شاید دیگر تردیدی در این نباشد که مظلومترین کشور در موضوع مقابله با کرونا، ایران است که همزمان مجبور است در چندین جبهه بجنگد.
در فازهای قبلی جنگ روانی، رسانههای معاند به کمک عناصر داخلی خود هر چه زدند به در بسته خورد، چه آنجا که خواستند همهگیری کرونا را به اماکن، تجمعات و مراسم مذهبی مرتبط کرده یا فضای دعا و پویشهای مومنانه را با برچسب خرافات تخطئه کنند و چه آنجا که خواستند جمهوری اسلامی را ناتوان از مدیریت این بحران جلوه دهند.
چنانچه پیشبینی میشد فاز جدید این جنگ روانی سنگین به ایستگاه واکسن رسیده تا با اسم رمز «واکسن بخرید»، نظام را متهم به سیاسیکاری در حوزه سلامت کرده و با قرار دادن ملت در مقابل نظام، توان تصمیمگیری صحیح را از مسئولان مربوطه بگیرند.
در این ایستگاه جدید هم مانند دفعات قبل، کلیدواژه این عملیات روانی یک جمله است: «ایران، چون نمیخواهد سر به راه باشد و با همه سر جنگ دارد، تحریم شده و دود این تحریمها به چشم مردمش میرود.»
این جریان پلید، «تحریف» را دقیقا از همینجا کلید میزند، یعنی «استقلال» را «سر به راه نبودن» و «مقاومت» را «سر جنگ داشتن» معنا میکند تا به زعم خود روحیه ملی را از درون تضعیف و نظام را دچار فروپاشی داخلی کند.
حال و در پی فوت چند شخصیت مشهور و محبوب، دوباره فرصت برای موجسواری و خباثت دشمنان خارجی با سوء استفاده از احساسات پاک مردم قدرشناس و عقدهگشایی و خودنمایی یک مشت سلبریتی بیسواد فراهم شده تا پروژه «فشار» را تکمیل کنند.
باید توجه داشت که ایران با وجود همه این دشمنیها و خباثتها در موضوع واکسن کرونا تاکنون هیچ کمکاری نکرده و همزمان با تولید واکسن داخلی، مطابق رویه دیگر کشورها نه تنها با ثبت نام در «کوواکس» و پرداخت پول لازم برای خرید واکسن خارجی منتظر است تا بر اساس اولویتی که سازمان جهانی بهداشت تعیین میکند واکسن خارجی را تحویل بگیرد، بلکه از واکسنهای معتبر دیگر کشورها (مانند اسپوتنیک وی روسی) که در لیست کوواکس نیست نیز خریداری کرده است.
حال باید پرسید کدام کمکاری از سوی ایران وجود داشته و چه کار ضروری دیگری وجود داشته که انجام نشده است؟ فقط در این میان خرید و ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع شده که دلیلش بر هر صاحب عقل و منطقی روشن است.
معلوم است اشک تمساح یک مشت سلبریتی نه بخاطر واکسن که از سر فرصتطلبی برای خودنمایی و خوش خدمتی به غرب و از ترس مردن خودشان است نه مردم، چرا که حتی اگر همین الان هم واکسن مدنظر آنها وارد میشد، امثال ورزشکاران جوانی، چون میناوند و انصاریان در اولویت تزریق نبودند.
این در حالی است که در همین کشور دهها پزشک، پرستار و کادر بهداشت و درمان که در ردیف ارزشمندترین سرمایههای ملی هستند، خالصانه جانشان را برای حفظ سلامت مردم فدا کردهاند، اما هیچوقت خودشان را برتر از مردم ندیدهاند.
از آن سو هم دهها بازیگر معروف در آمریکا میلیونها دلار از درآمدشان را برای درمان بیماران کرونایی یا ساخت واکسن هزینه کردهاند، اما سلبریتیهای ایرانی نه تنها قدمی برنداشته که در کنار کاسبی کردن بعضیهاشان از داروهای تقلبی کرونا، میگویند چرا ما در اولویت واکسن نیستیم؟!