محمد سعادتی میگوید: «وقتی وارد این کار شدم از لحاظ مالی هیچ چیز نداشتم، ولی خدا را شکر در مدت کوتاهی خانه خریدم، ماشین خریدم، ازدواج هم کردم».
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ برای همراه شدن با فرزاد محمدی باید صبح اول وقت خودمان را به او میرساندیم. همان ساعتی که قرار بود به خانه اولین مشتری برود. فرزاد یک تعمیرکار سیار لوازم خانگی است و همه ابزار کارش در یک جعبه جمع و جور جا میشود. خودش میگوید: ” هر صبح ابزارم را چک میکنم، و بعد نشانیها را، و بعد یکی یکی به منزل مشتریها میروم“.
ماشینی دارد که حاصل درآمدش از همین کار است و وسیله کار و تردد او در شهر. بعد از هفت سال کسب تجربه حالا تنها با یک تماس مشتری ایراد وسیله برقی را تشخیص میدهد.
محمد تکنسین دیگری است که برای سرعت بخشیدن به کارش از موتور استفاده میکند. او هم برای عقب نماندن از سفارش مشتریها اغلب قرارهای کاری اش را از ساعت ۸ صبح تنظیم میکند. محمد میگوید: ” در این شرایط کرونایی که خیلیها بیکارند من ساعت هشت و نیم صبح از خانه میزنم بیرون و ساعت ۹ شب میرسم خونه؛ به کوب هم دارم نشانیهای مختلف را برای سرویس لوازم برقی میروم“.
محمد حالا در ۲۷ سالگی همه چیز دارد، خانه، زندگی، ماشین، همسر و فرزند. او داراییهای مالی اش را مدیون این چند سال سرویس کاری لوازم خانگی است.
خودش میگوید: «وقتی وارد این کار شدم از لحاظ مالی هیچ چیز نداشتم، ولی خدا رو شکر خونه خریدم ماشین خریدم ازدواج کردم».
فرزاد و محمد دو دوست هستند که هفت سال پیش و در روزهای دانشجویی وقتی به دنبال یادگیری یک مهارت بودند به یک استادکار حرفهای تعمیر لوازم خانگی برخوردند.
استادکاری که موفقیت امروزش را مدیون کار کردن کنار دست برادر بزرگش است؛ او جوانهای علاقهمند به یادگیری این مهارت را بدون دریافت هزینه آموزش میدهد.
عباس شادمهری میگوید: ” اگر امروز اینجا نشستم مدیون روزهای کارگری ام هستم. حتی اگر برای برادر بزرگترم کارگری کردم وظیفه خودم میدانستم، چون آینده را روشن میدیدم“.
با وجود مدلهای جدید و به روز لوازم خانگی که شرکتهای مختلف راهی بازار میکنند، بازار تعمیر لوازم خانگی همچنان پرسود است.
استاد شادمهری میگوید: ” حرفه خوبی است و بازار خوبی هم دارد. یک کار آینده دار است؛ چون لوازم خانگی گران است و چیزی نیست که با خراب شدن، آن را کنار بگذارند یا با مدلی جدید و نو تعویض کنند، بلکه به تعمیر و سرویس ان فکر میکنند “.
درست به همین دلیل است که فرزاد و محمد هم خیلی زود با اعتماد به کار و درآمدشان توانستند مستقل شوند و تشکیل زندگی بدهند.
محمد میگوید: ” صددرصد زندگی ام را مدیون کارم هستم. وقتی وارد این کار شدم از لحاظ مالی هیچ چیز نداشتم,، ولی خدا را شکر بعد از پنج سال خانه خریدم، ماشین خریدم و ازدواج هم کردم“.
تقویت مهارتهای فنی نوجوانها اگر به نظام آموزش و پرورش راه پیدا کند، به اعتقاد آقای شادمهری اتفاقهای بزرگی رقم میخورد.
او میگوید: ” اگر آموزش این مهارتها مدرسهای شود، به شما قول میدهم در آینده این بچهها مهندسان این جامعه میشوند و میتوانند خودشان قسمتهای الکترونیک ماشین لباسشویی و ظرفشویی و یخچال را به دست بگیرند“.
تخصصی که محمد و فرزاد دارند آنها را از داشتن دفتر کار و ابزار پیچیده و گران قیمت کاری بی نیاز کرده است. هر دو فارغ التحصیل رشتهای مرتبط با کارشان هستند، مکانیک.
اما معتقدند آموزشهای دانشگاهی را اگر اینجا پای کار تجربه نمیکردند، از ۴ سال دانشگاه جز رفت و آمدش برایشان باقی نمیماند. مدرک تحصیلی محمد و فرزاد این دو جوان بیست و هفت ساله مطمئنا ارزش و اثربخشی بیشتری دارد نسبت به مدرک فارغ التحصیلانی که بدون شاگردی کردن و مهارت آموزی میخواهند جذب بازار کار شوند.
تکنسینهایی که در ۲۷ سالگی، هم کار و مشتری هایشان را دارند و هم درآمد خوبی که به شروع زندگی مشترکشان کمک کرده. شما هم اگر به کارهای فنی علاقه مندید به این حرفه فکر کنید؛ در کنار آموزشگاههای فنی و حرفهای شرکتهای ایرانی تولید کننده لوازم خانگی هم در دورههای آموزشی شان سرویس و تعمیر لوازم خانگی رو آموزش میدهند.
لطفا شماره تماس آقامحمدو آقافرزاد و برا سفارش تعمیرات بدین.ممنون از برنامه خوبتون
بیزحمت شماره هارو پیامک کنید.