاد اجرایی استان همدان به من زنگ زد و از طرحم استقبال شد. بدین ترتیب هماکنون از ۱۰۰ مزرعهای که برای پرورش بوقلمون راهاندازی کردهام، تنها دو مورد آن در استان کرمانشاه است و باقی آنها را به سمت شهرستانهای نهاوند و اسدآباد بردهام؛
و حتی دو بار در سال جاری، به خاطر بیکفایتی مسئولین کرمانشاه، ۴۰۰ میلیون تومان بوقلمون تولیدیمان را به سبب اینکه کشتارگاهمان راه نیفتاده بود با حضور کارشناس و روحانی ذبح کرده بودیم، اما از سوی دامپزشکی پذیرفته نشد و تمامی آنها را در شهرستان کنگاور زیر خاک بردیم. خانوادههایی که با مجموعه ما کار میکنند، از خانوادههای روستایی هستند که در قسمتهای لکنشین همدان زندگی میکنند و عموماً مهاجرت کردهاند. خانوادههایی که عموماً مستضعف هستند با ما کار میکنند بهنوعی میتوان گفت که در اشتغالزایی، دید اجتماعمحور داشتم.
جدای از بی کفایتی مسئولین استان کرمانشاه، کرونا چه تاثیری روی کسب و کار شما داشته است؟
حجتالاسلام کرمیچمه: این روزها درحالیکه شرایط با شیوع ویروس کرونا و وضعیت خاص اقتصادی همراه است، تولیدمان نسبت به سال گذشته کمتر شده است، اما نمیتوان دلیل را این موارد دانست چراکه ما در طول یک سال اخیر تغییر رویکرد داشتهایم.
بهنوعی که به سمت مزارع ۷۰، ۱۰۰ و صد و پنجاه قطعهای سوق دادیم و هماکنون ۱۲۷ مزرعه پرورش بوقلمون داریم که هر مزرعه را به یک خانواده سپردهایم.
هدفمان برای سال ۱۴۰۰ این است که برای یکهزار خانواده اشتغال ایجاد کنم بهنوعی که بتوانیم این اشتغالزایی را در سطح هشت استان (کرمانشاه و همدان و ایلام و لرستان و کردستان و خوزستان و گلستان و مازندران) پیش ببریم و هماکنون وامها در این هشت استان تخصیص داده شده است.
بدین ترتیب، برآنیم تا سال آینده در کرمانشاه ۱۰۰ خانواده را وارد این مجموعه کنیم، در خوزستان ۲۰۰ خانواده و در استانهای دیگر نیز برنامههایی در این راستا داریم. با همه این تفاسیر، این روزها تولیدمان در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ تن است که طبق برنامهریزیهایی که داریم در فصل پرورشی آینده یعنی در زمستان سال ۱۴۰۰، این میزان را به یکهزار تن نیز برسانیم.
برنامهای برای صادرات دارید؟
حجتالاسلام کرمیچمه: هماکنون تولیدمان در حدی نیست که بتوانیم به صادرات فکر کنیم، بحث فرآوری و صنایع تبدیلی مربوط به محصولاتمان نیز پول فراوانی میخواهد بدین ترتیب، اگر بتوانیم انشاالله طبق برنامهمان پیش رویم و تولیدمان را به یکهزار تن برسانیم، با این تیراژ بالا میتوانیم به مقوله صادرات فکر کنیم و تاکنون نیز تیمی را برای صادرات به عمان فرستادهایم.
اما در مسیر افزایش تیراژ نیاز به اعتبار داریم، استان کرمانشاه حتی نتوانست دو وام چهار میلیارد تومانی به این پروژهها تزریق کند درحالیکه در مجموعه ما در بخش کارخانه خوراک دام، کشتارگاه (قطعهبندی و بستهبندی) و زنجیره تولید بوقلمونمان ۸۰ تا ۹۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری کردهایم.
با حمایتها و قولهای مساعدی که به مجموعهمان داده شده است، هماکنون در همدان از بنیاد برکت یکهزار وام ۴۰ میلیون تومانی و از کمیته امداد بالغبر پنج هزار وام ۵۰ میلیون تومانی را در حال اخذ هستیم.
کار تولیدی برای یک روحانی ملبس کار سادهای هست یا دشوارتر؟
حجتالاسلام کرمیچمه: به سبب لباس روحانیای که به تن داشتم، خیلی از جاها میدیدم که مسئولین مربوطه از روبرو قول کمک به ما میدهند، اما از پشت سر ما را اذیت میکنند، اما بهواسطه همین لباس روحانیت، بسیاری از مردم به ما اعتماد کردند و وارد مجموعه شدند. بدینسان روحانی بودنم در بحثهای اجتماعی بسیار عالی بود و حتی سالی که ضرر کردیم، مردم ما را بسیار کمک کردند.
اما همواره دوست دارم برای مردم استانم کار کنم و علاقه نداشتم برای استانهای دیگر به این روند وارد کار شوم، اما متأسفانه بهراستیکه مسئولین کرمانشاه خوشاستقبال و بدبدرقه بودند.
حال با این صحبتها که از راهبر زنجیره «ارزش بوقلمون» استان کرمانشاه در مزرعه سبز کرامت که در برنامه تلویزیونی میدون از شبکه سوم سیما نیز حائز رتبه برتر شده است، شنیدیم، بهراستی جای یک سخن خالی است. مسئولینی که باید دست این جوانها را بگیرند و بهجای شعار دادن، مرد عمل و مرد میدان باشند!
استان کرمانشاه در دل خود با مسائل اقتصادی بسیاری روبرو است و همواره در آمارهای مربوط به بیکاری شاهدیم که غول بیکاری بر سر جوانان این استان سایه افکنده است، میزان مهاجرتهای جوانان به استانهای دیگر بالا و از سویی، رشد مشاغل کاذب در این استان در حال افزایش است بدینسان، زمان آن رسیده تا مسئولین استان کرمانشاه از مسئول ارشد استان یعنی شخص استاندار گرفته تا مسئولینی در سلسلهمراتب دیگر وارد میدان شوند و آستین همت را بالا بزنند و بدانند که فراری دادن سرمایهگذار و بخش خصوصی یعنی ضربه به اقتصاد استان کرمانشاه و از بین بردن امیدی که باید به دل جوانان این استان زیبا و پرظرفیت تزریق شود.